مردمی که در چند زمان موازی زندگی میکنند
- ارین کریگ
- بیبیسی
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،کره جنوبیها در یک سالگی متولد میشوند و از آن نقطه به بعد در زمان معینی دو تا سه سن رسمی دارند
وقتی برای سومین بار ۴۰ ساله شدم ،کمی شک کردم. بار اول بسیار سرم شلوغ بود و برای چنین تولد خاصی آمادگی ذهنی نداشتم. خصوصاً که فکر میکردم هنوز ۳۸ ساله هستم. چند ماه بعد دوباره ۴۰ ساله شدم. راستش هیچوقت ریاضیام خوب نبوده اما بعدازآن، چند بار هم ۴۱ ساله شدم وبعد یکبار دیگر ۴۰ ساله.
قطعاً نظم زمان بههمریخته بود.
بعدازآن بود که فهمیدم در بسیاری فرهنگها زندگی کردن در چند سال بهطور همزمان هیچ ایرادی ندارد. اینکه همزمان در چند سن مختلف باشید مسئله غیرعادی نیست.
جهش تقویمی
در بیشتر کشورها در سراسر جهان هنوز در ابتدای سال ۲۰۲۳ هستیم. اما اگر به میانمار بروید، سال ۱۳۸۴ هم هست. تایلند شما را به چند سال در آینده و به سال ۲۵۶۶ میفرستد. مردم مراکش در مراسم مذهبی و نمازهایشان در سال ۱۴۴۴ هستند اما برای کشاورزی در سال ۲۹۷۲. مردم اتیوپی در سال ۲۰۱۵ زندگی میکنند. هرسال آنها ۱۳ ماه است.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،مردم اتیوپی سال نو خود را در ۱۱ سپتامبر جشن میگیرند، آنها در حال حاضر در این کشور در سال ۲۰۱۵ هستند
در کره جنوبی فرد در روز تولد یکساله فرض میشود و از آن زمانبر حسب موقعیت هر فرد با دو یا سه سن رسمی سروکار دارد. سنی که در کره جنوبی دارد یا سن داخلی، سن بینالمللی (که بهجای یک سال از صفر شمرده میشود) و یک سن دیگر و آنوقتی است که همه مردم کشور در روز اول ژانویه یک سال بزرگتر میشوند. (گاهی این کار به شکل سمبولیک در آغاز سال قمری هم صورت میگیرد.)
Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی- تالارهای قفل شده تاج محل چه رازهایی را در خود جای داده؟
- شهروند لندنی معمای ۲۰هزار سالهٔ نقاشیهای عصر یخبندان را کشف کرد
- ۸۰ سال بعد از مرگ نیکولا تسلا: مردی که آینده را اختراع و زندگی ما را آسان کرد
- در جستجوی آتلانتیس؟ پنج شهر زیر آب دریاها
End of مطالب پیشنهادی
علاوه بر اینها، مردم کره جنوبی میتوانند تصمیم بگیرند تولد خود را در بر اساس تقویم میلادی جشن بگیرند یا تقویم قمری که تقویم سنتی کشور است. درواقع من اگر میخواستم از همه این امکانات تولد گرفتن سواستفاده کنم، میتوانستم ۶ جشن تولد داشته باشم. اما راستش ۴۰ ساله شدن از آن موقعیتها نیست که بخواهید زیاد برایش جشن بگیرید.
این تنوع تقویمی برای من، یک آمریکایی دور از خانه، تازگی داشت. همیشه فکر میکردم زمان جز معدود چیزهایی است که ما، بهعنوان نسل بشر درباره آن به توافق رسیدهایم. البته درگذشته مردم زمان را به شکلهای دیگری اندازهگیری میکردند اما اصلاً به این ایده که مردمی در حال حاضر چیزی بهجز تقویم رایج را برای اندازهگیری زمان به کار میبرند، عادت نداشتم. درواقع، اصلاً حاضر نبودم برداشت خودم از تجربه زمان را زیر سؤال ببرم.
مسیری آهسته به زمان حال
روزها پسزمینه دائمی زندگی ما هستند. همیشه وجود دارند. اما در واقعیت، هر روز (مثلاً اول ژانویه ۲۰۲۳) ساختهوپرداخته یک نظام سنجش و نگهداری زمان است. در این مورد تقویم گریگوری یا همان تقویم میلادی.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،ما غالبا در زمانهای مختلف به سرمیبریم بدون اینکه متوجه شویم
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
تصورعمومی این است که تقویم میلادی بهعنوان تقویمی جهانی که تأیید استانداردهای بینالمللی را دارد و در بخشهای خدمات بینالمللی مانند پروازهای هوایی تا سیاست از آن استفاده میشود، دقیقترین و کارآمدترین تقویم است. اما اینطور نیست. دلیل همهگیر شدن این تقویم این است که در زمان درست، مکان درست و به دست یک فرهنگ غالب امپریالیستی در جهان جا انداخته شد.
تقویم میلادی (یا همان تقویم گریگوری) که محصول در هم آمیختن اصول مذهبی و پیشرفت علوم در دوران رنسانس بود به این منظور ساخته شد تا انحرافی که در تقویم مذهبی کاتولیک (تقویم جولیان که در زمان ژولیوس سزار طراحیشده بود) نسب به تقویم خورشیدی ایجادشده بود را اصلاح کند.
تقویم جولیان تنها ۱۱ دقیقه و ۱۴ ثانیه با تقویم خورشیدی اختلاف داشت. باید پذیرفت این حد از دقت ریاضی برای ۴۵ سال قبل از میلاد قابلستایش است. اما این اختلافزمانی وقتی در طول قرنها رویهم انباشته میشود به فاصله زیادی بدل میشود. تا قبل از آنکه در قرن شانزدهم پاپ گریگوری سیزدهم دست به اصلاحات زد، تقویم سالانه همیشه ۱۰ روز از زمان تغییر فصل عقبتر بود.
تقویم گریگوری توانست این اختلافزمانی را به ۲۶ ثانیه کاهش دهد. اما وقتی در سال ۱۵۸۲ معرفی شد، مقاومت و مخالفت زیادی با آن شد. نه پروتستانها و نه مسیحیان ارتودوکس حاضر نبودند با ایده تغییر زمان که بهفرمان پاپ است، کنار بیایند.
درنتیجه آغاز قرن ۱۶ تنها بخشهای کاتولیک اروپا این تقویم جدید را به رسمیت شناختند. مناطق دیگر اروپا در طی قرنهای بعد کمکم این تقویم را پذیرفتند. آلمان پروتستان و هلند در ۱۷۰۰ این تقویم را تقویم رسمی خود کردند. بریتانیا و مستعمرههایش در قرن ۱۸ آن را پذیرفتند. تا سال ۱۹۰۰ کشورهای دورتری که حتی مذهبشان مسیحیت نبود، مانند ژاپن و مصر این تقویم را وارد سیستم خود کردند. اما کشورهای ارتودوکس مانند رومانی، روسیه و یونان تازه در قرن بیستم این تقویم را پذیرفتند. سال ۲۰۰۰ سال اولی بود که تمام اروپا در اول ژانویه به شکل یکپارچه قرن جدید را بر اساس تقویم گریگوری جشن گرفتند.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،پاپ گریگوری سیزدهم، مردی که بخش زیادی از تجربه جهان از زمان کنونی را شکل داد
بااینوجود اغلب کشورهای پرقدرت استعماری تا اواسط قرن نوزدهم از تقویم گریگوری استفاده میکردند و این دورانی بود که ۸۰ کشور جهان بهنوعی تحت استعمار اروپا و مطیع روشهای آنها بودند.
این دوران همزمان شد با جنبشی که بین دانشمندان، تاجران شکل گرفت که هدف آن ایجاد یک تقویم و سیستم زمانی واحد جهانی بود تا کسبوکار و تجارت تسهیل شود. تقویم گریگوری بیهیچ بحثی گزینه اصلی بود. این تقویم در مناطقی از جهان که اروپا نتوانسته بود تحت سلطه خود دربیاورد از راههای دیگری جا افتاد.
ونسا اوگا مورخ و نویسنده کتاب تحولات جهانی زمان در این کتاب میگوید سرمایهداری، گسترش مسیحیت و یکجور اشتیاق علمی برای وحدت بخشی و یکی کردن زمان بیشتر از هر سیاست استعماری در استاندارد کردن زمان نقش داشته است.
درواقع استعمار بهخودیخود عامل اصلی اینیک دست کردن زمان نبود. وقتی بیروت در اواخر قرن ۱۸ تقویم گریگوری را تقویم رسمیاش کرد تحت حکومت عثمانیها بود. ژاپن تحت سلطه هیچ کشور استعماری نبود بااینوجود در سال ۱۸۷۲ تقویم گریگوری را انتخاب کرد. اگر این واقعیت را بپذیریم، قبول اینکه رابطه کشورها با تقویمی که استفاده میکنند مانند ازدواج ملزم به تکهمسری نیست را بهتر درک میکنیم.
گذر چندگانه زمان
استفاده از چند تقویم بهطور همزمان، از هزاره قبل و پیش از آنکه تقویم گریگوری از راه برسد، رایج بوده است. مصریان باستان و مایاها دو نوع تقویم داشتند. یک تقویم مذهبی و یک تقویم اجرایی برای امور کشورداری. پادشاه سجونگ کشور کره، برای برنامه اصلاح تقویم که در سال ۱۴۳۰ شروع به اجرای آن کرد، دستور داد دو نوع تقویم ساخته شود.
یک تقویم که از تقویم چینی وام گرفتهشده بود و دیگری از تقویم عربی. در سال ۱۸۸۰ در بیروت، تقویم گریگوری تنها یکی از چهار تقویمی بود که به شکل روزانه مورداستفاده قرار میگرفت. حتی ژاپن هم که در ظاهر بهطور کامل تقویم گریگوری را به کار گرفته بود، همچنان سیستم امپراتوری شمارش روزها که تقویم روکویو نام داشت و روزهای خاص طبق آن تعیین میشد و تقویم تغییرات فصلی ۲۴ به نام سکی را به کار میبرد. هنوز هم همین روند در این کشور وجود دارد.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،مصریان باستان و مایاها هر دو از دو تقویم استفاده میکردند، یکی مذهبی و دیگری اداری
کلر آکسبی، انسانشناس متخصص حوزه جامعه و فرهنگ در مورد تقویم کشورهای شمال آفریقا ازجمله ساحل و صحرای بزرگ آفریقا مطالعه میکند. او اصطلاح تقویم چندگانه را برای استفاده همزمان از سیستمهای مختلف اندازهگیری زمان پیشنهاد داده است. همانطور که اصطلاح سیستم قانون چندگانه برای توصیف چند سیستم قانونی بهطور همزمان بهکاربرده میشود. به کار بردن چند تقویم ممکن است پیچیده به نظر برسد اما در عمل هر یک از این تقویمها کاربرد خاص خود رادارند. در شمال آفریقا، در بین قبایل توارق، آمازیغ ها و دیگر گروههایی که به زبان بربر صحبت میکنند، ممکن است سه تا چهار سیستم تقویم همزمان شوند. یکی تقویم نجومی است که فصلهای کشاورزی را نشان میدهد، تقویم قمری اسلامی که سنتها و روزها مهم مذهبی را معین میکند و تقویم گریگوری که برنامههای مربوط به دولت بر اساس آن است. زندگی در چند تقویم بهطور همزمان میتواند راه مفیدی برای در کنار هم قرار دادن جنبههای مختلف و متنوع زندگی باشد.
این پدیده در اروپا و امریکای شمالی هم چندان ناشناخته نیست. مردم بهطور روزمره با تقویم سال تحصیلی مدارس و سال مالی سروکار دارند. درواقع همهاش بستگی دارند از کجا شروع به شمردن روزها کرده باشید.
خانم آکسبی میگوید: «استفاده از چند تقویم بهصورت همزمان اتفاقاً خیلی بیشتر از آنکه تصور میکنیم رایج است.» اما درحالیکه کثرتگرایی یک امر ثابت تاریخی است، خود تقویمها هم در طول زمان دائماً تغییر میکنند. تقویمهایی که امروز به کار میبریم، ممکن چند دهه قبل با الآن بسیار متفاوت بودهاند. خانم آکسبی میگوید: «ممکن است تقویمهای بیشتر و متنوعتری داشته باشید. فرهنگ بشر دائماً در حال تکامل است.».
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،در نپال، حس مردم نسبت به زمان با سایر نقاط جهان متفاوت است
یکی از جنبههای در حال گسترش زندگی فرهنگی انسانها، دنیای دیجیتال است. امروز سیمهای فایبر اپتیک جای مسیرهای ارتباطی و تجاری سابق را گرفتهاند و توانستهاند تقویم گریگوری را به نقاطی از جهان که حتی استعمار هم نتوانسته بود ببرد. این سیستم ارتباطی موفق شده حداقل برای مدتی شکل جدیدی از تنوع تقویمی ایجاد کند.
نپال یکی از معدود کشورهای جهان است که در آن تقویم گریگوری تقویم رسمی نیست. این کشور اگر بر اساس تقویم بیکرام سامبات در نظر بگیریم در سال ۲۰۷۹ است یا اگر بر اساس تقویم نواری بیکرام سامبات حساب کنیم در سال ۱۱۴۳ و یا در هردوی این سالهاست. درمجموع اقوام مختلف این کشور از چهار تقویم مختلف استفاده میکنند و هرکدام در سال جداگانهای هستند. نپال ۱۵ دقیقه با ساعت استاندار جهانی، اختلافزمانی دارد. نپال کشوری است که ریتم زمانی خاص خودش را دارد.
بااینوجود برای نپالیهایی چون سنجیو داهال به کار بردن همزمان تقویمهای مختلف مشکلی ایجاد نمیکند.
داهال میگوید: «من فقط از تقویم بیکرام سمبات استفاده کردهام. هیچوقت تقویم نپال سمبات را در زندگیام به کار نبردهام.» این اصلاً به معنی تک زمانی نیست. تقویم بیکرام سامبات که نوعی تقویم خورشیدی است، خود لایههای مختلفی از مناسبتهای فرهنگی و مذهبی را شامل میشود و شامل ۱۲ ماه قمری و ۶ فصل است. اما برای یک هندو که در کاتماندو زندگی میکند همین یک تقویم میتواند تمام جنبههای زندگی از روزهای مخصوص روزه گرفتن تا روزی که حقوق ماهانه را دریافت میکند شامل شود.
هرچند داهال برای زندگی در نپال فقط به همان یک تقویم نیاز دارد اما چون دانشجوی از راه دور دکترا در دانشگاه بوستون و در حال تحقیق درباره دیاسپورای نپالی است، باید با تقویم میلادی هم کار کند. او باید با تقویم فرهنگی دیگر، فرهنگ دوران دیجیتال که درست مانند دوران استعماری قرن نوزده اروپا تقویم گریگوری است، تطبیق پیدا کند.
داهال میگوید: «انگار در دو فضا و در دور زمان زندگی میکنم.» او این وضعیت را با یکراه حل تکنولوژیک سروسامان داده است. لب تاپ او روی سال ۲۰۲۳ تنظیمشده و موبایلش روی سال ۲۰۷۹. یک اپلیکیشن به او کمک میکند بین دو تقویم بهراحتی دررفت و آمد باشد.
داهال متوجه یک تفاوت نسلی در نحوه استفاده از تقویم شده است. برای پدر و مادر او تقویم گریگوری هیچ کاربردی ندارد. اما بین دوستانش یکجور تقسیمبندی تقویمی وجود دارد. بهاینترتیب که آنها از تقویم میلادی برای کسبوکار خود استفاده میکنند و از تقویم بیکرام سمبات برای روزهای خاص خانوادگی و اجتماعی. درحالیکه تقویم غربی تمام شبکههای اجتماعی را اشغال کرده است (مثلاً روزی که دوستان تولدش را تبریک میگویند.)، تقویم این شبکهها برای مناسبتهای فرهنگی و روزهای خاص نپالی و روزهای تقویم قمری کاملاً بهدردنخور است. بااینوجود داهال فکر نمیکند این مسئله به این زودیها باعث کنار رفتن تقویم میلادی از میدان شود.
تاریخ شاید به شکل چرخهای تکرار میشود. همانطور که در اواخر قرن نوزدهم جنبش یکی کردن تقویم جهان شروع شد، قرن بیست و یکم هم به دلایل اقتصادی به سمت یکی کردن تقویمها پیش رفته است.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،مردم آمازیغ در ۱۲ ژانویه سال نو را طبق تقویم آمازیغ در تیزی اوزو، الجزایر جشن میگیرند
در سال ۲۰۱۶ دولت عربستان سعودی تقویم پرداخت حقوق کارمندان را از تاریخ اسلامی به تاریخ میلادی تغییر داد و دلایل اقتصادی بهعنوان علت اصلی این تغییر اعلام شد. در ماه دسامبر در کره جنوبی قانونی به تصویب رسید که طی آن سیستم سنتی چند سنی به دلیل فشار اقتصادی که درنتیجه آن ایجاد میشود، متوقف میشود. این قانون احتمالاً از امسال اجرا خواهد شد. این یعنی تولد بعدی من فقط ممکن است دو بار، شاید هم فقط یکبار باشد.
اما از این یکی شدن تقویمها چه حاصل میشود و چه از دست میرود؟ مخصوصاً تقویمی که فقط برای زمان و مکانی خاص ساختهشده است.
خانم آکسبی که درباره بازی قدرتی که در پشت استفاده از تقویم نهفته است مطالبی نوشته، میگوید: «دولتها با تحمیل یک تقویم مرکزی کنترل بیشتری پیدا میکنند.»
«ملتها تاریخ و تنوع فرهنگی خود را از دست خواهند داد. مردم خیلی چیزها را از دست خواهند داد. اگر جز اقلیت جامعه باشند، در کشور خود احساس بیارزش بودن خواهند کرد.»
اما از طرف دیگر ۱۵۰ سال اقتصاد جهانی نتوانسته تکثرگرایی را کاملاً از دور خارج کند. تقویمها میآیند و میروند. بیشتر از هر چیز دچار تغییر خواهند شد. و اگر فقط یکچیز باشد که نسل بشر در آن خبره است، آن تطابق با تغییر است.
بیشتر بخوانید:
دقیقترین تقویم جهان، هدیه خیام به ایرانیان
تاجیکستان از چه زمانی استفاده از تقویم میلادی را آغاز کرد؟
سال نو قمری؛ سال خرگوش یا گربه؟
آغاز سال نوی چینی؛ میلیونها نفر در کشورهای مختلف آغاز 'سال ببر' را جشن گرفتهاند
- ارین کریگ
- بیبیسی
وقتی برای سومین بار ۴۰ ساله شدم ،کمی شک کردم. بار اول بسیار سرم شلوغ بود و برای چنین تولد خاصی آمادگی ذهنی نداشتم. خصوصاً که فکر میکردم هنوز ۳۸ ساله هستم. چند ماه بعد دوباره ۴۰ ساله شدم. راستش هیچوقت ریاضیام خوب نبوده اما بعدازآن، چند بار هم ۴۱ ساله شدم وبعد یکبار دیگر ۴۰ ساله.
قطعاً نظم زمان بههمریخته بود.
بعدازآن بود که فهمیدم در بسیاری فرهنگها زندگی کردن در چند سال بهطور همزمان هیچ ایرادی ندارد. اینکه همزمان در چند سن مختلف باشید مسئله غیرعادی نیست.
جهش تقویمی
در بیشتر کشورها در سراسر جهان هنوز در ابتدای سال ۲۰۲۳ هستیم. اما اگر به میانمار بروید، سال ۱۳۸۴ هم هست. تایلند شما را به چند سال در آینده و به سال ۲۵۶۶ میفرستد. مردم مراکش در مراسم مذهبی و نمازهایشان در سال ۱۴۴۴ هستند اما برای کشاورزی در سال ۲۹۷۲. مردم اتیوپی در سال ۲۰۱۵ زندگی میکنند. هرسال آنها ۱۳ ماه است.
در کره جنوبی فرد در روز تولد یکساله فرض میشود و از آن زمانبر حسب موقعیت هر فرد با دو یا سه سن رسمی سروکار دارد. سنی که در کره جنوبی دارد یا سن داخلی، سن بینالمللی (که بهجای یک سال از صفر شمرده میشود) و یک سن دیگر و آنوقتی است که همه مردم کشور در روز اول ژانویه یک سال بزرگتر میشوند. (گاهی این کار به شکل سمبولیک در آغاز سال قمری هم صورت میگیرد.)
علاوه بر اینها، مردم کره جنوبی میتوانند تصمیم بگیرند تولد خود را در بر اساس تقویم میلادی جشن بگیرند یا تقویم قمری که تقویم سنتی کشور است. درواقع من اگر میخواستم از همه این امکانات تولد گرفتن سواستفاده کنم، میتوانستم ۶ جشن تولد داشته باشم. اما راستش ۴۰ ساله شدن از آن موقعیتها نیست که بخواهید زیاد برایش جشن بگیرید.
این تنوع تقویمی برای من، یک آمریکایی دور از خانه، تازگی داشت. همیشه فکر میکردم زمان جز معدود چیزهایی است که ما، بهعنوان نسل بشر درباره آن به توافق رسیدهایم. البته درگذشته مردم زمان را به شکلهای دیگری اندازهگیری میکردند اما اصلاً به این ایده که مردمی در حال حاضر چیزی بهجز تقویم رایج را برای اندازهگیری زمان به کار میبرند، عادت نداشتم. درواقع، اصلاً حاضر نبودم برداشت خودم از تجربه زمان را زیر سؤال ببرم.
مسیری آهسته به زمان حال
روزها پسزمینه دائمی زندگی ما هستند. همیشه وجود دارند. اما در واقعیت، هر روز (مثلاً اول ژانویه ۲۰۲۳) ساختهوپرداخته یک نظام سنجش و نگهداری زمان است. در این مورد تقویم گریگوری یا همان تقویم میلادی.
تصورعمومی این است که تقویم میلادی بهعنوان تقویمی جهانی که تأیید استانداردهای بینالمللی را دارد و در بخشهای خدمات بینالمللی مانند پروازهای هوایی تا سیاست از آن استفاده میشود، دقیقترین و کارآمدترین تقویم است. اما اینطور نیست. دلیل همهگیر شدن این تقویم این است که در زمان درست، مکان درست و به دست یک فرهنگ غالب امپریالیستی در جهان جا انداخته شد.
تقویم میلادی (یا همان تقویم گریگوری) که محصول در هم آمیختن اصول مذهبی و پیشرفت علوم در دوران رنسانس بود به این منظور ساخته شد تا انحرافی که در تقویم مذهبی کاتولیک (تقویم جولیان که در زمان ژولیوس سزار طراحیشده بود) نسب به تقویم خورشیدی ایجادشده بود را اصلاح کند.
تقویم جولیان تنها ۱۱ دقیقه و ۱۴ ثانیه با تقویم خورشیدی اختلاف داشت. باید پذیرفت این حد از دقت ریاضی برای ۴۵ سال قبل از میلاد قابلستایش است. اما این اختلافزمانی وقتی در طول قرنها رویهم انباشته میشود به فاصله زیادی بدل میشود. تا قبل از آنکه در قرن شانزدهم پاپ گریگوری سیزدهم دست به اصلاحات زد، تقویم سالانه همیشه ۱۰ روز از زمان تغییر فصل عقبتر بود.
تقویم گریگوری توانست این اختلافزمانی را به ۲۶ ثانیه کاهش دهد. اما وقتی در سال ۱۵۸۲ معرفی شد، مقاومت و مخالفت زیادی با آن شد. نه پروتستانها و نه مسیحیان ارتودوکس حاضر نبودند با ایده تغییر زمان که بهفرمان پاپ است، کنار بیایند.
درنتیجه آغاز قرن ۱۶ تنها بخشهای کاتولیک اروپا این تقویم جدید را به رسمیت شناختند. مناطق دیگر اروپا در طی قرنهای بعد کمکم این تقویم را پذیرفتند. آلمان پروتستان و هلند در ۱۷۰۰ این تقویم را تقویم رسمی خود کردند. بریتانیا و مستعمرههایش در قرن ۱۸ آن را پذیرفتند. تا سال ۱۹۰۰ کشورهای دورتری که حتی مذهبشان مسیحیت نبود، مانند ژاپن و مصر این تقویم را وارد سیستم خود کردند. اما کشورهای ارتودوکس مانند رومانی، روسیه و یونان تازه در قرن بیستم این تقویم را پذیرفتند. سال ۲۰۰۰ سال اولی بود که تمام اروپا در اول ژانویه به شکل یکپارچه قرن جدید را بر اساس تقویم گریگوری جشن گرفتند.
بااینوجود اغلب کشورهای پرقدرت استعماری تا اواسط قرن نوزدهم از تقویم گریگوری استفاده میکردند و این دورانی بود که ۸۰ کشور جهان بهنوعی تحت استعمار اروپا و مطیع روشهای آنها بودند.
این دوران همزمان شد با جنبشی که بین دانشمندان، تاجران شکل گرفت که هدف آن ایجاد یک تقویم و سیستم زمانی واحد جهانی بود تا کسبوکار و تجارت تسهیل شود. تقویم گریگوری بیهیچ بحثی گزینه اصلی بود. این تقویم در مناطقی از جهان که اروپا نتوانسته بود تحت سلطه خود دربیاورد از راههای دیگری جا افتاد.
ونسا اوگا مورخ و نویسنده کتاب تحولات جهانی زمان در این کتاب میگوید سرمایهداری، گسترش مسیحیت و یکجور اشتیاق علمی برای وحدت بخشی و یکی کردن زمان بیشتر از هر سیاست استعماری در استاندارد کردن زمان نقش داشته است.
درواقع استعمار بهخودیخود عامل اصلی اینیک دست کردن زمان نبود. وقتی بیروت در اواخر قرن ۱۸ تقویم گریگوری را تقویم رسمیاش کرد تحت حکومت عثمانیها بود. ژاپن تحت سلطه هیچ کشور استعماری نبود بااینوجود در سال ۱۸۷۲ تقویم گریگوری را انتخاب کرد. اگر این واقعیت را بپذیریم، قبول اینکه رابطه کشورها با تقویمی که استفاده میکنند مانند ازدواج ملزم به تکهمسری نیست را بهتر درک میکنیم.
گذر چندگانه زمان
استفاده از چند تقویم بهطور همزمان، از هزاره قبل و پیش از آنکه تقویم گریگوری از راه برسد، رایج بوده است. مصریان باستان و مایاها دو نوع تقویم داشتند. یک تقویم مذهبی و یک تقویم اجرایی برای امور کشورداری. پادشاه سجونگ کشور کره، برای برنامه اصلاح تقویم که در سال ۱۴۳۰ شروع به اجرای آن کرد، دستور داد دو نوع تقویم ساخته شود.
یک تقویم که از تقویم چینی وام گرفتهشده بود و دیگری از تقویم عربی. در سال ۱۸۸۰ در بیروت، تقویم گریگوری تنها یکی از چهار تقویمی بود که به شکل روزانه مورداستفاده قرار میگرفت. حتی ژاپن هم که در ظاهر بهطور کامل تقویم گریگوری را به کار گرفته بود، همچنان سیستم امپراتوری شمارش روزها که تقویم روکویو نام داشت و روزهای خاص طبق آن تعیین میشد و تقویم تغییرات فصلی ۲۴ به نام سکی را به کار میبرد. هنوز هم همین روند در این کشور وجود دارد.
کلر آکسبی، انسانشناس متخصص حوزه جامعه و فرهنگ در مورد تقویم کشورهای شمال آفریقا ازجمله ساحل و صحرای بزرگ آفریقا مطالعه میکند. او اصطلاح تقویم چندگانه را برای استفاده همزمان از سیستمهای مختلف اندازهگیری زمان پیشنهاد داده است. همانطور که اصطلاح سیستم قانون چندگانه برای توصیف چند سیستم قانونی بهطور همزمان بهکاربرده میشود. به کار بردن چند تقویم ممکن است پیچیده به نظر برسد اما در عمل هر یک از این تقویمها کاربرد خاص خود رادارند. در شمال آفریقا، در بین قبایل توارق، آمازیغ ها و دیگر گروههایی که به زبان بربر صحبت میکنند، ممکن است سه تا چهار سیستم تقویم همزمان شوند. یکی تقویم نجومی است که فصلهای کشاورزی را نشان میدهد، تقویم قمری اسلامی که سنتها و روزها مهم مذهبی را معین میکند و تقویم گریگوری که برنامههای مربوط به دولت بر اساس آن است. زندگی در چند تقویم بهطور همزمان میتواند راه مفیدی برای در کنار هم قرار دادن جنبههای مختلف و متنوع زندگی باشد.
این پدیده در اروپا و امریکای شمالی هم چندان ناشناخته نیست. مردم بهطور روزمره با تقویم سال تحصیلی مدارس و سال مالی سروکار دارند. درواقع همهاش بستگی دارند از کجا شروع به شمردن روزها کرده باشید.
خانم آکسبی میگوید: «استفاده از چند تقویم بهصورت همزمان اتفاقاً خیلی بیشتر از آنکه تصور میکنیم رایج است.» اما درحالیکه کثرتگرایی یک امر ثابت تاریخی است، خود تقویمها هم در طول زمان دائماً تغییر میکنند. تقویمهایی که امروز به کار میبریم، ممکن چند دهه قبل با الآن بسیار متفاوت بودهاند. خانم آکسبی میگوید: «ممکن است تقویمهای بیشتر و متنوعتری داشته باشید. فرهنگ بشر دائماً در حال تکامل است.».
یکی از جنبههای در حال گسترش زندگی فرهنگی انسانها، دنیای دیجیتال است. امروز سیمهای فایبر اپتیک جای مسیرهای ارتباطی و تجاری سابق را گرفتهاند و توانستهاند تقویم گریگوری را به نقاطی از جهان که حتی استعمار هم نتوانسته بود ببرد. این سیستم ارتباطی موفق شده حداقل برای مدتی شکل جدیدی از تنوع تقویمی ایجاد کند.
نپال یکی از معدود کشورهای جهان است که در آن تقویم گریگوری تقویم رسمی نیست. این کشور اگر بر اساس تقویم بیکرام سامبات در نظر بگیریم در سال ۲۰۷۹ است یا اگر بر اساس تقویم نواری بیکرام سامبات حساب کنیم در سال ۱۱۴۳ و یا در هردوی این سالهاست. درمجموع اقوام مختلف این کشور از چهار تقویم مختلف استفاده میکنند و هرکدام در سال جداگانهای هستند. نپال ۱۵ دقیقه با ساعت استاندار جهانی، اختلافزمانی دارد. نپال کشوری است که ریتم زمانی خاص خودش را دارد.
بااینوجود برای نپالیهایی چون سنجیو داهال به کار بردن همزمان تقویمهای مختلف مشکلی ایجاد نمیکند.
داهال میگوید: «من فقط از تقویم بیکرام سمبات استفاده کردهام. هیچوقت تقویم نپال سمبات را در زندگیام به کار نبردهام.» این اصلاً به معنی تک زمانی نیست. تقویم بیکرام سامبات که نوعی تقویم خورشیدی است، خود لایههای مختلفی از مناسبتهای فرهنگی و مذهبی را شامل میشود و شامل ۱۲ ماه قمری و ۶ فصل است. اما برای یک هندو که در کاتماندو زندگی میکند همین یک تقویم میتواند تمام جنبههای زندگی از روزهای مخصوص روزه گرفتن تا روزی که حقوق ماهانه را دریافت میکند شامل شود.
هرچند داهال برای زندگی در نپال فقط به همان یک تقویم نیاز دارد اما چون دانشجوی از راه دور دکترا در دانشگاه بوستون و در حال تحقیق درباره دیاسپورای نپالی است، باید با تقویم میلادی هم کار کند. او باید با تقویم فرهنگی دیگر، فرهنگ دوران دیجیتال که درست مانند دوران استعماری قرن نوزده اروپا تقویم گریگوری است، تطبیق پیدا کند.
داهال میگوید: «انگار در دو فضا و در دور زمان زندگی میکنم.» او این وضعیت را با یکراه حل تکنولوژیک سروسامان داده است. لب تاپ او روی سال ۲۰۲۳ تنظیمشده و موبایلش روی سال ۲۰۷۹. یک اپلیکیشن به او کمک میکند بین دو تقویم بهراحتی دررفت و آمد باشد.
داهال متوجه یک تفاوت نسلی در نحوه استفاده از تقویم شده است. برای پدر و مادر او تقویم گریگوری هیچ کاربردی ندارد. اما بین دوستانش یکجور تقسیمبندی تقویمی وجود دارد. بهاینترتیب که آنها از تقویم میلادی برای کسبوکار خود استفاده میکنند و از تقویم بیکرام سمبات برای روزهای خاص خانوادگی و اجتماعی. درحالیکه تقویم غربی تمام شبکههای اجتماعی را اشغال کرده است (مثلاً روزی که دوستان تولدش را تبریک میگویند.)، تقویم این شبکهها برای مناسبتهای فرهنگی و روزهای خاص نپالی و روزهای تقویم قمری کاملاً بهدردنخور است. بااینوجود داهال فکر نمیکند این مسئله به این زودیها باعث کنار رفتن تقویم میلادی از میدان شود.
تاریخ شاید به شکل چرخهای تکرار میشود. همانطور که در اواخر قرن نوزدهم جنبش یکی کردن تقویم جهان شروع شد، قرن بیست و یکم هم به دلایل اقتصادی به سمت یکی کردن تقویمها پیش رفته است.
در سال ۲۰۱۶ دولت عربستان سعودی تقویم پرداخت حقوق کارمندان را از تاریخ اسلامی به تاریخ میلادی تغییر داد و دلایل اقتصادی بهعنوان علت اصلی این تغییر اعلام شد. در ماه دسامبر در کره جنوبی قانونی به تصویب رسید که طی آن سیستم سنتی چند سنی به دلیل فشار اقتصادی که درنتیجه آن ایجاد میشود، متوقف میشود. این قانون احتمالاً از امسال اجرا خواهد شد. این یعنی تولد بعدی من فقط ممکن است دو بار، شاید هم فقط یکبار باشد.
اما از این یکی شدن تقویمها چه حاصل میشود و چه از دست میرود؟ مخصوصاً تقویمی که فقط برای زمان و مکانی خاص ساختهشده است.
خانم آکسبی که درباره بازی قدرتی که در پشت استفاده از تقویم نهفته است مطالبی نوشته، میگوید: «دولتها با تحمیل یک تقویم مرکزی کنترل بیشتری پیدا میکنند.»
«ملتها تاریخ و تنوع فرهنگی خود را از دست خواهند داد. مردم خیلی چیزها را از دست خواهند داد. اگر جز اقلیت جامعه باشند، در کشور خود احساس بیارزش بودن خواهند کرد.»
اما از طرف دیگر ۱۵۰ سال اقتصاد جهانی نتوانسته تکثرگرایی را کاملاً از دور خارج کند. تقویمها میآیند و میروند. بیشتر از هر چیز دچار تغییر خواهند شد. و اگر فقط یکچیز باشد که نسل بشر در آن خبره است، آن تطابق با تغییر است.
بیشتر بخوانید:
- ارین کریگ
- بیبیسی
وقتی برای سومین بار ۴۰ ساله شدم ،کمی شک کردم. بار اول بسیار سرم شلوغ بود و برای چنین تولد خاصی آمادگی ذهنی نداشتم. خصوصاً که فکر میکردم هنوز ۳۸ ساله هستم. چند ماه بعد دوباره ۴۰ ساله شدم. راستش هیچوقت ریاضیام خوب نبوده اما بعدازآن، چند بار هم ۴۱ ساله شدم وبعد یکبار دیگر ۴۰ ساله.
قطعاً نظم زمان بههمریخته بود.
بعدازآن بود که فهمیدم در بسیاری فرهنگها زندگی کردن در چند سال بهطور همزمان هیچ ایرادی ندارد. اینکه همزمان در چند سن مختلف باشید مسئله غیرعادی نیست.
جهش تقویمی
در بیشتر کشورها در سراسر جهان هنوز در ابتدای سال ۲۰۲۳ هستیم. اما اگر به میانمار بروید، سال ۱۳۸۴ هم هست. تایلند شما را به چند سال در آینده و به سال ۲۵۶۶ میفرستد. مردم مراکش در مراسم مذهبی و نمازهایشان در سال ۱۴۴۴ هستند اما برای کشاورزی در سال ۲۹۷۲. مردم اتیوپی در سال ۲۰۱۵ زندگی میکنند. هرسال آنها ۱۳ ماه است.
در کره جنوبی فرد در روز تولد یکساله فرض میشود و از آن زمانبر حسب موقعیت هر فرد با دو یا سه سن رسمی سروکار دارد. سنی که در کره جنوبی دارد یا سن داخلی، سن بینالمللی (که بهجای یک سال از صفر شمرده میشود) و یک سن دیگر و آنوقتی است که همه مردم کشور در روز اول ژانویه یک سال بزرگتر میشوند. (گاهی این کار به شکل سمبولیک در آغاز سال قمری هم صورت میگیرد.)
علاوه بر اینها، مردم کره جنوبی میتوانند تصمیم بگیرند تولد خود را در بر اساس تقویم میلادی جشن بگیرند یا تقویم قمری که تقویم سنتی کشور است. درواقع من اگر میخواستم از همه این امکانات تولد گرفتن سواستفاده کنم، میتوانستم ۶ جشن تولد داشته باشم. اما راستش ۴۰ ساله شدن از آن موقعیتها نیست که بخواهید زیاد برایش جشن بگیرید.
این تنوع تقویمی برای من، یک آمریکایی دور از خانه، تازگی داشت. همیشه فکر میکردم زمان جز معدود چیزهایی است که ما، بهعنوان نسل بشر درباره آن به توافق رسیدهایم. البته درگذشته مردم زمان را به شکلهای دیگری اندازهگیری میکردند اما اصلاً به این ایده که مردمی در حال حاضر چیزی بهجز تقویم رایج را برای اندازهگیری زمان به کار میبرند، عادت نداشتم. درواقع، اصلاً حاضر نبودم برداشت خودم از تجربه زمان را زیر سؤال ببرم.
مسیری آهسته به زمان حال
روزها پسزمینه دائمی زندگی ما هستند. همیشه وجود دارند. اما در واقعیت، هر روز (مثلاً اول ژانویه ۲۰۲۳) ساختهوپرداخته یک نظام سنجش و نگهداری زمان است. در این مورد تقویم گریگوری یا همان تقویم میلادی.
تصورعمومی این است که تقویم میلادی بهعنوان تقویمی جهانی که تأیید استانداردهای بینالمللی را دارد و در بخشهای خدمات بینالمللی مانند پروازهای هوایی تا سیاست از آن استفاده میشود، دقیقترین و کارآمدترین تقویم است. اما اینطور نیست. دلیل همهگیر شدن این تقویم این است که در زمان درست، مکان درست و به دست یک فرهنگ غالب امپریالیستی در جهان جا انداخته شد.
تقویم میلادی (یا همان تقویم گریگوری) که محصول در هم آمیختن اصول مذهبی و پیشرفت علوم در دوران رنسانس بود به این منظور ساخته شد تا انحرافی که در تقویم مذهبی کاتولیک (تقویم جولیان که در زمان ژولیوس سزار طراحیشده بود) نسب به تقویم خورشیدی ایجادشده بود را اصلاح کند.
تقویم جولیان تنها ۱۱ دقیقه و ۱۴ ثانیه با تقویم خورشیدی اختلاف داشت. باید پذیرفت این حد از دقت ریاضی برای ۴۵ سال قبل از میلاد قابلستایش است. اما این اختلافزمانی وقتی در طول قرنها رویهم انباشته میشود به فاصله زیادی بدل میشود. تا قبل از آنکه در قرن شانزدهم پاپ گریگوری سیزدهم دست به اصلاحات زد، تقویم سالانه همیشه ۱۰ روز از زمان تغییر فصل عقبتر بود.
تقویم گریگوری توانست این اختلافزمانی را به ۲۶ ثانیه کاهش دهد. اما وقتی در سال ۱۵۸۲ معرفی شد، مقاومت و مخالفت زیادی با آن شد. نه پروتستانها و نه مسیحیان ارتودوکس حاضر نبودند با ایده تغییر زمان که بهفرمان پاپ است، کنار بیایند.
درنتیجه آغاز قرن ۱۶ تنها بخشهای کاتولیک اروپا این تقویم جدید را به رسمیت شناختند. مناطق دیگر اروپا در طی قرنهای بعد کمکم این تقویم را پذیرفتند. آلمان پروتستان و هلند در ۱۷۰۰ این تقویم را تقویم رسمی خود کردند. بریتانیا و مستعمرههایش در قرن ۱۸ آن را پذیرفتند. تا سال ۱۹۰۰ کشورهای دورتری که حتی مذهبشان مسیحیت نبود، مانند ژاپن و مصر این تقویم را وارد سیستم خود کردند. اما کشورهای ارتودوکس مانند رومانی، روسیه و یونان تازه در قرن بیستم این تقویم را پذیرفتند. سال ۲۰۰۰ سال اولی بود که تمام اروپا در اول ژانویه به شکل یکپارچه قرن جدید را بر اساس تقویم گریگوری جشن گرفتند.
بااینوجود اغلب کشورهای پرقدرت استعماری تا اواسط قرن نوزدهم از تقویم گریگوری استفاده میکردند و این دورانی بود که ۸۰ کشور جهان بهنوعی تحت استعمار اروپا و مطیع روشهای آنها بودند.
این دوران همزمان شد با جنبشی که بین دانشمندان، تاجران شکل گرفت که هدف آن ایجاد یک تقویم و سیستم زمانی واحد جهانی بود تا کسبوکار و تجارت تسهیل شود. تقویم گریگوری بیهیچ بحثی گزینه اصلی بود. این تقویم در مناطقی از جهان که اروپا نتوانسته بود تحت سلطه خود دربیاورد از راههای دیگری جا افتاد.
ونسا اوگا مورخ و نویسنده کتاب تحولات جهانی زمان در این کتاب میگوید سرمایهداری، گسترش مسیحیت و یکجور اشتیاق علمی برای وحدت بخشی و یکی کردن زمان بیشتر از هر سیاست استعماری در استاندارد کردن زمان نقش داشته است.
درواقع استعمار بهخودیخود عامل اصلی اینیک دست کردن زمان نبود. وقتی بیروت در اواخر قرن ۱۸ تقویم گریگوری را تقویم رسمیاش کرد تحت حکومت عثمانیها بود. ژاپن تحت سلطه هیچ کشور استعماری نبود بااینوجود در سال ۱۸۷۲ تقویم گریگوری را انتخاب کرد. اگر این واقعیت را بپذیریم، قبول اینکه رابطه کشورها با تقویمی که استفاده میکنند مانند ازدواج ملزم به تکهمسری نیست را بهتر درک میکنیم.
گذر چندگانه زمان
استفاده از چند تقویم بهطور همزمان، از هزاره قبل و پیش از آنکه تقویم گریگوری از راه برسد، رایج بوده است. مصریان باستان و مایاها دو نوع تقویم داشتند. یک تقویم مذهبی و یک تقویم اجرایی برای امور کشورداری. پادشاه سجونگ کشور کره، برای برنامه اصلاح تقویم که در سال ۱۴۳۰ شروع به اجرای آن کرد، دستور داد دو نوع تقویم ساخته شود.
یک تقویم که از تقویم چینی وام گرفتهشده بود و دیگری از تقویم عربی. در سال ۱۸۸۰ در بیروت، تقویم گریگوری تنها یکی از چهار تقویمی بود که به شکل روزانه مورداستفاده قرار میگرفت. حتی ژاپن هم که در ظاهر بهطور کامل تقویم گریگوری را به کار گرفته بود، همچنان سیستم امپراتوری شمارش روزها که تقویم روکویو نام داشت و روزهای خاص طبق آن تعیین میشد و تقویم تغییرات فصلی ۲۴ به نام سکی را به کار میبرد. هنوز هم همین روند در این کشور وجود دارد.
کلر آکسبی، انسانشناس متخصص حوزه جامعه و فرهنگ در مورد تقویم کشورهای شمال آفریقا ازجمله ساحل و صحرای بزرگ آفریقا مطالعه میکند. او اصطلاح تقویم چندگانه را برای استفاده همزمان از سیستمهای مختلف اندازهگیری زمان پیشنهاد داده است. همانطور که اصطلاح سیستم قانون چندگانه برای توصیف چند سیستم قانونی بهطور همزمان بهکاربرده میشود. به کار بردن چند تقویم ممکن است پیچیده به نظر برسد اما در عمل هر یک از این تقویمها کاربرد خاص خود رادارند. در شمال آفریقا، در بین قبایل توارق، آمازیغ ها و دیگر گروههایی که به زبان بربر صحبت میکنند، ممکن است سه تا چهار سیستم تقویم همزمان شوند. یکی تقویم نجومی است که فصلهای کشاورزی را نشان میدهد، تقویم قمری اسلامی که سنتها و روزها مهم مذهبی را معین میکند و تقویم گریگوری که برنامههای مربوط به دولت بر اساس آن است. زندگی در چند تقویم بهطور همزمان میتواند راه مفیدی برای در کنار هم قرار دادن جنبههای مختلف و متنوع زندگی باشد.
این پدیده در اروپا و امریکای شمالی هم چندان ناشناخته نیست. مردم بهطور روزمره با تقویم سال تحصیلی مدارس و سال مالی سروکار دارند. درواقع همهاش بستگی دارند از کجا شروع به شمردن روزها کرده باشید.
خانم آکسبی میگوید: «استفاده از چند تقویم بهصورت همزمان اتفاقاً خیلی بیشتر از آنکه تصور میکنیم رایج است.» اما درحالیکه کثرتگرایی یک امر ثابت تاریخی است، خود تقویمها هم در طول زمان دائماً تغییر میکنند. تقویمهایی که امروز به کار میبریم، ممکن چند دهه قبل با الآن بسیار متفاوت بودهاند. خانم آکسبی میگوید: «ممکن است تقویمهای بیشتر و متنوعتری داشته باشید. فرهنگ بشر دائماً در حال تکامل است.».
یکی از جنبههای در حال گسترش زندگی فرهنگی انسانها، دنیای دیجیتال است. امروز سیمهای فایبر اپتیک جای مسیرهای ارتباطی و تجاری سابق را گرفتهاند و توانستهاند تقویم گریگوری را به نقاطی از جهان که حتی استعمار هم نتوانسته بود ببرد. این سیستم ارتباطی موفق شده حداقل برای مدتی شکل جدیدی از تنوع تقویمی ایجاد کند.
نپال یکی از معدود کشورهای جهان است که در آن تقویم گریگوری تقویم رسمی نیست. این کشور اگر بر اساس تقویم بیکرام سامبات در نظر بگیریم در سال ۲۰۷۹ است یا اگر بر اساس تقویم نواری بیکرام سامبات حساب کنیم در سال ۱۱۴۳ و یا در هردوی این سالهاست. درمجموع اقوام مختلف این کشور از چهار تقویم مختلف استفاده میکنند و هرکدام در سال جداگانهای هستند. نپال ۱۵ دقیقه با ساعت استاندار جهانی، اختلافزمانی دارد. نپال کشوری است که ریتم زمانی خاص خودش را دارد.
بااینوجود برای نپالیهایی چون سنجیو داهال به کار بردن همزمان تقویمهای مختلف مشکلی ایجاد نمیکند.
داهال میگوید: «من فقط از تقویم بیکرام سمبات استفاده کردهام. هیچوقت تقویم نپال سمبات را در زندگیام به کار نبردهام.» این اصلاً به معنی تک زمانی نیست. تقویم بیکرام سامبات که نوعی تقویم خورشیدی است، خود لایههای مختلفی از مناسبتهای فرهنگی و مذهبی را شامل میشود و شامل ۱۲ ماه قمری و ۶ فصل است. اما برای یک هندو که در کاتماندو زندگی میکند همین یک تقویم میتواند تمام جنبههای زندگی از روزهای مخصوص روزه گرفتن تا روزی که حقوق ماهانه را دریافت میکند شامل شود.
هرچند داهال برای زندگی در نپال فقط به همان یک تقویم نیاز دارد اما چون دانشجوی از راه دور دکترا در دانشگاه بوستون و در حال تحقیق درباره دیاسپورای نپالی است، باید با تقویم میلادی هم کار کند. او باید با تقویم فرهنگی دیگر، فرهنگ دوران دیجیتال که درست مانند دوران استعماری قرن نوزده اروپا تقویم گریگوری است، تطبیق پیدا کند.
داهال میگوید: «انگار در دو فضا و در دور زمان زندگی میکنم.» او این وضعیت را با یکراه حل تکنولوژیک سروسامان داده است. لب تاپ او روی سال ۲۰۲۳ تنظیمشده و موبایلش روی سال ۲۰۷۹. یک اپلیکیشن به او کمک میکند بین دو تقویم بهراحتی دررفت و آمد باشد.
داهال متوجه یک تفاوت نسلی در نحوه استفاده از تقویم شده است. برای پدر و مادر او تقویم گریگوری هیچ کاربردی ندارد. اما بین دوستانش یکجور تقسیمبندی تقویمی وجود دارد. بهاینترتیب که آنها از تقویم میلادی برای کسبوکار خود استفاده میکنند و از تقویم بیکرام سمبات برای روزهای خاص خانوادگی و اجتماعی. درحالیکه تقویم غربی تمام شبکههای اجتماعی را اشغال کرده است (مثلاً روزی که دوستان تولدش را تبریک میگویند.)، تقویم این شبکهها برای مناسبتهای فرهنگی و روزهای خاص نپالی و روزهای تقویم قمری کاملاً بهدردنخور است. بااینوجود داهال فکر نمیکند این مسئله به این زودیها باعث کنار رفتن تقویم میلادی از میدان شود.
تاریخ شاید به شکل چرخهای تکرار میشود. همانطور که در اواخر قرن نوزدهم جنبش یکی کردن تقویم جهان شروع شد، قرن بیست و یکم هم به دلایل اقتصادی به سمت یکی کردن تقویمها پیش رفته است.
در سال ۲۰۱۶ دولت عربستان سعودی تقویم پرداخت حقوق کارمندان را از تاریخ اسلامی به تاریخ میلادی تغییر داد و دلایل اقتصادی بهعنوان علت اصلی این تغییر اعلام شد. در ماه دسامبر در کره جنوبی قانونی به تصویب رسید که طی آن سیستم سنتی چند سنی به دلیل فشار اقتصادی که درنتیجه آن ایجاد میشود، متوقف میشود. این قانون احتمالاً از امسال اجرا خواهد شد. این یعنی تولد بعدی من فقط ممکن است دو بار، شاید هم فقط یکبار باشد.
اما از این یکی شدن تقویمها چه حاصل میشود و چه از دست میرود؟ مخصوصاً تقویمی که فقط برای زمان و مکانی خاص ساختهشده است.
خانم آکسبی که درباره بازی قدرتی که در پشت استفاده از تقویم نهفته است مطالبی نوشته، میگوید: «دولتها با تحمیل یک تقویم مرکزی کنترل بیشتری پیدا میکنند.»
«ملتها تاریخ و تنوع فرهنگی خود را از دست خواهند داد. مردم خیلی چیزها را از دست خواهند داد. اگر جز اقلیت جامعه باشند، در کشور خود احساس بیارزش بودن خواهند کرد.»
اما از طرف دیگر ۱۵۰ سال اقتصاد جهانی نتوانسته تکثرگرایی را کاملاً از دور خارج کند. تقویمها میآیند و میروند. بیشتر از هر چیز دچار تغییر خواهند شد. و اگر فقط یکچیز باشد که نسل بشر در آن خبره است، آن تطابق با تغییر است.
بیشتر بخوانید:
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: مردمی که در چند زمان موازی زندگی میکنند