«از شنبه»؛ فصل تازه رویارویی زنان با پلیس ایران و «نگرانی آخوند از تابستان»

«از شنبه»؛ فصل تازه رویارویی زنان با پلیس ایران و «نگرانی آخوند از تابستان» 


پلیس و قوه قضاییه ايران تهدید کرده‌اند که به زودی سخت‌گیری برای تحمیل حجاب اجباری به زنان و دختران تشدید می‌شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم قرار است برای تصویب سیاست‌هایی درباره حجاب هفته آینده یک جلسه «فوق‌العاده» برگزار کند.

احمدرضا رادان، رئیس پلیس، چند روز پیش تاریخ مشخصی برای آغاز سخت‌گیری‌ها اعلام کرد و گفت: «از شنبه هفته آینده افرادی که در معابر عمومی ، خودرو و یا در اماکن تجاری اقدام به کشف حجاب کنند با اسناد و مدارک به محاکم قضایی معرفی می شوند.»

اعلام روز شنبه ۲۶ فروردین به عنوان شروع تشدید عملیات پلیسی تحمیل پوشش به زنان با تمسخر و خشم معترضان به حکومت روبرو شده است.

بعضی آن را با پشت گوش انداختن قول افراد به خود برای ورزش، تغذیه، مطالعه یا انجام تصمیم‌های مهم «از شنبه» مقایسه کرده‌اند، شنبه‌ای که همیشه قرار است از راه برسد.

برخی از معترضان یک قدم پیش رفته و اعلام این روز از طرف رئیس پلیس را به چشم دعوت به «زورآزمایی خیابانی» دیده‌اند و برای حضور گسترده‌تر بدون حجاب در خیابان‌ها یا برگزاری تجمعات اعتراضی فراخوان داده‌اند.

همزمان زنان و دختران بسیاری عکس‌های بدون حجاب خود را منتشر می‌کنند.

عکس‌هایی که در روزهای اخیر منتشر شده نشان‌دهنده آن است که مبارزه زنان برای آزادی پوشش و بازپس‌گیری حق کنترل بر بدن خویش از صرف برداشتن روسری و مقنعه فرا رفته است.

اگر تا مدت‌ها زنانی که از حجاب اجباری سربازمی‌زدند روسری یا شالی روی دوششان داشتند، رویه اخیر آن است که آنها اصولا روسری به همراه ندارند.

از این گذشته، عکس‌ها و ویدئوهایی از زنان و دختران منتشر شده که آنها را با پیراهن آستین کوتاه و آستین حلقه‌ای، با دامن و یا شلوار کوتاه نشان می‌دهد.

در واقع، برای برخی از زنان ایرانی مساله دیگر این نیست که مطابق معیارهای حجاب اجباری لباس نپوشند. بلکه آنها حالا تا جایی پیش رفته‌اند که می‌خواهند همان طور که دلشان می‌خواهد لباس بپوشند.

این تلاش برای پوشش مطابق میل خود هنوز بی ترس و نگرانی از سرکوب و فشار ممکن نیست.

کاربری با همرسانی عکسی از خودش در خیابان در توییتر نوشته: «نتونسم اونقدی شجاع باشم که این لباس رویی رو دربیارم ولی دیگه شکم قشنگم رو انداختم بیرون».

در مقابل ترس زنان از خشونت حکومتی، حکومت و هوادارانش هم از زنان می‌ترسند. برخی از زنان با اشاره به همین واهمه حکومت را تهدید می‌کنند که «تابستان در راه است»؛ شوخی و بازی با مضمون «زمستان در راه است» از سریال بازی تاج و تخت که می‌گوید زنان دیگر حاضر نیستند در تابستان داغ ایران زیر بار لباس اضافی و ناراحتی بروند که مطابق نظر رهبران دینی و سیاسی ایران قرار است آنها را از نگاه مردان در امان بدارد.

چند روز پیش عده‌ای از مدرسان حوزه‌های علمیه دینی در ایران بیانیه‌ای دادند که گویای همین نگرانی از آمدن تابستان بود.

آنها وحشت خود از پوشش زنان متناسب با دمای هوا را ابراز کرده و هشدار دادند: «پس از گرم‌تر شدن هوا، هنجارشکنی‌ها به‌صورت برهنگی رخ می‌نماید.»

در این بیانیه به مقام‌های ایرانی گفته شد که نباید به اشتباه تصور کنند که «مماشات و تسامح» در زمینه حجاب ممکن است و هشدار دادند که چنین سیاستی باعث بهبود یا حفظ وضع موجود نخواهد شد، بلکه وضع بدتر می‌شود.

البته آنچه آنها «مماشات و تسامح» خوانده‌اند توصیف درستی از رویارویی کنونی و حکومت و زنان شوریده بر حجاب اجباری نیست.

زنانی که بدون حجاب به خیابان و دیگر محیط‌های عمومی می‌روند همچنان خطرهای سنگینی را به جان می‌خرند: از حمله و اوباشی‌گری هواداران آتش‌به‌اختیار حکومت با سطل ماست، کتک و دشنام گرفته، تا بازداشت، حکم زندان و شلاق یا اخراج از کار.

در واقع بیش از آنکه حکومت در تحمیل حجاب مماشات کند، این زنان مخالف حجاب اجباری هستند که اراده خود به آزادی پوشش را به حکومت تحمیل کرده‌اند.

این پیشروی زنان دوراهی دشواری را پیش روی مقام‌های قضایی و امنیتی قرار داده است.

آنها ناچارند یا واقعیت جدید و جابجایی برگشت‌ناپذیر هنجارهای پوشش را بپذیرند یا آنکه سعی کنند با خشونت مستقیم یا سرکوب غیرمستقیم و هوشمند، مثلا از طریق پلمب مغازه و توقیف خودرو، سعی کنند دست‌کم وضعیت را به تابستان گذشته و پیش از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی برگردانند.

در حالت اول، اگر حکومت در شرایطی که حجاب را به عنوان یک خط قرمز و نشانه اقتدارش جا انداخته از آن عقب‌نشینی کند، می‌تواند امکان پیشروی مخالفان در دیگر عرصه‌ها را به آنها نشان دهد.

در حالت دوم هم حکومت با این واقعیت روبرو است که توسلش به زور و سرکوب در مواردی ظرفیت بازدارندگی‌ را از دست داده است. برای معترضان جان به لب‌رسیده ترس‌ها در حدی ریخته که ممکن است یک نمونه از خشونت در تحمیل حجاب آتش خشم مخالفان را شعله‌ورتر کند.

هر قدر هم که رهبران جمهوری اسلامی بخواهند تحمیل حجاب اجباری بر سر زنان را به عنوان یک حکم شرعی و ضرورت آسمانی معرفی کنند، در عمل گریزی از محاسبات سیاسی و این‌جهانی ندارند.

سیاسی بودن حجاب برای حکومت را می‌توان در آنجا دید که آیت‌الله علی خامنه‌ای هم از سر برداشتن روسری‌ها را به جز «حرام شرعی» به عنوان «حرام سیاسی» توصیف کرده است.

هواداران خامنه‌ای او را به عنوان «رهبر مسلمین جهان» می‌شناسند. حال این رهبر مذهبی و سیاسی، با اختیارات مطلقه، کاری را حرام اعلام کرده که میلیون‌ها زن در جهان اسلام، از بیروت و بیت‌المقدس گرفته تا ریاض و بغداد روزانه انجامش می‌دهند و می‌توان مطمئن بود بسیاری از زنان و دختران در خیابان‌های ایران و در چند صدمتری بیت رهبری به آن ادامه خواهند داد.

جمهوری اسلامی هنوز اهرم‌های قدرت بسیاری دارد، اما پایه‌های اقتدارش و پایگاه اجتماعی‌اش با چنین خط قرمزهای دفاع‌ناشدنی و از پیش‌شکست‌خورده به شدت ضربه خورده است.

اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در ماه‌های اخیر ماهیت یک جنبش انقلابی را داشته که هنوز نتوانسته تشکیلات و نیروی سیاسی لازم برای دگرگونی ساختار حکومت را پرورش دهد، اما انقلابی اجتماعی در لایه‌های عمیق و به شکلی متکثر در عرصه‌های گوناگون در جریان است که پلیس، شورای انقلاب فرهنگی، حوزه‌های علمیه و شخص رهبر، حتی اگر توان دیدن ابعادش را داشته باشند، به زحمت جز تشدید خشونت ابزار قابل ملاحظه‌ای برای متوقف کردنش دارند.

منبع: علی سودایی - بی بی سی


فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

منبع خبر: پیک ایران

اخبار مرتبط: «از شنبه»؛ فصل تازه رویارویی زنان با پلیس ایران و «نگرانی آخوند از تابستان»