صداوسیمای ج. ا: بلندگوی تبلیغاتی نظام

اساسنامۀ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلی این سازمان را «ایجاد محیطی مساعد برای تزکیه و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در سراسر جهان» می‌داند که در چهارچوب برنامه‌های ارشادی، آموزشی، خبری و تفریحی اجرا می‌شود. صداوسیما مهم‌ترین و فراگیرترین بازوی تبلیغی رژیم اسلامی در ایران محسوب می‌شود و برابر با اصل ١٧٥ قانون اساسی، ریاست آن مستقیماً توسط علی خامنه‌ای تعیین می‌گردد. با اینکه شمار مخاطبان این رسانه کاهش چشمگیری یافته و عملا دیگر چندان اقبالی در نزد مردم ندارد، اما، با این‌حال اعضای کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۲، مبلغی بیش از ٧٩٣٨ میلیارد تومان (٧.٩٣٨.٠٢٠.٤٠٠.٠٠٠ تومان) را به دستگاه تبلیغی عریض و طویل نظام اختصاص داده‌اند. کلیات بودجه پیشنهادی این سازمان، با افزایش ٤٢ درصدی آن نسبت به سال گذشته، یکشنبه ۲ بهمن سال جاری در مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرای نمایندگان تصویب شد. این مبلغ در حالی به سازمان صداوسیما اختصاص داده شده، که براساس یافته‌های مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، از تجمیع ٩ نظرسنجی در ۱۸ سال گذشته (١٣٨٣-١٤٠٠) مخاطبان اخبار صداوسیما، ۴۵ درصد کاهش یافته‌اند. همچنین آمارها نشان می‌دهند مخاطب سریال‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی به ٣٠ درصد هم نمی‌رسد.

سانسور و جعل اخبار

صداوسیمای جمهوری اسلامی پیشتاز سیاست‌های سرکوبگرانه فرهنگی-سیاسی نظام ولایی است. گزارش ٥٧ صفحه‌ای  سازمان عدالت برای ایران و فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر در تیر ۱۳۹۹، به دست‌کم ۳۶۷ مورد پخش اعترافات اجباری از تلویزیون جمهوری اسلامی اشاره شده است. همچنین نهادهای حقوق بشری بارها اعلام کرده‌اند سازمان صدا و سیما از توهین‌های جنسی، سانسور گسترده، مصاحبه‌های ساختگی، ترویج خشونت و جعل اخبار فروگذار نکرده است. سانسور خبر در صدا و سیما ایران فقط مربوط به خبرهای سیاسی نیست. اخبار و تصاویر ورزشی هم آشکارا سانسور می‌شود. برای نمونه خرداد‌ سال جاری، بخش خبر ورزشی شبکه سه سیما، با ارائۀ اخبار جعلی از ستاره پرتغالی، کریس رونالدو، از حمایت او از مردم فلسطین در برابر اسرائیل گزارشی پخش کرد. در این گزارش، گویندۀ خبر از قول رونالدو می‌گوید:

«تماشاگران اسرائیلی برای من منفورترین تماشاگران به حساب می‌آیند. نمی‌توانم آنها را تحمل کنم. من پیراهنم را با قاتل عوض نمی‌کنم»

 جعل این گزارش با واکنش‌های بسیاری از سوی کاربران ایرانی روبرو شد. اما صداوسیما از موضع همیشگی خود پایین نیامد و روال چهار دهه خود را در جعل اخبار حفظ کرد. شهروندان ایرانی مکرراً با مصاحبه‌های ساختگی این سازمان از مردم در راهپیمایی‌ها و خیابان مواجهه می‌شوند. نپرداختن به گزارش‌های واقعی، سانسور و جعل مصاحبه‌ها از سوی این سازمان باعث شده مردم در فضای عمومی آن را «صداوسیمای میلی» -به جای ملی- بنامند. یکی از شهروندان در این باره به رادیو زمانه می‌گوید:

«حتی اخبار هواشناسی صداوسیمای جمهوری اسلامی راست نیست. همه چیزش سرتاپا دروغ و سانسور است. هیچ چیز شبکه‌های آن واقعیت ندارد. هرچیزی که صداوسیما گفت شما بدانید برعکس آن واقعیت دارد. کلمه به کلمه آن دروغ و تصویرسازی است.»

شهروندی دیگر تماشای تلویزیون جمهوری اسلامی را «بدآموزی» می‌داند و می‌گوید:

«من سال‌هاست شبکه‌های داخلی را نگاه نمی‌کنم. فارغ از دروغ‌گویی که در اخبار و همه چیزش وجود دارد. به نظر من برای بچه‌ها و نوجوانان هم بدآموزی دارد. تربیت در جمهوری اسلامی یعنی سرسپردگی به علی خامنه‌ای و ولایت فقیه. راستش نمی‌خواهم بچه‌هایم حتی یک کلمه با افکار این رژیم آشنا شوند. هر شبکه‌ای را باز می‌کنی چند تا آخوند دارند موعظه می‌کنند. اگر مثلاً کارشناس پزشکی یا جامعه‌شناسی را هم دعوت می‌کنند باز مثل آخوندها حرف می‌زنند. لازم نیست صداوسیمای که نافش را با دروغ بریده‌اند را تماشا کنیم.»

صداوسیما علاوه برسانسور، سابقه طولانی در ترجمه‌های اشتباه و جهت‌دار نیز دارد. تحریف سخنان محمد مُرسی، رئیس جمهوری پیشین مصر در اجلاس سران جنبش عدم تعهد( ١٣٩١)، خلاف‌گویی سخنان جان کِری، وزیر اسبق امور خارجه ایالات متحده (١٣٩٢)، اشتباه در ترجمۀ سخنان فدریکا موگرینی، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نیز تحریف بیانیۀ مشترک ایران و گروه ١+٥ در اجلاس لوزان (فروردین ١٣٩٤)، تنها نمونه‌های اندکی از وارونه‌نمایی مواضع خارجی‌ها در قبال سیاست‌های جمهوری اسلامی در این سازمان است.

حتی اخبار هواشناسی صداوسیمای جمهوری اسلامی راست نیست. همه چیزش سرتاپا دروغ و سانسور است. هیچ چیز شبکه‌های آن واقعیت ندارد. هرچیزی که صداوسیما گفت شما بدانید برعکس آن واقعیت دارد. کلمه به کلمه آن دروغ و تصویرسازی است.

یک کنشگر فرهنگی، صداوسیما را «کارخانه دروغ‌سازی» می‌داند و در توضیح آن به رادیو زمانه می‌گوید:

«صداوسیمای جمهوری اسلامی آشکارا دروغ می‌گوید و به طور وقیحانه‌ای ابایی از دروغ گفتن ندارد. از تبلیغات برای کالا گرفته تا اخبار سیاسی، فرهنگی، ورزشی و… همه مبتنی بر دروغ است. منتقدان واقعی و کارشناسان مستقل در این رسانه جایی ندارند. جدای از دروغ‌گویی، هتاکی، بی‌حرمتی، ترویج خشونت و زندگی برده‌وار را تبلیغ می‌کند. فقط کافی است یکی دو تا برنامه، حالا هر برنامه‌ای باشد، چه سریال چه اخبار یا بحث کارشناسانه را در این شبکه تحلیل و راستی‌آزمایی کنید تا به این نتیجه برسید چقدر سانسور و دروغ و تحریف در آن وجود دارد. خوشبختانه مردم آگاه شده‌اند و فریب حرف‌های خبرگزاری‌های حکومت را نمی‌خورند. اخبار واقعی در بین مردم است، اما صداوسیما به آن توجهی نمی‌کند و اختصاصاً تریبون حکومت و شخص علی خامنه‌ای است.»

توهین و تحقیر

صداوسیما آشکارا دستگاه تبلیغ اسلام شیعه و حکومت ولایت فقیه است، بنابراین هر آنچه را با سبک زندگی و فرهنگ ولایت فقیه در تضاد باشد به حذف آن مبادرت می‌ورزد. اقوام، ادیان، مذاهب، دگرباشان جنسی، منتقدان حکومت، روشنفکران مستقل و احزاب سیاسی غیر وابسته به شکل وسیعی از سوی این سازمان با توهین و تحقیر مواجه می‌شوند. در همین اواخر و با اعلام پشتیبانی قهرمانان ورزشی از خیزش (زن، زندگی، آزادی) صدا و سیمای حکومت در موارد متعددی به تحقیر قهرمانان ملی مانند علی دایی، علی کریمی، یحیی گل محمدی و بازیگران سینما پرداخت. فارغ از اشخاص و صنف‌های داخلی، حتی گروه‌های موسیقی خارجی از توهین و بی‌احترامی صداوسیما در امان نیستند. در چند مورد شبکه‌های صداوسیما، گروه موسیقی کره‌ای بی‌تی‌اس (BTS) که هم اکنون طرفداران زیادی در بین نوجوانان ایرانی دارد را با کلماتی جنسی و توهین‌آمیزی توصیف کرده است.

یکی از نوجوانان طرفدار گروه بی‌تی‌اس در ایران به رادیو زمانه می‌گوید:

«خبر این موضوع را از اینستاگرام شنیدم. من که تو عمرم یک دقیقه هم تلویزیون ایران را نگاه نکردم. با این کارها می‌خواهند آمار مخاطبانشان را بالا ببرند. مهم نیست شبکه‌های ایران چی می‌گویند، کسی که آنها را نگاه نمی‌کند. اصلاً چه ربطی به تلویزیون [جمهوری اسلامی] دارد من چه موسیقی یا فیلمی تماشا می‌کنم؟! هر چیزی که بخواهم می‌بینم. من آخوند تو خیابان می‌بینم حالم به هم می‌خورد حالا بیایم به حرفاش [در تلویزیون] هم گوش بدهم!؟»

اگرچه مسئولان نظام مکرراً از عدم تبعیض بین اقوام و فرهنگ‌های مختلف ایرانی صحبت کرده‌اند اما گزارش‌ها حاکی از تبعیض گستردۀ قومیتی در این سازمان و تمسخر زبان مادری، فرهنگ و آداب و رسوم ملت‌های مختلف ایرانی است. اینجا به ذکر چند نمونه بسنده می‌کنم:

در یکی از برنامه‌های شبکه دو سیما، مجری برنامه با سوالی از میهمان برنامه لباس کُردی او را به پوشش چوپانی توصیف می‌کند. در واکنش به سوال مجری، بسیاری از شهروندان سخن او را توهین به لباس کُردی و لحنش را تحقیر شغل چوپانی عنوان کرد‌ند. همچنین این سازمان به تخریب وسیع زبان‌های غیرفارسی داخل ایران می‌پردازد. تقریباً تمامی شبکه‌های استانی املا و گرامر زبان کُردی را اشتباه می‌نویسند. در آیتمی از برنامه «فیتیله» شبکه دو سیما(١٣٩٤)، ملت آذربایجان و ترک‌زبانان مورد تمسخر قرار گرفتند. در یکی از برنامه‌های نقد سینمایی «هفت»( تیرماه ١٣٩٨) کارشناس، حین نقد فیلم «شبی که ماه کامل شد»، قوم «ریگی» در بلوچستان را «خاندان لعنتی» خواند. صحبت‌های این کارشناس واکنش گسترده‌ای را از سوی شهروندان بلوچی و عوامل فیلم به همراه داشت. در همین رابطه، عبدالله تمیمی نمایندۀ مجلس دورۀ نهم شهر شادگان-خوزستان در نطق آبان‌ماه ١٣٩٤ به «توهین به عرب‌ها» در صداوسیما اعتراض کرد. و نیز فروردین ماه ١٣٩٣ تعدادی از شهروندان مازندرانی نسبت به ادبیات به کار گرفته شده در سریال «پایتخت سه»، تمسخر فرهنگ مازنی‌ها، انعکاس نادرست سنت‌ها و آداب و رسوم مردم مازندران، تجمع اعتراضی در مقابل استانداری این استان برگزار کردند.

برای مسئولان جمهوری اسلامی مردم و اقوام و زبان‌ها اهمیتی ندارد. آنچه مهم است خواستۀ رهبری‌ست. نظام باید همۀ مذاهب ایرانی را تحقیر کند چون علی خامنه‌ای شیعه است، نظام باید زبان‌های غیرفارسی را بی‌اهمیت کند چون علی خامنه‌ای شاعر فارسی‌زبان است! معادله خیلی ساده است، هرچیزی به مذاق رهبر خوش نیاید باید سانسور شود و هر چیزی غیر از رهبری باشد باید تحقیر و بی‌اهمیت شود.

یکی از فعالان فرهنگی در مورد توهین و تحقیر در صداوسیمای جمهوری اسلامی به رادیو زمانه می‌گوید:

«آنقدر میزان توهین‌ و تحقیرها زیاد است که نمی‌شود همه یا حتی تعدادی از آنها را اینجا فهرست کرد. ولی کافی‌ست جملۀ (توهین صداوسیما به…) را گوگل کنید، فهرستی از انواع توهین‌ها به اقوام و اشخاص و ادیان مقابل شما قرار می‌گیرد. این میزان از توهین را نمی‌شود پای تُپُق یا اشتباه مجری‌ها نوشت. وقتی به میزان بالایی به عرب‌ها، کُردها، آذری‌ها، بلوچ‌ها و اشخاص توهین می‌شود، یعنی برنامه‌ و سیاستی پشت آن است، یعنی آگاهانه و با سیاست خاصی این حرف‌ها گفته می‌شوند. بیانیه‌های صداوسیما و یا بعضاً توبیخ برنامه‌ها هم جزء همین سیاست ست. در حقیقت یک دعوای زرگری ست که صداوسیما با برنامه‌سازان خودش راه می‌اندازد. صداوسیما بازتاب واقعی افکار و اندیشه‌های ارتجاعی مسئولان نظام است. برای مسئولان جمهوری اسلامی مردم و اقوام و زبان‌ها اهمیتی ندارد. آنچه مهم است خواستۀ رهبری‌ست. نظام باید همۀ مذاهب ایرانی را تحقیر کند چون علی خامنه‌ای شیعه است، نظام باید زبان‌های غیرفارسی را بی‌اهمیت کند چون علی خامنه‌ای شاعر فارسی‌زبان است! معادله خیلی ساده است، هرچیزی به مذاق رهبر خوش نیاید باید سانسور شود و هر چیزی غیر از رهبری باشد باید تحقیر و بی‌اهمیت شود.»

وکلای خودخواندۀ ملت

افزایش بودجه ١٤٠٢ صداوسیما انتقاداتی را از سوی خبرگزاری‌های داخلی و برخی از نمایندگان مجلس به همراه داشته است. در همین رابطه معین الدین سعیدی، نماینده چابهار اظهار کرد:

«معتقدم این افزایش بودجه‌ای که برای صداوسیما در نظر گرفتند باید صرف ایجاد زیر ساخت‌های توسعه انسانی در مناطق محروم خصوصا سیستان و بلوچستان شود.»

روابط عمومی صداوسیما در دفاع از افزایش قابل توجه بودجه خود در بیانیه‌ای منتشر شده این سازمان، خود را «باطل‌السحر» نامیده و در بخشی از آن آورده:

«دلیل جیغ‌های بنفش رسانه‌های معاند و دروغ‌گو در خصوص بودجه رسانه ملی معلوم است. صداوسیمای قوی و پرمخاطب باطل‌السحر نقشه‌های شوم دشمنان ایران اسلامی است. پس دستور کار روشن است: حمله به بودجه صداوسیما با هدف هزینه‌زایی برای وکلای ملت در تقویت رسانه ملی. در این مقابله اما هم‌نوایی برخی رسانه‌های داخلی موجب تعجب است.»

اگرچه در اظهارات مسئولان و بیانیه‌های از این دست، صداوسیما را « وکلای ملت» می‌خوانند اما آنچه در چهل‌ و چهار سال فعالیت این سازمان رصد می‌شود جز تبعیض، سانسور و تحقیر گسترده چیز قابل مشاهده‌ای وجود ندارد. مصاحبه‌شوندگان من صداوسیمای جمهوری اسلامی را اصلی‌ترین بازوی تبلیغ و قوی‌ترین مروج دروغ‌پراکنی نظام می‌دانند.

Ad placeholder

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: صداوسیمای ج. ا: بلندگوی تبلیغاتی نظام