پروژه بدنامسازی و مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی در دنیا بسیار خطرناک است/تذکر امام به شهید رجایی درباره رعایت اصول دیپلماتیک/همیشه آرزو میکردم ای کاش مذاکرات ما فیلمبرداری و به مردم نشان داده میشد
حسینیه جماران در چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی میزبان چهرهای اثرگذار عرصه سیاست کشور است تا به میزبانی «محمدحسین رنجبران» در مجموعه برنامهای با نام «حضور»، اندیشهها و سیره حضرت روحالله را واکاوی کنند.
در برنامه دیگر مجموعه حضور، «دکتر سیدعباس عراقچی»، دبیر شورای راهبرد سیاست خارجی و مشاور وزیر امور خارجه، در خصوص سیاست خارجی حضرت امام خمینی (ره) سخن گفته است.
وی در عنفوان جوانی پیروزی انقلاب اسلامی را درک کرده و بلافاصله به جبهههای جنگ رفته و بعد از آن وارد عرصه دیپلماسی شده است. در دانشکده وزارت امور خارجه درس خوانده و سالها در مهمترین مذاکرات بینالمللی انقلاب اسلامی ایران در یک دهه اخیر حضور داشته است.
عراقچی با اشاره به پیشینیه حضورش در وزارت امور خارجه اظهار داشت: در دوران جنگ به پیشنهاد یکی از همرزمانم در کنکور وزارت خارجه شرکت کردم و پس از قبولی، در دانشکده وزارت امور خارجه مشغول به تحصیل شدم. تحصیلات من با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ همزمان شد.
وی افزود: از آنجا که تفکر قالب آن روزها این بود که سازمانهای بینالمللی خاصیتی ندارند و شورای امنیت سازمان ملل یک نهاد آلت دست آمریکاست که از حق وتو در راستای منافع کشورهای بزرگ استفاده میکند، پذیرش قطعنامه 598 مرا بهت زده کرد که چطور قطعنامه شورای امنیت الان ملاک قرار میگیرد، از سوی ما مورد پذیرفته شده و موجب خاتمه جنگ و آتش بس میشود. همه اینها باعث شد که بنده نگاه وسیعتر و جامعتری را نسبت به سازمانها و همکاریهای بینالمللی پیدا کنم.
امام خمینی؛ یک فرد انقلابی که مسائل دنیا را خوب میفهمید
عراقچی بیان داشت: از نگاه من حضرت امام یک انقلابی بود، ولی یک انقلابی که مسائل دنیا را خیلی خوب میفهمید و آنها را تجزیه و تحلیل میکرد و در جهت اهداف خود به کار میگرفت. فکر نمیکنم کسی مانند او دیپلماسی رسانه را آنقدر خوب به کار برده باشد.
وی ادامه داد: ایشان زمانی که در تبعید بود، چند مصاحبه قوی با رسانههای درجه یک خارجی کرده است. بعضاً شده ایشان روزی هفت مصاحبه کرده بود و در آن با زبان روز دنیا صحبت کرده و ایدههای خود را مطرح میکند. بعد هم زمانی که به رهبری میرسد با رهبران دنیا مکاتبه و صحبت میکند؛ در مصاحبهها وقتی اصول سیاست خارجهاش را میگوید اصول انقلابی است که در عین حال به احترام متقابل هم توجه دارد.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی گفت: درست است که امام (ره) با نظم موجود مخالفت میکند و خیلی از ساختارهای نظم موجود را به چالش کشیده و نظم جدیدی را وارد سیاست خارجه ما میکند و بنیانهای جدیدی در سیاست خارجی ما میگذارد ولی روابط بینالملل را هم خوب میشناسد و تنظیم میکند.
تذکر امام به شهید رجایی درباره رعایت اصول دیپلماتیک
یک نقل قول مشهوری است به این مضمون که وقتی رئیس جمهور فرانسه به مرحوم رجایی به عنوان رئیس جمهور برای سالگرد پیروزی انقلاب، پیام تبریک میفرستد و مرحوم رجایی پاسخ بسیار تندی به او میدهد و سیاستهای استعماری آنها را زیرسوال میبرد؛ امام به ایشان تذکر میدهد که او یک رئیس جمهور است و پاسخ ایشان، پاسخ متقابل است و شما هم باید تبریک میگفتی یا تشکر میکردی. یعنی حتی ایشان حواسش به نزاکت و پروتکلهای دیپلماسی بود که رعایت شود.
تذکر رهبر انقلاب به ظریف؛ تند حرف بزن ولی داد نزن
عراقچی با بیان اینکه چنین تذکری را هم رهبر انقلاب به آقای ظریف دادند، گفت: در خلال مذاکرات به گوش حضرت آقا رسیده بود که آقای ظریف با صدای بلند با وزیر امور خارجه آمریکا صحبت کرده؛ آنطور که من شنیدم ظاهرا ایشان فرموده بودند که تند حرف بزن، ولی داد نزن. به معنی اینکه قاطع و محکم صحبت کردن و روی مواضع پافشاری کردن، لزوماً داد و بیداد کردن نیست.
دیپلمات ارشد کشورمان بیان داشت: امام نقش زیادی در تربیت ما دیپلماتها داشت؛ مقام معظم رهبری نیز حتی در جنبههای مختلفِ رعایت پروتکلهای دیپلماتیک، همیشه ارشادات درستی دارند.
استقلال؛ میراث گرانبهای امام در سیاست خارجی
وی با بیان اینکه امام چندین میراث گرانبها و استوار در سیاست خارجی کشور بر جای گذاشتند، اظهار داشت: اولین و مهمترین آنها استقلال، یا استقلالخواهی و مستقل ماندن است. برای اینکه حکومت شاه، حکومتی بود که استقلال واقعی را نداشت و تابع سیاستهای آمریکا در منطقه و حتی در خدمت آن بود.
عراقچی افزود: امام به دنبال یک سیستم و سیاست خارجی بود که کاملًا مستقل و براساس منافع ملی کشور فکر کند و تصمیم بگیرد و از نهیب قدرتها نترسد. استقلال واقعی آنجا است که شما وقتی منافعت اقتضا میکند، رو در روی ابرقدرتها بایستی و بگویی نه. این شهامتی بود که امام به ما یاد داد و شجاعتی بود که در سیاست خارجی به کار گرفت.
زیرسلطه نرفتن یکی از اصول انقلاب ما است
زیرسلطه نرفتن یکی از اصول انقلاب ما و اصول سیاست خارجی ما بوده و هنوز هم هست و هزینه زیادی هم برای آن دادهایم. این یعنی استقلال واقعی داشتن و خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم. ممکن است تصمیم غلط هم بگیریم. من از همه تصمیماتی که گرفته شده دفاع نمیکنم ولی حداقل این خودمان هستیم که تصمیم میگیریم.
مذاکرات هستهای جلوهای از زیربار سلطه غرب نرفتن ایران است
وی جریان مذاکرات هستهای را مصداقی از زیر سلطه نرفتن جمهوری اسلامی دانست و گفت: این روزها این بحث زیاد شده که برنامه هستهای ما چه فایدهای داشت؟ ما وارد موضوع گفتگوهای هستهای شدیم به این دلیل که زیر تحمیل و سلطه غربیها نرویم. آنها حرفشان این بود که ما از برنامه هستهای شما نگرانیم و باید متوقفش کنید.
عراقچی افزود: ما ایستادگی کردیم و این قدرت ما بود که زیر بار حرف زور آنان نرفتیم. نه اینکه فقط بخواهیم هستهای را حفظ کنیم؛ البته که انرژی هستهای خیلی مهم است و تکنولوژی بسیاری به کشور آورده ولی شروع این مقابله از اینجا بود که آنها میگفتند ما نگرانیم و نباید هستهای داشته باشید.
سلاح هستهای ما زیربار حرف زور نرفتن است
معاون سابق وزیر امور خارجه بیان داشت: به هرحال با صحبتهایی که با آمریکاییها و اروپاییها داشتیم، همیشه میگفتند که این همه هزینهای که دادید، این هیچ توجیهی ندارد جز اینکه شما دنبال سلاح هستهای هستید. پاسخ ما هم همیشه این بود که ما نمیخواهیم زیر بار حرف زور شما برویم. ما که دنبال سلاح هستهای نیستیم و فتوا هم داریم که حرام است ولی اینکه ما قدرت این را داریم که جلوی شما ۵ ـ ۶ ابر قدرت دنیا بایستیم و بگوییم نه، سلاح اتمی ما در اصل این است.
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای در خصوص دشواری شرایط مذاکرات اظهار داشت: من همیشه آرزو میکردم ای کاش مذاکرات ما فیلمبرداری و به مردم نشان داده میشد تا ببینند که چگونه ما ایستادگی میکردیم. چرا که دیپلماتهای آمریکایی کم کسانی نبودند. برای مثال ویلیام برنز بود که الان مدیر سی آی ای است؛ دیگری، همان خانم شرمن بود که در حال حاضر معاون وزیر خارجه است و نفر دیگرشان آقای جیک سالیوان بود که الان دبیر شورای عالی امنیت ملی آمریکا است.
وی افزود: اینها طرف مقابل ما بودند و ما واقعا با اعتماد به نفس مذاکره میکردیم. من این را از آموزشهایی میدانم که مکتب امام و رهبری به ما داد که در مقابل قدرتهای بزرگ کم نیاوریم و بایستیم. به نظر من یکی از مولفههای قدرت جمهوری اسلامی، قدرت دیپلماسی آن است که نباید آن را دست کم بگیریم.
اصل نه شرقی نه غربی، یک مکتب است که باید حفظ شود
عراقچی، سومین میراث گرانبهای امام (ره) را اصل «نه شرقی، نه غربی» دانست و تصریح کرد: این مکتب را امام (ره) وارد سیاست خارجی ما کرد و استوار ماند و هنوز هم هست. ما به خاطر این هم هزینههای زیادی دادیم.
وی خاطرنشان کرد: البته در هر زمان و بنا به مصالح و مقتضیات، ممکن است با یک طرفی بیشتر و نزدیکتر کار کنیم و سیاستهایمان به هم نزدیکتر شود ولی اینکه این منافع برای ما موجب وابستگی به آن قدرت شود، هیچ وقت مد نظر نبوده و نیست. ما باید بدانیم که روابط بینالملل براساس منافع است و هر کشوری بر اساس منافع خود با کشورهای دیگر همکاری یا تقابل میکند و اتفاقاً دیپلماسی، هنرِ در راستا قرار دادن منافع خود با منافع دیگران است.
عراقچی تأکید کرد: اگر شما نتوانید منافع دیگران را در جهت منافع خودت قرار دهی، طبیعی است که آنها به جایی بروند که منافع بیشتری دارند و هنر دیپلماسی اینجا خود را نشان میدهد. ما از این هنر در روابط بین شرق و غرب استفاده کردیم و میکنیم. ممکن است بعضی جاها اشتباهاتی صورت گرفته باشد و یا زیادی به یک طرف نزدیک شده باشیم ولی به نظر من این مکتب «نه شرقی نه غربی» به اندازه کافی در سیاست خارجی ما جا برای خود باز کرده و در همین مسیر هم باید ادامه دهیم.
گفت و گو و تعامل با رقبای بینالمللی به معنای دوستی نیست
دبیر شورای راهبردی وزارت امور خارجه در خصوص نوع رفتارهای دیپلماتیک در مواجهات بینالمللی با اشاره به این سخن حضرت امام (ره) که فرمودند «مراقب باشید با دشمن خود دوستی نکنید و او را به عنوان دوست اشتباه نگیرید زیرا مسیر شما انحراف پیدا میکند»، اظهار داشت: دوستی کردن یک نوع خیانت است؛ اگر او را به دشمنی قبول دارید. منتها نکتهای که وجود دارد، این است که برخی از دوستان خودمان گفتگو و تعامل را با دوستی یکی میکنند. اینها برخی تاکتیکهای مذاکراتی را فکر میکنند که علامت دوستی است که ممکن است بعضی جاها باشد ولی تشخیص این مصلحت با شخص دیپلمات نیست. دیپلماتها تابع دستورالعمل هستند.
اصول و راهبرد سیاست خارجی جای دیگر تعیین میشود
وی افزود: اصول و راهبرد سیاست خارجی کشور جای دیگر تعیین و تاکتیکها در داخل وزارت خارجه طراحی میشود و دیپلمات، وقتی در صحنه مذاکره دیپلماسی قرار میگیرد، عین دستورالعملهایی که به او داده شده، موظف به اجرا است و اگر خلاف آن را اجرا کند، تخلف کرده و باید برگردد. یک تعبیر مشهوری است که میگوید در سیاست خارجی و روابط بینالملل اصلاً دوست و دشمن معنی ندارد؛ منافع معنا دارد.
امام، فلسطین را به عنصر جداییناپذیر سیاست خارجی ما تبدیل کرد
دیپلمات ارشد کشور موضوع فلسطین را اصل مهم دیگری خواند که توسط امام(ره) به سیاست خارجه کشور وارد شد و خاطرنشان کرد: موضوع قدس شریف و فلسطین در مرکز اصل دفاع از کیان اسلام و مسلمانان است و شامل تمام مسلمانان در سراسر جهان میشود.
وی افزود: امام این بحث را به یک عنصر جداییناپذیر از سیاست خارجی ما تبدیل کردند که هنوز هم هست. ما دفاع از فلسطین و فلسطینیها و دفاع از اماکن مقدس اسلامی در بیتالمقدس را همیشه بخش جداییناپذیر از سیاست خارجی خود دانستهایم. یکی دیگر از ابتکارات حضرت امام (ره) طراحی روزی به نام روز قدس بود. روز قدس دقیقاً یک کار دیپلماسی عمومی است. انقلاب و جمهوری اسلامی بوده است که مسئله فلسطین را همچنان زنده نگهداشت.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی تصریح کرد: شما میبیند حرکتهایی که انجام شده مانند طرح ابراهیم، تلاشی است برای آنکه اسرائیل را در دید مسلمانان و کشورهای عربی از تهدید خارج شود. این بلند نگری امام(ره) بود که این حرکات را میدیدند و لذا با یک ابتکار در حوزه دیپلماسی عمومی سراسر جهان اسلام، سعی کردند با معرفی روزی به نام روز قدس نگذارند موضوع فلسطین به آسانی فراموش شود.
مکتب امام، جبهه مقاومت را به بازیگر اصلی منطقه تبدیل کرده است
عراقچی، کار نهضتی یا ارتباط با نهضتهای آزادیبخش را یکی دیگر از آرمانهای امام خمینی (ره) نامید و گفت: یکی از ایدههای امام و آرمانهای انقلاب که جزو اولویتهای سیاست خارجی هم قرار گرفت، ارتباط با نهضتهای آزادی بخشی است که برای منافع مشروع میجنگند؛ مانند فلسطین یا لبنان وقتی که مورد اشغال واقع شد و ما همیشه از این نهضتها حمایت کردیم.
وی با تأکید بر اینکه این نگاه امام، امروز جبهه مقاومت را به بازیگر اصلی در منطقه تبدیل کرده است، ادامه داد: این تفکر که برای مقابله با قدرتها باید قوی شد، این یکی از آموزههای امام بود که ما در طول ۴۰ سال گذشته خیلی خوب فهمیدیم و در جهت آن حرکت کردیم. به نظر من یکی از تأکیدات عمده مقام معظم رهبری هم همیشه بر همین بوده است.
مشاور وزیر امور خارجه اظهار داشت: این یک واقعیت است که اگر ما الان از امنیت خودمان به مقدار زیادی مطمئن هستیم، بهخاطر توان بازدارندگی است که در صنایع دفاعی ایجاد کردیم. من نمیگویم امنیت فقط از طریق صنایع دفاعی و تسلیحاتی تأمین میشود اما اینکه هیچ همسایهای یا قدرتهای دیگر هم حتی فکر اینکه بتوانند به ایران حمله کنند را ندارند به دلیل قدرت ایران بازدارندگی و قدرت مقابله ایران است؛ اینها همه آموزههای امام و رهبری است که به خوبی عمل شده است.
گفتمان مقاومت، قدرت معنایی جمهوری اسلامی است
وی با بیان اینکه جبهه مقاومت در حوزه دیپلماسی، به ما قدرت حضور و بروز منطقهای داده است، گفت: این یعنی اکنون ایران قدرتی است که میتواند در منطقه آرمانهای خودش را دنبال کند و آرمانهایش خریدار دارد.
عراقچی اظهار داشت: معتقدم یکی از قدرتهای جمهوری اسلامی، قدرت گفتمانسازی است که یک قدرت معنایی ماست. جبهه مقاومت به نظر من آن شاکله قدرتش، گفتمان مقاومت است که به دنبال خودش مسائل بعدی را هم میآورد و این قدرت معنایی جمهوری اسلامی است که در کنار قدرتهای مادی و تسلیحاتی، حتی جلوتر از آنها میتواند کار کند و باید مراقب باشیم این قدرت دچار ضعف نشود.
موشک یکی از مؤلفههای قدرت ما در مذاکرات بود
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی با بیان اینکه آنچه آمریکا و سه کشور اروپایی و روسیه و چین به عنوان شش قدرت برتر دنیا و آلمان که بزرگترین قدرت دنیا است، را پای میز مذاکره با ایران نگه داشت، فقط قدرت دیپلماتها نبود؛ بلکه قدرت جمهوری اسلامی ایران و مؤلفههای قدرت ما بود. چرا که دیپلمات به اتکای مولفههای قدرتی که پشت سرش قرار دارد، صحبت میکند.
تا ابد به خون شهدای هستهای و موشکی مدیونیم
عراقچی، قدرت موشکی را یکی از مؤلفههای قدرت ایران خواند و تأکید کرد: موشکهای ما بود که اجازه نمیداد هیچ کسی بتواند به تاسیسات هستهای ما حمله کند. اگر قدرت علمی ما نبود، در مذاکرات هستهای کسی نبود با ما مذاکره کند. ما به خون دانشمندان هستهای و دانشمندان موشکی که ما را تقویت کردند، تا ابد مدیونیم.
اگر برمیگشتم به سال 92 برخی تاکتیکهای مذاکرات را تغییر میدادم
وی در پاسخ به این سوال که اگر به سال 92 برگردید، باز هم همین مسیر را برای مذاکره انتخاب میکنید؟ گفت: بله؛ ولی شاید اگر برمیگشتم به آن دوران، بعضی از تاکتیکها و سیاستها را تغییر میدادم. ولی در کل تصمیمی که گرفته شد، یک تصمیم کاملاً هوشمندانه بود و نظام هم پشت آن بود و ما هم مسیر درستی را رفتیم. نتیجهای هم که گرفتیم نتیجه قابل دفاعی است و کمااینکه هنوز هم از جهات مختلف به دنبال احیای همان نتیجه هستند.
درباره برجام سفسطه میکنند
عراقچی، نقد عدهای به شیوه تنظیم برجام و دست باز غربیها برای خروج بدون هزینه از آن را سفسطه خواند و اظهار داشت: این یکی از سفسطههایی است که راجع به برجام میکنند. مکانیزم حل اختلاف برجام در بند 36 و 37 است که اول باید به بند 36 توجه کرد که برای ما و آنها است و پاراگراف 37 فقط برای آنهاست.
وی افزود: پاراگراف 36 میگوید اگر ایران نسبت به اینکه طرف مقابل تعهدات خود را اجرا نمیکند، شکایت داشته باشد، به کمیسیون مشترک میرود و شکایت خود را طرح میکند و کمیسیون مشترک باید ظرف 15 روز تشکیل شود و اگر آن کشور قانع نشد، کمیسیون مشترک در سطح وزرا تشکیل میشود و در آخر میگوید اگر آن کشور قانع نشد، میتواند تعهدات خود را به صورت کلی یا جزئی متوقف کند.
عراقچی گفت: این همان کاری است که ما کردیم و ما تمام تعهدات برجامی خود را بعد از خروج آمریکا متوقف کردیم. این 5 گام دارد و بین هرگامی دوماه فاصله بود. یعنی آن قسمت به صورت جزئی کار را گرفتیم، وقتی شکایت کردیم و قانع نشدیم، تعهدات خود را دو ماه دو ماه کم کردیم و سپس به نقطهای رسیدیم که کاملاً تهعدات خود را کنار گذاشتیم. این درحالی است که طرف مقابل هنوز پاراگراف 37 را در شورای امنیت اجرا نکرده است.
وی اظهار داشت: در مقابل نگرانیهایی که درباره تضمین اجرا شدن برجام وجود داشت، جمعبندی ما این بود که تضمین اجرای برجام، خود ما هستیم که باید ظرفیت بازگشتپذیری به برنامه هستهای خود را حفظ کنیم. این در برجام ذکر شده و ما هم عمل کردیم.
ارشادات رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات قوت قلب ما بود
وی در خصوص اینکه در طول مذاکرات فشارهای زیادی تحمیل میشد، گفت: البته انگیزههای ما خیلی بالا بود اما قوت قلب را اول خود مقام معظم رهبری میدادند که ارشادات و راهنمایی زیادی داشتند ولی همیشه مدافع هم بودند. یعنی هر موقع که میدیدند که خیلی ما را دارند کتک میزدند، میگفتند اینها فرزندان غیور و شجاع ما هستند.
عراقچی در ادامه به پیوستگی و همفکری با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در جریان مذاکرات اشاره کرد و بیان داشت: آقای ظریف با سردار سلیمانی هر هفته جلسه داشتند. البته زمانی که هر دو تهران بودند، سهشنبهها ساعت شش و نیم صبح جلسه داشتند که بنده هم در یکی دو تا از آنها شرکت داشتم. در جلسات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، تقریباً هفتهای یکی دو بار بنده و آقای ظریف بیشتر، شرکت داشتیم. ایشان خیلی محبت داشت و همیشه نقطه نظراتی داشتند و بیان میکردند.
ظریف در بحث رابطه میدان و دیپلماسی علیه حاج قاسم صحبت نکرده بود
دیپلمات ارشد کشورمان در خصوص فیلم منتشر شده از محمدجواد ظریف در خصوص رابطه دیپلماسی و میدان و اثرات منفی آن فیلم در جامعه، بیان داشت: من حس نمیکنم ایشان علیه حاج قاسم صحبت کرده باشد. صحبتهای ایشان بحث «میدان و دیپلماسی» بود که در صحنه سیاسی کشور، یک بحث بسیار جدی است. حتی مقام معظم رهبری هم به آن ورود کردند و توضیح دادند که بحث کارشناسی است و در همه دنیا هم هست.
وی افزود: ما یک میدان داریم و یک دیپلماسی؛ که دیپلماسی معمولاً نتایج میدان را در صحنه خارجی نقد میکند یعنی تا در میدان چیزی نباشد، دیپلماسی عاجز است. همه کسانی که در میدان کار میکنند میدانی هستند و در اصل کار را آنان انجام میدهند و ثمره کار آنهاست که تبدیل میشود به امنیت ملی و حیثیت ملی.
دفاع محکم ظریف از سپاه در مذاکرات برجام
عراقچی با بیان اینکه من میدانم که آقای ظریف ارادتش به حاج قاسم واقعی و وصف ناپذیر بود، گفت: این را خود آقای ظریف برای من تعریف کردند که حدود دو سال پیش از شهادت سردار، در جلسهای در دبیرخانه شورای عالی، میگفت خیلی بحث جدی شد و بین من و حاج قاسم مقداری تندی شد و احساس کردم حاج قاسم از من ناراحت شده است. همان جا بلند شدم و از پشت صندلی ایشان را بغل کردم و او را بوسیدم.
وی گفت: من سالها با آقای ظریف کار کردهام و او را میشناسم؛ عشق و علاقه او به کشور، به انقلاب، حاج قاسم، مردم و به سپاه بیش از این است. خدا را شاهد میگیرم دفاعی که آقای ظریف از سپاه کرده است در مذاکرات برجام و تحریمهای سپاه کسی نکرده است؛ در بحث تحریمهای سپاه. ایشان زبان گویا و بُرایی در سیاست خارجه دارد. از آن سو وقتی آقای ظریف سر مسأله آقای بشار اسد استعفا داد، حاج قاسم به خانه ایشان رفت و از ایشان دلجویی کرد و ایشان را برگرداند.
هشدار نسبت به اجرای پروژه خطرناک ایرانهراسی در دنیا
عراقچی با اشاره به اغتشاشات اخیر، با بیان اینکه علیرغم نگرانی درباره وضعیت کلی کشور، معتقدم که میتوانیم هوشمندانه از این فضا عبور کنیم، نسبت به اجرای پروژه بدنامسازی، امنیتی سازی و مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی در دنیا هشدار داد و گفت: این بسیار خطرناک است. خطرناک به این معنا که منافع ما را تحت تاثیر قرار میدهد و ما باید مراقبت کنیم.
مشاور وزیر امور خارجه با تأکید بر اینکه دست صهیونیستها در پشت این قضایا قرار دارد، بیان داشت: آنها در تلاشند که ایران را به عنوان یک تهدید و یک نظام غیرقابل قبول معرفی کنند. این اثرات خود را در روابط خارجی ما میگذارد و باعث کاهش همکاریهای ما با کشورهای دیگر میشود؛ یعنی فضایی را به وجود میآورند که کشورها برای همکاری با ایران تردید پیدا کنند.
وی افزود: ما نباید اجازه دهیم این فضا بیشتر از این شکل بگیرد و در جهت کاهش این فضا حرکت کنیم؛ این هم به دیپلماسی نیاز دارد و هم به اتخاذ یک سری سیاستهای درست. و هم سیاست دیپلماسی رسانهای و هم دیپلماسی عمومی میخواهد. به هرحال نباید اجازه دهیم اینطور مرتب علیه ما تظاهرات شود و مرتب پیامهایی داده شود. علیرغم اینکه معتقدم جمهوری اسلامی قویتر از اینهاست و بیدی نیست که با این بادها بلرزد، ولی به هرحال نباید اجازه دهیم هزینههای آن بیشتر شود.
عراقچی، اهریمنسازی اروپا و آمریکا در قضیه برجام، هواپیمای اوکراینی یا پهپادها را بستر فشارهای بعدی به ایران دانست و گفت: من نمیگویم جلوی این فشارها کم میآوریم. اما چرا باید اجازه دهیم هزینه ایجاد شده و فشار به جمهوری اسلامی و مردم بیشتر شود. باید با آن مقابله کنیم و مستلزم این است که هم در دیپلماسی، هم در کار فرهنگی و هم در سیاست داخلی تدابیری را اتخاذ کنیم و نگذاریم چهره جمهوری اسلامی را مدخوش و بدنام کنند.
معاون سابق حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه، سفر مسئولان چین و کره جنوبی به کشورهای حاشیه خلیج فارس را در همین پازل خواند و گفت: این در پازل منافع ملی هرکشوری تعریف میشود اما در این فضا امکان مانور بهتری پیدا میکند. وقتی شما منافع خود را جای دیگر ببینی، فضا که تخریب باشد، راحتتر میتوانی از این کارها کنید. دوستان ما در وزارت امور خارجه این امر مهم را برعهده دارند و باید اجازه دهیم در آرامش این شرایط سخت و مهم را با آن مقابله کنند و بگذرانند.
وی به فعالیتهای شورای راهبردی وزارت امور خارجه نیز اشاره کرد و گفت: شورای راهبردی روابط خارجی به سهم خود آنچه که باید انجام دهد را انجام میدهد. شورای راهبردی یک بازوی مشورتی برای مقام معظم رهبری است و در موضوعات سیاست خارجی که جنبه راهبردی دارد. یعنی ما وارد هر موضوعی نمیشویم. آنهایی که جنبه راهبردی دارد و خب جلساتی برگزار میشود و اعضای محترم شورا که توسط خود مقام معظم رهبری تعیین شدند و جلساتی و کمیسیونهایی را تشکیل میدهند و کارشناسانی را دعوت میکنند و موضوعات با اولویت انتخاب میشود و جمعبندی آن به صورت پیشنهاد یا راهکارهای پیشنهادی خدمت مقام معظم رهبری ارائه میشود.
نظر عراقچی درباره از سرگیری مذاکرات برجام
عراقچی در خصوص احتمال اقدام ایران برای خروج از ام پی تی بیان داشت: در دیپلماسی نباید خیلی سراغ گزینههایی رفت که هنوز موعد آن نشده است. الان در سیاست خارجی، میدان کار هنوز به اندازهای بسته نشده که سناریوهای خیلی خاصی را در نظر داشته باشیم. به نظر من هنوز گزینههای بهتری وجود دارد.
عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان درباره احتمال بازگشت طرفین به مذاکرات به گفتگوهای برجامی نیز ابراز امیدواری کرد و گفت: به عنوان یک دیپلمات معتقدم که باید امیدواری را همیشه حفظ کرد.
به آینده جمهوری اسلامی امیدوارم
مشاور وزیر امور خارجه با بیان اینکه به آینده جمهوری اسلامی امیدوارم، خاطرنشان کرد: نمیگویم شرایط خوب است، چون بالاخره برای مردم مشکلاتی وجود دارد. ولی من امیدوارم؛ هم به لطف و عنایت الهی؛ چون بالاخره این نظام محصول خون شهدا و محصول زحمات صادقانه بسیاری است. خداوند مراقبت میکند و در زمان خودش راههایی را باز میکند. فقط ما باید لایق این عنایت خداوند بشویم و آن را در خود حفظ کنیم.
مشروح این برنامه در پی می آید:
حسینیه جماران در چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی میزبان چهرهای اثرگذار عرصه سیاست کشور است تا به میزبانی «محمدحسین رنجبران» در مجموعه برنامهای با نام «حضور»، اندیشهها و سیره حضرت روحالله را واکاوی کنند.
در برنامه دیگر از مجموعه حضور، «دکتر سیدعباس عراقچی»، دبیر شورای راهبرد سیاست خارجی و مشاور وزیر امور خارجه، در خصوص سیاست خارجی حضرت امام خمینی (ره) سخن گفته است.
وی در عنفوان جوانی پیروزی انقلاب اسلامی را درک کرده و بلافاصله به جبهههای جنگ رفته و بعد از آن وارد عرصه دیپلماسی شده است. از پایه در دانشکده وزارت امور خارجه درس خوانده و سالها در مهمترین مذاکرات بینالمللی انقلاب اسلامی ایران در یک دهه اخیر حضور داشته است.
رنجبران: آقای عراقچی، تدابیر مقام معظم رهبری بر این شد که از ظرفیتهای شما بیشتر استفاده شود.
عراقچی: نظر لطف و مرهمت ایشان است.
رنجبران: از حال و هوای جماران شروع کنیم. اینجا برای شما چه حس و حالی دارد؟
عراقچی: بسم الله الرحمن الرحیم. اینجا برای بنده خیلی خاطرهانگیز است. هربار که به اینجا آمدم من را به دوران ۱۷- ۱۸ سالگی برده است. دورانی که مصادف با انقلاب و استقرار حضرت امام (ره) در اینجا بود. چندین بار به اینجا آمده بودم. در شلوغی آن روزها و سختی موجود به دلیل مسائل حفاظتی، با ذوق و شوق به اینجا آمده بودیم. این دیوارهای کاهگلی خاطرات آن روزها را برای بنده زنده میکند.
دیدن امام (ره) در این نقطه، یک هیجان و یک حس وصف نشدنی برای همه ایجاد میکرد. برای من به عنوان یک نوجوان که وارد انقلاب شده بودم از همان روزها و همان ایام، مسائل سیاسی کشور و سیاست خارجی و تقابلی که مربوط به انقلاب میشد، باعث مشغله ذهنی و فکری من شده بود. خیلی از جوانهای آن دوره هم، جوانیشان مثل من بود. با شروع جنگ مسائل مربوط به جنگ بود و جوانی ما کاملاً با جوانی نسلهای دیگر متفاوت بود.
رنجبران: اولین باری که به اینجا آمدید دقیقاً خاطرتان هست؟
عراقچی: فکر میکنم سال ۱۳۶۲ بود که آمدیم برای دیدار امام. ایشان دیدارهای مردمی داشتند و توفیقی بود که بنده حضور پیدا کردم.
رنجبران: خطبه عقدتان را هم امام خواندند؟
عراقچی: بله، این هم یکی از سعادتهای بنده بود.
رنجبران: درباره روز و زمانش توضیح میدهید و اینکه چه شد؟
عراقچی: سال ۶۵ ما توفیق این را داشتیم در همین حیاط پشتی که منزل امام (ره) بود به طریقی هماهنگ شد و ما خدمت ایشان رسیدیم و برای ما خطبه را جاری کردند. ایشان همیشه خودشان از طرف عروس وکیل میشدند و یکی از اعضای دفترشان از طرف داماد وکیل میشد. خیلی صحنه خاطرهانگیزی بود. توصیهای هم که به ما کردند که با هم بسازید و به مادیات اهمیت ندهید، همیشه در فکر و ذهن ما هست.
رنجبران: وقتی انقلاب شد، شما یک جوان ۱۶ ـ ۱۷ ساله بودید که انقلاب شد و بعد از آن وارد جبهه و جنگ شدید. چه شد که وارد عرصه دیپلماسی شدید؟ بعد از جنگ بود؟
آقای عراقچی: بله. خب آن سالها تب انقلاب همه را گرفته بود و بنده هم جزئی از خیل عظیمی جوانان و بقیه مردم بودم. نقل قول مشهوری از امام (ره) هست که در خرداد ۴۲ وقتی عزای ۱۵ خرداد پیش آمد و امام (ره) نهضت را شروع فرمودند، از ایشان سوال شده بود که با کدام سرباز میخواهی انقلاب کنی؟ ایشان در جواب گفته بودند سربازان من یا در شکم مادرانشان هستند یا در گهواره.
من این مطلب را به خودم گرفتم. چون من متولد ۴۱ هستم و به همین دلیل همیشه در ذهن خود میگفتم من همانی هستم که امام میگفتند، یا یکی از آنها هستم. این فکر، به بنده یک نیت و انگیزه مضاعفی میداد. از آن روز تا به حال همیشه در ذهنم بوده که من برای انقلاب باید یک سرباز باشم؛ امام روی من این طور حساب کرده، پس باید اینگونه باشم. همواره خودم را سرباز انقلاب تصور میکردم. خب همان سالها مصادف شد با جنگ و من وارد سپاه شدم و عضو رسمی سپاه شدم. تا زمانی که یکی از دوستان به من گفت در کنکور ورودی وزارت امور خارجه را شرکت کن. خیلی هم بچه درسخوانی بودم و علاقه داشتم که درسم را تا مدارج عالی ادامه بدهم و در رشتههای مهندسی و برق و الکترونیک ادامه تحصیل دهم. دیپلم ریاضی را که گرفتم، خودم را برای ورود به رشته برق و الکترونیک آماده کرده بودم که همزمان شد با انقلاب فرهنگی دانشگاهها و آغاز جنگ. من هم درس را رها کردم و به جنگ رفتم. اما همیشه در فکرم بود که درسم را ادامه دهم.
فرصت دوباره درس خواندن وقتی ایجاد شد که یکی از همرزمانم به من از کنکور ورودی به وزارت امور خارجه گفت و گفت که اگر دوست داری با هم شرکت کنیم.
رنجبران: شناخته شده هستند؟
عراقچی: بله آقای علی اصولی که بعدها از مدیران وزارت نفت شدند. چون ایشان علی رغم اینکه خودشان معرفی کرده بودند اما در آن دانشکده قبول نشدند و در رشتههای مهندسی ادامه تحصیل دادند و یکی از مدیران موفق صنعت نفت هم شد.
یکی از دلایلی که من موفق شدم شاید تسلط بر زبان بود. کنکور دانشکده وزارت امور خارجه آن زمان جدا بود و مدرکش هنوز رسمی نشده بود. تازه دو سال بود که راهاندازی شده بود و من ورودی دوره سوم بودم. و زبان عامل مهمی در قبولی آن بود. خواهربزرگ بنده دبیر زبان دبیرستان بود و ایشان شاید اولین خانمی بود که در دوران پهلوی با چادر وارد دانشگاه شد. من مقدار زیادی از ایشان آموخته بودم و به تعبیر خودم پیش از آزمون دوپینگ کردم و این باعث شده بود که نمره زبان من خوب شود. بقیه سوالات هم که اطلاعات عمومی بود و هوش. به هر حال خدا خواست و من قبول شدم و وارد دانشکده وزارت خارجه شدم.
رنجبران: چه سالی بود؟
عراقچی: من سال ۶۴ وارد دانشکده وزارت خارجه شدم.
رنجبران: هنوز جنگ ادامه داشت.
عراقچی: هنوز جنگ ادامه داشت و ارتباط من هم با سپاه در طول دوران تحصیل ادامه داشت. سال ۶۸ که بنده فارغالتحصیل شدم و قرار شد وارد وزارت امور خارجه شوم، دیگر انقطاع کامل از سپاه پیدا کردم و به این مسیر وارد شدم.
رنجبران: اینکه یک جوان انقلابی که از جوانی با انقلاب و با آن روح انقلابی که امام دمیده بود، وارد این مسیر میشود. بعد به جبهه میرود و بعد هم به دانشکده وزارت امور خارجه میرود و در همان حین جبهه را رها نکرده است. بعد امامی که با قدرت میگفت جنگ جنگ تا رفع فتنه، قطعنامه را میپذیرد. آن موقع خیلی از بچههای جبهه و جنگ گریه میکردند. من خاطرم هست. حس و حال شما چگونه بود؟
عراقچی: یک بهتی همه را و به خصوص ما را گرفته بود اما آن حس ولایت پذیری و اطاعت از رهبری و ولی فقیه حس قالب همه ما بوده و هنوز هم هست. لذا تبعیت بود ولی همه ذهنشان درگیر بود که چرا اینگونه شد؟ اما برای من این ذهنیت به وجود آمد که خب این قطعنامه چیست که با پذیرفته شدن آن جنگ میتواند تمام شود و چه شد که آن را پذیرفتیم و مکانیزم آن چیست؟
یعنی به عنوان یک دانشجوی روابط بینالملل اتفاقاً بحث قطعنامه برای بنده یک موضوع جذاب شد که بروم مطالعه کنم که سیستم بینالملل چگونه دارد کار میکند. مایی که اوایل انقلاب اصلاً سیستمهای بینالمللی را قبول نداشتیم. بالاخره انقلاب با طرز تفکرهایی شروع شده بود که نظم موجود را به رسمیت نمیشناخت و قبول نمیکرد اما بالاخره با برخی نظمهای بینالمللی همراه شدیم.
سالهای اولیه این تفکر قالب بود که سازمان ملل آلت دست آمریکا است و آنها آنجا همهکاره هستند؛ شورای امنیت که یک نهاد ناعادلانه است که حق وتو دارد و آن را کامل رد میکردیم؛ حالا شده است که یک قطعنامه سازمان ملل کارساز میشود؛ جنگ را خاتمه میدهد و ما هم قبولش میکنیم و براساس قطعنامه حرکت میکنیم.
به نظرم این خود، یک نقطه عطفی در تفکر سیاست خارجی ما است که از آن زمان به بعد به حضور در صحنههای بینالمللی توجه میکنیم و خود این حضور بخشی از حضور در جبهه سیاست خارجی میشود. حداقل برای بنده باعث شد یک دید وسیعتری نسب به روابط خارجی و سیاست خارجی پیدا کنم و فقط در چارچوب روابط دوجانبه و روابط نهضتی محدود نشوم. چون روابط با نهضتها هم بخشی از سیاست خارجی ما بود و اهمیت روابط بینالمللی و سازمانهای بینالمللی یک تصویر جدیدتری را پیش روی من گشود.
بعد از فارغالتحصیلی، وارد معاونت بینالملل وزارت امور خارجه شدم و به عنوان یک کارشناس ساده روی میز سازمان کنفرانس اسلامی مشغول به کار شدم که الان به نام سازمان همکاریهای اسلامی شناخته میشود. با همان دید که این سازمانها به درد نمیخورند کار را دنبال میکردیم. ولی از همان سالها که من وارد شدم به تدریج اهمیت بیشتری را به سازمانهای بینالمللی به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی دادیم و حضور بیشتری در آن پیدا کردیم و بعدها همین سازمان کنفرانس اسلامی که فکر میکردیم به هیچ دردی نمیخورد، فتوای امام علیه سلمان رشدی را به نحوی تأیید کرد که در آنجا بحث ارتداد را مطرح کردیم و مسائل دیگر. این قطعنامه یک نقطه عطفی در تفکر سیاست خارجه ما به حساب میآید.
رنجبران: بعد از اینکه نظر شما جلب شد که بروید و این سازماها را بشناسید باز هم همین تفکر را داشتید؟ یا همان بهت زدگی بیشتر قالب بود؟
عراقچی: هم بهتزدگی بود و هم برای من ایجاد سؤال کرده بود که این قطعنامه چیست؟ مگر ما نمیگفتیم که شورای امنیت یک جای ناعادلانه است و حق وتو فقط در راستای منافع کشورهای بزرگ است. پس چطور شد یک قطعنامه شورای امنیت الان ملاک قرار گرفته است و از سوی ما مورد پذیرش قرار میگیرد و موجب خاتمه جنگ و آتش بس میشود. همه اینها باعث شد که بنده نگاه وسیعتر و جامعتری را نسبت به سازمانها و همکاریهای بینالمللی پیدا کنم.
رنجبران: ادبیات امام یک ادبیات خاصی بود که کل نظام بینالملل را تحت تاثیر قرار داد و کسی جرأت نداشت آن موقع در مورد آمریکا یا شوروی آن موقع صحبت کند. اما همه معادلات را تغییر داد. چطور میشود که یک انقلاب این معادلات را به هم بریزد و درگیر جنگ هم بشود؛ جنگی که در واقع همه قدرتها یک سمت بودند و جمهوری اسلامی سمت دیگر ایستاده است و در این شرایط دیپلماسی خود را هم ادامه دهد؟. در همین دوران است که امام برای گورباچف پیام میدهد یا مک فارلین که اتفاق افتاد. به نظرشما آن موقع وزارت امور خارجه چگونه کار را پیش میبرد؟
عراقچی: از نگاه من حضرت امام یک انقلابی بود ولی یک انقلابی که مسائل دنیا را خیلی خوب میفهمید و آنها را تجزیه و تحلیل میکرد و در جهت اهداف خود به کار میگرفت. فکر نمیکنم کسی مانند او دیپلماسی رسانه را آنقدر خوب به کار برده باشد. ایشان زمانی که در پاریس بود و برگشت و حتی زمانی که در قم بود، چندتا مصاحبه قوی با رسانههای درجه یک خارجی کرده است. بعضاً شده ایشان روزی هفت مصاحبه کرده بود و در آن با زبان روز دنیا صحبت کرده و ایدههای خود را مطرح میکند. بعد هم زمانی که به رهبری میرسد با رهبران دنیا مکاتبه و صحبت میکند؛ در مصاحبهها وقتی اصول سیاست خارجهاش را میگوید که یک اصول انقلابی است در عین حال به احترام متقابل هم توجه میکند.
وقتی حرف از صدور انقلاب میزند، بلافاصله توضیح میدهد که منظور ما کشورگشایی نیست. منظور صدور آرمانهای انقلاب و صدور اسلام است. درست است که با نظم موجود مخالفت میکند و خیلی از ساختارهای نظم موجود را به چالش کشیده و نظم جدیدی را وارد سیاست خارجه ما میکند و بنیانهای جدیدی در سیاست خارجی ما میگذارد ولی روابط بینالملل را میشناسد و تنظیم میکند.
یک نقل قول مشهوری است به این مضمون که وقتی رئیس جمهور فرانسه به مرحوم رجایی به عنوان رئیس جمهور برای سالگرد پیروزی انقلاب یا چه، پیام تبریک میفرستد و مرحوم رجایی پاسخ بسیار تندی به او میدهد و سیاستهای استعماری آنها را زیرسوال میبرد، امام به ایشان تذکر میدهد که او یک رئیس جمهور است و پاسخ ایشان، پاسخ متقابل است و شما هم باید تبریک میگفتی یا تشکر میکردی. یعنی حتی ایشان حواسش به نزاکت و پروتکلهای دیپلماسی بود که رعایت شود.
رنجبران: ظاهراً همین اتفاقات در مذاکرات آقای ظریف با آمریکاییها پیش آمده بوده که گویا آقای ظریف با آنها تند صحبت میکند که یا به آقا میرسد یا ایشان نقل میکند که آقا فرموده بودند شما حتی نباید با وزیر امور خارجه آمریکا تند حرف بزنید.
عراقچی: آنطور که من شنیدم تعبیرشان این بود که تند حرف بزن ولی داد نزن. به معنی اینکه قاطع و محکم صحبت کردن و روی مواضع پافشاری کردن، لزوماً داد و بیداد کردن نیست.
اتفاقاً به نکته جالبی اشاره کردید. خیلیها تلقیشان از سیاست خارجی انقلابی این است که باید داد بزنی، صدایت را بالا ببری، حرفای زشت بزنی و جواب سلامش را ندهی که اینگونه نیست. اتفاقاً رعایت نزاکت و پروتکلهای دیپلماتیک به این کمک میکند که موضع خودت را محکم و قاطع بیان کنی و برای آن، شنونده ایجاد کنی. فحاشی کردن و داد بیداد کردن و این رفتارها هیچ کمکی به پیشبرد دیپلماسی نمیکند. بعضی از دوستان بین فحاشی کردن و محکم صحبت کردن اشتباه میکنند.
امام هم نقش زیادی در تربیت ما دیپلماتها داشت؛ مقام معظم رهبری نیز حتی در جنبههای مختلف رعایت پروتکلهای دیپلماتیک، همیشه ارشادات درستی دارند.
از اینها که بگذریم، امام چندین میراث گرانبها و استوار در سیاست خارجی کشور بر جای گذاشتند. اولین و مهمترین آنها استقلال، یا استقلالخواهی و مستقل ماندن. شعار انقلاب استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود اما چرا استقلال؟ ایران که هیچ وقت در تاریخ خودش مستعمره نبوده و ما هیچ وقت در تقویممان تاریخ استقلال نداشتیم، خلاف برخی کشورها که تاریخ استقلالشان را جشن میگیرند. ما همیشه مستقل بودیم ولی چرا شعار انقلاب استقلال بود؟
برای اینکه حکومت شاه از دید مردم ایران و معرفی که امام کرد، حکومتی بود که استقلال واقعی را نداشت و تابع سیاستهای آمریکا در منطقه بود و حتی در خدمت آن بود. سیاست آمریکا در خلیج فارس یک سیاست دو ستونی بود یا تعبیری که درباره ایران به کار میبردند و ایران را ژاندارم خلیج فارس میخواندند.
تجهیزات ارتش ایران آمریکایی بود؛ مستشاران آن نیز آمریکایی بودند و در خدمت منافع آمریکا در خلیج فارس حرکت میکرد. این شعار یا یک بحث احساسی نیست، چون به خصوص این روزها، بعضیها به دلیل مسائل سیاسی به بیراهه میروند. در صورتی که این واقعیتی است که وجود داشت.
امام به دنبال یک سیستم و سیاست خارجی بود که کاملًا مستقل و براساس منافع ملی کشور فکر کند و تصمیم بگیرد و از نهیب قدرتها نترسد. استقلال واقعی آنجا است که شما وقتی منافعت اقتضا میکند، رو در روی ابرقدرتها بایستی و بگویی نه. این شهامتی بود که امام به ما یاد داد و شجاعتی بود که در سیاست خارجی به کار گرفت و به ما گفت.
در پی این، بحث مقابله با سلطه و عدم پذیرش سلطه و زیر سلطه نرفتن است که یکی از مبانی سیاست خارجی ما است که از تعابیر خودشان امام بوده که در کتابها نیز ثبت شده است که ما نه سلطهگری میکنیم و نه زیر بار سلطه میرویم.
زیرسلطه نرفتن یکی از اصول انقلاب ما و اصول سیاست خارجی ما بوده و هنوز هم هست و هزینه زیادی هم برای آن دادهایم. به معنی استقلال واقعی داشتن و خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم. ممکن است تصمیم غلط بگیریم. من از همه تصمیماتی که گرفته شده دفاع نمیکنم ولی حداقل این خودمان هستیم که تصمیم میگیریم.
رنجبران: این را داخل پرانتز میگویم. شما از جمله کسانی هستید که در مذاکره با آمریکاییها در دوران آقای احمدینژاد جزو تیم بودید؛ هم جزو تیم آقای جلیلی بودید و هم آقای لاریجانی. یعنی میشود گفت اولین گفت و گوها را شما با آمریکاییها داشتید. الان اشاره کردید که نه گفتن به قدرتهای بزرگ را امام به ما یاد دادند. واقعاً این نههایی که شما در مذاکرات میگفتید توصیفش چگونه است؟ خیلی هزینه آن بالاست؟
عراقچی: من کل ماجرای هستهای را در قالب زیر سلطه نرفتن جمهوری اسلامی نگاه و ارزیابی میکنم چون خیلی این روزها این بحث زیاد شده که برنامه هستهای ما چه فایدهای داشت؟ به جای اینکه برای برق هستهای راهاندازی کنیم، به جای آن چند نیروگاه برق دیگر میساختیم، یا روی آب سرمایهگذاری میکردیم، بهتر نبود؟ ما وارد موضوع هسته ای شدیم به این دلیل که زیر تحمیل و سلطه غربیها نرویم. ما که برنامه هستهای داشتیم؛ ولی چرا اینها آمدند ما را تحریم کردند؟ حرفشان این بود که ما از برنامه هستهای شما نگرانیم و باید متوقفش کنیم. ما میگفتیم که خب نگرانید که نگرانید! برای رفع این نگرانی راههای مختلفی است، چرا باید متوقفش کنید؟ میگفتند نه، باید متوقف شود. ما ایستادگی کردیم و نه گفتیم.
اینکه ما به اصطلاح زیر حرف زور آنان نرویم، قدرت ما بود و هزینهای که دادیم برای این بود که زیر سلطه نرویم؛ نه اینکه فقط بخواهیم هستهای را حفظ کنیم؛ البته که انرژی هستهای خیلی مهم است و تکنولوژی بسیاری به کشور آورده ولی شروع این مقابله از اینجا بود که ما نگرانیم و نباید هستهای داشته باشید. ما هم گفتیم بیخود نگرانید. اگر نگرانید درباره رفع نگرانیها صحبت کنیم ولی اینکه ما هستهای نداشته باشیم چون شما نگرانید، نه چنین چیزی نمیشود.
به هرحال با صحبتهایی که با آمریکاییها و اروپاییها داشتیم چه قبل از آقای روحانی و چه در مذاکرات برجام صورت میگرفت، همیشه میگفتند که این همه هزینهای که دادید برای برنامه هستهای، خودتان تحریم و اذیت شدید و این هیچ توجیهی ندارد جز اینکه شما دنبال سلاح هستهای هستید.
پاسخ ما هم همیشه این بود که ما نمیخواهیم زیر بار حرف زور شما برویم و اتفاقاً سلاح هستهای ما اینجاست. ما که دنبال سلاح هستهای نیستیم و فتوا هم داریم که حرام است ولی اینکه ما قدرت این را داریم که جلوی شما ۵ ـ ۶ ابر قدرت دنیا بایستیم و بگوییم نه، سلاح اتمی ما در اصل این است. قدرت نه گفتن و آنجایی که منافع تو است، در چشم ابرقدرتها نگاه کنی و نه بگویی. مذاکرات برجام بر همین اساس بود که نگرانیهای آنها براساس اعتمادسازی رفع شود و آنها هم نگرانی ما رفع کنند و تحریمها برداشته شو
منبع خبر: تابناک
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران