توافق با عربستان، «بازگشت به راهبرد هاشمی»
اما طنز تاریخ اینجاست: آنان که این روابط را به آتش کشیدند و از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند، امروز در دولتی که تشکیل دادهاند، خود را به هر آبوآتشی زدند تا دوباره این روابط احیاشود و مناسبات دو کشور تاسطح سفارت ارتقا و بهبود یابد. جایتاسف است که پس از ۷ سال، امروز تلاش میکنیم به نقطهای برسیم که عربستان را نه بهعنوان یک کشــور متخاصم بلکه بهعنوان یک کشور دوست همراه خود داشته باشــیم. این اولین قدم برای بازگشت به مسیر اصلی است.
دولت باید همین راهبرد را در امور دیگر در سیاست خارجی و سیاست داخلی و اقتصاد ادامه دهد و هر کجایی که اشــتباه رفته، اصلاح و مسیر اولیه را دوباره احیا کند. دیروز ایران و عربستان با میانجیگری چین به یک توافق پایدار سهجانبه دست یافتند تا هم سطح روابط خود را افزایش بدهند و هم سفارتخانهها خود را حداکثر تا دو ماه آینده در تهران و ریاض راهاندازی کنند. کشورها ایران، عربستان و چین بیانیهای مشترک با امضای علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی، مساعد بنمحمد العیبان وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و وانگ ئی عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست، رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین صادر کردند. براساس مذاکرههای انجام شـده به ســه توافق اساســی در بیانیه مشترک پرداخته شده است. همچنین وزرای امور خارجه دو کشور جهت اجرای این تصمیم و انجام تمهیدات لازم برای تبادل سفرا با یکدیگر ملاقات میکنند. هر دو کشور بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر نیز توافق کردند. مذاکرههای میان مقامهای ایرانی و عربستانی در سطوح مختلف کارشناسان و دیپلماتها دستگاه سیاســت خارجی دو کشور همچنین برخی مقامهای عالی از ســالهای گذشته آغاز شده بود؛ پنج دوره مذاکره اولیه در عراق و عمان برگزار شده بود و طرفها سعودی و ایرانی درباره مسائلمختلف از جمله از سرگیری روابط دوکشور، مسائل امنیتی، موضوعهای منطقهای و... گفتگو کرده بودند. علی شمخانی در مصاحبه با نورنیوز از مذاکرهها و گفتگوهای انجام شده میان دو کشور ایران و عربستان بهعنوان گفتگوهایی صریح، شفاف، همهجانبه و سازنده یاد کرده است. دبیر شورای عالی امنیت ملی معتقد است؛ رفع سوءتفاهمها و نگاه رو به آینــده در روابط تهران- ریاض قطعاً توسعه ثبات و امنیت منطقهای و افزایش همکاری کشـورهای حوزه خلیجفارس و جهان اسلام را برای مدیریت چالشها موجود بهدنبال خواهد داشت. سرانجام پس از ۷ سال بحرانی که اساساً امکان پیشگیری آن بود به پایان رسیده است و ایران و عربستان روابط سیاسی و دیپلماتیک را با بازگشــایی ســفارتخانهها آغاز میکنند.
برخی از رســانهها و چهرههای اصولگرا و هواخــواه دولت بیش از هر چیز بر میانجیگری چین و بر توافق حاصل شده تاکید میکنند؛ عنوان شده است که دولت عربستان سعودی درخواست میانجیگری چین برای حلوفصل اختلافها با ایران را مطرح کرده است. براساس این ادعاها کسانی از رسانهها و جریانها تندرو اصوگرایی از این مساله بهعنوان پایان پدرخواندگی آمریکا بر کشورهای عرب خلیجفارس یاد کردند. اما مساله اصلاً نه چین است و نه آمریکا، مساله اساسی آن است که تندروها خشمشان را کنترلمیکردند تا کشور این همه سال درگیر چالش و بحران با عربستان سعودی نکنند. افراد و چهرهها شناختهشده و گمنام که واپسینساعت شب ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴ به سفارت عربستان سعودی در تهران حمله کردند؛ الان کجا هســتند؟ چــه میکنند؟ وقتی از دیوار سـفارت عربستان بالا میرفتند، لحظهای به این فکر میکردند که ترمیم رابطه ایران وعربستان و بازگشایی دوباره سفارتخانههای دو کشور ۷ سال زمان میبــرد؟ هیچ لحظهای فکر کردنــد چه هزینههای ســنگین و سرســامآوری به منافع ملی و اقتدار ایران وارد میکنند؟
بیش از ۷ سـال از آن روزها میگذرد؛ آن شب برخی از شهروندان ایرانی در اعتراض اجرای حکم اعدام نمر باقر نمر، فقیه شــیعه عربستانی برابر سفارت این کشور در تهران تجمع کردند، تجمعی که به آشوب و تعرض به ســفارت عربستان ســعودی و آتش زدن بخشهایی از سـاختمان سـفارت عربستان سعودی در تهران کشیده شــد. چهرههایی از نیروهای اصولگرایی که از آنها بهعنوان نیروهای خودسر یا دلواپسها یاد شد. بالا رفتن از درودیوار سفارت عربستان هزینههای سنگینی را به سیاست خارجی ایران، وجهه جهانی کشـور و... را در پی داشـت و عملاً بحران ۷ سال قطع رابطه سیاسی دیپلماتیک را در پی داشت. آن گروهها در حالی به بهانه اعدام شــیخ نمر به سفارت عربستان سعودی تعرض کردند که متأثر از این اقدام دولت سعودی عملاً جو جامعهجهانی و رسانهها بزرگ خبری و مجامع حقوق بشری علیه عربستان سـعودی بود؛ به عبارتی توپ در زمین پادشاهی عربستان سعودی بود، اما عملاً با این تعرض گروهها تندرو بهسفارت عربستان در تهران، جنایت عربستان سعودی علیه روحانی شیعه منتقد تحت تاثیر تعرض اشغال ســفارت این کشور در تهران قرار گرفت و توپ به زمین ایران افتاد و بسیاری از مجامع جهانی کشورها علیه ایران موضعگیریکردند. واکنشها به این اقدام تا مدتها پس از تعرض به سفارت عربستان در تهران ادامه داشت. ایرانسالهای دهه ۹۰ تنها با این موقعیت و وضعیت رفتار گروههای خودسر روبهرو نبود، بخشی از جریانهای تندرو مخالف دولت با رفتارهای خودســرانه در حوزههای مختلف دیپلماســی، سیاست داخلی و موضوعهای اقتصادی گمان میبردند با کارشکنی و هزینهسازی برای فعالیتهای دولت تدبیر و امید در حوزههای مختلف، این نحو مخالفتها مشروع، واجد وجاهت و پذیرفته است و افکار عمومی را بــه ناکارآمدی دولــت مجاب میکنند و در نهایــت از مجموعه این کارشکنیها و هزینهسازیها، زمینه را برای بازگشــت گروه و جریان متبوعشان به عرصه قدرت فراهم میکنند. این جریان تندرو خودسـر سـرانجام به مقصود خود رسیدند.
افکار عمومی و شــهروندان ایرانی را با ناکارآمد نشان دادن دولت مورد قبولشان در عرصههـای گوناگون در نهایت مجاب به عقبنشـینی کردند. سودای یکدستی ارکان مختلف قدرت را طی ۱۸ ماه گذشته محقق کردند. اما به ابعاد خسارتها و هزینههایی وارد آمده به جامعه، افکار عمومی و منافع ملی هیچ تفاوت و توجهی نداشــته و ندارند؛ همین یک نمونه تعرض به سفارت عربستان در تهران، هزینهتراشی و کارشکنی برای دستگاه سیاست خارجی دولت تدبیر و امید نشان از ابعاد گسترده خسارتهای بار آمده از سوی گروههای خودسر در حوزههای گوناگون اســت؛ آتش تعرض به سفارت عربستان نهتنها در دولت قبل بلکه طی هجدهمین ماه فعالیت دولت مورد علاقه و محبوبشان در تیرگــی، جدالهای لفظـی و تنشهای متعدد گرفتار آمده بود. سنگ بنای همه این اقدامها مخرب ۷ سال پیش گذاشته شــده بود. برخی از گروههای تندرو به اسم انقلابیگری و دفــاع از ارزشهای انقلاب عملاً به نفــع منافع گروهی و جناحی عمل کردند و ارزشهای انقلاب را قربانی مقاصد سیاسی و جناحی و گروهی کردند.
حمله به سفارت عربستان، سومین تعرض به سفارت کشورهای خارجی در سالهای پس از انقلاب بود، نخستین بار در همان اوایل انقلاب ســفارت آمریکا در تهران اشغال، کارکنان و دیپلماتها آمریکایی ۴۴۴ روز در اسارت جوانهای انقلابی بودند که بخشی از بحرانهای ادامهدار ارتباط ایران و آمریکا طی ۴۰ سال گذشته از همان اشغال سفارت تغذیه میکند و خوراک میگیرد. دومین بار تعرض به سفارت بریتانیا در تهران در آذر ماه ۱۳۹۰ دستمایه پدید آمدن بحران و چالشی دیگر در سیاست خارجی ایران شد که تا مدتها رابطه تهران و لندن را دستخوش تلاطم و چالشهای متعدد کرد. ســومین تجربه هم ۷ سال هزینهتراشی را برای کشور در پی داشــت. به دیدگاه برخی کارشناســان و تحلیلگران، اگر به اقتضـاء جو انقلابی روزها و ماههای ۱۳۵۸ و خشــم جوانهای انقالبی حمله به سفارت آمریکا توجیهی دارد؛ پس از گذشت ۳۰ و ۴۰ ســال از آن روزها، حمله به سفارت دیگر کشورها در تهران نهتنها نشان انقلابیگری نیست؛ بلکه آشکار در تعارض با منافع ملی اســت. نگرانی آن است؛ که آیا جریانها تندرو از تجربههای از سر گذشته، پختگی و عقلانیتی پیدا کرده است و دیگر کسی از سیاست خارجی برای منافع گروهی هزینه نخواهند کرد؟ یا آنکه تا زمانی نامعلوم در بر همین پاشــنه خواهد چرخید و کسانی برای تحقق منافع فردی و گروهی مسیر دیوارنوردی سفارتها و خانهها را دنبال خواهند کرد؟
منبع خبر: آفتاب
اخبار مرتبط: توافق با عربستان، «بازگشت به راهبرد هاشمی»
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران