مهرجویی بهترین کارگردان است/ از خسرو شکیبایی تا اتفاقات عجیب «اجاره نشین‌ها»

مهرجویی بهترین کارگردان است/ از خسرو شکیبایی تا اتفاقات عجیب «اجاره نشین‌ها»
خبر آنلاین

حسین قره_ مهسا بهادری: دفتر پخشیران، جایی در خیابان سمیه و میان آن همه سروصداست، طبقه پنجمش برای هارون یشایایی است. از آن دفتر نسبتاً بزرگ، یک اتاق ۱۵ یا شاید ۲۰ متری متعلق به خود هارون بود. یک میز چوبی ساده مقابل تراس یک متری‌اش که پنجره‌اش رو به خیابان سمیه باز می‌شد گذاشته بود، روبه روی میز چوبی، درست آن سر اتاق یک کتابخانه تقریباً بزرگ بود و از جلد کتاب‌ها معلوم بود که همه آن‌ها خوانده شده است. از تمام موضوعات کتابی در کتابخانه وجود داشت، از سینما و فلسفه گرفته تا ادبیات و شعر چند مبل تک‌نفره با یک میز شیشه‌ای که پایه‌اش چوب بود هم روی یک فرش با نقش و نگار ایرانی قرار گرفته بود.

خودش می‌گفت حالش چندان خوب نیست، چند روز پیش از اینکه با ما گفت‌وگو کند، یک عمل جراحی سنگین داشت؛ اما وقتی گفت‌وگو را پیش بردیم و درباره خسرو شکیبایی و داریوش مهرجویی صحبت کرد، کم‌کم روی آن چهره خسته ۸۷ ساله لبخند نمایان شد. البته در سه جلد ۸۷ سال دارد. هارون مردی جا افتاده، سرزنده و سرحال است. در دفترش که حاضر شدیم سه روزنامه به دست داشت و پشت همان میز چوبی‌اش نشست. خودش می‌گفت که هر روز باید روزنامه بخواند و هر هفته پنجشنبه‌ها برای یکی از این روزنامه‌ها مطلب می‌نویسد.

همین میان صدای هارون یشایایی به گوش می‌رسد که با شوخی، خودش را پولدارترین تهیه‌کننده سینمای ایران می‌داند. حتی اگر پولدارترین هم نباشد، اما به‌جرئت می‌توانیم بگوییم بهترین فیلم‌ها سینمای ایران را او تهیه‌کرده است. از «ناخدا خورشید» و «هامون» و «کیمیا» گرفته تا «اجاره‌نشین‌ها» و «ای ایران» و «نون و گلدون» در همه آن‌ها نام یشایایی به چشم می‌خورد.

البته خاطرات و تجربه‌های او فقط به سینما و بعد از انقلاب معطوف نمی‌شود، او درباره قبل از انقلاب و قبل از کودتای ۲۸ مرداد و کودکی‌اش و ماجرای دوستی‌اش با بیژن جزنی هم توضیحاتی به ما داد و چون جذابیت بسیاری داشت، آن را نگه داشتیم تا در روزهای آتی به مخاطبان ارائه دهیم و این گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید فقط مربوط به سینمای ایران است.

شما این روزها مشغول چه‌کاری هستید و وضعیت سینمای ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ عرصه سینما از بزرگان خالی شده و آیا در این فضا کاری وجود دارد که دوست داشته باشید تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشته باشید؟

در پاسخ به پرسش اول باید بگویم که این روزها مشغول نوشتن کتاب هستم، چند کتاب هم نوشته‌ام «یک‌عمر زندگی با سینمای ایران» یکی از آن‌ها است که درباره سینمای ایران است. نام دو کتاب دیگر «روزی که اسم خود را دانستم» و «کوچه مال کیست؟» است که به زندگی یهودیان در ایران می‌پردازد. غیر نوشتن کتاب در خصوص تولید فیلم باید بگویم دفتر «پخشیران» -چون امکانات سینمای دارد- کماکان مشغول تولید است اما تمرکزمان این روزها بیشتر روی تولید آثار مستند است. پسرم که بیشتر کار این دفتر را انجام می‌دهد چند مستند ساخته از جمله مستندی به اسم «تهران» که کار موفقی است و شبکه چهار آن را نمایش داده است. البته من این روزها دیگر کمتر مداخله می‌کنم و درگیر تولید نیستم، مقتضی سنم اجازه نمی‌دهد، چون دیگر بازنشسته هستیم.

وضعیت این روزهای سینمای ایران را چگونه می‌بینید؟

من هم در سینمای قبل از انقلاب کار کردم و هم در سینمای بعد از انقلاب و بر اساس تجربه می‌گویم که این افت‌وخیزها همواره در سینمای ایران وجود داشته، یک زمان‌هایی کنار رفته و بعد از مدتی دوباره جان گرفته و سرپا شده، این روزها هم یک بحرانی برای آن پیش آمده که البته یکی از دلایل به وجود آمدن این بحران ورود بخش دولتی است که از طرفی فیلم می‌سازد و آدم نمی‌تواند به او بگوید فیلم نساز و سینما هم دست خودش است نمی‌توان به او گفت اول فیلم من را اکران کن بعد فیلم خودت را، در نتیجه بخش خصوصی عملاً نمی‌تواند کار فعالی انجام دهد.

در همین جشنواره فیلم فجر که گذشت، بیشتر آثار تولید شده متعلق به نهادهای دولتی یا شبهه دولتی بود، به همین دلیل در حال حاضر بخش خصوصی اندکی مترصد است که باید چه‌کاری انجام دهد ولی به نظرم سینما بعد از وقایع کرونا و این اتفاقات اخیر بسیار با مشکل مواجه شده، اما این را هم پشت سر می‌گذارد، همین الان هم وضعیت فروش سینماها بسیار بهبود پیدا کرده است.

به‌هرحال سینمای ایران چیزی نیست که از فرهنگ ایرانی حذف شود، چون به هر حال بخشی از فرهنگ ایرانی است، حالا سینما به معنای نمایش تصویر وقایع، قطعاً ادامه حیات خواهد داد و کسی نگران از بین رفتن آن نیست.

به نظر شما شبکه نمایش خانگی در حال حاضر توانسته کاستی‌ها و ضعف‌های سینما را جبران کند؟

دو مسئله درباره شبکه نمایش‌خانگی وجود دارد، یکی اینکه دستش در ساختن و پرداختن به سوژه‌ها و موضوعات متفاوت بازتر است، دوم اینکه انتخاب ساعت نمایش آثار در دست مخاطب است که این مسئله خیلی مهم‌تر است. مخاطب وقتی بخواهد به سینما برود، مجبور است که سر یک سانس مشخص برود و تحت هر شرایطی برنامه‌اش را هماهنگ کند، اما برای تماشای آثاری که در شبکه نمایش خانگی تولید شده، این اتفاق نمی‌افتد و فرد هر زمان اراده کند می‌تواند محتوای مدنظرش را دنبال کند و همین باعث افزایش تعداد مخاطبان شبکه نمایش‌خانگی می‌شود، اما این مسئله به آن معنی نیست که فرد سینما را کنار بگذارد.

کسی که سینما می‌رود یک ارتباطی با این رفت‌وآمد دارد مثلاً درگذشته والدین به فرزندانشان می‌گفتند اگر نمره خوب بیاوری تو را به سینما می‌بریم امروزه این مسئله کمتر است، اما کماکان وجود دارد، اما خواستم مثالی بزنم که نشان دهد این تعامل همچنان برقرار است.

امروزه کارگردانان جوان زیادی به سینما آمدند، عده‌ای منتقد هستند که همواره افسوس این ماجرا را می‌خورند که ما در گذشته هنرمندان پیشکسوت زیادی داشتیم اما الآن آن‌ها در این عرصه حضور ندارند؛ اما از حرف‌هایتان متوجه شدم که نظر شما کمی متفاوت است، درسته؟

بله، باید این موضوع را بپذیریم که نسل جوان روی کار می‌آید و این نسل، سینمای خودش را دارد. همین حالا هم جوانان وارد عرصه شدند و کلی کار می‌سازند، بعضی از آن‌ها واقعاً قابل توجه است. یکی از فیلم‌هایی که من دیدم و بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم، «پوست» به کارگردانی برادران ارک بود. البته فیلم بد هم دیدم و به‌صورت ناخودآگاه تعدادی از این فیلم‌سازها در گذر زمان حذف خواهند شد. این اتفاق همیشه افتاده و اگر قرار بود که چنین اتفاقی رخ ندهد، هیچ‌گاه پیشرفتی حاصل نمی‌شد. نسل جدید می‌آید، حرف‌های خودش را دارد و حتماً آن را به کرسی می‌نشاند.

عکس: راحله کرمی

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: مهرجویی بهترین کارگردان است/ از خسرو شکیبایی تا اتفاقات عجیب «اجاره نشین‌ها»