جشنواره‌های حکومتی: به نام هنر، به کام نظام

نهادهای تبلیغی جمهوری اسلامی هر ساله جشنواره‌ها و جوایز مختلفی را در جهت پیشبرد نمادها و شعارهای ایدئولوژیِ سیاسی-مذهبی نظام برگزار می‌کنند؛ جشنواره‌ها و جوایزی که به  اعتقاد بسیاری از کارشناسان فرهنگی و فعالان حوزه‌های مختلف ادبی و هنری، تاثیری در کیفیت رشد و ارتقای هنر در ایران ندارند. بعد از خیزش سراسری «ژینا» و همه‌گیری اعتراضات مردمی علیه جمهوری اسلامی، جشنواره‌های حکومتی دیگر از رونق سابق برخوردار نیستند. سالانه صدها جشنواره اختصاصی در سطوح سراسری، منطقه‌ای و استانی با حفظ نمادهای نظامی و مذهبی جمهوری اسلامی در ایران برگزار می‌شوند. از جشنواره شعر «روح الله» و جشنواره فیلم «مقاومت» گرفته تا ده‌ها جشنواره ملی و استانی که توسط «موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» در راستای «حفظ ارزش‌های دفاع مقدس» با تنها یک هدف برگزار می‌شوند: تبلیغات برای حکومت و مشروعیت‌بخشی به آن. اما حکومت اسلامی، دستگاه تبلیغاتی خود را تنها در برگزاری جشنواره‌های اختصاصی محدود نکرده است. بعد از مرگ قاسم سلیمانی، جمهوری اسلامی بخش‌های ویژه‌ای را به اسم این سردار سپاهی به جشنواره‌های مختلف اضافه کرد. جشنواره فیلم فجر، جشنواره فیلم مقاومت، جشنواره شعر روح‌الله، جایزه ادبی جلال آل احمد و جشنواره تئاتر تهران تنها نام تعدادی از جشنواره‌هایی‌ست که بخش ویژه‌‌ای برای قاسم سلیمانی در فهرست برنامه‌های خود قرار داده‌اند. علاوه براین، جشنواره‌های مختلفی با عناوین «سردار دل‌ها»، «سرباز ولایت» و «جایزه ملی سردار سلیمانی» به یاد او برگزار می‌شوند.  

جشنواره‌های تئاتر و سینما

«برخلاف ادعای مسئولان جمهوری اسلامی، هنر و هنرمند در نظام اسلامی شأن و جایگاهی ندارند» اینها صحبت‌های یک کارگردان تئاتر است. او درمورد جشنواره‌های تئاتر در ایران به رادیو زمانه می‌گوید:

همه جشنواره‌ها هیئت‌هایی برای بازبینی آثار دارند که ربطی به کیفیت هنری نمایش‌ها ندارد. این هیئت آثار را از جنبه‌های ممیزی می‌سنجند، در واقع فارغ از مجوزهای ساخت اثر، آنها تصمیم‌ می‌گیرند فلان کار خلاف یا علیه تفکرات اسلامی و سیاسی نظام است یا خیر. تقریباً هر چیزی را لحاظ می‌کنند، پوشش بازیگرها، رفتار، کلمات، سیر داستان و پایان‌بندی، حتی پوستر و موسیقی را مد نظر قرار می‌دهند. کافی است با مورد کوچکی که به نظر خودشان مورددار است برخورد کنند، اجازه ورود اثر به جشنواره را نمی‌دهند.

در طول این سال‌ها جشنواره‌های سینمایی زیادی تنها در یک یا دو دوره برگزار شده‌اند، اما تعطیلی یا وقفه‌های طولانی مدت در اختتامیه برخی از آنها، اعتراض هنرمندان را به همراه نداشته است. حتی برخی جشنواره‌ها نزد اهالی هنر اسم و رسمی ندارند. از این کارگردان می‌پرسم اساساً وقتی جشنواره‌ای آنقدر اعتبار هنری ندارد که توقف یا وفقه در آن واکنشی به همراه داشته باشد چرا با صرف بودجه‌های کلان باید برگزار شود؟ او به رادیو زمانه می‌گوید:

مسئولان نظام، هنر را ابزاری برای تبلیغات می‌دانند، یعنی مهم نیست فلان اثر یا جشنواره با چه کیفیتی یا در چه زمانی برگزار می‌شود. آنها دنبال تریبونی برای خود می‌گردند. همین عکس‌های یادگاری با هنرمندان، سخنرانی در افتتاحیه و اختتامیه، و همچنین تولید آثاری که اندیشه‌های حکومت را تبلیغ ‌کند، هدف و سیاست اصلی جشنواره‌های حکومتی‌ست. در واقع جشنواره برگزار می‌کنند تا برای نظام اعتبار بخرند، نه اینکه با ایجاد انگیزه در هنرمندان کیفیت هنری آثار را بالا ببرند.»

با خیزش سراسری شهریور ۱۴۰۱ فصل تازه‌ای از تحریم جشنواره‌های حکومتی رقم خورد. سینماگران ایرانی در یک حرکت خودجوش و برای همراهی با مردم ایران جشنواره حکومتی فجر به عنوان مهم‌ترین رویداد فرهنگی کشور را تحریم کردند. این جشنواره با تاخیر در اعلام لیست نهایی فیلم‌های راه یافته به جشنواره، چهل و یکمین دوره خود را در ۲۲ بهمن ۱‍۴۰۱ برگزار کرد.  در واکنش به درخواست تحریم‌ جشنواره، محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ۱۰ دی‌ سال گذشته، جشنواره‌ فجر را «آبروی جمهوری اسلامی» خواند و اذعان به کار «دشوار» برگزارکنندگان در این دوره کرد. طبق گزارش‌ها، بیش از نیمی از فیلم‌های راه یافته به این دوره با سرمایه‌گذاری نهادهای حکومتی تولید شده‌اند و کمتر چهره شناخته شده‌ای بین سازندگان آنها وجود داشت.

یک بازیگر تئاتر درمورد جشنواره‌های حکومتی به رادیو زمانه می‌گوید:

کاملاً مشخص و مشهود است که جشنواره‌های دولتی در انتخاب آثار گزینشی عمل می‌کنند و معیار بیشتر آنها نه کیفیت هنری، بلکه گرایش سیاسی و… است. فارغ از جشنواره، ده‌ها ارگان و نهاد مذهبی و سیاسی موانع مختلفی را سد راه تولید آزادانه هنر ایجاد می‌کنند. برای یک روسری ساده و چهارتار مو مجوز نمایش نمی‌دهند، حالا اگر طرف توانست از ده‌ها سد و مانع به سلامت عبور کند و فیلم یا نمایش را در جشنواره شرکت دهد، باز آنجا یک هیئت دیگر وجود دارد که احتمالاً هرچیزی که هیئت‌های پیش گفته‌اند را نقض کند و اجازه ورود اثر را ندهد.

در دو دوره اخیر جشنواره فیلم فجر(۱۴۰۰ و ۱۴۰۱) «سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران» که به گواه سینماگران مهم‌ترین جایزه جشنواره فجر محسوب می‌شد به بهانه‌های مختلف حذف، و به جای آن جایزه «بهترین فیلم از نگاه ملی» که آن را به عنوان جایزه «ویژه سردار قاسم سلیمانی» می‌شناسند قرار داده شد. این جایزه به فیلم‌هایی تعلق می‌گیرد که دارای بیشترین منافع تبلیغاتی در راستای شعارها و نمادهای جمهوری اسلامی باشند.

یک بازیگر سینما در مورد تاثیر این جشنواره‌ها بر فضای کیفی سینمایی کشور به رادیو زمانه می‌گوید:

صدها جشنواره سراسر و منطقه‌ای در طول سال برگزار می‌شوند اما جز تعداد معدودی، آن هم جشنواره‌هایی که پیشینه دولتی ندارند نتوانستند اعتباری برای خود کسب کنند. البته این اعتبار هم بیشتر نزد تولیدکنندگان و فعالان این عرصه است نه مخاطبان سینما. فکر نمی‌کنم حتی سیمرغ جشنواره فیلم فجر برای مخاطب ایرانی مهم باشد. چون بارها با فیلم‌هایی مواجه شده که با وجود اینکه سیمرغ فجر یا جوایزی از جشنواره‌های داخلی دریافت کرده‌اند آثار ضعیفی بوده‌اند. بر عکس، خیلی از آثاری که خود مردم می‌پسندند به نسبت کیفیت بالاتری داشته‌اند. اعتبار جشنواره‌ها استقبال مردمی و تاثیر آنها بر روند سینماست، نه شعار و تبلیغات برای حکومت.

جوایز ادبی

در کنار جوایز ادبی دولتی، برخی از جوایز ادبی مستقل و نیمه‌مستقل طی دوره‌های متعدد توانسته‌اند طیفی از نویسندگان و ناشران و خوانندگان را به خود جذب کنند. علی‌رغم کسب اعتبار کافی این جوایز -حداقل در داخل مرزهای ایران- برخی از آنها به فعالیت خود پایان داده‌اند. جایزه ادبی هوشنگ گلشیری که توسط بنیاد مردم‌نهاد هوشنگ گلشیری پایه‌گذاری شد و یکی از معتبرترین جوایز ادبی ایران محسوب می‌شد، در تیر ۱۳۹۳ پس از سیزده دوره برگزاری تصمیم گرفت این جایزه را به دلیل «کمبود منابع و نیروی انسانی» متوقف کند. چاپ برخی از آثار هوشنگ گلشیری در جمهوری اسلامی ممنوع است. جایزه شعر امروز ایران (شعر کارنامه) نیز از جوایز معتبری بود که در فاصله سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ برگزار می‌شد. همچنین جایزه ادبی یلدا و جایزه هنر و ادبیات گمانه‌زن از جمله جوایز مستقلی بودند که بعد از برگزاری چند دوره متوقف شدند. درحالی که هرساله جوایز دولتی با حفظ شعارهای حکومتی به قوت خود باقی هستند، تعدادی از جوایز ادبی غیردولتی اگرچه اعتبار لازم را نزد نویسندگان و مخاطبان ادبیات کسب کرده‌اند اما به دلیل کمبود بودجه و فشارهای حکومتی با وقفه‌های طولانی‌مدت برگزار می‌شوند.

از یک نویسنده می‌پرسم جوایزی مانند هوشنگ گلشیری و شعر کارنامه توانسته بودند اعتبار کافی را نزد مخاطب و نویسندگان به دست بیاورند ولی امروزه متوقف شده‌اند، آیا جوایز ادبی دولتی از چنین اعتبار و کیفیتی برخوردارند؟ او ضمن تاسف برای تعطیلی چنین جوایزی به رادیو زمانه می‌گوید:

علی‌رغم صرف هزینه‌های بسیار، هیچ جایزه دولتی نتوانسته اعتباری را نزد مخاطب و نویسندگان داشته باشد. مثلاً جایزه ادبی جلال آل‌احمد که توسط دولت برگزار می‌شود و در ابتدا قرار بود ۱۱۰ سکه جایزه بدهند ولی ندادند. اعتبار این جایزه حکومتی به یک درصد جایزه گلشیری یا مهرگان ادب نمی‌رسد. خودِ حکومتی بودن جایزه نشانه‌ای بر تبلیغی بودن آن هم است. با یک نگاه کلی به دبیران، هیئت داوری، آثار برگزیده و… به خوبی می‌توان دریافت که در جوایز حکومتی اراده‌ای برای پویایی و ارتقای کیفیت ادبی آثار وجود ندارد. جوایز ادبی فرصت خوبی برای جمهوری اسلامی است تا نویسنده و هنرمند مورد وثوق خودش را نمایش دهد. آنها فکر می‌کنند با اختصاص چندتا جایزه یا تیراژهای چند هزارتایی و تریبون دادن به نویسنده می‌توانند او را در دل مخاطب جایی دهند. این یک توهم است. هیچ جایزه حکومتی‌، باعث نشده مخاطبان واقعی اثر بیشتر شوند یا سبک و سیاق نویسندگی آن‌ها روی نویسنده‌های دیگر تاثیری داشته باشد.

اگرچه دستگاه عریض و طویل سانسور حکومتی، طیفی از نویسنده‌ها و هنرمندان را زندانی، تبعید اجباری یا خانه‌نشین کرده است اما هنوز آثار انتقادی و مستقل به شکل‌های متنوع در بین مخاطبان علاقه‌مند دست به دست می‌شوند.

 

Ad placeholder

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: جشنواره‌های حکومتی: به نام هنر، به کام نظام