انفجار اصفهان/ بازگشت نتانیاهو با کمپین خرابکاری

آفتاب‌‌نیوز :

بنیامین نتانیاهو در روز‌های نخست بازگشت به منصب نخست‌وزیری، در یک سخنرانی اولویت نخست دولتش در عرصه سیاست خارجی را مقابله با ایران عنوان کرد. آویو کوخاوی، رئیس پیشین ستاد کل ارتش اسرائیل نیز پیش از پایان دوران مسئولیتش عنوان کرده بود که ارتشی به جانشین خود تحویل می‌دهد که از توانایی و آمادگی لازم برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران برخوردار است.

یک شاهد دیگر نیز در هفته‌های اخیر احتمال آغاز مجدد سلسله اقدامات خرابکارانه اسرائیل را پررنگ کرده بود و آن هشداری بود که سیاستمدار با‌سابقه قطری از آن سخن گفته بود؛ شیخ حمد بن‌جاسم آل‌ثانی، نخست‌وزیر سابق قطر، دی‌ماه در رشته توئیتی نوشت: «اگر طرف‌های درگیر به توافق هسته‌ای جدید با ایران نرسند و آمریکا تسلیحات مورد‌نیاز اسرائیل را در اختیار این رژیم قرار دهد، خدای‌ناکرده اقدام نظامی صورت خواهد گرفت که ممکن است امنیت و ثبات در منطقه را متزلزل کند و پیامد‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته باشد.» او در بخش دیگری از توئیت خود می‌نویسد: «می‌دانیم که اسرائیل به‌شدت برای به‌دست آوردن تجهیزات و تسلیحاتی که بتواند به اهداف ایران حمله کند تلاش می‌کند؛ با این حال، آمریکا تاکنون تمایلی به ارائه این تسلیحات به اسرائیل نداشته است.»

عبدالباری عطوان، روزنامه‌نگار شاخص جهان عرب پس از این توئیت در یادداشتی نوشت: «شیخ حمد‌بن جاسم که برجسته‌ترین «مهندس» انقلاب‌های موسوم به بهار عربی با هماهنگی آمریکا بود، نمی‌تواند این توئیت‌ها را در این زمان‌بندی مشخص با هدف به‌دست آوردن «لایک» یا شهرت بیشتر یا بدون هماهنگی با دولت خود انجام داده باشد.» البته همزمانی سفر ویلیام برنز، رئیس سیا به سرزمین‌های اشغالی، با حمله ریزپرنده به مجتمع صنایع دفاعی ایران شاید بتواند حامل این پیام به ایران باشد که واشنگتن مخالفتی با آغاز حملات گسترده و پراکنده تل‌آویو علیه تهران ندارد.

رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران، آذرماه سال جاری از آمادگی رئیس‌جمهور ایالات متحده با گزینه نظامی در صورت شکست دیپلماسی هسته‌ای با ایران خبر داده بود. وی تاکید کرد از نظر دولت آمریکا، ایران به مرحله دستیابی به مواد شکافت‌پذیر کافی برای ساخت بمب بسیار نزدیک شده است. هرچند با پایان دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ این‌گونه به‌نظر می‌رسید که اسرائیل حامی اصلی خود برای سازماندهی اقدامات خرابکارانه و حتی برنامه‌ریزی برای یک جنگ بالقوه علیه ایران را از دست داده، اما با اظهارات اخیر مقامات آمریکایی و نقش‌آفرینی بیشتر طیف تندروی کابینه جو بایدن که جیک سالیوان نیز بخشی از آن است، به نظر می‌رسد تل‌آویو بار دیگر به روز‌های اوج همکاری خود با امریکا نزدیک شده است.

رزمایش مشترک چهار روزه اسرائیل و آمریکا که بزرگترین رزمایش دو کشور عنوان شده است و از روز دوشنبه تا جمعه هفته گذشته در شرق دریای مدیترانه انجام شد نیز نمی‌تواند با حملات روز شنبه در اصفهان بی‌ارتباط باشد. وال‌استریت ژورنال نیز در بررسی پیام این رزمایش نوشت: «اگرچه فرماندهان نظامی اسرائیل و آمریکا بار‌ها گفته‌اند هدف رزمایش آن‌ها تمرکز بر ایران نیست، اما شواهد موجود نشان می‌دهد که در نهایت پیام سیاسی این رزمایش نظامی این است: آمریکا و اسرائیل بیش از هر زمان دیگری، به‌منظور مقابله با ایران و نیرو‌های نیابتی‌اش در سراسر منطقه خاورمیانه، با یکدیگر همکاری می‌کنند».

‌آذرماه نیز رئیس ستاد ارتش اسرائیل در سفر به ایالات متحده، از توافق دو کشور بر سر یک «نقشه راه» مشخص برای ادامه فعالیت مشترک و تشکیل تیم‌های اختصاصی با هدف مقابله با چالش جمهوری اسلامی خبر داد.

خاک همسایگان، محلی برای هدایت عملیات

وجود پایگاه‌های نظامی اسرائیل در کشور‌های همسایه موضوعی محرمانه نیست، اما باید مشخص شود عملیات ریزپرنده‌ای که شامگاه شنبه، به‌منظور هدف قرار دادن مجتمع صنایع دفاعی در اصفهان به پرواز درآمده، از کدام‌یک از کشور‌های همسایه ایران هدایت شده است و عامل به پرواز درآورنده ریزپرنده از کدام مرز وارد کشور شده است؟ پاسخ به این پرسش می‌تواند زوایای جدیدی از حمله روز شنبه و حملات احتمالی آینده را مشخص کند. موضوعی که بار‌ها در صحبت‌های مقامات ایران نسبت به حضور پایگاه نظامی اسرائیلی در آن‌ها هشدار داده شده و خاک اقلیم کردستان عراق نیز بار‌ها با این هدف مورد اصابت موشک‌های سپاه پاسداران قرار گرفته است. همسایه دیگری که به‌عنوان یکی دیگر از مقر‌های حضور نظامی تل‌آویو در منطقه با هدف مقابله با ایران از آن یاد می‌شود، جمهوری آذربایجان است.

پیش‌تر و در جریان حمله تروریستی به حرم شاه‌چراغ (ع) نیز وزارت اطلاعات ایران عنوان کرده بود که عنصر اصلی هدایت و هماهنگ‌کننده این حمله، تبعه جمهوری آذربایجان بوده که از فرودگاه بین‌المللی باکو وارد فرودگاه تهران شده و بلافاصله خبر حضور خود را به عنصر هماهنگ‌کننده در جمهوری آذربایجان اعلام کرده است. حمله صبح جمعه به سفارت آذربایجان در ایران که موجب کشته شدن یک افسر امنیتی و مجروح شدن دو تن دیگر شد، موجب شده تنش جدیدی در روابط تهران و باکو شکل بگیرد. مهاجم در جریان حضور فرمانده انتظامی تهران در محل سفارت گفت به‌دلیل خشم ناشی از عدم پاسخگویی سفارت به مراجعات مکررش در زمینه بازگشت همسر آذربایجانی‌اش به کشور این حمله را انجام داده، اما مقامات آذربایجانی همچنان با عنوان «حمله تروریستی» از این حادثه یاد کرده و خواهان پاسخگویی تهران هستند.

وزارت خارجه جمهوری آذربایجان همچنین شامگاه شنبه، هشتم بهمن‌ماه اعلام کرد کادر دیپلماتیک این کشور به‌همراه خانواده‌هایشان تا ۲۴ ساعت آینده از ایران خارج خواهند شد. سایت وزارت امور خارجه آذربایجان همچنین در خصوص جزئیات تماس تلفنی شامگاه روز شنبه روسای‌جمهور دو کشور عنوان کرده که الهام علی‌اف بر تروریستی بودن این تهاجم تاکید کرده و خواهان محاکمه جنایتکاران دخیل در این تهاجم تروریستی شده است. شواهد حاکی از این است که جمهوری آذربایجان درصدد بهره‌برداری حداکثری از حادثه‌ای است که تروریستی نبودن آن براساس اظهارات مهاجم، اثبات شده است و احتمال همراهی و استفاده اسرائیل از این تنش پیش‌آمده نیز دور از ذهن نیست. اگر مشخص شود هدایت عملیات ریزپرنده مهاجم به صنایع دفاعی ایران از خاک جمهوری آذربایجان انجام شده، می‌توان این تئوری را نیز مدنظر قرار داد که باکو در تلاش است تا خصومت‌های لفظی چند‌ماه اخیر خود علیه تهران را کم‌کم به‌حالت علنی برساند.

کلید حل بحران در دست میانجیگر منطقه

عبدالباری عطوان در بخش دیگری از تحلیل خود در خصوص رشته‌توئیت نخست‌وزیر پیشین قطر می‌افزاید: «مسلما کشور‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس و در راس آن‌ها قطر، بیشترین زیان را از هرگونه حمله اسرائیلی – آمریکایی علیه ایران خواهند دید؛ چرا‌که کشور قطر، میزبان بزرگترین پایگاه آمریکایی در خاورمیانه است و مطمئنا این پایگاه و ژنرال‌های آن در مرکز هر‌گونه جنگی در آینده خواهند بود و جنگنده‌هایی که ایران و زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی این کشور را هدف قرار خواهند داد از این پایگاه بلند خواهند شد. همین مسئله باعث می‌شود در راس اولویت‌های حملات انتقام‌جویانه ایران باشد.» این مسئله زمانی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که به تعدد سفر‌های مقامات قطری به ایران پس از توقف مذاکرات هسته‌ای و آغاز تنش در روابط ایران و غرب نگاهی بیندازیم. سفر وزیر امور خارجه قطر به ایران دقیقا یک روز پس از حملات صورت‌گرفته به مجتمع وزارت دفاع نیز می‌تواند اثبات همین موضوع باشد که کشوری که در سال‌های اخیر و بخصوص پس از فوت سلطان قابوس، حاکم عمان که در دوران او، مسقط سابقه زیادی در میانجیگری میان ایران و ایالات متحده داشت، تلاش کرده تا به اصلی‌ترین میانجیگر میان ایران و غرب تبدیل شود، این‌بار نیز با توجه به افزایش سطح تنش، محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی، رئیس دستگاه دیپلماسی خود را که روز گذشته به ترکیه سفر کرده بود، راهی تهران کرده است. روز‌های آینده، اظهارات مقامات ایرانی، اسرائیلی، آمریکایی و شاید حتی قطری قطعا ابعاد گسترده‌تری از آنچه را در روز‌های پیشین در ایران گذشته، مشخص کند.

بیانیه وزارت دفاع

وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح در بیانیه‌ای اعلام کرد: «شامگاه شنبه هشتم بهمن یکی از مجتمع‌های کارگاهی وزارت دفاع در اصفهان مورد حمله ناموفق ریزپرنده‌ها قرار گرفت که یکی از آن‌ها با اصابت پدافند هوایی مجتمع و دو فروند دیگر در تله‌های پدافندی گرفتار و منفجر شدند.» در بیانیه وزارت دفاع آمده است: «این حمله ناموفق شامگاه هشتم بهمن ۱۴۰۱ حوالی ساعت ۲۳:۳۰ صورت گرفت که با پیش‌بینی‌ها و تمهیدات پدافندی حمله ریزپرنده‌ها با موفقیت دفع شده است. این تهاجم ناموفق تلفات جانی نداشته و آسیب جزئی به سقف کارگاه وارد شده که به فضل الهی خللی در تجهیزات و ماموریت‌های مجموعه ایجاد نکرده است. وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح به ملت شریف ایران اسلامی اطمینان می‌دهد اقدامات مراکز ما برای تولید قدرت، اقتدار و امنیت با شتاب و جدیت ادامه خواهد یافت و این اقدامات کورکورانه تاثیری در تداوم مسیر پیشرفت کشور نخواهد داشت.»

فهرستی از عملیات‌های خرابکارانه اسرائیل در ایران

۱. ترور دانشمندان هسته‌ای

در فاصله سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ چهار تن از دانشمندان هسته‌ای ایران ترور شدند. مجید شهریاری، مصطفی احمدی‌روشن، مسعود علیمحمدی و داریوش رضایی‌نژاد دانشمندانی بودند که توسط عوامل اسرائیل در ایران ترور شدند. عباسی دوانی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی هم مورد سوءقصد قرار گرفت که از حادثه جان سالم به‌در برد. رونن برگمن، روزنامه‌نگار در امور نظامی- امنیتی در اسرائیل که بیش از یک دهه با دقت عملیات‌های اسرائیل در ایران را دنبال کرده است، اسرائیل را پشت این ترور‌ها می‌داند. برخی خبرگزاری‌های آمریکایی به نقل از مقامات این کشور گزارش داده بودند که این ترور‌ها با حمایت اسرائیل و توسط نیرو‌های سازمان مجاهدین انجام شده است.

۲. ویروس استاکس نت

استاکس‌نت یک بدافزار ساخت دولت‌های آمریکا و اسرائیل بود که در سال ۱۳۸۹ با آن به تأسیسات هسته‌ای ایران و به‌طور ویژه نیروگاه بوشهر حمله شد. هدف این عملیات موسوم به «بازی‌های المپیک» نه تخریب برنامه اتمی ایران، بلکه ضربه زدن به آن برای خریدن زمان و به‌نتیجه رسیدن تلاش‌های دیپلماتیک بود. ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که اسناد زیادی را در رابطه با فعالیت‌های اطلاعاتی آمریکا افشا کرده است، در مصاحبه‌ای با اشپیگل گفته بود این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالات‌متحده آمریکا و اسرائیل ساخته شده است. مقام‌های ایران بعد‌ها اعلام کردند این ویروس در نهایت نتوانست ضربه‌ای به ساختار‌های اتمی وارد کند. در مستند روز صفر، مایکل هیدن، رئیس سابق سیا نیز این موضوع را تأکید کرده است.

۳. آتش‌سوزی عظیم صنایع پتروشیمی ۱۳۹۵

سال ۱۳۹۵ هم رشته‌آتش‌سوزی‌های گسترده در صنایع پتروشیمی ایران ظن حملات سایبری را افزایش داد؛ هرچند هیچ‌گاه رسماً تائید نشد. مقام‌های ایران دلیل آن حوادث را فرسودگی تأسیسات و گرمای هوا اعلام کردند. تیرماه سال ۱۳۹۵ پس از آنکه مجتمع پتروشیمی بندر ماهشهر نیز دچار آتش‌سوزی شد، خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که آتش‌سوزی پتروشیمی بیستون، نهمین آتش‌سوزی صنعت پتروشیمی در آن سال بوده است. آن زمان غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشف «ویروس‌های غیرفعال» در چند مجتمع پتروشیمی را تائید کرد. خبرگزاری فارس هم در گزارشی از احتمال دست داشتن آمریکا و اسراییل در این آتش‌سوزی‌ها خبر داد. این آتش‌سوزی‌ها خسارت‌های مالی و تلفات جانی بر جا گذاشت.

۴. حمله با نسل جدید استاکس‌نت

در سال ۱۳۹۷ حمید فتاحی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس هیئت‌مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت در توییتی از «حملات پراکنده» به برخی زیرساخت‌های ارتباطی خبر داد و مدعی شد مبدأ این حملات اسرائیل بوده است. به گفته غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل ایران، این حملات سایبری با استفاده از نسل جدید ویروس «استاکس‌نت» به «چندین بخش» صورت گرفته بود. محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران نیز با تائید این حملات، هدف آن را صدمه به زیرساخت‌های ارتباطی اعلام کرد. او در توییتر نوشت: «ایران این اقدام «خصمانه» را در مجامع بین‌المللی پیگیری خواهد کرد.» خبر این حمله همزمان با آغاز دوره جدید تحریم‌های آمریکا اعلام شد.

۵. انفجار‌ها و آتش‌سوزی‌های سریالی ۱۳۹۹

در ساعات پایانی پنج‌شنبه پنجم تیرماه سال ۹۹ ساکنان شرق تهران نور و صدای شدید را گزارش کردند که تا چند کیلومتر مشاهده شده بود. وزارت دفاع ایران گفت این صدا مربوط به انفجار یک مخزن گاز در منطقه عمومی پارچین بوده است؛ اما تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌داد که محل اصلی انفجار در خجیر است؛ جایی‌که بیش از ۲۰ کیلومتر با پارچین فاصله دارد و محل استقرار چند مرکز توسعه برنامه موشکی ایران است. اگرچه انفجار خجیر، ظن احتمالی درباره عمدی بودن آتش‌سوزی‌های سریالی یک‌ماه پیش از آن را تقویت کرد، اما اتفاق بعد، رسماً نام اسرائیل را به‌عنوان عامل احتمالی این حوادث سر زبان‌ها انداخت: انفجار تأسیسات هسته‌ای نطنز. ۱۲ تیرماه، انفجاری در تأسیسات هسته‌ای نطنز در یکی از ساختمان‌ها و سوله‌های مرکز مونتاژ سانتریفیوژ‌های ایران رخ داد.

۶. ترور محسن فخری‌زاده

آخرین موردی که شک دخالت اسرائیل در آن مطرح شده است، ترور محسن فخری‌زاده است. خبرگزاری فارس در توصیف این حادثه نوشت: «آقای فخری‌زاده حوالی ساعت ۱۴:۰۰ با دو خودروی محافظ وارد شهر آبسرد شده است و یک کیلومتر جلوتر از ورودی شهر آبسرد و نزدیک باغی معروف به باغ سرهنگ خودرو با رگبار متوقف می‌شود و پس از آن یک نیسان که پر از الوار‌های چوبی بوده است منفجر می‌شود. بعد از انفجار تا شعاع ۵۰۰ متری خیابان پر از تکه‌های خودرو و چوب دیده شده و بر اثر انفجار و آسیب به دکل برقی مجاور نیسان برق شهر آبسرد نیز قطع می‌شود.» ظاهراً بعد از انفجار چند نفر که «کمین» کرده بودند، از نقاط نامشخص شروع به تیراندازی می‌کنند. اسرائیل به روال معمول دست داشتن در این عملیات را تائید یا تکذیب نکرده است.

این عملیات بدون هماهنگی با آمریکا انجام نشده است

عبدالرضا فرجی‌راد، دیپلمات سابق و تحلیل‌گر مسائل سیاست‌خارجی در گفتگو با هم‌میهن می‌گوید که عملیات خرابکارانه اصفهان یک حمله هشداردهنده بوده است. او معتقد است که بعید است این حمله بدون هماهنگی با آمریکا انجام شده باشد.

با توجه به تنش در روابط ایران و غرب، دور از ذهن نیست که اسرائیل بخواهد با بهره‌برداری از این تنش بار دیگر حملات تروریستی و خرابکارانه‌ای علیه ایران را در دستور کار قرار دهد؛ آیا حمله شنبه شب به تأسیسات نظامی وزارت دفاع را می‌توان سرآغاز دور جدید اقدامات تل‌آویو دانست؟

با قاطعیت نمی‌توان گفت که این حمله‌ای بوده است که اسرائیل همیشه توسط نتانیاهو یا نخست‌وزیران پیشین وعده می‌داد که ما می‌خواهیم اقداماتی را علیه ایران انجام دهیم. حادثه روز شنبه را بیشتر یک عملیات هشداردهنده می‌توان نامید. باید ببینیم این عملیات هشداردهنده با توجه به صحبت‌های گذشته مقامات اسرائیلی و اظهارات اخیر مقامات آمریکایی به چه نحوی در آینده پیش خواهد رفت. این نکته حائز اهمیت است که اسرائیل و آمریکا هفته گذشته یک رزمایش نظامی مشترکی را در مدیترانه اجرا کردند که بزرگترین رزمایش مشترک دو کشور بود و اعلام کردند که این شبیه‌سازی حمله به ایران است که ۱۲ ناو جنگی و ۱۴۲ هواپیمای جنگنده و نظامی ازجمله بمب‌افکن‌های با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای در آن مشارکت داشتند. باید ببینیم این حمله به تأسیسات نظامی ایران صرفاً از سوی اسرائیل صورت گرفته یا آمریکا هم در آن مشارکت داشته است. من حدس می‌زنم پس از آن رزمایش مشترک، این‌ها می‌خواستند یک نشانی را هم بروز بدهند که ببینید این رزمایشی را که ما انجام دادیم، خیلی دست‌کم نگیرید. آن‌ها این حرکت چه به‌صورت پهپاد و چه به‌صورت ریزپرنده و ... صورت دادند. حدس کوچک‌تر این است که عملیاتی در سرزمین‌های اشغالی و در یک کنیسه اسرائیل صورت گرفته و هر روز نیز تظاهرات‌هایی علیه نتانیاهو در جریان است و آن حمله به کنیسه نیز باعث تضعیف کابینه او خواهد شد. روز گذشته هم وعده داد این مسائل ناامن‌کننده را پاسخ خواهد داد؛ در نتیجه شاید بتوان گفت این حمله عکس‌العمل آن عملیات است چراکه آن‌ها معتقد هستند جهاد اسلامی در ارتباط با ایران است؛ بنابراین در این چهارچوب نیز می‌توان عملیات روز شنبه را مورد بررسی قرار داد.

هم‌زمانی رزمایش چهار روزه آمریکا و اسرائیل و سفر رئیس سیا به اراضی اشغالی تا چه میزان می‌تواند حامل پیام موافقت واشنگتن و باز گذاشتن دست تل‌آویو برای اقدام علیه تهران باشد؟

پیش‌تر هم گفتم که این حمله نشانی برای ایران پس از آن رزمایش مشترک است چراکه آمریکایی‌ها حتی پیش از آن رزمایش و در حین آن یک تهدیداتی را در جملات‌شان گنجانده بودند؛ لذا من اعتقاد دارم که عملیات بدون هماهنگی با آمریکا انجام نشده است و لذا ممکن است بعد‌ها با توجه به اینکه از یک‌طرف توافق هسته‌ای معطل مانده و از سوی دیگر نیز غنی‌سازی ایران ادامه دارد، این‌ها بخواهند از حملات این‌چنینی و آزاردهنده در آینده نیز انجام دهند.

با توجه به اینکه آخرین حمله تروریستی در خاک ایران که در شیراز رخ داد از خاک آذربایجان هدایت شده بود و با توجه به اصرار باکو بر استفاده حداکثری از حادثه روی‌داده در سفارت این کشور در تهران، آیا ممکن است ارتباطی میان حمله روز شنبه و حادثه صبح روز جمعه وجود داشته باشد؟‌

می‌توان گمانه‌ها در رابطه با حمله روز شنبه به مجتمع صنایع دفاعی را کمی گسترش داد که آیا جمهوری آذربایجان هم که با عجله برای تخلیه نیرو‌های دیپلماتیک خود از ایران هواپیما می‌فرستد از این عملیات اطلاع داشته یا خیر. روز‌های آینده بیشتر این مسئله روشن خواهد شد. من نمی‌گویم این حمله از آذربایجان هدایت شده است، اما نمی‌توانم اطلاع آذربایجان از این اتفاق را رد کنم؛ چراکه آقای علی‌اف به‌ویژه طی چهار ماه گذشته اظهارات تهاجمی داشته است. همچنین حرکت مشکوکی که در سفارت‌شان صورت گرفت و از همان لحظه اول باکو اصرار بر تروریستی بودن آن داشت. حتی در تماس‌های تلفنی وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور با همتایان خودشان، آن‌ها باز هم بر این موضع تاکید کرده‌اند و برای خروج اعضای سفارت خود هواپیما ارسال کردند؛ لذا در این مقطع که چنین اتفاقی در اصفهان هم روی می‌دهد، هرکسی و تحلیلگری باید مقداری روی تحلیل خود تأمل داشته باشد و حتی درصد کمی را نیز به این مسئله اختصاص دهد که آذربایجان با توجه به پیشینه قبلی، از این عملیات، یا مطلع بوده و یا یک نوع همکاری در این حوزه داشته است.

با توجه به رشته توئیت نخست‌وزیر پیشین قطر درباره عملیات نظامی از سوی آمریکا و اسرائیل علیه ایران در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای، آیا می‌توان این‌گونه عنوان کرد که حمدبن جاسم بر اساس اطلاعاتی که داشته چنین هشداری داده است؟

آن توئیتی را که نخست‌وزیر سابق قطر زد می‌توان این‌گونه تحلیل کرد که یا بر اساس خبری بوده که به او رسیده یا او هم بر اساس شواهد تحلیل کرده است. اگر اطلاعاتی داشته که طبیعتاً درست است و اگر تحلیل داشته با توجه به تهدید‌های آمریکا و حالت مذاکراتی که به حالت تهاجمی تبدیل شده طبیعتاً هر سیاستمداری می‌تواند این تحلیل را داشته باشد که اوضاع به‌سمت تنش و تندوتیز شدن پیش می‌رود. اسرائیل هم دفعه اولش نیست، اما این عملیات کمی گسترده‌تر و عملیاتی‌تر بود که البته هنوز مشخص نیست عامل این عملیات چه بوده و آیا از داخل کشور هدایت شده یا هادی آن در خارج از مرز‌ها بوده است؛ لذا شرایطی که امروز در آن قرار داریم و هدایتی که از سوی برخی کشور‌ها صورت می‌گیرد، یک مجموعه‌ای از اقدامات هماهنگ علیه کشور است.

حالا موضوع سفارت آذربایجان هم هست که البته من نمی‌خواهم خیلی به آن امتیاز بدهم، اما نمی‌توانم نادیده‌اش هم بگیرم. از سوی دیگر نیز موضوع کنترل خروج ارز از عراق به ایران است که نخست‌وزیر این کشور یا در همکاری با غرب این کار را انجام داده و یا اجبارش کرده‌اند. همچنین جلوگیری از واردات نفت ایران از سوی چین هم می‌توان به این موارد اضافه کرد. این‌ها همگی اقداماتی است تا به ایران فشار بیاورند که مجبور به پذیرش توافق هسته‌ای شود. مسئله پهپاد‌های ایرانی در جنگ اوکراین را هم نباید دست‌کم گرفت و من فکر می‌کنم در مقطع فعلی اهمیت این موضوع اولی است. چون غربی‌ها معتقدند هنوز جواب قانع‌کننده‌ای از ایران نگرفته‌اند و این مجموعه دلایل منجر شده تا فشار‌ها را از جوانب گوناگون بر ایران وارد کنند. همچنین فکر می‌کنند فشار اقتصادی و تورمی و مسائل داخلی ایران می‌تواند فرصت مناسبی برای حداکثر بهره‌برداری باشد.

منبع: هم‌میهن

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: انفجار اصفهان/ بازگشت نتانیاهو با کمپین خرابکاری

موضوعات مرتبط: امنیت ملی ایالات متحده آمریکا آژانس امنیت ملی ایالات متحده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ریاست جمهوری دونالد ترامپ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی رئیس جمهور ایالات متحده خارجه جمهوری آذربایجان شرکت ارتباطات زیرساخت تأسیسات هسته ای ایران تاسیسات هسته ای ایران صنایع پتروشیمی ایران تأسیسات هسته ای نطنز ستاد کل ارتش اسرائیل وزارت اطلاعات ایران محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات ایران سفر به ایالات متحده اقلیم کردستان عراق برنامه موشکی ایران فرودگاه بین المللی