یک رؤیا در دو بستر، از "ژ. ژ. ئازادی" تا "ز. ز. آزادی"، مزدک بامدادان - Gooya News

زمان برای خواندن: ۱۳ دقیقه

هیچ ارزشی تا درونی نشود، جهانی نیز نخواهد شد. تنها آنان که در جان و روان خود به "راستی" باور دارند، می‌توانند تخم راستی را در جهان بپراکنند و تنها آنانکه راستی را می‌زیند، جهان را به این گوهر زیبنده نیز می‌توانند آراست. رستاخیز نوین ایرانیان از چنان نیروی شگرفی برخوردار است، که توانست در کمتر از ۳ هفته بخشی از نمادها، شعارها و ارزشهای درونی خود را به سرتاسر جهان فرابگستراند.
شعار "زن، زندگی، آزادی" را باید برترین نماد این رستاخیز دانست. از همین رو چرائی پژواک جهانی آن می‌تواند دریچه‌ای نو در بررسی این جنبش بگشاید، بویژه هنگامی که بدانیم این شعار در ریخت کُردی آن "ژن، ژیان، ئازادی" ۳۵ سال پیش از انقلاب ۱۴۰۱ و در بخشهای کُردنشین ترکیه پدید آمد.
شعارها چگونه سراسری می‌شوند؟ آیا نیرویی سازمان‌یافته، با یک کاوش موشکافانه و یک برنامه‌ریزی سِتادی این کار را به پیش می‌برد؟ یا این واژگان آهنگین تنها هنگامی روان گروهی جامعه را پژواک می‌دهند، که تک‌تک تلاشگران یک جنبش، در ژرفای آن شعارها گوهر خواسته‌های خویش را بازیابند؟ همان پدیده‌ای که در در روانشناسی به آن "هم‌ذات‌پنداری" می‌گویند؟
کاوشهای تاکنونی من نشان می‌دهند که شعار "ژن، ژیان، ئازادی" در سال ۱۹۸۷ و در پی بنیانگذاری اتحادیه زنان میهن‌پرست کردستان (۱) برای نخستین بار سرداده شد (۲). این اتحادیه سازمانی بود در دل حزب کارگران کردستان (۳) به رهبری عبدالله اوجالان، که خود پس از جدائی از گرایشهای مارکسیستی-لنینیستی ترکیه و با نگاه ویژه به کُردهای این کشور در سال ۱۹۷۸ بنیان نهاده شده بود. در کنار نِگَره‌پردازیهای اوجالان درباره جایگاه زنان که بنام ژنئولوژی (۴) یا فمینیسم کردی شناخته می‌شود، این شعار نویدبخش رهائی زنان از دو ستُم همزمان جنسیتی و طبقاتی بود.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: یک رؤیا در دو بستر، از "ژ. ژ. ئازادی" تا "ز. ز. آزادی"، مزدک بامدادان - Gooya News