رابطه ای ۲۹ ساله؛ پنهانی و نزدیک، مثل روابط نامشروع - Gooya News
فرامرز داور - ایران وایر
شاید روابط هیچ دو کشوری در دنیا به اندازه ایران و اسرائیل عجیب و پیچیده نباشد؛ کم و بیش اقلیت در منطقه خاورمیانه دارای عمیقترین پیوندهای مذهبی و تاریخی، میزبانی مهمترین اماکن مذهبی یهودی در ایران و مکانهای مقدس اسلامی در اسرائیل و اینک در یکی از پرتنشترین روابط در عالم که پهلو به پهلوی یک درگیری نظامی میزند.
رابطه سیاسی ایران و اسرائیل در اسفند ماه آغاز شد و در اسفند ماه به پایان رسید. این نوشتار درباره آغاز و انجام این رابطه پرتلاطم است.
هنگامی که «محمدرضا پهلوی» برای اولین بار به عنوان «شاه» ایران عازم سفر رسمی به امریکا و دیدار با «هری ترومن»، رییس جمهوری ایالات متحده شد، از او سوال کردند که آیا قصد ندارید اسرائیل را به رسمیت بشناسید؟ شاه جواب داد: «ما یک کشور مسلمان هستیم ولی تاریخ ایران نشان میدهد که ایرانیان از دیر زمان نسبت به اقلیتهای مذهبی، بردبار و مهربان بودهاند. ما هنوز اسرائیل را به رسمیت نشناختهایم و قبل از مبادرت به چنین امری، به عنوان یک کشور مسلمان باید با سایر کشورهای اسلامی مشورت کنیم.»
سفر شاه به امریکا از ۲۵ تا ۲۹ آبان ۱۳۲۸ انجام شد. کمتر از پنج ماه بعد، در روز ۱۴ اسفند همین سال، هیات وزیران به نخست وزیری «محمد ساعد مراغهای» تصویب کرد که ایران از این پس اسرائیل را به طور دوفاکتو به رسمیت میشناسد.
اعلامیه دولت ایران در شناسایی دوفاکتو میگفت: «پس از مذاکرات مفصلی که از طرف سازمان ملل و دولت امریکا با ایران به عمل آمد، برای این که دولت ایران بیشتر بتواند منافع اتباع خود را حفظ و اشکالاتی که در کار چندین هزار ایرانی مقیم فلسطین پیدا شده مرتفع شود، سه ماه قبل آقای رضا صفینیا را به سمت مامور مخصوص به فلسطین اعزام داشت و با این عمل، دولت ایران دولت اسرائیل را بالفعل به رسمیت شناخت ولی برای این که این شناسایی به صورت رسمی درآید، طبق تصمیم هیات دولت، آقای انتظام، نماینده دایمی دولت شاهنشاهی در سازمان ملل به اطلاع نماینده اسرائیل رساند که از این پس دولت ایران دولت اسرائیل را به صورت دوفاکتو به رسمیت میشناسد.»
پس از اعلامیه ۱۴ اسفند ۱۳۲۸ در اعلام شناسایی دوفاکتوی اسرائیل، دولت ساعد مراغهای جای خود را به دولت «رجبعلی منصور» داد. در جلسه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۹، ساعد مراغهای به عنوان سناتور انتصابی، پشت پرده شناسایی اسرائیل را توضیح داد: «بعضی دولتهای عربی با تماس مستقیم و محرمانه با اسرائیل، مقدمات برقراری روابط رسمی و صلح و سازش را فراهم میکنند و بعدا این خبر تایید شد که از نمایندگان طرفین روی کشتی انگلیسی سازشنامه تنظیم و امضا نمودند ولی نه از این سازش روی کشتی انگلیسی و نه از دعوت به کنفرانس قاهره که در ۲۱ مارس ۱۹۵۰ تشکیل شد، ممالک عرب لازم ندانسته بودند که دولت شاهنشاهی را مطلع کنند. با ذکر این مقدمه، نظر به این که دولت ایران در مسایل بینالمللی همیشه سیاست مستقلی دارد و شایسته برای دولت ایران نبوده و نیست که بعد از اتخاذ تصمیم درباره موضوعی که از طرف دیگران بدون این که با دولت ایران تماس و مشورتی داشته باشد، تابع تصمیمات آنها بشود و این که دولت اسرائیل از طرف ۵۰ دولت عضو سازمان ملل شناخته شده، موضوع با توجه به گزارشهای واصله از طرف مامورین سیاسی دولت شاهنشاهی در شب ۱۴ اسفند در هیات دولت مطرح و به اتفاق آرا تصمیم گرفته شد که رابطه با اسرائیل به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته شود.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
پنهان نگه داشتن رابطه ایران و اسرائیل
روابط ایران و اسرائیل از سال ۱۳۳۶ رو به گسترش بود ولی تا دوم تیر۱۳۳۹ که شاه در یک کنفرانس خبری تصمیم ۱۰ سال پیش را علنی کرد، هیچکدام از دو کشور آن را عمومی اعلام نمیکردند.
«احمد میرفندرسکی»، آخرین وزیر امور خارجه ایران پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، مدتی معاون این وزارتخانه بود. او در توصیف محافظهکاری ایران در ارتباط با اسرائیل، در خاطرات خود گفته است: «آقایی بود به اسم دوریل (Doriell) که رییس آژانس یهود بود. زمانی که من معاون بودم، به وزارت خارجه میآمد. مرحوم عباس آرام [وزیر خارجه وقت] از آمد و رفت این آقا به وزارت خارجه خوشش نمیآمد، فکر میکرد ممکن است نمایندگان کشورهای عربی در راهروهای وزارت امور خارجه با این شخص برخورد کنند و او را بشناسند و حرف و نقل پیدا شود. به همین دلیل ما قرار گذاشتم که آقای دوریل هر وقت کاری داشت، بعد از ساعت اداری بیاید. معمولا ساعت پنج و شش میآمد. مرد بسیار دانایی بود.»
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: رابطه ای ۲۹ ساله؛ پنهانی و نزدیک، مثل روابط نامشروع - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران