چگونه سرنوشت پوتین با جنگ او در اوکراین گره خورده است
- استیو روزنبرگ
- سردبیر روسیه، مسکو
منبع تصویر، Russian government
توضیح تصویر،ولادیمیر پوتین بیش از ۲۰ سال است که در روسیه در راس قدرت است
مدام به چیزی فکر میکنم که سه سال پیش از تلویزیون دولتی روسیه شنیدم.
در آن زمان از روسها خواسته میشد از تغییرانی در قانون اساسی حمایت کنند که ولادیمیر پوتین را قادر میساخت تا ۱۶ سال دیگر در قدرت بماند.
مجری اخبار برای متقاعد کردن مردم، رئیسجمهور پوتین را ناخدایی توصیف کرد که کشتی خوب روسیه را از میان آبهای توفانزده ناآرام جهان عبور میدهد.
او ادامه داد: «روسیه واحه ثبات است، یک بندر امن. اگر پوتین نبود چه بر سر ما میآمد؟»
این هم از واحه ثبات و بندر امن. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ ناخدای کرملین در توفانی که خود ساخته بود به دریا زد. و مستقیم به سمت کوه یخ حرکت کرد.
حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین باعث مرگ و ویرانی در این کشور همسایه روسیه شده است. این جنگ منجر به تلفات نظامی عظیمی برای کشور خودش شد: برخی تخمینها تعداد سربازان روسی کشته شده را دهها هزار نفر میدانند.
صدها هزار شهروند روسیه به ارتش فراخوانده شدهاند و زندانیان روسی (از جمله قاتلان محکوم) برای جنگ در اوکراین استخدام شدهاند.
در همین حال، این جنگ بر قیمت انرژی و مواد غذایی در سراسر جهان تأثیر گذاشته و همچنان امنیت اروپا و جهان را تهدید میکند.
همه مشکلاتی در ابعاد غولآسا.
پس چرا رئیسجمهور روسیه به سمت جنگ و فتوحات ارضی حرکت کرد؟
منبع تصویر، EPA
توضیح تصویر،رئیس جمهور و وزیر دفاع روسیه
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
اکاترینا شولمن، پژوهشگر علوم سیاسی، میگوید: «انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال ۲۰۲۴ پیش رو بود.»
«دو سال پیش از آن انتخابات [کرملین] خواهان یک رویداد پیروزمندانه بود. در سال ۲۰۲۲ آنها به هدف خود میرسیدند. در سال ۲۰۲۳ در ذهن روسها القا میکردند که چقدر خوشاقبال بودند که چنین ناخدایی این کشتی را هدایت میکرد. نه فقط آنها را از میان آبهای خروشان میگذراند، بلکه به سواحل جدید و غنیتر میبرد. بعد در سال ۲۰۲۴ مردم رأی میدهند. چه مشکلی ممکن است پیش بیاید؟
مشکلات بسیاری ممکن است پیش بیاید، اگر برنامههای شما بر اساس تصورات غلط و محاسبات اشتباه باشد.
کرملین انتظار داشت «عملیات نظامی ویژه»اش سریع و برقآسا باشد. آنها فکر میکردند ظرف چند هفته اوکراین دوباره در مدار روسیه قرار خواهد گرفت. رئیسجمهور پوتین به طور جدی ظرفیت اوکراین برای مقاومت و مقابله و همچنین عزم کشورهای غربی برای حمایت از کییف را دست کم گرفته بود.
رهبر روسیه هنوز اعتراف نکرده است که حملهاش به اوکراین اشتباه بوده است. روش پوتین این است که پیش برود، تشدید کند و خطرات را بیشتر کند.
این موضوع من را به دو سؤال کلیدی میرساند: ولادیمیر پوتین یک سال بعد وضعیت را چگونه میبیند و حرکت بعدی او در اوکراین چه خواهد بود.
این هفته او سرنخهایی به ما داد.
سخنرانی او آکنده از خشم ضدغربی بود. او همچنان آمریکا و ناتو را مقصر جنگ در اوکراین میداند و روسیه را طرف بیگناه معرفی میکند. تصمیم او برای تعلیق مشارکت در آخرین پیمان محدودیت تسلیحات هستهای بین روسیه و آمریکا، «نیو استارت»، نشان میدهد که رئیسجمهور پوتین قصد عقبنشینی از اوکراین یا پایان دادن به بنبست خود با غرب را ندارد.
روز بعد، پوتین در استادیوم فوتبال مسکو به همراه سربازان روسی که از خط مقدم برگشته بودند، به روی صحنه آمد. رئیسجمهور پوتین در یک راهپیمایی کاملا طراحی شده به طرفداری از کرملین به جمعیت گفت که «در حال حاضر نبردهایی در مرزهای تاریخی [روسیه] در جریان است» و از «جنگجویان شجاع» روسیه تمجید کرد.
نتیجه: انتظار هیچ عقبگردی از کرملین نداشته باشید. این رئیسجمهورِ روسیه اهل عقبگرد نیست.
منبع تصویر، Sputnik/Reuters
توضیح تصویر،ولادیمیر پوتین روز چهارشنبه در یک تظاهرات در یک استادیوم فوتبال با جمعیتی که پرچم به اهتزاز درآوردند صحبت کرد
آندری ایلاریونوف، مشاور اقتصادی سابق رئیسجمهور پوتین معتقد است: «اگر او با هیچ مقاومتی مواجه نشود، تا جایی که میتواند پیش خواهد رفت. هیچ راهی جز مقاومت نظامی برای متوقف کردن او وجود ندارد.»
اما بحث بر سر تانکها چه؟ آیا مذاکره بر سر صلح با پوتین امکانپذیر است؟
آندری ایلاریونوف ادامه میدهد: «امکان نشستن بر سر میز مذاکره با هر کسی وجود دارد، اما ما سابقه تاریخی مذاکره با پوتین و توافق با او را داریم.»
«پوتین تمام اسناد را نقض کرده است. توافقنامه ایجاد کشورهای مستقل مشترکالمنافع، معاهده دوجانبه بین روسیه و اوکراین، معاهده مرزهای به رسمیت شناخته شده بینالمللی روسیه و اوکراین، منشور سازمان ملل، اعلامیه هلسینکی ۱۹۷۵، تفاهمنامه بوداپست و غیره. هیچ سندی نیست که نقض نکرده باشد.»
وقتی پای نقض توافق در میان باشد، مقامات روسی خودشان فهرست بالابلندی از کینههایی در برابر غرب دارند. در صدر این فهرست ادعای مسکو را داریم که غرب قولاش در دهه ۱۹۹۰ را زیر پا گذاشت که ائتلاف ناتو را در جهت شرق گسترش ندهد.
با این حال، به نظر میرسید ولادیمیر پوتین در سالهای اولیه ریاستجمهوری خود ناتو را تهدید نمیدانست. در سال ۲۰۰۰، او حتی این که روزی روسیه به عضویت اتحادیه درمیآید را رد نکرد. دو سال بعد، وقتی از او خواسته شد درباره قصد اعلام شده اوکراین برای پیوستن به ناتو اظهار نظر کند، پاسخ داد: «اوکراین یک کشور مستقل است و این حق را دارد که خودش انتخاب کند که چگونه امنیت خود را تضمین کند …» او اصرار داشت که این موضوع باعث تیرگی روابط بین مسکو و کییف نخواهد شد.
منبع تصویر، DMITRY ASTAKHOV/Getty Images
توضیح تصویر،رئیس جمهور روسیه روز سه شنبه سخنرانی سالانه خود در مورد وضعیت کشور را انجام داد
پوتین نسخه ۲۰۲۳ شخصیت بسیار متفاوتی دارد. او با خشم از «کلیت غرب»، خود را رهبر یک دژ محاصره شده معرفی میکند و تلاشهای ادعایی دشمنان روسیه برای نابودی کشورش را دفع میکند. پوتین از سخنرانیها و اظهارنظرهایش - و ارجاعاتش به حاکمان امپراتوری روسیه مانند پطر کبیر و کاترین کبیر - به نظر میرسد که بر این باور است که قرار است امپراتوری روسیه را به شکلی بازسازی کند.
اما به چه قیمتی برای روسیه؟ رئیسجمهور پوتین زمانی به دلیل ایجاد ثبات در کشورش شهرت پیدا کرد. این ثبات در میان افزایش تلفات نظامی، بسیج نیروها و تحریمهای اقتصادی ناپدید شد. صدها هزار روس از آغاز جنگ کشور را ترک کردهاند که بسیاری از آنها جوان، ماهر و تحصیلکرده اند: فرار مغزها که به اقتصاد روسیه آسیب بیشتری خواهد زد.
در نتیجه جنگ، ناگهان گروههای زیادی با اسلحه در این سو و آن سو پیدا میشوند، از جمله شرکتهای نظامی خصوصی، مانند گروه واگنرِ یوگنی پريگوژین و گردانهای منطقهای. روابط آنها با نیروهای مسلح عادی بسیار ناهماهنگ است. درگیری بین وزارت دفاع روسیه و واگنر نمونهای از درگیریهای داخلی عمومی بین نخبگان است.
بیثباتی به اضافه ارتش خصوصی معجون خطرناکی است.
کنستانتین رمچوکوف، مالک و سردبیر روزنامه «نزاویسیمایا گازتا» مستقر در مسکو، معتقد است: «احتمالا در دهه آینده جنگ داخلی روسیه را فرا خواهد گرفت. گروههای ذینفع زیادی وجود دارند که میدانند در این شرایط فرصتی برای توزیع مجدد ثروت وجود دارد.»
«شانس واقعی برای اجتناب از جنگ داخلی در صورتی خواهد بود که فرد مناسب بلافاصله پس از پوتین به قدرت برسد. فردی که بر نخبگان اقتدار داشته باشد و مصمم به انزوای کسانی باشد که مشتاق سو استفاده از وضعیت هستند.»
توضیح تصویر،سردبیر روزنامه کنستانتین رمچوکوف میترسد روسیه با جنگ داخلی روبرو شود
از کنستانتین میپرسم «آیا نخبگان روسیه به فکر این هستند که مرد یا زن مناسب این کار کیست؟»
«بی سر و صدا. با چراغ خاموش. آنها در این مورد بحث میکنند. آنها نظر خود را خواهند داشت.»
«و آیا پوتین میداند که این گفتگوها در حال وقوع است؟»
«او میداند. فکر میکنم همه چیز را میداند.»
این هفته رئیس دومای روسیه اعلام کرد: «تا زمانی که پوتین هست، روسیه هم هست.»
این اظهار وفاداری بود، اما نه واقعیت. روسیه زنده خواهد ماند - توانسته قرنها زنده بماند. با این حال، سرنوشت ولادیمیر پوتین اکنون به طور غیر قابل برگشتی با نتیجه جنگ در اوکراین مرتبط است.
بیشتر بخوانید:
جنگ اوکراین؛ ایران یک گام بلند دیگر به روسیه نزدیکتر و از غرب دورتر شد
سالروز آغاز جنگ اوکراین؛ وعده حمایت غرب و سکوت روسیه
جنگ اوکراین چه اثری بر درآمد نفت و گاز ایران داشت؟
سالگرد آغاز جنگ اوکراین؛ روسیه چه به دست آورد و چه چیزهایی از دست داد؟
اولین سالگرد حمله روسیه به اوکراین؛ چه چیزی تغییر کرده است؟
- استیو روزنبرگ
- سردبیر روسیه، مسکو
مدام به چیزی فکر میکنم که سه سال پیش از تلویزیون دولتی روسیه شنیدم.
در آن زمان از روسها خواسته میشد از تغییرانی در قانون اساسی حمایت کنند که ولادیمیر پوتین را قادر میساخت تا ۱۶ سال دیگر در قدرت بماند.
مجری اخبار برای متقاعد کردن مردم، رئیسجمهور پوتین را ناخدایی توصیف کرد که کشتی خوب روسیه را از میان آبهای توفانزده ناآرام جهان عبور میدهد.
او ادامه داد: «روسیه واحه ثبات است، یک بندر امن. اگر پوتین نبود چه بر سر ما میآمد؟»
این هم از واحه ثبات و بندر امن. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ ناخدای کرملین در توفانی که خود ساخته بود به دریا زد. و مستقیم به سمت کوه یخ حرکت کرد.
حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین باعث مرگ و ویرانی در این کشور همسایه روسیه شده است. این جنگ منجر به تلفات نظامی عظیمی برای کشور خودش شد: برخی تخمینها تعداد سربازان روسی کشته شده را دهها هزار نفر میدانند.
صدها هزار شهروند روسیه به ارتش فراخوانده شدهاند و زندانیان روسی (از جمله قاتلان محکوم) برای جنگ در اوکراین استخدام شدهاند.
در همین حال، این جنگ بر قیمت انرژی و مواد غذایی در سراسر جهان تأثیر گذاشته و همچنان امنیت اروپا و جهان را تهدید میکند.
همه مشکلاتی در ابعاد غولآسا.
پس چرا رئیسجمهور روسیه به سمت جنگ و فتوحات ارضی حرکت کرد؟
اکاترینا شولمن، پژوهشگر علوم سیاسی، میگوید: «انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال ۲۰۲۴ پیش رو بود.»
«دو سال پیش از آن انتخابات [کرملین] خواهان یک رویداد پیروزمندانه بود. در سال ۲۰۲۲ آنها به هدف خود میرسیدند. در سال ۲۰۲۳ در ذهن روسها القا میکردند که چقدر خوشاقبال بودند که چنین ناخدایی این کشتی را هدایت میکرد. نه فقط آنها را از میان آبهای خروشان میگذراند، بلکه به سواحل جدید و غنیتر میبرد. بعد در سال ۲۰۲۴ مردم رأی میدهند. چه مشکلی ممکن است پیش بیاید؟
مشکلات بسیاری ممکن است پیش بیاید، اگر برنامههای شما بر اساس تصورات غلط و محاسبات اشتباه باشد.
کرملین انتظار داشت «عملیات نظامی ویژه»اش سریع و برقآسا باشد. آنها فکر میکردند ظرف چند هفته اوکراین دوباره در مدار روسیه قرار خواهد گرفت. رئیسجمهور پوتین به طور جدی ظرفیت اوکراین برای مقاومت و مقابله و همچنین عزم کشورهای غربی برای حمایت از کییف را دست کم گرفته بود.
رهبر روسیه هنوز اعتراف نکرده است که حملهاش به اوکراین اشتباه بوده است. روش پوتین این است که پیش برود، تشدید کند و خطرات را بیشتر کند.
این موضوع من را به دو سؤال کلیدی میرساند: ولادیمیر پوتین یک سال بعد وضعیت را چگونه میبیند و حرکت بعدی او در اوکراین چه خواهد بود.
این هفته او سرنخهایی به ما داد.
سخنرانی او آکنده از خشم ضدغربی بود. او همچنان آمریکا و ناتو را مقصر جنگ در اوکراین میداند و روسیه را طرف بیگناه معرفی میکند. تصمیم او برای تعلیق مشارکت در آخرین پیمان محدودیت تسلیحات هستهای بین روسیه و آمریکا، «نیو استارت»، نشان میدهد که رئیسجمهور پوتین قصد عقبنشینی از اوکراین یا پایان دادن به بنبست خود با غرب را ندارد.
روز بعد، پوتین در استادیوم فوتبال مسکو به همراه سربازان روسی که از خط مقدم برگشته بودند، به روی صحنه آمد. رئیسجمهور پوتین در یک راهپیمایی کاملا طراحی شده به طرفداری از کرملین به جمعیت گفت که «در حال حاضر نبردهایی در مرزهای تاریخی [روسیه] در جریان است» و از «جنگجویان شجاع» روسیه تمجید کرد.
نتیجه: انتظار هیچ عقبگردی از کرملین نداشته باشید. این رئیسجمهورِ روسیه اهل عقبگرد نیست.
آندری ایلاریونوف، مشاور اقتصادی سابق رئیسجمهور پوتین معتقد است: «اگر او با هیچ مقاومتی مواجه نشود، تا جایی که میتواند پیش خواهد رفت. هیچ راهی جز مقاومت نظامی برای متوقف کردن او وجود ندارد.»
اما بحث بر سر تانکها چه؟ آیا مذاکره بر سر صلح با پوتین امکانپذیر است؟
آندری ایلاریونوف ادامه میدهد: «امکان نشستن بر سر میز مذاکره با هر کسی وجود دارد، اما ما سابقه تاریخی مذاکره با پوتین و توافق با او را داریم.»
«پوتین تمام اسناد را نقض کرده است. توافقنامه ایجاد کشورهای مستقل مشترکالمنافع، معاهده دوجانبه بین روسیه و اوکراین، معاهده مرزهای به رسمیت شناخته شده بینالمللی روسیه و اوکراین، منشور سازمان ملل، اعلامیه هلسینکی ۱۹۷۵، تفاهمنامه بوداپست و غیره. هیچ سندی نیست که نقض نکرده باشد.»
وقتی پای نقض توافق در میان باشد، مقامات روسی خودشان فهرست بالابلندی از کینههایی در برابر غرب دارند. در صدر این فهرست ادعای مسکو را داریم که غرب قولاش در دهه ۱۹۹۰ را زیر پا گذاشت که ائتلاف ناتو را در جهت شرق گسترش ندهد.
با این حال، به نظر میرسید ولادیمیر پوتین در سالهای اولیه ریاستجمهوری خود ناتو را تهدید نمیدانست. در سال ۲۰۰۰، او حتی این که روزی روسیه به عضویت اتحادیه درمیآید را رد نکرد. دو سال بعد، وقتی از او خواسته شد درباره قصد اعلام شده اوکراین برای پیوستن به ناتو اظهار نظر کند، پاسخ داد: «اوکراین یک کشور مستقل است و این حق را دارد که خودش انتخاب کند که چگونه امنیت خود را تضمین کند …» او اصرار داشت که این موضوع باعث تیرگی روابط بین مسکو و کییف نخواهد شد.
پوتین نسخه ۲۰۲۳ شخصیت بسیار متفاوتی دارد. او با خشم از «کلیت غرب»، خود را رهبر یک دژ محاصره شده معرفی میکند و تلاشهای ادعایی دشمنان روسیه برای نابودی کشورش را دفع میکند. پوتین از سخنرانیها و اظهارنظرهایش - و ارجاعاتش به حاکمان امپراتوری روسیه مانند پطر کبیر و کاترین کبیر - به نظر میرسد که بر این باور است که قرار است امپراتوری روسیه را به شکلی بازسازی کند.
اما به چه قیمتی برای روسیه؟ رئیسجمهور پوتین زمانی به دلیل ایجاد ثبات در کشورش شهرت پیدا کرد. این ثبات در میان افزایش تلفات نظامی، بسیج نیروها و تحریمهای اقتصادی ناپدید شد. صدها هزار روس از آغاز جنگ کشور را ترک کردهاند که بسیاری از آنها جوان، ماهر و تحصیلکرده اند: فرار مغزها که به اقتصاد روسیه آسیب بیشتری خواهد زد.
در نتیجه جنگ، ناگهان گروههای زیادی با اسلحه در این سو و آن سو پیدا میشوند، از جمله شرکتهای نظامی خصوصی، مانند گروه واگنرِ یوگنی پريگوژین و گردانهای منطقهای. روابط آنها با نیروهای مسلح عادی بسیار ناهماهنگ است. درگیری بین وزارت دفاع روسیه و واگنر نمونهای از درگیریهای داخلی عمومی بین نخبگان است.
بیثباتی به اضافه ارتش خصوصی معجون خطرناکی است.
کنستانتین رمچوکوف، مالک و سردبیر روزنامه «نزاویسیمایا گازتا» مستقر در مسکو، معتقد است: «احتمالا در دهه آینده جنگ داخلی روسیه را فرا خواهد گرفت. گروههای ذینفع زیادی وجود دارند که میدانند در این شرایط فرصتی برای توزیع مجدد ثروت وجود دارد.»
«شانس واقعی برای اجتناب از جنگ داخلی در صورتی خواهد بود که فرد مناسب بلافاصله پس از پوتین به قدرت برسد. فردی که بر نخبگان اقتدار داشته باشد و مصمم به انزوای کسانی باشد که مشتاق سو استفاده از وضعیت هستند.»
از کنستانتین میپرسم «آیا نخبگان روسیه به فکر این هستند که مرد یا زن مناسب این کار کیست؟»
«بی سر و صدا. با چراغ خاموش. آنها در این مورد بحث میکنند. آنها نظر خود را خواهند داشت.»
«و آیا پوتین میداند که این گفتگوها در حال وقوع است؟»
«او میداند. فکر میکنم همه چیز را میداند.»
این هفته رئیس دومای روسیه اعلام کرد: «تا زمانی که پوتین هست، روسیه هم هست.»
این اظهار وفاداری بود، اما نه واقعیت. روسیه زنده خواهد ماند - توانسته قرنها زنده بماند. با این حال، سرنوشت ولادیمیر پوتین اکنون به طور غیر قابل برگشتی با نتیجه جنگ در اوکراین مرتبط است.
بیشتر بخوانید:
- استیو روزنبرگ
- سردبیر روسیه، مسکو
مدام به چیزی فکر میکنم که سه سال پیش از تلویزیون دولتی روسیه شنیدم.
در آن زمان از روسها خواسته میشد از تغییرانی در قانون اساسی حمایت کنند که ولادیمیر پوتین را قادر میساخت تا ۱۶ سال دیگر در قدرت بماند.
مجری اخبار برای متقاعد کردن مردم، رئیسجمهور پوتین را ناخدایی توصیف کرد که کشتی خوب روسیه را از میان آبهای توفانزده ناآرام جهان عبور میدهد.
او ادامه داد: «روسیه واحه ثبات است، یک بندر امن. اگر پوتین نبود چه بر سر ما میآمد؟»
این هم از واحه ثبات و بندر امن. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ ناخدای کرملین در توفانی که خود ساخته بود به دریا زد. و مستقیم به سمت کوه یخ حرکت کرد.
حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین باعث مرگ و ویرانی در این کشور همسایه روسیه شده است. این جنگ منجر به تلفات نظامی عظیمی برای کشور خودش شد: برخی تخمینها تعداد سربازان روسی کشته شده را دهها هزار نفر میدانند.
صدها هزار شهروند روسیه به ارتش فراخوانده شدهاند و زندانیان روسی (از جمله قاتلان محکوم) برای جنگ در اوکراین استخدام شدهاند.
در همین حال، این جنگ بر قیمت انرژی و مواد غذایی در سراسر جهان تأثیر گذاشته و همچنان امنیت اروپا و جهان را تهدید میکند.
همه مشکلاتی در ابعاد غولآسا.
پس چرا رئیسجمهور روسیه به سمت جنگ و فتوحات ارضی حرکت کرد؟
اکاترینا شولمن، پژوهشگر علوم سیاسی، میگوید: «انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال ۲۰۲۴ پیش رو بود.»
«دو سال پیش از آن انتخابات [کرملین] خواهان یک رویداد پیروزمندانه بود. در سال ۲۰۲۲ آنها به هدف خود میرسیدند. در سال ۲۰۲۳ در ذهن روسها القا میکردند که چقدر خوشاقبال بودند که چنین ناخدایی این کشتی را هدایت میکرد. نه فقط آنها را از میان آبهای خروشان میگذراند، بلکه به سواحل جدید و غنیتر میبرد. بعد در سال ۲۰۲۴ مردم رأی میدهند. چه مشکلی ممکن است پیش بیاید؟
مشکلات بسیاری ممکن است پیش بیاید، اگر برنامههای شما بر اساس تصورات غلط و محاسبات اشتباه باشد.
کرملین انتظار داشت «عملیات نظامی ویژه»اش سریع و برقآسا باشد. آنها فکر میکردند ظرف چند هفته اوکراین دوباره در مدار روسیه قرار خواهد گرفت. رئیسجمهور پوتین به طور جدی ظرفیت اوکراین برای مقاومت و مقابله و همچنین عزم کشورهای غربی برای حمایت از کییف را دست کم گرفته بود.
رهبر روسیه هنوز اعتراف نکرده است که حملهاش به اوکراین اشتباه بوده است. روش پوتین این است که پیش برود، تشدید کند و خطرات را بیشتر کند.
این موضوع من را به دو سؤال کلیدی میرساند: ولادیمیر پوتین یک سال بعد وضعیت را چگونه میبیند و حرکت بعدی او در اوکراین چه خواهد بود.
این هفته او سرنخهایی به ما داد.
سخنرانی او آکنده از خشم ضدغربی بود. او همچنان آمریکا و ناتو را مقصر جنگ در اوکراین میداند و روسیه را طرف بیگناه معرفی میکند. تصمیم او برای تعلیق مشارکت در آخرین پیمان محدودیت تسلیحات هستهای بین روسیه و آمریکا، «نیو استارت»، نشان میدهد که رئیسجمهور پوتین قصد عقبنشینی از اوکراین یا پایان دادن به بنبست خود با غرب را ندارد.
روز بعد، پوتین در استادیوم فوتبال مسکو به همراه سربازان روسی که از خط مقدم برگشته بودند، به روی صحنه آمد. رئیسجمهور پوتین در یک راهپیمایی کاملا طراحی شده به طرفداری از کرملین به جمعیت گفت که «در حال حاضر نبردهایی در مرزهای تاریخی [روسیه] در جریان است» و از «جنگجویان شجاع» روسیه تمجید کرد.
نتیجه: انتظار هیچ عقبگردی از کرملین نداشته باشید. این رئیسجمهورِ روسیه اهل عقبگرد نیست.
آندری ایلاریونوف، مشاور اقتصادی سابق رئیسجمهور پوتین معتقد است: «اگر او با هیچ مقاومتی مواجه نشود، تا جایی که میتواند پیش خواهد رفت. هیچ راهی جز مقاومت نظامی برای متوقف کردن او وجود ندارد.»
اما بحث بر سر تانکها چه؟ آیا مذاکره بر سر صلح با پوتین امکانپذیر است؟
آندری ایلاریونوف ادامه میدهد: «امکان نشستن بر سر میز مذاکره با هر کسی وجود دارد، اما ما سابقه تاریخی مذاکره با پوتین و توافق با او را داریم.»
«پوتین تمام اسناد را نقض کرده است. توافقنامه ایجاد کشورهای مستقل مشترکالمنافع، معاهده دوجانبه بین روسیه و اوکراین، معاهده مرزهای به رسمیت شناخته شده بینالمللی روسیه و اوکراین، منشور سازمان ملل، اعلامیه هلسینکی ۱۹۷۵، تفاهمنامه بوداپست و غیره. هیچ سندی نیست که نقض نکرده باشد.»
وقتی پای نقض توافق در میان باشد، مقامات روسی خودشان فهرست بالابلندی از کینههایی در برابر غرب دارند. در صدر این فهرست ادعای مسکو را داریم که غرب قولاش در دهه ۱۹۹۰ را زیر پا گذاشت که ائتلاف ناتو را در جهت شرق گسترش ندهد.
با این حال، به نظر میرسید ولادیمیر پوتین در سالهای اولیه ریاستجمهوری خود ناتو را تهدید نمیدانست. در سال ۲۰۰۰، او حتی این که روزی روسیه به عضویت اتحادیه درمیآید را رد نکرد. دو سال بعد، وقتی از او خواسته شد درباره قصد اعلام شده اوکراین برای پیوستن به ناتو اظهار نظر کند، پاسخ داد: «اوکراین یک کشور مستقل است و این حق را دارد که خودش انتخاب کند که چگونه امنیت خود را تضمین کند …» او اصرار داشت که این موضوع باعث تیرگی روابط بین مسکو و کییف نخواهد شد.
پوتین نسخه ۲۰۲۳ شخصیت بسیار متفاوتی دارد. او با خشم از «کلیت غرب»، خود را رهبر یک دژ محاصره شده معرفی میکند و تلاشهای ادعایی دشمنان روسیه برای نابودی کشورش را دفع میکند. پوتین از سخنرانیها و اظهارنظرهایش - و ارجاعاتش به حاکمان امپراتوری روسیه مانند پطر کبیر و کاترین کبیر - به نظر میرسد که بر این باور است که قرار است امپراتوری روسیه را به شکلی بازسازی کند.
اما به چه قیمتی برای روسیه؟ رئیسجمهور پوتین زمانی به دلیل ایجاد ثبات در کشورش شهرت پیدا کرد. این ثبات در میان افزایش تلفات نظامی، بسیج نیروها و تحریمهای اقتصادی ناپدید شد. صدها هزار روس از آغاز جنگ کشور را ترک کردهاند که بسیاری از آنها جوان، ماهر و تحصیلکرده اند: فرار مغزها که به اقتصاد روسیه آسیب بیشتری خواهد زد.
در نتیجه جنگ، ناگهان گروههای زیادی با اسلحه در این سو و آن سو پیدا میشوند، از جمله شرکتهای نظامی خصوصی، مانند گروه واگنرِ یوگنی پريگوژین و گردانهای منطقهای. روابط آنها با نیروهای مسلح عادی بسیار ناهماهنگ است. درگیری بین وزارت دفاع روسیه و واگنر نمونهای از درگیریهای داخلی عمومی بین نخبگان است.
بیثباتی به اضافه ارتش خصوصی معجون خطرناکی است.
کنستانتین رمچوکوف، مالک و سردبیر روزنامه «نزاویسیمایا گازتا» مستقر در مسکو، معتقد است: «احتمالا در دهه آینده جنگ داخلی روسیه را فرا خواهد گرفت. گروههای ذینفع زیادی وجود دارند که میدانند در این شرایط فرصتی برای توزیع مجدد ثروت وجود دارد.»
«شانس واقعی برای اجتناب از جنگ داخلی در صورتی خواهد بود که فرد مناسب بلافاصله پس از پوتین به قدرت برسد. فردی که بر نخبگان اقتدار داشته باشد و مصمم به انزوای کسانی باشد که مشتاق سو استفاده از وضعیت هستند.»
از کنستانتین میپرسم «آیا نخبگان روسیه به فکر این هستند که مرد یا زن مناسب این کار کیست؟»
«بی سر و صدا. با چراغ خاموش. آنها در این مورد بحث میکنند. آنها نظر خود را خواهند داشت.»
«و آیا پوتین میداند که این گفتگوها در حال وقوع است؟»
«او میداند. فکر میکنم همه چیز را میداند.»
این هفته رئیس دومای روسیه اعلام کرد: «تا زمانی که پوتین هست، روسیه هم هست.»
این اظهار وفاداری بود، اما نه واقعیت. روسیه زنده خواهد ماند - توانسته قرنها زنده بماند. با این حال، سرنوشت ولادیمیر پوتین اکنون به طور غیر قابل برگشتی با نتیجه جنگ در اوکراین مرتبط است.
بیشتر بخوانید:
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: چگونه سرنوشت پوتین با جنگ او در اوکراین گره خورده است