مهمترین رویداد ۱۴۰۱ و چشم انداز ۱۴۰۲
مهمترین رویداد سال گذشته بی تردید جنبش سه ماههای است که پس از درگذشت خانم مهسا امینی در برخورد پلیس امنیت گشت ارشاد با او به وقوع پیوست. جنبش مذکور پس از طغیانهای سالهای ۹۶، ۹۸ در نوع خودش بسیار متفاوت بود. رخداد مذکور بیتردید سال ۱۴۰۲ را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
جنبش مذکور از نظر تحلیلی احضاری است تاریخی، نسبت به آن ضرورتهایی که از جنبش مشروطه، به این سو باعث شده بود، این بخش فرهنگی کشور هرچند رفتاری همسویه داشت، ولی خواست ها و هویت او نادیده انگاشته شود. اگر درست منظورم را رسانده باشم، از احضاری تاریخی سخن به میان آوردم. هویت مذکور با درهم آمیختگی میان فرهنگ قبل از اسلام، فرهنگ شیعی بعد از اسلام، و سکولاریسم مانند بیگ بنگ در سپهر سیاسی ایران هرچند منفجر شد، و در هرجنبشی بخشی از نیروهای حاضر را در نهضت احضار، هویت و تجسم بخشی میکرد. در سال ۱۳۵۷ بخش سکولار، که هم زندگی آزاد داشت و هم بی حجاب بود، به انقلاب پیوست. کادر اسلام سیاسی هیچگاه از خود نپرسید چرا کسانی که بیحجاب بودند، کنار دریا می رفتند و انواع تفریحات دیگر داشتند، و به قول آنان از این منظر با فرهنگ پهلوی دوم، درآمیختگی داشت، علیه او اقدام کرد. آنان در کنار نیروهای مسلمان و مذهبی، به انقلاب کمک کردند تا اصل مهمتری تحقق یابد؛ برابری همه در برابر قانون و ایجاد جمهوری اسلامی. جمهوری ای که در آن رای مردم، بالاترین معیار برای تغییرات سیاسی است.
جنگ و قدرت اسلام سیاسی ضرورتهایی بودند که بهطور موقت نیروی تنوع و تکثر و انتخاب و انتخابات را به حاشیه برد. تا سال ۱۳۷۶ که نخستین انتخابات رقابتی معنادار بعد از انقلاب ۵۷ برگزارشد. احضار تاریخی مذکور به معنای ایجاد تکامل در تکثر فراموش شده بود. انتخابات های ۸۸، ۹۲، ۹۶ در جهت تثبیت احضار تکثر موجود در مشروطیت، و انتخابات های ۹۸ و ۱۴۰۰ خلاف آن حرکت کردند.
با این همه در ۱۴۰۱ نیروی بنیادگرای تندرو، برای به حاشیه راندن ۷۶،۸۸، ۹۲، و ۹۶ خیز تاریخی برداشت. عکس العمل جنبش در آغاز پاییز، در برابر خیز تاریخی، از حیث مفهوم تحول، واجد ابعاد شگفت آوری است. جنبش مذکور، علاوه بر از بین رفتن ترس، بر اثر پیوند دانش و بینش با زندگی روزمره به ویژه فردی، دارای شکل یابی و خودسازماندهی نوینی است، که در طول تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران بی سابقه است. جنبش مذکور ابعاد مادیت بخشیدن به همه رویاهایی است که در ۲۰۰ ساله اخیر سعی شده به مثابه پاسخی در برابر این پرسش باشد که چرا مسلمانان از قافله توسعه و پیشرفت با همه عقبه تمدنی، عقب مانده اند؟ شاید این نسل این حرف طلایی سیدجمال الدین اسدآبادی را آویزه گوش خود کرده است، که به غرب رفت مسلمانی دیدم و مسلمان ندیدم، ولی به کشورهای اسلامی آمدم مسلمان دیدم و مسلمانی ندیدم. حالا به معنای واقعی نسل جنبش بدون آن که از اسلام سخنی بگوید، دبنال احیای عدالت، آزادی و وضعیت دمکراتیکی است که هرچند با بذله گویی از کنار مسایل جدی می گذرد، اما در زندگی واقعی دنبال تحقق آن است.
سپهر سیاسی و اجتماعی رسمی سال ۱۴۰۲ از کنار چنین تحولی نمی تواند به سادگی عبور کند. مجبور است، به تدریج و در میان مدت و دراز مدت، آن را در آغوش بگیرد. اغلب تحولات با یادآوری چنین تحولی رخ خواهد داد و شکل بندی خواهد شد. خودسازماندهی ناشی از جنبش مذکور، جبر ایران جدید در سده جدید است. نهضت بیداری، اشکال دیگری از زندگی و پیشرفت را پیش روی ایرانیان قرار داده است. تندروی، میانه روی، اصلاح طلبی، و محافظه کاری، بدون درک تاریخ جدید، ناتوان از انجام ابتکاراتی برای پاسخگوی به احضار تاریخی خواهد بود. البته در سال 1402 با توجه به کارنامه بسیار ضعیف آقای رئیسی و دولتش، میانهروها تلاش می کنند هویت یابی جدیدی را به ویژه با توجه به انتخابات سال آینده به ثمر برسانند. نباید فراموش کرد که میانه روها هنوز قادر نشده اند، دیدگاه های خود را با شرایط جدید تئوریزه کرده، و استراتژی درستی را تدوین کننده. آنان به صورت خوابگردی مشی می کنند. با این همه سرنوشت احضار جنبش در پاییز 1401، محتوم است، دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد. اجداد و نیاکان فرهنگی ایرانزمین، به طور همه جانبه یعنی در سه حوزه تمدنی قبل از اسلام، بعد از اسلام و سکولاریسم، وارد ساخت و ساز تمدنی نوینی شده اند که نادیده انگاری آن این بار هزینه های سنگینی دربر خواهد داشت. البته در این میان انتخاب بلوک شرق در حوزه خارجی به عنوان متحد استراتژیک ایران باید دید در این روند چه تاثیرات عمیقی برجای خواهد گذاشت.
۲۱۶۲۱۶
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: مهمترین رویداد ۱۴۰۱ و چشم انداز ۱۴۰۲
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران