ماجرای حضور شیخ‌حسین انصاریان در خانه‌های فساد «شهرنو»!

ماجرای حضور شیخ‌حسین انصاریان در خانه‌های فساد «شهرنو»!
خبر آنلاین

قبل از انقلاب روحانی جوانی خبر از خانه‌های فساد در شهرنو به‌ گوشش می‌رسد که:

«در آنجا دخترانی وجود دارند که مثلا از دوست‌پسرشان فریب خورده‌اند، یا از خانه فراری بوده و به تور آدم پستی افتاده و بدین مرکز فروخته شده‌اند و اکنون روی برگشتن به خانه خود را ندارند. رؤسای آنان به هیچ‌وجه دست‌بردار نیستند و برای محکم‌کاری از زنان بیچاره سفته گرفته‌اند».

روحانی تعدادی از سفته‌ها را می‌خرد و دختران را آزاد و راضی‌شان می‌کند به خانه‌هایشان بازگردند.

«آنها را همراهی کرده، به آغوش خانواده‌شان می‌سپردیم و می‌گفتیم که مثلاً‌ دختر شما گم شده بوده و اکنون به ما پناه آورده و از اصل ماجرا هیچ حرفی نمی‌زدیم. بعضی از زنان جوان ازدواج کردند و زندگی پاک و سالمی را تشکیل دادند.»

پس از انقلاب اما مردم به شهرنو حمله کردند و به آتش کشیدند، اما دامن‌گیر همه خانه‌ها نشد:

«شهید قدوسی، دادستان انقلاب، به من گفت: برای براندازی آنجا چه کار می‌توانی انجام بدهی؟ گفتم: فقط پول و جا و مکان مناسب می‌خواهد.

او چکی به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان برایم نوشت. آیت‌الله گیلانی نیز ۳ میلیون تومان در اختیار ما گذاشت.»

طلبه جوان کل ۱۱۲۰ خانه فساد در شهرنو را می‌خرد و مرکز بزرگی را هم در شمیران برای اسکان زنان در اختیار می‌گیرد:

«کل اسناد در محضری به ما واگذار شد و صاحبان خانه‌ها پول خود را نقد دریافت کردند. با رضایت و درحالی‌که از خطای گذشته خود اشک می‌ریختند. زنان، میانسال‌ها و بعضی از جوانان را با آماده‌سازی و توبه‌دادن، به خانواده‌هایشان تحویل دادیم. شماری از زنان جوان را نیز شوهر دادیم. چند نفر نیز به عقد کارمندان دایره منکرات درآمده و زندگی سالمی را تشکیل دادند و اکنون صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می‌آیند.

منطقه را با خاک یکسان کردیم؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار و بخشی پارک شد.

بعد طی نامه‌ای به امام نوشتم ما اکنون باید مخارج ۴ هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. امام گفت: اگر از کمک‌های مردمی تأمین نشدید، از سهم ما استفاده کنید.

گاهی رسانه‌ها با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می‌کردند. روزی یکی از مصاحبه‌ها از رادیو پخش شد. خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که شما قبلاً کجا بودید و چه می‌کردید؟ او گفت: من اصلاً به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره من است. او شیخ حسین انصاریان است.

بیشتر بخوانید:

  • «آخوند لوطی»، هدف جدید «تندروها»/ شیخ‌حسین انصاریان کیست؟ + عکس‌های کمتر دیده‌شده

  • شیخ‌حسین انصاریان: با «نمایندگان بی‌حجاب‌ها» صحبت کنید، «خواسته‌های‌شان» را بشنوید / با «روزی» مرتکبان منکر نباید «درگیر» شد

  • شیخ‌حسین انصاریان: به بازداشتی، به‌دروغ نگویید،فردا صبح،«اعدام» می‌شوی!

  • واکنش عضو دفتر رهبر انقلاب به سخنان شیخ‌حسین انصاریان درباره «بی‌حجاب‌ها»

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: ماجرای حضور شیخ‌حسین انصاریان در خانه‌های فساد «شهرنو»!