همزادِگی زنان ترکیه و ایران: مسائل همسان، رزم همسو

خیزش سراسری مردم علیه حکومت ایران با شعار «زن، زندگی، آزادی» در سراسر جهان بازتاب وسیعی داشت اما در ترکیه با صدای رساتری شنیده شد و مورد توجه قرار گرفت.

پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران و شروع اعتراض‌ها در ایران، زنان فمینیست ترکیه‌ای نیز دست‌به‌کار شدند و در شهرهای مختلف این کشور از جمله استانبول، آنکارا، ازمیر، آنتالیا، غازی‌عنتب، سلجوک، وان، آدنا و آلانیا تجمع‌هایی در اعتراض به حکومت ایدئولوژیک و نظام مردسالار برگزار کردند. در برخی از این تجمع‌ها فعالان ایرانی نیز کنار زنان ترکیه‌ای بودند و برخی تجمع‌ها نیز با ابتکار زنان ترکیه‌ای برگزار شد و مورد توجه اقشار مختلف مردم و رسانه‌ها قرار گرفت. 

فمینیست‌های ترکیه‌ای در آنتالیا در تجمع اعتراضی‌شان تاکید کردند که همبستگی زنان مرز نمی‌شناسد و مقاومت زنان ایرانی، مقاومت همه زنانی است که علیه زورگویی سکوت نمی‌کنند.

زنان ترکیه‌ای در استانبول طی ماه‌های گذشته بارها در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی، سرکوب زنان در ایران و قوانین مربوط به حجاب اجباری در کنار زنان ایرانی تجمع اعتراضی برگزار کردند. 

در آنکارا، پایتخت ترکیه فعالان زن که قصد داشتند علیه حکومت بنیادگرا و نظام مردسالار تجمع اعتراضی برگزار کنند با برخورد خشونت‌آمیز ماموران پلیس مواجه شدند. 

کنشگران ترکیه‌ای در ازمیر نیز در بیانیه‌ای که در تجمع اعتراضی این شهر قرائت شد اعلام کردند که تا سرنگونی تفکر مردسالار به مبارزه ادامه می‌دهند و از شعار «زن، زندگی، آزادی» حمایت می‌کنند. در این تجمع غمزه توپراک، از فعالان زن ترکیه به شباهت‌های دولت رجب طیب اردوغان به رژیم ملاها در ایران اشاره کرد و گفت که از نظر سیستم قضایی ترکیه، زن‌کشی و خشونت علیه زنان قابل‌تحمل است. او همچنین گفت که زنان ترکیه هم مانند زنان ایرانی حاکمانی دارند که برای خاموش کردن صدای زنان از ابزار سلطه‌گری استفاده می‌کنند. 

فمینیست‌های ترکیه‌ای در آنتالیا هم در تجمع اعتراضی‌شان تاکید کردند که همبستگی زنان مرز نمی‌شناسد و مقاومت زنان ایرانی، مقاومت همه زنانی است که علیه زورگویی سکوت نمی‌کنند. در این بیانیه آمده بود که ما زنان ترکیه‌ای عمیقا خشم و درد زنان ایرانی را احساس می‌کنیم زیرا گروه‌های مرتجع در سرزمین‌های ما زنان ایرانی و ترکیه‌ای را هدف قرار می‌دهند.  

فمینیست‌های ترکیه در آنتالیا در ادامه نیز تاکید کردند که پرچم برافراشته زنان ایرانی علیه فاشیست مذهبی اکنون در دست تمام زنان جهان است که علیه نظام مردسالار به مبارزه برخاسته‌اند. 

فعالان زنان در شهر سلجوک نیز قتل مهسا امینی را با کشته شدن گاریبه گزر در زندان‌های ترکیه مقایسه کردند که علیه سیاست‌های ارتجاعی دولت حاکم به مبارزه برخاسته بود. در شهرهای غازی‌عنتب، آدانا، بدروم، وان، دیاربکر و آلانیا نیز کنشگران مدنی در اعتراض به قتل مهسا امینی و سرکوب زنان در ایران تجمع اعتراضی برگزار کردند. در تمام این تجمع‌ها فعالان ترکیه‌ای متذکر شدند که زنان ترکیه هم به دلیل سلطه اسلام‌گرایان در این کشور و فرهنگ مردسالار از آزادی‌های مشروع خود محروم مانده‌اند و خطر ایجاد محدودیت‌های بیشتر آنان را تهدید می‌کند. 

بسیاری از احزاب و گروه‌های سیاسی و مدنی ترکیه از جمله جنبش زنان آزاد، مجلس زنان حزب دموکراتیک خلق‌ها، مجلس زنان حزب مناطق دموکراتیک و انجمن زنان  استار نیز در بیانیه‌های جداگانه‌ای قتل مهسا امینی در ایران و افزایش خشونت علیه زنان در ترکیه را محکوم کردند. 

علاوه بر فعالان و احزاب، شمار زیادی از چهره‌های مطرح ترکیه هم با انقلاب ژینا و مبارزه زنان ایرانی اعلام همبستگی کرده‌اند. صلاح‌الدین دمیرتاش، رهبر حزب دموکراتیک خلق‌ها در همان روزهای نخست خیزش سراسری در حمایت از زنان ایران، موهای خود را تراشید. 

الیف شافاک، نویسنده کتاب معروف «ملت عشق» که در ایران طرفداران بسیار دارد، یکی از نخستین چهره‌های معروف ترکیه بود که به قتل مهسا امینی، واکنش نشان داد و با انتشار یادداشتی در حساب کاربری خود، خطاب به مهسا امینی نوشت: «قلبم برای تو درد می‌کند خواهر! ما از سرزمین‌، جغرافیا و فرهنگ مشابه آمده‌ایم.»

او در همین یادداشت، «استبداد مردسالارنه و متعصبانه» را «بسیار وحشتناک» توصیف کرد. شافاک که در کتاب «یک دقیقه و ۱۳ ثانیه در این دنیای عجیب» تاثیر نظام مردسالار و سلطه مذهب در سرنوشت زنان را به تصویر کشیده است، در پست دیگری نیز عکس‌های از اعتراض‌های زنان در ایران را منتشر کرد و با تمجید از «رشادت زنان ایرانی»، خطاب به آنان نوشت: «خواهران شگفت‌انگیز من! مبارزه شما برای برابری، آزادی و کرامت عمیقا در میان زنان ترک طنین‌انداز است.» 

نورگل یشیل‌چای، بازیگر ترکیه‌ای سریال‌هایی مانند «گوزل» و «گلپری» نیز یکی از هنرمندانی بود که با انتشار تصویری از مهسا امینی، از «مظلومیت‌ زنان» در تمام نقاط دنیا انتقاد کرد. 

مصطفی صندل و ابرو گوندش، خوانند‌ه‌های ترکیه‌ای نیز که در میان مخاطبان ایرانی طرفداران زیادی دارند، از زنان ایرانی حمایت کردند. ملک موسو، خواننده، هم در جریان برگزاری کنسرتش در اعتراض به قواعد جامعه مردسالار موهای خود را برید و بر زمین ریخت. 

همه این واکنش‌ها در حالی بود که مقام‌های دولتی ترکیه از اظهارنظر مستقیم درباره انقلاب زنان در ایران خودداری کردند و حدود چهار ماه پس از شروع اعتراض‌ها در ایران چاوش اوغلو، تحت‌فشار افکار عمومی به خیزش سراسری در ایران واکنش نشان داد و گفت که داشتن یا نداشتن حجاب یک حق است. 

نگرانی زنان ترکیه از سرنوشت مشابه با زنان ایران

آنچه مردم آزادی‌خواه ترکیه را در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور نگران کرده، این است که نادیده گرفتن ارزش‌های سکولار و تلاش‌های آتاتورک در این کشور ممکن است ترکیه را به سمت ایران شدن پیش ببرد. 

هرچند که رجب طیب اردوغان، ادعا می‌کند که اسلام او نرم‌تر و متعادل‌تر از گروه‌های تندرو مانند حکومت اسلامی، طالبان و رژیم ایران است اما کنشگران ترکیه‌ای به‌صراحت می‌گویند اگر قافیه را ببازند، رئیس‌جمهور کنونی این کشور، قوانینی شبیه ایران را علیه زنان در ترکیه تصویب و اجرا می‌کند. برای همین است که از مدت‌ها پیش تلاش برای موفق شدن گروه‌ اپوزیسیون در انتخابات آتی را آغاز کرده‌اند.  

باشاک، مربی یوگا و فعال حقوق زنان ساکن در آنتالیا در گفت‌وگو با رادیو زمانه شرایطی را مثال می‌زند که حکومت‌های اسلام‌گرای ایران و ترکیه، عامدانه برای سلطه مردان بر زنان ایجاد می‌کنند. به رسمیت نشناختن حقوق زنان در برخورداری از ارث برابر، حق سقط‌جنین، دستمزد یکسان، فقدان امنیت در محیط کار و جامعه، تشویق ازدواج کودکان و عدم تصویب قوانین بازدارنده برای منع خشونت علیه زنان از جمله مواردی است که او اشاره می‌کند:

زندگی ما زنان ایرانی و ترکیه‌ای در جامعه‌ سنتی و مردسالار به‌طور فزاینده‌ای محدود می‌شود و حکومت‌ها نیز نه‌تنها در حمایت از زنان اقدام مناسبی انجام نمی‌دهند بلکه به شکلی سازمان‌یافته و هدفمند عرصه را برای اعمال فشار بیشتر علیه زنان از سوی مردان سلطه‌گر باز می‌گذارند. 

به گفته این فعال مدنی، حکومت‌های ایران و ترکیه با چشم‌پوشی در برابر خشونت‌های بی‌حدوحصر علیه زنان، به مردان جامعه سنتی و سلطه‌گر چراغ سبز نشان می‌دهند که حضور زنان در جامعه را کنترل کنند. هرجایی هم که کاری از دست مردان سلطه‌گر برنیاید، حکومت خود به میدان می‌آید و جنایت‌هایی مانند قتل مهسا امینی را رقم می‌زنند.  

باشاک در ادامه خروج رجب طیب اردوغان از پیمان استانبول را نشانه واضح زن‌ستیزی رئیس‌جمهور کنونی ترکیه می‌داند و می‌افزاید: «دولت ترکیه هم مانند حکومت ایران در تلاش است به مجموعه قوانینی که حقوق زنان را سلب می‌کنند، رسمیت ببخشد.» 

فعالان مدنی ترک بر این باورند که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه با خروج رسمی از پیمان استانبول که با موضوع منع خشونت علیه زنان تدوین شده بود، شمشیر را علیه زنان کشورش از رو بست و حالا زنان ترکیه‌ای با نگاهی به وضعیت زنان ایران پس از انقلاب ۵۷ و سلطه حکومت اسلام‌گرا از دچار شدن به سرنوشت مشابه با زنان ایران نگران‌اند و بیم آن را دارند که در صورت پیروزی مجدد حزب عدالت و توسعه در انتخابات آتی ترکیه، اردوغان و شرکایش قوانین زن‌ستیز در این کشور را به تدریج افزایش دهند. 

کنوانسیون بین‌المللی ممانعت از خشونت علیه زنان که به پیمان استانبول مشهور است، سال ۲۰۱۱ میلادی با هدف مبارزه با اشکال مختلف خشونت علیه زنان به امضای کشورهای اروپایی و ترکیه رسید اما رئیس‌جمهور ترکیه سال ۲۰۲۱ از آن خارج شد، درحالی‌که گزارش‌ها از آمار بالای خشونت علیه زنان در این کشور حکایت دارد. 

خروج اردوغان از پیمان استانبول، اعتراض‌های زیادی را در نقاط مختلف ترکیه در پی داشت اما دولت همه این اعتراض‌ها را سرکوب کرد و مدعی شد که قوانین داخلی این کشور در ممانعت از خشونت علیه زنان به قدر کافی بازدارنده است. در نقطه مخالف، فعالان زنان در ترکیه می‌گویند که قوانین موجود نه تنها بازدارنده نیست بلکه راه را برای خشونت علیه زنان باز گذاشته است. 

باشاک در ادامه گفت‌وگو با رادیو زمانه به شباهت‌های رجب طیب اردوغان و علی خامنه‌ای اشاره می‌کند و می‌گوید: «شاید برای شما و بسیاری از مردم دنیا غیرقابل‌باور باشد اما فعالان ترکیه به این نتیجه رسیده‌اند که اردوغان هم مانند خامنه‌ای به رویای حکومت اسلامی در جهان می‌اندیشد و چه بسا خود را در قامت حاکم اسلامی تصور هم می‌کند.» 

به گفته او مردم نباید فریب کت‌وشلوار اردوغان را بخورند و تصور کنند که حکومت او با رژیم ملاها متفاوت است زیرا تجربه نشان داده که بنیادگرایان اسلامی هر زمان که قدرت را بر دست گرفتند محدودیت‌های اجتماعی را از زنان آغاز کردند و با سرکوب آنان پایه‌های حکومت خود را استحکام بخشیدند. 

باشاک می‌گوید اگر اردوغان تاکنون هم نتوانسته است مواضع زن‌ستیزانه خود را در ترکیه به طور کامل آشکار و اجرا کند به دلیل تلاش فعالان مدنی و سیاسی در این کشور است که از تجربه ایران درس گرفته‌اند و تمام‌قد روبه‌روی نظام تمامیت‌خواه ایدئولوژیک و زن‌ستیز ایستاده‌اند. برای همین است که زنان ترکیه‌ای با زنان ایرانی همزادپنداری می‌کنند و از طریق برگزاری تجمع‌های اعتراضی در همبستگی با زنان ایران به حکومت مرکزی این پیام پنهان را می‌دهند که اجازه استقرار نظام ایدئولوژیک در این کشور را به آنان نمی‌دهند. 

Ad placeholder

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: همزادِگی زنان ترکیه و ایران: مسائل همسان، رزم همسو