«دغدغه حقوقبشری یا ایران هستهای»؛ چرا تهران و مسکو به کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت نشدند؟
کنفرانس امنیتی مونیخ درسال ۱۹۶۳ میلادی برای همفکری رهبران و تصمیمگیرندگان امنیتی کشورهای بلوک غرب در مواجهه با مسائل امنیتی جنگ سرد تاسیس شد. پس از فروپاشی شوروی، مدیران کنفرانس تصمیم گرفتند کشورهای دشمن یا رقیب را به کنفرانس دعوت کنند و در فضایی کوچک و مثبت، در هتل «بایریشههوف»، تلاش شود با گفتگو به صلح برسند.
بر این اساس، برای نزدیک به سه دهه، روال کنفرانس بر فراهم کردن فضایی برای گفتگو میان دشمنان بوده و در این راستا حتی پس از حمله روسیه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ یا بحران کریمه در ۲۰۱۴ مقامات روسی همچنان به کنفرانس دعوت شدند و کنفرانس فضایی برای گفتگوی مقامات روسی و مقامات کشورهای غربی و ناتو فراهم کرد.
در خصوص ایران هم، در طول سالهای گذشته این کنفرانس جدا از بیانیهخوانیهای رایج و اعلام مواضع در عرصه بینالمللی، فضایی برای ملاقات «دشمنان» فراهم کرد که با هدف اصلی کنفرانس، امنیت در عرصه بینالمللی، متناسب بود. اهمیت این ارتباطات میان دشمنان را میتوان از زبان سناتور آمریکایی بهتر فهمید. زمانی که در سال ۲۰۲۰ سناتور دموکرات «کریس مورفی» به خاطر گفتگویش در حاشیه کنفرانس مونیخ با وزیر خارجه وقت ایران، جواد ظریف، در آمریکا مورد انتفاد قرار گرفت درپاسخ گفت: «خطرناک است که با دشمنان گفتگو نکنید.»
کنفرانس امنیتی مونیخ اما امسال بدون حضور روسیه و ایران برگزار شد و به جای مقامات سیاسی این دو کشور، افرادی از گروههای مخالف به کنفرانس دعوت شدند. این گونه، کنفرانس چرخشی به سمت فضای جنگ سرد خود داشت. این تغییر مسیر کنفرانس البته با انتقاداتی همراه شد، به عنوان مثال، روزنامه فایننشال تایمز این گونه نوشت که جمع شدن کشورهای همفکر دورهم در موقعیتهای دیگر هم اتفاق میافتد و کنفرانس مونیخ نباید فرصت گفتگو با دشمنان را از دست بدهد. یا در انتقاد دیگری اندیشکده استیمسون تیتر زد: «کنفرانس امنیتی مونیخ ارزش خود را به عنوان مکانی برای گفتگو میان دشمنان از دست داد.» در خصوص این چرخش کنفرانس اما دو سوال مطرح میشود: آیا دعوت نکردن کنفرانس از دشمنان، به معنای تمایل مقامات غربی به بازگشت به فضای جنگ سرد است؟ حذف مقامات جمهوری اسلامی و دعوت از مخالفان چه پیامی دارد؟
- هشدار گروسی: برنامه هستهای ایران در حال پیشرفت است
- تحولات ایران؛ سازمان حقوق بشر ایران عفو بازداشتشدگان را «ریاکارانه» خواند
- رافائل گروسی: نمیتوانیم تضمین کنیم که برنامه هستهای ایران صلح آمیز است
در پاسخ سوال اول باید گفت که کنفرانس امنیتی مونیخ یک بنیاد غیردولتی است. گرچه این بنیاد نزدیک به نظر برخی سیاستمداران آلمانی اداره میشود، اما تصمیمات کنفرانس بیش از اینکه بازتاب سیاستهای غرب، ناتو، یا حتی آلمان باشد، بازتاب نظرات تیم مدیریتی آن است.
در خصوص پیام کنفرانس به مقامات جمهوری اسلامی با دعوت از مخالفان آنها، گفته میشود که این تصمیم به منظور حمایت از معترضان ایرانی اتخاذ شده است. به عنوان مثال وبسایت کنفرانس مونیخ، مقالهای از ولفگانگ ایشینگر، سفیر سابق آلمان در آمریکا و رئیس پیشین کنفرانس مونیخ که در یک روزنامه آلمانی منتشر شده بوده را بازنشر داده است. در این مقاله نوشته شده که غرب نباید از ارزشهای حقوق بشری در مقابل رژیم ایران کوتاه بیاید و مردم ایران نباید احساس کنند در تلاش برای رسیدن به آزادی، غرب آنها را رها کرده است.
چنین توضیحی اما متناقض است. از یک سو، در گذشته هم جمهوری اسلامی مخالفان خود را سرکوب و زندانی کرده اما مقامات ایران همچنان به کنفرانس دعوت میشدند. به عنوان مثال، در خصوص اعتراضات آبان ۹۸، رویترز گزارش داد ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات کشته شدند که عددی بیش از تعداد کشتههای اعتراضات اخیر، یعنی ۵۲۸ نفر، بر اساس گزارش همان منبع است. مقامات جمهوری اسلامی تعداد کشتههای آبان ۹۸ را ۲۳۰ نفر اعلام کردند. بنابراین به نظر نمیرسد سرکوب معترضان دلیل اصلی حذف مقامات جمهوری اسلامی از کنفرانس باشد. ضمن اینکه این کنفرانس میتوانست فرصت جدی برای پرسیدن سوال از مقامات جمهوری اسلامی در خصوص سرکوب معترضان باشد. از سوی دیگر، کشورهای دیگری هستند که متهم به نقض حقوق بشرند، کشورهایی همچون عربستان و چین که به کنفرانس دعوت شدند.
بنابراین احتمالا حذف مقامات جمهوری اسلامی از کنفرانس، دلیل اصلی دیگری داشته باشد. به نظر نمیرسد فروش پهپاد به روسیه در جنگ علیه اوکراین هم علت اصلی این حذف باشد. چرا که در گذشته، ایران مواجههای جدیتری با ناتو داشت اما همچنان به کنفرانس دعوت میشد (در نظر بگیریم که اوکراین عضو ناتو هم نیست). مثلا ایران مسئول مسلح کردن گروههایی شمرده میشد که در کشتن سربازان آمریکایی نقش داشتند. مسئول دانستن ایران در تدارک سلاح و بهویژه بمبهای کنار جادهای که تلفات سنگینی به نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا وارد آورد، مانع از دعوت ایران در کنفرانسهای قبلی مونیخ نشد.
نشست چهرههای اپوزیسیون ایران در حاشیه کنفرانس مونیخAFPبه نظر میرسد دلیل حذف مقامات جمهوری اسلامی از کنفرانس مونیخ به دلیل چالش امنیتی بزرگتری باشد. در رمزگشایی از این موضوع، ایشینگر در جای دیگری از مقاله خود مینویسد: «… پیشنهاد برجام باید روی میز بماند. باید برای تهران روشن شود که آنها نه تنها با یک چالش بزرگ داخلی روبرو هستند، بلکه با انزوای بینالمللی بیشتری روبرو خواهند شد.»
بر این اساس به نظر میرسد، دعوت از مخالفان، حاوی این پیام کنفرانس برای مقامات جمهوری اسلامی است که اگر هرچه سریعتر به تعهدات برجامی بازنگردند، نه تنها درعرصه بینالمللی منزوی خواهند شد بلکه مخالفانشان مورد حمایت بیشتری قرار خواهند گرفت. این موضوع زمانی اهمیت مییابد که در نظر بگیریم پس از خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی با کاهش تعهدات برجامی خود توانسته اورانیوم با غنای شصت درصد ذخیره کند و در صورت داشتن زمان بیشتر امکان تسلیحاتی کردن برنامه هستهایاش را خواهد داشت.
البته که مقامات جمهوری اسلامی همواره بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای تاکید میکنند. بنابراین به نظر میرسد، مدیران کنفرانس در تلاشند که مقامات جمهوری اسلامی را برای بازگشت به تعهدات برجامی خود تحت فشار قرار دهند. در این خصوص گزارش منبع دیگری در مصاحبه با رییس هیات مدیره کنفرانس امنیتی مونیخ اهمیت دارد. در این گزارش، علاوه بر تکرار ادعای حمایت کنفرانس از معترضین ایرانی، از قول «کریستف هایسگن» نوشده شده: «ما با این سوال مواجه شدیم که اگر شانس توافق فوری در مورد تهدید تسلیحات هستهای ایران وجود نداشته باشد، اگر گفتوگو صورت نگیرد، آیا لازم است نمایندگان رژیم ایران را دعوت کنیم.» این نشان از این دارد که از نظر تصمیمگیرنده اصلی کنفرانس، آنچه به عنوان تهدید امنیتی به حساب میآید بیش از هرچیز برنامه هستهای ایران است.
در شرایط کارزار فشار اقتصادی حداکثری، تهدید به منزوی کردن جمهوری اسلامی و مشروعیتزدایی از آن در عرصه بینالمللی از معدود ابزارهای غیرجنگی باقیمانده در جعبه ابزار غرب است. این تهدید خطر کمتری نسبت به استفاده از مکانیسم ماشه و برگرداندن تحریمهای سازمان مللی دارد. چرا که در صورت فعال کردن مکانیسم ماشه، تصمیم بعدی ایران میتواند غنیسازی ۹۰ درصدی و خروج از برجام و حتی انپیتی باشد که به مفهوم بالا گرفتن سطح مناقشه و نزدیک شدن بیشتر دو طرف به سمت مواجه نظامی است. براین اساس، به نظر نویسنده این سطور، موضوع هستهای ایران است که تهدید امنیتی بزرگ در ذهن تصمیم گیرندگان کنفرانس امنیتی مونیخ به حساب میآید و فشار برای بازگشت به تعهدات برجامی، دلیل اصلی حذف مقامات جمهوری اسلامی از لیست مدعوین کنفرانس امنیتی مونیخ بوده است.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
ضعف اساسی این رویکرد کنفرانس اما این است که اولا مسئولیت همه طرفهای درگیر در ناکامی برجام را در نظر نمیگیرد. دوم اینکه، به تجربه تاریخی مواجههای جمهوری اسلامی و غرب در گذشته هم بیتوجه است. درگذشته سیاستهای حذفی غرب، جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر به سمت چین و روسیه سوق داد. ازعضویت در پیمان شانگهای گرفته تا برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین واین اواخر همکاری تسلیحاتی با روسیه.
چگونه رویکرد حذف، این بار نتیجه متفاوتی به بارخواهد آورد؟ در تصویر بزرگتر، این تصمیم کنفرانس در خصوص حذف گفتگو با «دشمنان» به حذف «دشمنی» نمیانجامد بلکه به حذف راههای حل اختلافات و کانالهای ارتباطی صلح میانجامد. این رویکرد مدیریتی کنفرانس به پیشبینی خودشکوفا (Self-fulfilling prophecy) میماند که به رخ دادن همان اتفاقی کمک میکند که از آن پرهیز میشود و نامطلوب است یعنی قوت گرفتن دوباره تنشهای جنگ سرد و ناامنی بیشتر جهان و این در تناقض با اهداف کنفرانس مونیخ است. قبل از نتیجهگیری قطعی در خصوص رویکرد کنفرانس در بازگشت به تنظیمات جنگ سرد، البته باید در نظر گرفت که تیم مدیریتی کنفرانس به تازگی تغییر کرده است. باید منتظر ماند و واکنش کنفرانس به انتقادات و تاثیر آن در سیاستگذاری سال یا حتی سالهای آینده را دید تا بتوان در خصوص تغییر رویکرد کنفرانس به طور قطعی نتیجهگیری کرد.
*محمد قائدی، دکترای روانشناسی سیاسی و روابط بین الملل از دانشگاه ایالتی واشنگتن،مدرس علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه جورج واشنگتن
منبع خبر: یورو نیوز
اخبار مرتبط: «دغدغه حقوقبشری یا ایران هستهای»؛ چرا تهران و مسکو به کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت نشدند؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران