آزاده کیان : نبود یک بدیل روشن مانع از پیوستن "قشر خاکستری" به اعتراض‌ها شده است

تبلیغ بازرگانی

شش ماه پس از کشته شدن مهسا امینی توسط "گشت ارشاد" جنبش "زن، زندگی، آزادی" با آغاز سال جدید وارد دومین سال خود می‌شود. تاکنون این جنبش چه چیزی را در ایران تغییر داده و چه دورنمایی را برای آن در سال جدید می توان تصویر کرد؟ آیا سکوت و انفعال "قشر خاکستری" که دربرگیرندۀ بخش بزرگی از معترضان است در فروکش کردن اعتراض های خیابانی نقش داشته‌اند؟ آیا خود این قشر معترض یکدست است؟ اگر نیست شامل چه گروه هایی می شود و عدم مشارکت مستقیم آن در اعتراض‌ها چه دلایلی دارد؟

آزاده کیان، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه پاریس و کارشناس مسائل ایران، در پاسخ به این پرسش ها از جمله گفته است :  

 

"جنبش "زن، زندگی، آزادی" نخستین جنبشی است که توانسته اقشار مختلف جامعه را به خود جلب کند، حتا اگر همۀ طبقات و اقشار به طور حضوری در این جنبش هنوز شرکت نکرده باشند. این جنبش برای اولین بار مطالبات جنسیتی، قومیتی و طبقاتی را به یکدیگر پیوند داده است. به همین خاطر از این جنبش، از این فرآیند، می توان به عنوان یک انقلاب "در حال شدن" یاد کرد که از شش ماه پیش آغاز شده و در عین حال تفاوت‌های مهمی با جنبش‌های پیشین از جمله "جنبش سبز" دارد. در قیاس با "جنبش سبز" که خواستار اصلاح درونی سیستم بود یا حتا اعتراضات اجتماعی دی ماه ٩٦ و آبان ٩٧ که صرفاً منشاء اقتصادی داشتند، جنبش "زن، زندگی، آزادی" خواستار عبور از جمهوری اسلامی و پایان دادن به حکومت اسلامی در ایران است. پیروزی این جنبش تبعات بسیار بزرگی در داخل ایران و منطقه و حتا خارج از منطقه خواهد داشت.

همانطور که نظرسنجی‌های درونی خود رژیم اسلامی نیز نشان می دهند اکثریت بزرگ مردم ایران از این حکومت ناراضی هستند و در زمان اعتراض‌های خیابانی همبستگی خود را با تظاهرکنندگان نیز نشان دادند. "قشر خاکستری" شامل همین اکثریت بزرگ معترض جامعه است که اغلب اعضای آن شاغل هستند، بالای سی سال سن دارند و مسئولیت ادارۀ خانواده‌های خود را نیز برعهده دارند. بخشی از این افراد مشاغل دولتی دارند و همین درگیری آنان را در اعتراض‌های خیابانی بعضاً با مانع روبرو می‌کند. بخش دیگری از این افراد را کسانی تشکیل می دهند که سخت نیازمندند و بقای آنان شدیداً وابسته به کمک‌های دولتی است. در هر حال، اعضای این "قشر خاکستری" به درجات مختلف  چیزی برای از دست دادن دارند، زیرا، دست کم شغل یا مسکن دارند. 

با این حال، به غیر از عامل مهم سرکوب، یکی دیگر از دلایل مهمی که مانع از پیوستن این "قشر خاکستری" به اعتراض های خیابانی می شود، فقدان یک بدیل، یک نیروی جانشین روشن و قابل قبول همگان در مقابل رژیم اسلامی است. بعید نیست که عده‌ای برغم اعتراض شان نسبت به وضع موجود به جنبش "زن، زندگی، آزادی" نپیوسته اند به این خاطر شاید که نگران از احتمال چندپاره شدن کشور هستند. بنابراین، بدیل قابل قبول همگان یا اکثریت بزرگ مردم ناراضی هم باید خواسته‌ها و مطالبات مختلف زنان و اقوام و طبقات را دربربگیرد هم نگرانی اجتماعی از چندپاره شدن ایران را رفع کند.

چنین بدیلی، اما، به گمان من باید در داخل ایران شکل بگیرد و ابتکارهایی که در این زمینه در داخل کشور تاکنون صورت گرفته باید به عنوان گام های مثبت در نظر گرفته شود. به گمان من ایرانیان خارج از کشور علاوه بر حمایت از این اقدام‌ها و ابتکارها باید در وهلۀ اول صدای بی صدایان باشند و از تلاش برای ساختن بدیل در خارج و تحمیل آن به داخل پرهیز کنند.

شکل‌گیری چنین بدیل جدی در داخل کشور علاوه بر "قشر خاکستری"، نیروهای مسلح را به همسویی و همبستگی با اعتراض‌های مردمی سوق می دهد. رهبری این اعتراض‌ها، این جنبش، لزوماً جمعی یا باصطلاح شورایی خواهد بود و به گمان من شکل گیری آن در داخل آغاز شده و می تواند به مرور تکمیل بشود. از یاد نبریم که ما هنوز در آغاز یک راه طولانی هستیم. انقلاب ١٣٥٧ حدود دو سال به درازا کشید، در حالی که جنبش "زن، زندگی، آزادی" هنوز جوان است و عمر آن از شش ماه فراتر نرفته، هر چند برغم جوانی این جنبش تا همینجا دستاوردهای بزرگی داشته و توانسته به وضوح برابری جنسیتی و همچنین برابری اقوام و مذاهب و جدایی دین از دولت را به عنوان مطالبات اصلی خود مطرح کند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منبع خبر: آر اف آی

اخبار مرتبط: آزاده کیان : نبود یک بدیل روشن مانع از پیوستن "قشر خاکستری" به اعتراض‌ها شده است