انرژی هسته ای: حق مسلم یا تهدید مسلم؟
انرژی هستهای: حق مسلم یا تهدید مسلم؟
روزگار غریبی است. در رسانههای اجتماعی، عده بیشماری با خوشمزگی، حرکات موزون و ناموزون، عربده زدن و دروغهای شاخدار در پی جذب حداکثری دنبالکنندهاند. عزمشان را جزم کردهاند که چهره تاثیرگذار رسانههای اجتماعی (اینفلوئنسر) شوند تا شاید از این رهگذر، نانی به کف آورند و به غفلت بخورند.
در روزگار غریب ما، چهره تاثیرگذار شدن هم برای خودش پیشهای است، هر چند کاذب و ای کاش ماجرا به همان رسانههای اجتماعی محدود میشد. موضعگیری مخرب مدیران و مسئولان سرزمینمان نیز همچون تولید محتوا! در رسانههای اجتماعی، عجیبغریب است. نمونهاش، رئیس سازمان محیط زیست در دولت سیزدهم که بهجای حفاظت ایران دربرابر تخریبها، با عوامل مخرب همراه میشود. دفاع او برای ساخت تونل انتقال آب از سد کانیسیب به دریاچه ارومیه و حضورش در افتتاح این پروژه، اظهارنظرش درباره طرح کاشت یکمیلیارد درخت، همراهیاش با طرح شیرینسازی و انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به سه استان (بهجای ترویج روشهای کاربردی و ارزان) و نیز حمایتش از انرژی اتمی، همگی نشانهای است از همراهی تام و تمام رئیس سازمان محیط زیست با پروژههای مخرب.
علی سلاجقه درباره این آخری گفت: «یکی از کاربردهای اصلی در جهت صلح و ارتقا سلامت بشریت و پایداری سبک زندگی سالم برای انسان، محیط زیست است که با استفاده از پتانسیل انرژی اتمی میتوان شرایط محیط زیست را بهبود بخشید.» آیا واقعا با انرژی اتمی میتوان شرایط محیط زیست را بهتر کرد؟
پرده اول: تاریکیهای هستهای
اواخر دهه ۶۰ خورشیدی، سریالی ششقسمتی ساخت بیبیسی از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشد با عنوان «لبه تاریکی». گره اصلی داستان مرگ دختر جوانی بود که علیه برنامههای هستهای و آثار مخرب آن در بریتانیا فعالیت میکرد. این سریال وقتی در ایران پخش میشد که جمهوری اسلامی هنوز برای برنامههای ماجراجویانه هستهای خود دورخیز نکرده بود اما در دنیا نگرانی از آلودگی زبالههای اتمی و تشعشعات رادیواکتیو به اوج خود میرسید.
«لبه تاریکی» گوشهای از واقعیتها و مخاطرات مربوط به استفاده از انرژی هستهای را در قالب یک درام سیاسیــعلمی به تصویر کشید و توانست آگاهی عمومی را در این ارتباط افزایش دهد. اما با گذشت زمان، پرداختن به زوایای تاریک خطرها و تهدیدهایی که انرژی هستهای میتوانست به دنبال داشته باشد، به خط قرمز قطوری برای رسانهها بدل شد. گرچه در رشتههای مرتبط دانشگاهی و حتی در رشتههای محیط زیست، خطرهای بالقوه و آلودگیهای رادیواکتیو تدریس میشد، آنچه در رسانههای داخل ایران انتشار مییافت، صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی و تلاش برای همکاریهای بینالمللی و پایبندی به پیمان منع گسترش سلاح هستهای (مشهور به انپیتی) بود.
پس از آنکه فعالیتهای پنهانی هستهای جمهوری اسلامی شامل تاسیسات نطنز و آبسنگین اراک برملا شد، دولت اصلاحات چپ و راست با نمایندگان کشورهای غربی دیدار میکرد؛ سوژهای داغ برای پرداختن به جنبههای دیگر انرژی هستهای نظیر آلودگیهای ناشی از تشعشعات رادیواکتیو.
نگارنده وقتی کلیاتی درباره این سوژه را با سردبیر یکی از روزنامههای پرفروش آن زمان مطرح کرد، پاسخ شنید که حساسیت روی این موضوع بهشدت بالا است و امکان چاپ چنین مطلبی وجود ندارد. حالا که ۲۰ سال از آن زمان میگذرد، به نظر میرسد حساسیتها بهشدت کاهش پیدا کردهاند، بهطوریکه ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران، میتواند مقالهای روشنگرانه درباره نقش آلودگی هستهای بر محیط زیست و انسان منتشر کند. این تغییر رویه از سانسور و سکوت مطلق تا انتشار مقالهای روشنگرانه، اگر یک نرمش قهرمانانه دیگر نباشد، لاجرم اقتضای زمانه است و امان از این اقتضای زمانه.
پیش از همهگیری ویروس کرونا، در چندین کشور اروپایی زمزمههایی درباره خارج کردن نیروگاههای هستهای از مدار به گوش میرسید. به عنوان مثال، قرار بود فرانسه از ۵۸ رآکتور فعال خود در ۱۹ نیروگاه، ۱۴ رآکتور را تا سال ۲۰۳۵ تعطیل کند. همچنین آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان، سالها قبل وعده داد که تمام نیروگاههای اتمی این کشور تا سال ۲۰۲۲ به کار خود پایان خواهند داد. اما پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین و با بروز کمبود انرژی در اروپا، ورق برگشت.
اکنون تولید برق از انرژی هستهای به یک سوژه مناقشهبرانگیز بدل شده است. به گفته اولاف شولتس، صدراعظم کنونی آلمان، این کشور تا ماه آینده میلادی (آوریل ۲۰۲۳) سه نیروگاه هستهای خود را در مدار نگه خواهد داشت. فرانسه نیز برخلاف اعلام پیشین برای از مدار خارج کردن برخی نیروگاههای اتمی، دوباره علم دفاع از انرژی هستهای را برداشته؛ با این توجیه که روشی است برای تولید کمتر دیاکسید کربن و مقابله با گرمایش زمین.
پرده دوم: بلایای هستهای
اگر رژیم مستقر در ایران بر طبل صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای خود میکوبد، اروپاییها مقابله با تغییرات اقلیمی را به دستاویزی برای استفاده از انرژی اتمی بدل کردهاند. ۱۱ کشور اتحادیه اروپا با امضای بیانیهای، «یکی از ابزارهای متعدد برای دستیابی به اهداف مقابله با تغییرات اقلیمی، تولید برق و تضمین عرضه آن» را استفاده از انرژی هستهای دانستهاند. این کشورها، شامل بلغارستان، کرواسی، فنلاند، جمهوری چک، مجارستان، هلند، لهستان، رومانی، اسلواکی، اسلوونی و فرانسه، با هدف ترویج پژوهش و نوآوری، قوانین ایمنی یکپارچه و نیز بررسی همکاری برای ساخت رآکتورهای جدید، بیانیه مشترکی را امضا کردهاند.
اینکه چرا سیاستمداران اروپایی تصمیم گرفته بودند استفاده از انرژی هستهای برای تولید برق را بهشدت کاهش دهند، دلیلش را باید در فشار افکارعمومی جستوجو کرد. تولید و پخش سریالهایی مثل «لبه تاریکی»، جنبشهای ضدفعالیتهای هستهای و محیط زیستی به افزایش آگاهی عمومی منجر شد. افکارعمومی نگران خطرات احتمالی ناشی از تاسیسات اتمی بود که پیشتر نیز طی سه دهه در سه گوشه جهان، خسارات جبرانناپذیری به بار آورد؛ یکی در بهار ۱۹۷۹ (سال ۱۳۵۸، همزمان با اوج هیجانهای ناشی از انقلاب اسلامی در ایران) در نیروگاه تریمایلآیلند آمریکا واقعدر ایالت پنسیلوانیا؛ دومی، حادثه نیروگاه چرنوبیل در بهار ۱۹۸۶ (سال ۱۳۶۵) در استان کییف شوروی سابق (اوکراین کنونی) و آخری، سانحه فوکوشیمای ژاپن در اواخر زمستان ۲۰۱۱ (سال ۱۳۸۹). شاید به همین دلیل مخاطرات تاسیسات اتمی است که از میان ۲۶ کشور اتحادیه اروپا، ۱۵ کشور و در راس آنها آلمان با توسعه نیروگاههای اتمی همراهی نکردهاند.
افکارعمومی در بسیاری از کشورها و بهویژه اروپا علاوهبر خطرات احتمالی ناشیاز حوادث پیشبینینشده، دغدغههای دیگری نیز داشتند، ازجمله دفع زبالههای اتمی که از سالها پیش و تا امروز همچنان از مباحث مورد مناقشه بوده است. بخش عمده این زبالهها که در رآکتورهای اتمی تولید میشوند، میتوانند تا هزاران سال برای سلامتی انسان خطرآفرین باشند و باید بهصورتی ایمن دور از محل زندگی انسانها نگهداری شوند. به عبارت دیگر، بشر حل مشکل ناشی از زبالههای اتمی را به آینده نامعلوم موکول کرده است. مصرف آب زیاد در نیروگاههای اتمی از نکات دیگری است که توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است و هر روز بر حساسیت آن افزوده میشود.
پرده آخر: جانبداری هستهای
انرژی هستهای البته فوایدی هم دارد که کاهش تولید گازهای گلخانهای از آن جمله است. بهازای هر کیلووات برق، انرژی هستهای ۱۵ تا ۵۰ گرم، گاز ۵۰۰ گرم و زغال سنگ بیش از یکهزار گرم دیاکسید کربن تولید میکنند. بهعلاوه، تولید کمتر آلایندههای هوا و نیز فراوانی ذخایر اورانیوم از دیگر ویژگیهایی است که برپایه آن، اهل سیاست و اقتصاد به استفاده از انرژی هستهای رغبت نشان میدهند.
شاید بتوان برای «انرژی صلحآمیز هستهای» روی کاغذ چندین و چند دلیل قطار کرد؛ دلایلی که البته با در نظر گرفتن واقعیتهای موجود در ایران امروز، تکیه بر آنها، چندان خردمندانه به نظر نمیرسند؛ واقعیتهایی مثل بروز سوانح پیدرپی در صنایع و حتی در تاسیسات هستهای (که نشانهای است از ایمننبودن)، بیآبی انسانساز (و نه خشکسالی طبیعی)، مازوتسوزی در نیروگاهها و مشعلسوزی سر چاههای گاز و نفت که همگی در اثر مدیریت و حکمرانی فاسد بروز و ظهور کردهاند و حتی با بهرهمندی از انرژی هستهای نیز علاج نمیشوند.
این همان مدیریت و حکمرانی فاسد و ایرانویرانکن است که در آن رئیس سازمان محیط زیستش (با داشتن مدرک دکترای کموبیش مرتبط از دانشگاه تهران) بهجای حمایت از مردم و محیط زیست، از طرحها و برنامههای ویرانگر سرزمین پشتیبانی میکند و بهجای تلاش برای بهبود شرایط زیستی در ایران، سنگ برنامههای هستهای مخربی را به سینه میکوبد که میلیاردها دلار خرج و تحریم به مردم و کشور تحمیل کرده است، اما دریغ که یک لامپ ۱۰۰ وات روشن کرده باشد.
خلاصه که روزگار غریبی است. چهرههای تاثیرگذار فضای مجازی از یک طرف و مدیران عالیرتبه کشوری از طرف دیگر، نمایشهایی اجرا میکنند که جز اتلاف وقت و نابودی منابع ماحصلی برای ایران و ایرانی ندارد.
منبع: سام خسرویفرد - اينديپندنت فارسی
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران
منبع خبر: پیک ایران
اخبار مرتبط: انرژی هسته ای: حق مسلم یا تهدید مسلم؟
موضوعات مرتبط: تغییرات اقلیمی دانشگاه تهران انرژی هسته ای ارتقا سلامت ایران امروز زندگی سالم انرژی اتمی میلیاردها تولید برق سبک زندگی ویرانگر پایداری حکمرانی دستیابی تاسیسات خشکسالی نابودی داستان روزگار تاریکی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران