دیوانهای که از قفس نپرید
درام پزشکی اجتماعی و افشاگرانه، «پرستار خوب» یکی از همین فیلمهاست که بینندهاش تا مدتها بعد از تماشای آن، همچنان به داستان آن فکر کرده و نمیتواند خود را از تماشای آنچه دیده، برهاند. این محصول جدید سینما توسط توبیاس لیندهولم کارگردانی شده و جسیکا چستین و ادی ردمایر را در نقشهای اصلی دارد. داستان این درام تکاندهنده درباره دو همکار پرستار در یکی از بیمارستانهای بزرگ آمریکاست. یکی از این دو، پرستاری متعهد و وظیفهشناس و دیگری قاتلی زنجیرهای است که زیر نقاب یک پرستار معصوم و کمحرف، دست به قتل سازمانیافته بیماران بختبرگشته میزند. البته انتخاب نام فیلم بسیار زیرکانه است و تماشاچی بعد از دیدن آن متوجه میشود این نام، نه برای شخصیت پرستار موجه زن فیلم که برای شخصیت پرستار قاتل مرد فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. بازی فیلمساز با بیننده که تا پایان فیلم ادامه دارد، از همان ابتدا و با نام فیلم شروع میشود.
جنایتهای سازمانیافته مدیران پزشکی آمریکا
پرستار خوب که بخش عمده و اصلی داستانش در محوطه بیمارستان رخ میدهد، تماشاگرانش را به سال ۲۰۰۳ میبرد تا پرده از یکی از پروندههای جنایتهای سازمانیافته مدیران و مسئولان طراز اول پزشکی آمریکا بردارد. ایمی لانگرن (چستین) مادری مجرد است که به عنوان پرستار در بخش آیسییو بیمارستان پارکفیلد مموریال کار میکند. این پرستار سختکوش و مهربان که دو فرزند دارد، خیلی زود متوجه یک بیماری خطرناک میشود و چون به پول بیمه خدمات درمانی نیاز دارد، درباره بیماری پیشرفتهاش چیزی به مسئولان بیمارستان نمیگوید اما این تمام داستان فیلم نیست و فیلمساز تنها قصد انتقاد از سیستم بیمه کشور را ندارد. با ورود چارلز کولن (ردمایر) یک پرستار جدید به بخش، کمکم اتفاقات عجیبی در بخش آیسییو بهوقوع میپیوندد و تعدادی از بیماران بدون هیچ دلیل قابل توضیحی از بین میروند. چارلز با ظاهر آرام و متین خود کمکهای زیادی به ایمی میکند اما بتدریج ایمی به چارلز مشکوک شده و احساس میکند او در مرگ مشکوک بیماران نقش دارد. پروندهای که علیه چارلز باز میشود، مشخص میکند هنگام فعالیت در بیمارستان قبلیاش هم اتفاقات مشابه مشکوکی برای بیماران رخ داده است. مسئولان بیمارستان که نمیخواهند با افشا شدن ماجرا بیآبرو شوند، حکم به اخراج چارلز میدهند و این در حالی است که او میتواند آزادانه در بیمارستانهای دیگر مشغول کار شده و به قتلهای زنجیرهای خود ادامه دهد. ایمی به قیمت از دست دادن جانش، به دو مامور پلیس که به دنبال افشای پرونده و ماجرا هستند، کمک میکند تا چارلز به دام قانون بیفتد.
بدبینی مردم به سیستم پزشکی کشور آمریکا
فیلمنامه اقتباسی پرستار خوب با نگاهی به نول پرخواننده و جنجالی سال ۲۰۱۳ چارلز گریبر نوشته شده است. ایت نول زمان انتشار سروصدای بسیار زیادی بهپا کرد و باعث بدبینی مردم به سیستم پزشکی کشور آمریکا و گردانندگان بیمارستانهای بزرگ و مجهز آن شد. داستان نول نگاهی انتقادی به سیستم پزشکی و دارویی کشور و همچنین معضل بیمه خدمات درمانی مردم عادی دارد. قیمت خدمات پزشکی در آمریکا بسیار بالا و گران است و داستان نول، نیم نگاهی هم به این موضوع دارد. معضل بیمه پزشکی در آمریکا چنان بالا و جدی است که باراک اوباما زمان مبارزات انتخاباتی خود با وعده بیمه کردن مردم عادی، توانست رای زیادی کسب کند و یکی از اقدامات ضدانسانی اولیه ترامپ لغو این قانون بود.
استقبال مردم از لحن افشاگرانه و ضد سرمایهداری
از آنجا که داستان پرستار خوب برگرفته از یک ماجرای واقعی است، لحن افشاگرانه و ضدسرمایهداری آن بیشتر به دل تماشاگرانش قرارگرفته است. کارگردانی دقیق و بازیهای خوب دو بازیگر اصلی هم کمک زیادی به دلنشینتر شدن داستان و فضای کلی آن کرده است. سازندگان فیلم از دو پلیس دخیل در ماجرا و همچنین ایمی لاگرن، تشکر ویژهای در فهرست عوامل فیلم کردند. این سه از عوامل اصلی افشای پرونده عجیب و غریب و پررمز و راز چارلز بودند. چارلز گریبر برای نگارش کتاب خود (که برگرفته از تحقیقات اداره پلیس در رابطه با قاتل زنجیرهای بود) هفت سال زحمت کشید. توبیاس لیندهولم دانمارکی که در کشور خود فیلمسازی معتبر و تحسین شده است، با پرستار خوب اولین اثر انگلیسیزبانش را ارائه داده که با تحسین فراوان عموم منتقدان روبهرو شده است. زمانی که او کارگردانی این درام افشاگرانه را قبول کرد، این تحلیل ارائه شده بود که نمیتواند اثری درخور توجه خلق کند اما همانطور که میلوش فورمن چکتبار در «دیوانه ای از قفس پرید/ پرواز بر فراز آشیانه فاخته» اثری باشکوه و افشاگرانه در رابطه با سیستم پزشکی آمریکای دهه ۷۰ میلادی خلق کرد، این هنرمند دانمارکی هم بهخوبی توانسته جا پای او گذاشته و درامی طوفانی علیه مناسبات غلط پزشکی در دل یک جامعه سرمایهسالارانه ارائه دهد. پرستار خوب هم مثل ساختههای قبلی لیندهولم هم چون «شکار»، «یک جنگ» و «هواپیماربایی» به دل عموم منتقدان و تماشاگران حرفهای و جدی سینما نشسته است.
پشت پرده هزار قتل سیستماتیک
چارلز کولن طی ۱۶سال کار در بیمارستانهای مختلف، چند ۱۰بیمار را به قتل رساند. حتی گروهی از فعالان مدنی براین عقیدهاند که قتلهای او بیش از ۱۰۰۰نفر بوده است. او تا سال ۲۰۰۶ که دستگیر و زندانی شد، این قتلهای پنهان را انجام داد. این تعداد قتل در یک دوره ۱۶ساله که کمترین شکی را ایجاد نکرد، پرسشهای جواب دادهنشده بسیاری را در رابطه با مسئولیت مدیران بیمارستانهای بزرگ و معروف آمریکا در بین افکار عمومی به وجود آورد. این در حالی است که در کنار این پرسشهای جدی، این پرسش ترسناک هم هنوز مطرح است که اگر چارلز کولنهای ناشناس دیگری در بین جامعه پرستاران وجود داشته باشد و مدیران بیمارستانها به دلیل آبروریزی حاضر به افشا و اخراج آنها نشده باشند، تکلیف بیمارانی که به بیمارستانها مراجعه میکنند، چه خواهد بود؟ درام تحسینشده پرستار خوب، این پرسش جدی را دوباره در سطح وسیعی مطرح کرده است.
جامعه پزشکی آمریکا در برابر ساخت یک فیلم
بحث تولید فیلم از سال۲۰۱۶ مطرح شد و همان زمان، این موضوع با مخالفت مدیران بیمارستانهای بزرگ آمریکا همراه شد. آنها که نگران تاثیر داستان گریبر بر مردم عادی بودند، حالا ترس آن را داشتند که یک فیلم سینمایی بتواند در حد وسیعتری خشم عمومی را علیه تسلط بزرگ سرمایهداران بر بیمارستانهای کشور و موضوع سلامتی و بهداشت مردم بیگناه برانگیزد. مشکلاتی که سر راه تولید پرستار خوب قرار گرفت (و یکی از آنها اجازه ندادن فیلمبرداری در محیط بیمارستانهای کشور بود)، کار ساخت آن را تا سال۲۰۲۰ به تعویق انداخت. ظاهرا شیوع کرونا یکی از عوامل مهم در آغاز دوباره بحث تولید فیلم بوده است. سازندگان فیلم که با امتناع بسیاری از بیمارستانهای بزرگ روبهرو شده بودند، بالاخره کلید فیلمبرداری را در منطقه کوچکی در کانکتیکات زدند. به گفته عوامل تولید، در تمام زمان فیلمبرداری کادر پزشکی حاضر در بیمارستان حاضر به کوچکترین همکاری با گروه سازنده نداشتند.
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: دیوانهای که از قفس نپرید
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران