زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد؛ کیفر مضاعف با اعمال تبعیض و محرومیت از حقوق قانونی 

در تمام نظام‌های حقوقی دنیا، زندانی شدن کیفری است که برای فرد خاطی در نظر گرفته می‌شود اما در ایران، جمهوری اسلامی این حق را برای خود قائل است که به طور سیستماتیک و نه موردی، زندانیان سیاسی به‌ویژه زندانیان زن مانند زینب جلالیان و مریم اکبری‌منفرد را در همان زندان با کیفرهای دوچندان مجازات کند. جلالیان ۱۶ سال و اکبری‌منفرد ۱۴ سال است که در زندان به سر می‌برند و از بسیاری حقوق اولیه که حتی در قوانین مصوب خود جمهوری اسلامی به آنها اشاره شده، به‌صورت تعمدی محروم هستند.

زینب جلالیان قدیمی‌ترین و تنها زندانی زن سیاسی با حکم حبس ابد در ایران است. این زندانی کُرد در سال ۱۳۸۷ به اتهام عضویت در گروه‌های مسلح کُرد، به اعدام محکوم شد، اما در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف حکم او به حبس ابد تغییر کرد. او از آبان ۱۳۹۹ تا اکنون در زندان یزد به سر می‌برد و بارها از زندانی به زندان دیگر تبعید شده است.

مریم اکبری‌منفرد در سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در گروه‌های محارب به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است. در سال گذشته پرونده جدیدی برای اکبری‌منفرد به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از سوی وزارت اطلاعات باز شده که البته هنوز حکمی برای آن اعلام نشده است. او اسفندماه سال ۱۳۹۹ از زندان اوین به زندان سمنان تبعید شد.

تبدیل «حق» مرخصی زندانی به «امتیاز» حکومتی

یکی از حقوقی که این دو زندانی زن به‌صورت مشخص سال‌ها از آن محروم بوده‌اند، حق مرخصی است. سال‌ها زندان و شکنجه با نقض حقوق، باعث شد پیش از عید ۱۴۰۲ یک طوفان توئیتری برای حمایت از زینب جلالیان توسط کاربران ایرانی شکل بگیرد.

حسین رئیسی، وکیل حقوق بشر و استاد دانشگاه کارلتون کانادا در گفت‌وگو با رادیو زمانه به این نکته اشاره می‌کند که جمهوری اسلامی دادن مرخصی به زندانیان سیاسی را نه به عنوان حقوق که به چشم یک امتیار نگاه می‌کند که می‌تواند به برخی زندانیان آن را ببخشد و عده‌ای دیگر را از آن محروم کند. 

این رویه جمهوری اسلامی در حالی است که به اعتراف خود منابع حقوقی و رسانه‌های وابسته به حکومت در ایران، محروم کردن زندانیان از مرخصی فاقد وجاهت قانونی است. برای مثال خبرگزاری مهر وابسته به مرکز تبلیغات اسلامی در ۲۴ فروردین ماه ۱۴۰۱ طی گزارشی نوشته که برخی قضات در استعلامی از معاونت حقوقی قوه قضاییه جمهوری اسلامی این پرسش را مطرح کرده‌اند که آیا مرخصی برای زندانیان یک حق محسوب می‌شود یا امتیاز. در بخش پایانی گزارش این خبرگزاری آمده است:

«به استناد ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی اصلاحی ۱۳۹۹، محروم کردن محکومان به حبس از مرخصی ضمن صدور رأی (جزئاً یا کلاً) برای مدت معین یا تمام مدت محکومیت حبس، فاقد وجاهت قانونی است.» 

با این وجود در عمل زندانیانی مانند جلالیان و اکبری‌منفرد سال‌هاست که از داشتن این حق محروم هستند و به گفته حسین رئیسی استمرار شکنجه‌هایی است که جمهوری اسلامی در ساختار قضایی خودش، ابایی از اعمال آن ندارد. 

رئیسی به زمانه می‌گوید:

این رویه بخشی از یک فرایند سرکوب است و جمهوری اسلامی با استفاده از این مکانسیم تلاش می‌کند زندانیان سیاسی را وادار کند که از ایدئولوژی حاکم بر محیط قضایی تبعیت کنند و تسلیم شوند.

معرکه‌‌گیری حکومتی با عفو 

در مقابل محرومیت بسیاری از زندانیان سیاسی از حق مرخصی، رهبر جمهوری اسلامی هر سال در مناسبت‌های مختلف و به پیشنهاد رئیس قوه قضاییه، تعدادی از زندانیان را به اصلاح «عفو» می‌کند که حسین رئیسی آن را «معرکه گیری حکومتی» و «بازی کثیف» توصیف می‌کند که به شکل کاملا سلیقه‌ای اعمال می‌شود. 

در آخرین مورد از عفو رهبری جمهوری اسلامی به گفته رئیس قوه قضاییه بیش از ۸۰ هزار نفر از معترضان انقلاب ژینا عفو شدند که البته نام جلالیان و اکبری‌منفرد و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی با سابقه در میان آنها نبود.

رئیسی در گفت‌وگو با رادیو زمانه با اشاره به اینکه نفس وجود عفو رهبری نشان می‌دهد در نظام کیفری ایران ایراد اساسی وجود دارد، می‌گوید:

در واقع عفو “بازی کثیفی” است که حکومت با جان و آزادی زندانیان و روح و روان آن‌ها و خانواده‌‌های‌شان می‌کند. به علاوه عفو به صورت سلیقه‌ای انجام می‌شود و به همه تعلق نمی‌گیرد.

حسین رئیسی اما اشاره می‌کند که از سوی دیگر مقاومت در برابر «این بازی کثیف حکومتی» هم ادامه دارد. برخی از زندانیان سیاسی نامه‌های عفو را قبول نمی‌کنند و در مقابل ظلم و ستمی که بر آن‌ها اعمال شده، گردن خم نمی‌کنند.
این حقوق‌دان جلالیان و اکبری‌منفرد را از جمله زندانیانی می‌داند که به این بازی تن نداده‌اند.

البته مشخص نیست که آیا عفو حتی با پذیرش «تعهدنامه» شامل زینب جلالیان و مریم اکبری‌منفرد شده یا نه، و از خبرها چنین بر می‌آید که این دو زندانی سیاسی همانند بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی شامل این عفو “سلیقه‌ای” نشده‌اند.

با وجود این، نباید از یاد برد که آزادی حق فعالان مدنی و سیاسی است و این افراد نباید هیچ‌گاه به دلیل فعالیت‌ها و عقاید خود زندانی شوند، از این‌رو پذیرش تعهدنامه برای عفو و آزادی نیز هیچ‌گاه موضوعی منبی بر کم‌رنگ شدن اهمیت فعالیت‌های آزادی‌خواهانه این افراد یا دلیلی برای تحقیر آنها نیست.

تبعید از زندانی به زندانِ دیگر بدون وجاهت قانونی 

دراین میان تبعید زندانیان سیاسی یکی دیگر از اهرم‌هایی است که جمهوری اسلامی برای تحمیل کیفر مضاعف علیه آن‌ها به کار می‌برد، به طوری که زینب جلالیان بارها از یک زندان به زندان دیگر تبعید شده به طوری که او علی‌رغم وجود بیماری‌های مختلف فقط در فاصله بین ۱۰ اردیبهشت تا ۲۰ آبان ۱۳۹۹ چهار بار از یک زندان به زندان دیگر تبعید شده است.

به گفته رئیسی بر اساس قوانین خود جمهوری اسلامی هم این تبعیدها وجاهت قانونی ندارد و طبق قانون جمهوری اسلامی تبعید باید متکی به رای دادگاه باشد و وقتی محکومیت زندانی قطعی شد، دیگر نباید منتقل شود مگر اینکه خودش درخواست کند.

این استاد دانشگاه کارلتون کانادا می‌گوید:

زینب جلالیان با وجود داشتن حکم محکومیت قطعی بارها تبعید شده و همچنین از مکان محل زندگی خانواده‌اش برای ملاقات دور نگه داشته می‌شود که کاملا غیرقانونی است. در حقیقت جمهوری اسلامی با این روشی تنبیهی، می‌خواهد این زندانی زنِ سیاسی را بیشتر اذیت و آزار دهد تا او را بشکند.

تبعیض‌های گوناگون حکومتی علیه زندانیان زن

جلالیان و اکبری‌منفرد به دلیل جنسیت‌شان هم در داخل زندان با کیفر مضاعف روبه‌رو شده‌اند و این رسم معمولی درباره زندانیان سیاسی زن در ایران است. به همین جهت روایت زندانیان سیاسی زن با مردان تفاوت‌های زیادی دارد. سمانه سوادی، حقوق‌دان و کنشگر برابری جنسیتی، تبعیض جنسی و جنسیتی را یکی از اصول ساختاری و سیستماتیک جمهوری اسلامی می‌داند که زنان زندانی هم از آن مستثنی نیستند. به باور او این تبعیض نه تنها از سوی حکومت که از سوی مردم و حتی جامعه مدنی علیه زنان زندانی اعمال می‌شود.

سمانه سوادی به زمانه می‌گوید:

مساله تبعیض جنسیتی علیه زندانیان زن توسط حکومت با تکیه بر زن‌ستیزی موجود در جامعه باعث شده تا این زنان زندانی مورد تبعیض و فشار بیشتری قرار بگیرند، زیرا حکومت می‌داند که واکنشی در جامعه مدنی و مردم نسبت به این زنان وجود ندارد و حکومت هم به خوبی می‌داند خبر شکنجه و فشار بر یک زندانی سیاسی مرد واکنش بیشتری در جامعه نسبت به یک زندانی سیاسی زن دارد.

البته تبعیض جنسیتی تنها نوع تبعیضی نیست که در زندان‌های ایران علیه زندانیان سیاسی به کار گرفته می‌شود. گزارش‌های زیادی وجودی دارد که نشان می‌دهد زندان برای یک شهروند کُرد می‌تواند بسیارسخت‌تر نسبت به سایر زندانیان باشد. زینب جلالیان کُرد است و به گفته سوادی از همین جهت بهای یکی از گفتمان‌های مسلط جمهوری اسلامی را پرداخت می‌کند که معتقد به تجزیه‌طلب و مسلح بودن کردها است.

مریم اکبری‌منفرد هم به دلیل سابقه خانوادگی‌اش نوع دیگری از تبعیض را تجربه می‌کند برادران و خواهر او در دهه ۶۰ به اتهام عضویت و هواداریِ سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند. به گفته سمانه سوادی جمهوری اسلامی از این سابقه برای موجه‌سازی بازداشت و شرایط او در زندان برای جامعه استفاده می‌کند.

زینب جلالیان در تمام ۱۶ سالی که در زندان بوده از حق مرخصی و به کرات نیز از حق ملاقات محروم بوده، آن هم در شرایطی که دچار بیماری‌های مختلفی است؛ از ناخونک چشم و ناراحتی کلیه گرفته تا بیماری زمینه‌ای آسم و از دسترسی به درمان مناسب نیز محروم بوده است.

علی‌رغم این شرایط، جلالیان و اکبری‌منفرد در تمام این سال‌ها به خواسته‌های حکومت تن نداده‌اند و همین موضوع هم باعث فشار مضاعف دیگری بر آن‌ها شده است. نهادهای امنیتی بارها سعی کرده‌اند با وعده‌های گوناگون از جمله آزادی، زینب جلالیان را وادار به اعتراف تلویزیونی کنند.

Ad placeholder

به چالش کشیدن اقتدار حکومت 

سوادی در تحلیل واکنش حکومت به مقاومت این دو زندانی زن می‌گوید که مقاومت این دو زندانی حکومت را خشمگین‌تر می‌کند، زیرا انتظار عجز و ناله و طلب بخشش دار، اما به جای آن با مقاومت روبه‌رو می‌شود و به همین دلیل حکومت با ممنوع کردن ملاقات و ندادن مرخصی و تبعید سعی می‌کند آن‌ها را درهم بشکند.

در هم شکستن زندانیانی مانند جلالیان و اکبری‌منفرد برای حکومت از این جهت اهمیت دارد که اقتدار خود را در جامعه تثبیت کند و از سوی دیگر مانع الهام گرفتن سایر زندانیان زن و شکل گرفتن حلقه‌های مقاومتِ مشابه شود.

به گفته سوادی داستان مقاومت این زندانیان سیاسی زن کم‌تر توانسته وارد رسانه‌های جریان اصلی شده تا مردم عادی از آن آگاه شوند، اما به هرحال برای بخش‌هایی از جامعه به ویژه گروه‌های رادیکال و افراد بیرون از زندان الهام‌بخش بوده و عنصر مقاومت را در آن‌ها تقویت کرده است.

سوادی در ادامه چنین توضیح می‌دهد:

مواجه زینب‌ها و مریم‌ها با جمهوری اسلامی نشان می‌دهد این حکومت اقتدار واقعی ندارد و آن چیزی که هست یک اقتدار قلدرمابانه و نمایشی است. مقاومت و ایستادگی آن‌ها برای ما الهام‌بخش است و اینکه ما چکار کنیم تا هزینه‌ای که آن‌ها می‌دهند بازنمایی بیرونی داشته باشد و افراد بیشتری از داستان مقاومت و ایستادگی آن‌ها الهام بگیرند. همچنین باید بتوانیم مقاومت روزمره زینب و مریم در زندان را به مقاومت روزمره زنان ایرانی پیوند دهیم و قدمی از آموزش، ترویج برابری و نه گفتن به دیکتاتوری عقب ننشینیم.

Ad placeholder

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد؛ کیفر مضاعف با اعمال تبعیض و محرومیت از حقوق قانونی