یک معلم و راه‌های رفته‌اش

ایسنا/آذربایجان شرقی داستان معلم ما از شش سال قبل شروع می‌شود. وقتی که تصمیم داشت برای ادامه تحصیلاتش در مقطع دکتری به خارج برود، اما اتفاقی در زندگی‌اش افتاد و مجبور به ماندن شد. ماندنی که حلاوتش را امروز تا پوست و استخوان حس می‌کند.

این معلم، ظاهرش متفاوت است. همواره تی شرت‌ و یا کت‌ رنگی بر تن دارد و عینک گردش مزین بر صورتش هست که او را نزد بچه‌ها صمیمی تر نشان می‌دهد. پیش از این برای مقاطع دانشگاهی و دبیرستان تدریس می‌کرد اما انتخاب اساسی زندگی‌اش از همان نقطه آغاز شد، وقتی که کودکان و مقطع ابتدایی را برای تدریس انتخاب کرد.

آیدین استوار، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ریاضی کاربردی از دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و دکتری مدیریت کسب و کار دانشگاه تبریز است. در حال حاضر برای مقاطع ششم و نهم درس هوش و ریاضی برای ورود به مدارس تیزهوشان تدریس می‌کند. اما آیا فکر می‌کنید او از ابتدا باهوش و مخ ریاضی بوده است؟ ما می‌گوییم نه و از زبان خودش داستان زندگی معلمی که از فوتبال به هوش رسید را روایت می‌کنیم.  

آیدین استوار، این معلم نخبه، درباره علاقه‌اش به ریاضی، می‌گوید: وقتی در مقطع دبیرستان بودم، چندان درس نمی‌خواندم. بیشتر دلم را به کار زده بودم و از آن دانش آموزان آخر کلاس با معدل کم و بازیکن فوتبال بودم و ریاضی هم که دیگر جای گفتن ندارد. یکی از آن روزهایی که با جمع دوستان داشتیم فوتبال بازی می‌کردیم، یکی از دوستانم که برادرش قرار بود به آلمان برود، به من پیشنهاد داد تا برادرش ریاضی به من یاد دهد. می‌دانست ریاضی‌ام اصلا خوب نیست و از طرفی کلاس سوم دبیرستان بودم و حتی به تازگی فهمیده بودم که کنکور در پیش دارم و اگر قبول نشوم باید به سربازی بروم. خلاصه با قول و قرار و پرداخت مبلغ پایینی قبول کردم که به من ریاضی یاد دهد.

۱۰ جلسه کافی بود تا عاشق ریاضی شوم

وی ادامه می‌دهد: آن زمان نهایت نمره خوبم در ریاضی ۱۰ بود و تصور این‌که بتوانم نمره ۲۰ بگیرم برایم رویایی بیش نبود چه برسد به این‌که ریاضی تدریس کنم. برادر دوستم از وضعیت تحصیلم آگاه بود ولی فقط دو ماه به من ریاضی یاد داد و در آخر گفت که «پایه ریاضی را به تو یاد دادم، کارم من تمام شد.» به آلمان رفت. این معلم در ۱۰ جلسه تمامی موارد پایه‌ای مربوط به ریاضی را به من یاد داد و همان ۱۰ جلسه برایم کافی بود تا به ریاضی علاقه مند شوم و از روی علاقه‌ام، تعطیلات تابستان را بنشینم و تمامی سوالات ریاضی سوم دبیرستان را حل کنم. آنقدر علاقه‌ مند ریاضی شده بودم که وقتی کنکور دادم و از رشته مهندسی کامپیوتر قبول شدم، علی رغم مخالفت اطرافیان که می‌گفتند، رشته ریاضی کار و پول ندارد، به سمت این رشته جذاب رفتم.

آمریکا نرفتم و تدریس را شروع کردم

وی می‌گوید: کارشناسی ارشد را تمام کردم و تصمیم داشتم تا برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به آمریکا بروم اما چرخ زندگی به گونه‌ای چرخید و اتفاقی در زندگیم افتاد که شرایطم برای ترک وطن مهیا نشد. بنا بر توصیه اطرافیان، تصمیم گرفتم تا کاری را انجام دهم که علاقه مند آن هستم و سرم را گرم کنم تا مدتی بعد دوباره قصد رفتن کنم. فکر کردم و دیدم که تنها کاری که به آن علاقه مند هستم، تدریس ریاضی است پس شروع به تدریس کردم.

استوار با اشاره به فردی که باعث سوق دادن زندگی او به مسیر معلمی شد، اظهار می‌کند: وقتی در مصاحبه حضوری آموزش و پرورش شرکت کردم، تمامی سوالات را پاسخ دادم ولی به یکی از سوالات جواب اشتباهی دادم و گفتم که حتما من را قبول نمی‌کنند اما فردی که با من مصاحبه می‌کرد، به من گفت که «نگران نباش آن مسئله حل شدنی است؛ تو برو و سیستم آموزشی را متحول کن. آموزش و پرورش به معلمانی مثل تو نیاز دارد.» آن فرد باعث شد تا من در مسیر معلمی گام بردارم و امروز قدردان این شخص هستم زیرا اگر او من را رد می‌کرد، امروز در جایگاه معلمی نبودم.

گفتند تدریس ابتدایی آینده‌ای ندارد ولی تدریس را آغاز کردم

وی در خصوص اوایل کار با مقطع ابتدایی، می‌گوید: با عشق و علاقه فراوان، کارم را آغاز کردم. مثل زمانی که می‌خواستم در دانشگاه ریاضی بخوانم اما اطرافیانم می‌گفتند که این رشته آینده‌ای ندارد. همه معتقد بودند که تدریس در این مقطع هم فایده‌ای نخواهد داشت اما من به خاطر علاقه‌ام به کودکان و کودک فعال درونم، کارم را آغاز کردم.

وی می‌افزاید: من خودم را هم‌سن و یا حتی کوچکتر از دانش آموزانم می‌بینم. عاشق آن‌ها بودم و هستم و هنوز هم با اولین شاگردانم ارتباط دارم. 

در سال ۹۶ با پروژکتور و لپ تاپم هوش تدریس می‌کردم

این معلم خلاق که هنوز هم لبریز از اشتیاق برای ارتباط با بچه‌ها است، با بیان این‌که با روش ابداعی خود تدریس می‌کند، ادامه می‌دهد: از سال ۹۶ من ریاضی و هوش را برای آزمون تیزهوشان تدریس می‌کنم. در دورانی که شاید معلمان تازه شروع به تدریس بر روی تخته وایت‌برد داشتند و حتی تدریس هوش به صورت نادر اتفاق می‌افتاد، من با پروژکتور و لپ تاپم هوش تدریس می‌کردم. اوایل شاگردان زیادی نداشتم اما از همان تعداد کم دانش آموزانم، تعداد زیادی قبول شدند و سال بعدی شاگردانم دو برابر شد. 

کلاس‌هایم را با دادن شکلات شروع می‌کنم

وی درباره تفاوت تدریسش با سایر معلمان، اظهار می‌کند: هیچ گاه و در هیچ یک از کلاس‌هایم بر روی دانش آموزانم حتی داد نزدم. درس هوش شاید یکی از خشک ترین و سخت ترین درس‌های یک دانش آموز و به خصوص در مقطع ابتدایی باشد که دانش آموزان در این کلاس‌ها حتی جرئت بلند شدن از روی صندلی را ندارند اما من تمامی کلاس‌هایم را با دادن شکلات به بچه‌ها شروع می‌کنم تا انرژی برای درس خواندن داشته باشند و برای آب خوردن نیز مشکلی وجود ندارد. همین دو موضوع ساده در بسیاری از کلاس‌های به شدت سخت و سرد یک رویا بنظر می‌رسد و حتی برای بسیاری از دانش آموزانم جای تعجب داشت.

نباید از تحولات علمی دنیا در عرصه آموزش غافل شد

وی می‌افزاید: در طول این سال‌ها اگر بروزرسانی اطلاعاتم را کنار می‌گذاشتم و گرفتار روزمرگی‌های تدریس می‌شدم، قطعا من نیز محکوم به فنا بودم اما به جای دست روی دست گذاشتن، همواره آخرین مقالات به روز شده درباره تدریس و تحصیل را مطالعه کردم و آخرین نوع تدریس و روانشناسی مربوط به تحصیل را در کشورهای پیشرفته دنیا شناختم و هنوز هم بر روی این موضوع تاکید دارم که نباید از تحولات علمی دنیا غافل شد. حتی در بحث آموزش به خصوص آموزش برای مقطع ابتدایی.

برای دانش آموزانم با هزینه شخصی همایش برگزار کردم

وی می‌گوید: کلاس ما با موفقیت دانش آموزانم رفته رفته رونق بیشتری گرفت و حتی برای شادی و شوق بچه‌های قبولی در آزمون تیزهوشان، برایشان با هزینه شخصی‌ام همایش بزرگی برگزار کردم و تندیس کاریکاتوری خودم را برایشان هدیه دادم. این موضوع انگیزه‌ای برای دانش آموزان بعدی‌ام شد. به طوری که آن‌ها علاوه بر تلاش برای قبولی در آزمون تیزهوشان، برای به دست آوردن این تندیس کاریکاتوری هم با یکدیگر رقابت می‌کردند.

معلم تیزهوشان علاوه بر تدریس باید روانشناس هم باشد

استوار خاطرنشان می‌کند: آزمون تیزهوشان سخت ترین آزمون کشور است زیرا هیچ الگوریتم خاصی ندارد و حتی می‌توان گفت که سخت تر از کنکور است. وقتی دانش آموز کلاس ششمی که هنوز اسباب بازی در دست دارد این آزمون سخت را می‌دهد، معلم آن باید علاوه بر تدریس، روانشناس خوبی هم باشد. در این راستا در مطالعاتی که بر روی مقالات علمی داشتم، متوجه شدم که بهترین رنگ برای یادگیری و یک محیط خوب برای دانش آموزان کلاس چهارم، صورتی و برای کلاس پنجم، سبز کم رنگ است، لذا برای این امر کلاس‌هایم را شروع به رنگ آمیزی کردم و واقعا هم تاثیر آن را دیدیم.

وی ادامه می‌دهد: من عاشقانه دانش آموزانم را دوست دارم و آن‌ها نیز علاقه زیادی به من دارند و این امر موجب تمایز کلاس‌های من با سایر کلاس‌ها می‌شود. به طوری که به گفته خودشان، علی رغم سختی درس ریاضی وهوش، هر روز منتظر روزی هستند که با هم کلاس داشته باشیم.

وی در مورد این‌که آیا از ماندن در کشور و تدریس برای دانش آموزان هیچگاه احساس پشیمانی کرده است یا نه، می‌گوید: من هنوز هم پیشنهاداتی برای تدریس در بهترین مدارس دوبی، آمریکا، آلمان و ... دارم اما انتخابم ایران است. انتخابم تدریس برای دانش آموزانی است که با هر شادی و لبخندشان، گویی دنیا را به من می‌دهند. دانش آموزانی که برایم نقاشی و عروسک می‌فرستند. من همین عشق و تعهد را می‌خواستم. معتقد هستم بچه‌های ما بااستعدادترین بچه‌های دنیا هستند و پرورش استعداد آن‌ها برای رسیدن به بهترین جایگاه وظیفه معلم‌هاست.

این معلم ادامه می‌دهد: برای کمک به پرورش استعدادهای دانش آموزانم، در همان کلاسمان آزمون شبیه سازی آزمون تیزهوشان، کارگاه‌های تست زنی و مدیریت زمان و کارگاه جمع بندی برگزار کردم. تصورش را بکنید که برای یک کودک ۱۱ یا ۱۲ ساله چنین مباحث سختی مثل تکنیک‌های تست زنی مطرح می‌شود که هم پای کنکور و حتی سخت تر از آن است. قطعا برای بیشترشان حوصله سر بر خواهد بود، اما در کلاس‌های ما اینگونه نبوده و نیست و حتی بچه‌ها مشتاقانه آماده یادگیری هستند.

وقتی کرونا، کلاس‌هایمان را کشوری کرد

وی در خصوص تدریس در دوران کرونا هم اظهار می‌کند: دی ماه سال ۹۸ اولین کلاس حضوری خود را در شهر تهران شروع کردم اما کرونا همه چیز را تغییر داد و کلاس‌ها به صورت آنلاین برگزار شد. وقتی این موضوع را از طریق کانال تلگرام و اینستاگرام آن زمانم که برای شاگردانم باز کرده بودم، اطلاع دادم، از سراسر کشور، تقاضا برای شرکت در کلاس‌ها را دریافت کردم. برایم جای تعجب داشت که کرونا هم نتوانست ارتباط بین من و دانش آموزانم را کم رنگ کند بلکه وسعت ارتباطمان را به نقاط دیگری از کشورمان هم گسترش داشت و کلاس‌هایمان کشوری شد.

کارهای ابداعی که در کرونا هم ادامه یافت

وی می‌افزاید: در دوران کرونا چون نمی‌توانستم مثل کلاس‌های حضوری در کنار بچه‌ها باشم، برایشان پکیج آیدین فرستادم. در این پکیج، تقویم، کتاب، دفتر، ورقه‌های رنگی، پیکسل، شکلات، پاک کن، نگهدارنده موبایل، پوشه و ... همگی با کاریکاتورهای خودم فرستادم تا هم لبخند بر لب بچه‌ها بیاید و هم با حل کردن سوالات احساس کنند که سختی سوالات برایشان رفع شود. امسال ۵۶۰ پکیج آیدین به سراسر کشور فرستادم. حتی یک کارت ویزیت با کاریکاتور خودم فرستادم تا بچه‌ها موهایم را به شکل دلخواهشان برش بزنند که بسیار از آن استقبال کردند.

کارت ویزیتی که بچه‌ها موهای معلمشان را برش زده‌اند

برای بچه‌ها عطر فرستادم ...

استوار می‌گوید: یکی از کارهای ابتکاری دیگر من، فرستادن عطر برای بچه‌ها بود. شاید برای شما نامفهوم بنظر برسد، ولی این کارم هم پشتوانه علمی دارد. در یکی از مقالات علمی خواندم که حس بویایی در بین حواس پنجگانه جزو بهترین‌ها و به یاد ماندنی‌ها است، از این رو برای هر شاگردم یک عطر فرستادم و گفتم که وقتی سر کلاس آنلاین می‌نشینند، از آن عطر زده و شکلات بخورند. در این حالت به بوی این عطر عادت می‌کنند و وقتی در آزمون هوش هم این عطر را می‌زنند، احساس می‌کنند که گویی باز هم پشت کلاس آنلاین نشسته و استرسشان رفع می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: امسال برای این‌که کلاس‌های آنلاین از آن خشکی خارج شود، پس از ۴۵ دقیقه تدریس، پنج دقیقه استراحت دادم و در این مدت کوتاه برایشان کلیپی از ورزش پیلاتس گذاشتم که مخصوص برای کلاس ما ضبط شده بود. وقتی کلاس بار دیگر شروع شد، بچه‌ها با انرژی بیشتری یاد می‌گرفتند.

۲ جشن بزرگ ۸۰۰ نفری برای قبولین آزمون تیزهوشان با هزینه شخصی برگزار کردم

وی با بیان این‌که تا به الان دو جشن بزرگ ۸۰۰ نفری برای قبولین آزمون با هزینه شخصی خودم برگزار کردیم، در خصوص تدریس الانش هم اظهار می‌کند: اکنون تمامی کلاس‌ها به صورت آنلاین برگزار می‌شود و معمولا در هر کلاس ۳۰۰ نفر حضور دارند. دانش آموزانی که وضعیت مالی خوبی دارند و آن‌هایی که تمکن مالی ندارند، در این کلاس، دوشادوش هم درس می‌خوانند و هیچ تفاوتی بین آن‌ها نیست. تمامی کلاس‌هایم تا به الان به صورت عمومی بوده و معتقد هستم که در این نوع کلاس‌ها بچه‌ها با برقراری ارتباط با یکدیگر بهتر درس می‌خوانند، ویژگی که کلاس‌های خصوصی ندارند.

آی‌کیو قابل تغییر است

این معلم نابغه درباره این‌که آیا می‌توان آی‌کیو را افزایش داد، تصریح می‌کند: تا ۱.۵ سال پیش گفته می‌شد که آی‌کیو در انسان قابل تغییر نیست ولی آخرین مقالات به روز شده در این راستا این امکان را برای بشر میسر دانسته است. آی‌کیو مثل عضلات بدن است. همانگونه که می‌توان با تمرین، عضله بازو را قوی کرد می‌توان آی‌کیو را نیز با تمرین تا یک حدی افزایش داد. که یکی از شرایط آن قرارگیری در محیط خوب، برقراری ارتباطات موثر و تقویت تمامی ابعاد انسانی و بلوغ تمامی جهات مغز است.

استوار در خصوص کتاب‌های چاپ شده‌اش هم می‌افزاید: من در سال ۸۹ از مقطع ارشد فارغ التحصیل شدم و با توجه به این‌که خلا در رابطه با آزمون دکتری می‌دیدیم، در سال ۱۳۹۰، اولین کتابم در زمینه استعداد تحصیلی آزمون دکتری به چاپ رسید. این کتاب حتی به صورت مرجع برای دانشجویان شناخته شد و از همان سال به عنوان نویسنده عضو انجمن نویسندگان ایران شدم.

چاپ زندگینامه معلم استوار در کتاب برایان تریسی

وی ادامه می‌دهد: کتاب «هوشمندانه فکر کن» اثر تیبو موریس را نیز در سال ۱۴۰۱ ترجمه و چاپ کردم و در سال ۲۰۲۲، یکی از فصول کتاب «واقعیت جدید قوانین جدید» برایان تریسی، نویسنده معروف قورباغه‌ات را قورت بده، به زندگینامه من اختصاص یافت و این کتاب جزو پرفروش ترین‌های سایت آزمون قرار گرفت که برای من افتخار بزرگی بود. 

می‌خواهم دوره‌های مهارت زندگی برای کودکان برگزار کنم

وی درباره برنامه‌های آینده خود نیز می‌گوید: می‌خواهم برای کودکان دوره‌های ای‌کیو(مهارت‌های زندگی) برگزار کنم زیرا معمولا افراد موفق در دنیا دارای ای‌کیو بیشتری نسبت به آی‌کیو هستند اما متاسفانه اغلب کودکان در بخش مهارت‌های زندگی ضعیف بوده و در تشخیص بسیاری از موارد در زندگی اجتماعی مشکل دارند.

عدم فیلدبندی معلمان از ضعف‌های سیستم آموزشی است

استوار در ادامه در خصوص ضعف‌های سیستم آموزشی در کشورمان نیز می‌گوید: یکی از بزرگترین مشکلات ما نبود فیلدبندی معلمان است. مثلا برخی از معلمان می‌توانند دانش آموز با نمره متوسط(مثلا ۱۵) را به عالی ( نمره ۲۰ ) برسانند و برخی نمره ضعیف (زیر نمره ۱۰) را عالی کنند اما متاسفانه به این موضوع دقت نمی‌شود. مثلا من می‌توانم دانش آموز با سطح متوسط را به عالی تبدیل کنم و دانش آموزان با نمره ضعیف را به معلمان دیگری که تخصص آن‌ها است، معرفی می‌کنم. معلمان ابتدایی در اروپا بیشترین حقوق را دریافت می‌کنند که حتی بیشتر از اساتید دانشگاه است. با این اوصاف، از معلمی که درگیر مسائل مالی است و نمی‌تواند لباس رنگی بخرد و در مقابل شاگردانش خوشحال باشد، نمی‌توان انتظار تحول اساسی داشت.

فقط ۱۰ درصد دانش آموزان تیزهوشان واقعا نابغه هستند و ۹۰ درصد باقی فقط تلاشگرند

وی در خصوص ویژگی دانش آموزان قبول شده در تیزهوشان، ادامه می‌دهد: فقط ۱۰ درصد این دانش آموزان واقعا نابغه هستند و ۹۰ درصد باقی فقط تلاشگرند چون وقتی در این محیط خوب و موثر قرار می‌گیرند، حتی اگر خیلی نابغه نباشند، درس‌خوان می‌شوند. ما اینجا دانش آموزانی داریم که پدرشان موتور دارند و دانش آموزانی هم هستند که سوار بر اتومبیل‌های خارجی می‌شوند، اما همه آن‌ها در یک کلاس می‌نشینند و چه بسا دانش آموزی که با موتور می‌آید، در آزمون تیزهوشان قبول می‌شود و زندگی‌اش متحول می‌شود زیرا وقتی در یک محیط خوب قرار می‌گیرد، دوستانش نیز خوب و در سطح بالا می‌شوند.

بر روی فرزندان خود سرمایه گذاری کنید

وی می‌گوید: به خانواده‌ها توصیه می‌کنم که وقتی ۱۰ میلیون درآمد دارند، ۹ میلیون آن را برای تحصیل فرزندشان خرج کنند و بر روی فرزندشان خود سرمایه گذاری کنند. من سال‌ها در کنار خانواده‌های مختلفی بودم و دیدیم که چگونه والدین از خرج زندگی خود می‌گذشتند تا فرزندشان درس بخواند و در آخر ثمره آن را می‌بینند. باید تمامی ابعاد زندگی فرزندان را تقویت کرد و حداقل یک زبان، هنر، ورزش و هر رشته دیگری را آموزش ببینند.

استوار در خصوص حمایت از کودکانی که شرایط مالی خوبی ندارند نیز می‌افزاید: سالانه برای تعدادی نزدیک به ۵۰ نفر از کودکان و نوجوانان مستعدی که علاقمند به تحصیل در تیزهوشان هستند، بورسیه می‌دهیم و برای قبولی در آزمون و تحصیل در مدرسه تیزهوشان حمایت می‌کنیم. در این راستا طرحی نیز به آزموش و پرورش ارائه دادم که متاسفانه مورد قبول قرار نگرفت.

وی در خصوص این طرح پیشنهادی‌اش، می‌گوید: در راستای حمایت از بچه‌های مستعد ولی بی بضاعت، پیشنهاد کردیم که بدون دریافت ریالی از کسی، بنده با هزینه شخصی یک آزمون هوش از بچه‌های مدارس دولتی برای شناسایی بچه‌های درس‌خوان بگیرم و تشخیص دهم که درس خوان و مستعد هستند و سپس این دانش آموزان مستعد و درس خوان ولی بی بضاعت به مدارس تیزهوشان بروند که متاسفانه مورد قبول واقع نشد.

نقاشی بچه‌ها برای معلشمان هدایای بچه‌ها برای معلمشان

انتهای پیام