چشم هایش؛ شلیک به چشم محسن کفشگر، عضو جمعیت امام علی

چشم‌هایش؛ شلیک به چشم محسن کفشگر، عضو جمعیت امام علی 

 


«محسن کفشگر» از اعضای جمعیت «امام علی» یکی از قربانیان شلیک سرکوب‌گران به چشم‌های معترضان در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ است. تصویر او با عینکی که یک شیشه‌اش جای گلوله بر آن مانده، از جمله تصاویر قربانیانی است که با اسم و هویت خود، پرده از جنایتی که در حق‌شان روا شد، برداشته‌اند. به گواه شهادت‌های پزشکان، طی اعتراضات سراسری، دست‌کم ۵۸۰ معترض تنها در «تهران» و «کردستان» یک یا دو چشم خود را از دست داده‌اند. برخی از آن‌ها هنوز امیدوارند که نور به چشمان‌شان بازگردد، ولی برای برخی، تاریکی همیشگی است.

«ایران‌وایر» طی بیش از دو ماه گذشته، ضمن انجام تحقیقات توانسته است مدارک لازم را برای متهم کردن جمهوری اسلامی به «جنایت علیه بشریت» بابت شلیک هدفمند به چشمان معترضان جمع‌آوری و با مراجع حقوقی و پزشکی به مشورت بگذارد.در این گزارش با محسن کفشگر آشنا می‌شویم؛ عضو جمعیت امام علی و فعال مدنی و حقوق کودکان که حرفه‌اش طراحی سنگ مزار در شهر «آمل» ایران است.

***

«چشم‌هایم را از حدقه بیرون بیاور | هنوز می‌بینمت | گوش‌هایم را جدا کن | باز هم تو را می‌شنوم | بدون پا به‌سویت می‌دوم | بدون زبان و صفت می‌کنم | دست‌هایم را جدا کن | در آغوش می‌کِشمت | قلبم چون دست‌هایم تو را می‌گیرد | قلبم را بگیری، مغزم ضربان می‌گیرد | و مغزم را به آتش بکشی | تو را در رگ‌هایم جاری خواهم ساخت | وطن»


این نوشته‌ای است که «محسن کفشگر» در نخستین پستی که گویای از دست دادن چشم‌اش بود، منتشر کرد. پس از آن در پستی دیگر به روایت آن شب پرداخت؛ شبی میانه اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که نیروهای سرکوب‌گر به چشم او شلیک کردند.

۵۳ روز از آن شب می‌گذشت که محسن صفحه اینستاگرام خود را باز کرد و نوشت که شبکیه چشم او به طول کامل از بین رفته است و امکان برگشت نور به چشم آسیب‌دیده، صفر است. او بارها به پزشک مراجعه کرد و چشم‌اش عفونت کرد. باید بستری می‌شد اما قبول نکرد.

با توجه به تاریخی که محسن در پست اینستاگرام خود ذکر کرده است، به نظر می‌رسد که در آبان چشم‌اش هدف شلیک سرکوب‌گران قرار گرفت. او نوشته است: «درسته عادت چیز عجیبیه و من دیگه یادم نمیاد با هر دو تا چشمم چجوری می‌دیدم ولی هیچ وقت به این‌که یه طرف صورتم تاریکه عادت نمی‌کنم. چون عادت کردن یعنی تموم شدن.»

محسن کفشگر در شهر «آمل» هدف گلوله‌های سرکوب‌گران قرار گرفت و برای همیشه یک طرف صورتش تاریک شد. به نوشته خودش، گلوله‌ای که نور از چشم او ربود، ساچمه بوده است.

در همان شهر آمل بود که دختران و پسران جوان مقابل نیروهای سرتابه‌پا مسلح روی زمین زانو زدند، دست‌های خود را گشودند و سینه‌ سپر کردند مقابل گلوله‌هایی که جان صدها معترض را فقط در این اعتراضات گرفت.

محسن کفشگر کیست؟

با گذری در پست‌های اینستاگرام محسن کفشگر و نگاهی به استوری‌های او می‌توان به فعالیت‌های مدنی و دغدغه‌هایش پی برد. محسن عضوی از جمعیت «امام علی» است. نهادی که در اسفند ۱۳۹۹ به حکم قوه قضاییه جمهوری اسلامی بعد از ۲۴ سال فعالیت میدانی و مردمی، منحل شد. حکم نهایی انحلال این نهاد مردمی در خرداد سال جاری ابلاغ شد.

تصاویر محسن در میانه سیل و ویرانی که بر سر مردمان ایران آوار می‌شود، گویای فعالیت‌های او است. یا وقتی کنار کودکان تحت حمایت جمعیت امام علی، آن‌ها را در «لیگ فوتبال پرشین» در شهر «آمل» همراهی می‌کند.


لیگ پرشین، مجموعه مسابقات فوتبالی بود که جمعیت امام علی از سال ۱۳۹۴ تا پیش از انحلال، هر سال ترتیب می‌داد؛ بزرگ‌ترین رخداد ورزشی ویژه مناطق حاشیه‌نشین ایران که بسیاری از بازیکنان حاضر در آن، نان‌آوران کوچک خانواده‌های خود بودند ولی به امید فردایی بهتر، ورزش می‌کردند.

محسن امیدواری و امیدبخشی را در میانه ویرانه‌های اجتماعی جست‌وجو می‌کرد. او در دسته‌ای از استوری‌هایش با عنوان «امید» عکس‌هایی از آماده‌سازی کودکان کار را برای مسابقات فوتبال یا در سفر برای شرکت در مسابقه به اشتراک گذاشته است.


اما کدام امید است که به رنج آمیخته نباشد؟ او در یکی از پست‌هایش از کودکانی نام می‌برد که زندگی‌شان در رنج خلاصه می‌شود. مثل «نادیا» که درباره‌اش می‌نویسد: «من پدریم که از دور ایستاد و مرگ کودکانش رو انتظار کشید. من #ناپدریم.»

یا مثلا «داریوش» که با جرم «سرقت» قرار است ده سال در حبس باشد. به قول محسن «برای دزدیدن روح بچگی‌ش تو اون محله غربت‌ افیون‌زده.»


کوچه‌گردان عاشق در بلوچستان، سیل در گلستان

محسن چندین عکس و استوری هم از حضور خود در دیگر برنامه‌های امدادرسانی جمعیت امام علی دارد. «کوچه‌گردان عاشق»، نخستین و قدیمی‌ترین طرح جمعیت امام علی بود که از سال ۱۳۷۸ تا زمان انحلال جمعیت بی‌وقفه برگزار شد.

در این طرح، کیسه‌هایی از اقلام خوراکی و مصرفی، به اندازه نیاز یک‌ماهه هزاران خانواده محروم در چند شب‌ از ماه رمضان، موسم به «شب‌های قدر» مقابل درب منزل‌شان قرار داده می‌شد.

به قول خودش وقتی بسته‌بندی و پخش هزار کیسه اقلام غذایی در مناطق بلوچستان به پایان رسید، درد، فقر، اعتیاد، بیکاری، بی‌آبی، سوتغذیه کودکان زیبای بلوچستان را به همراه مهمان‌نوازی‌های اهالی این منطقه به کوله‌بارش افزود.


مرور زندگی محسن کفشگر در اینستاگرامش، شخصیتی را به تصویر می‌کشد که از بلوچستان تا استان «گلستان» دغدغه‌مند در کنار مردم بوده است.

وقتی در سال ۱۳۹۸ سیل به گلستان رسید، او هم کوله‌بار بست و راهی شد تا نقشی در امدادرسانی داشته باشد. تصاویر آن سیل‌زدگی و حضور محسن را می‌توان در دسته استوری‌هایش با عنوان «سفر به آق‌قلا» مشاهده کرد.


امید در محسن چنان پررنگ است که وقتی از گل‌های پژمرده گلدان‌هایش هم می‌نوشت از رشد دوباره آن‌ها گفت: «گل‌ها پژمرد اما برگ‌ها دارند رشد می‌کنند.»


محسن و سنگ‌هایی بر آرامگاه؛ یاد را طرح می‌زند

«عشق در اول و آخر همه وجد است و سماع | این شراب است که هم پخته و هم خام خوش است»

سنگ سفید، سنگ مشکی، سنگ هرات و سنگ مرمر؛ محسن کفشگر یاد رفته‌گان را بر سنگ‌های آرام‌گاه‌شان ثبت می‌کند. سنگ مزار «هما» در آمل صفحه کاری او در اینستاگرام است.

محسن ۳۱ ساله، وقتی تنها هجده سال داشت، پدرش را در ۱۶ تیر ۱۳۸۸ از دست داد. مروری در صفحه خودش ما را به آغوش پدر و مادرش می‌برد و سوگی که حالا تقریبا نیمی از عمرش را با آن سپری کرده است. اولین عکسی که او در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده هم مربوط به نوجوانی پدرش است.


حالا چند ماه از وقتی محسن دو چشمش نور داشت می‌گذرد. محسن در بیشتر پست‌ها و نوشته‌هایش از دیگران می‌نویسد و درد و رنج مردم را منعکس می‌کند. او در آخرین استوری که تا لحظه انتشار این گزارش، منتشر کرده است، از قول «نیکا شاکرمی» خطاب به «مهسا [ژینا] امینی» می‌گوید که «فکر کنم ما رو یادشون رفت.»



منبع: رقیه رضایی، آیدا قجر - ايران واير


فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

منبع خبر: پیک ایران

اخبار مرتبط: چشم هایش؛ شلیک به چشم محسن کفشگر، عضو جمعیت امام علی