وداع آلمان با انرژی هسته‌ای؛ از هیجان ورود تا نفس راحت خروج

وداع آلمان با انرژی هسته‌ای؛ از هیجان ورود تا نفس راحت خروج
رادیو فردا

روز ۱۵ آوریل با خروج آخرین نیروگاه‌ها از مدار، آلمان به ۶۱ سال استفاده از انرژی هسته‌ای به طور قطعی پایان داد. این اقدام به ویژه در ایام اخیر و متأثر از بحران انرژی مربوط به جنگ اوکراین یا «رنسانسی» در سطح بین‌المللی در مورد انرژی هسته‌ای در جریان است با بحث و مناقشه‌ها و مخالفت‌های زیادی همراه بوده است.

هواداران انصراف اما شرایط را در اساس متفاوت نمی‌بینند و با استناد به معضلات دیرینه و بعضاً غیرقابل حل استفاده از انرژی هسته‌ای رهایی از آن را چرخشی تاریخی تلقی می‌کنند. به رغم این خروج نسل‌های متفاوتی در آلمان همچنان با پیامدهای استفاده از انرژی هسته‌ای طرف خواهند بود.

روز ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ (۱۵ آوریل ۲۰۲۳) در چندین نقطه آلمان جشن و پایکوبی برپا بود؛ از جمله در سه نقطه‌ای که سه نیروگاه هسته‌ای همچنان فعال آلمان قرار داشتند و خاموشی آنها در آخرین ساعات این روز به اجرای کامل قانونی رقم زد که سال ۲۰۰۱ تصویب شده بود. این قانون مقرر کرده که آلمان طور کامل از استفاده از انرژی هسته‌ای دست بکشد.

بیشتر در این باره:

آلمان آخرین نیروگاه‌های هسته‌ای خود را تعطیل کرد

بنا بر قانون سال ۲۰۰۱ می‌بایست ۱۹ نیروگاه اتمی آلمان که ۳۰ درصد برق این کشور را تأمین می‌کردند، به تدریج تا پایان سال ۲۰۲۲ از مدار خارج شوند. به هنگام تصویب قانون سهم انرژی‌‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی آلمان ۶.۵ درصد بود. روزی که خروج آلمان از انرژی هسته‌ای تکمیل شد این سهم به بیش از ۵۰ درصد رسیده است.

کسانی که در اطراف سه نیروگاه به جشن و پایکوبی مشغول بودند این اتفاق را حاصل بیش از ۵۰ سال مبارزه خود در راه انصراف از استفاده از انژری هسته‌ای می‌دانند و به این مبارزه افتخار می‌کنند. در واقع شعار این‌ها بر خلاف «انژری هسته‌ای حق مسلم ماست» این بوده که «انرژی هسته‌ای؟ نه، خیلی ممنون». و روز آخر به با کمک نور تصویری از خورشید (نماد انرژی‌های تجدیدپذیر) بر فراز یکی از نیروگاه ایجاد کردند با این شعار که «انرژی اتمی؟ دیگر هرگز».

به این ترتیب به بیش از ۶۰ سال استفاده از انرژی اتمی در آلمان برای تولید برق پایان داده شد. در ابتدای به‌کارگیری شکاف هسته‌ای در آلمان، هیجانات توهم‌آلودی برپا بود، مثل هیجانی کاذبی که جمهوری اسلامی رقم زد که گویا با این انرژی شق‌القمر خواهد شد. و طرفه این که وزارت تحقیقات علمی در آلمان در ارتباط با شکاف هسته‌ای شکل گرفت و محور کارش هم تمرکز بر این انرژی بود.

یک نیروگاه اتمی در گوندرمینگن آلمان که در دسامبر ۲۰۲۱ تعطیل شد

حزب سوسیال دموکرات آلمان در برنامه معروف خود در سال ۱۹۵۹ که چرخشی تاریخی و دیدگاهی را رقم زد و مارکسیسم از مبانی برنامه‌ای‌اش کنار گذاشت، نکاتی تقدیس‌گونه هم در مورد انرژی‌ هسته‌ای مطرح کرد که حالا عجیب می‌نمایند: «انسان در دوره انرژی هسته‌ای زندگی خود را تسهیل کرده، از دغدغه‌ها رهایی یافته و می‌تواند برای همه آحاد جامعه رفاه ایجاد کند».

سوسیال دموکرات‌ها در این دو دهه اخیر دوباره مارکسیسم را به عنوان یکی از مبانی برنامه‌ای خود احیا کردند، ولی تجربه و دریافت‌های نه چندان مثبت از استفاده از انرژی هسته‌ای در سطح بین‌المللی به فاصله‌گیری آنها از این انرژی و همگام‌شدنشان با احزاب سبز منجر شد.

شور و هیجان نسبت به انرژی هسته‌ای و تقدیس آن در میان محافظه‌کاران شدیدتر بود. اولین وزیر تحقیقات (انرژی اتمی ) از متحدان حزب محافظه‌کار دموکرات مسیحی هلموت کهل و آنگلا مرکل نظرش این بود که «اهمیت انرژی هسته‌ای در تاریخ هستی بشر مانند کشف آتش برای انسان ابتدایی است».

به تدریج مدافعان محیط زیست با استناد به برخی سوانح و واقعیت‌های دیگر اما هم صدای خود را نسبت به خطرات غیرقابل مهار ناشی از سوانح احتمالی و نیز ناسودمندی انرژی هسته‌ای بلندتر کردند.

صداهایی که بیشتر شنیده شد

آنها بیش از پیش این سؤال را در اذهان نشاندند که دفع ایمن زباله‌های هسته‌ای نیروگاه‌ها که تا سده‌ها بعد تششعات خطرناک دارند مشکل لاینحلی است. و نیز بیش از پیش دخل و خرج‌ها را در کنار هم نشاندند و با مقایسه با انرژی‌های تجدید‌پذیر که با رواج بیشتر ارزان‌تر شدند نشان دادند که ارزان‌‌بودن انرژی هسته‌ای بیشتر به افسانه می‌ماند تا واقعیت.

از نظر آنها ارزان نبودن انرژی هسته‌ای وقتی بیشتر نمایان می‌شود که هزینه‌ ایجاد نیروگاه‌ها، وابستگی به اورانیوم خارجی، بیمه بالای نیروگاه‌ها به خاطر خطراتی که متوجه آنهاست، سنگینی هزینه تعمیرات و وارسی دوره‌ای آنها و نیز خساراتی که هر سانحه اتمی می‌تواند برای کشور ایجاد کند به علاوه هزینه‌ سنگینی که اسقاط هر نیروگاه مستعمل رقم خواهد زد سرجمع، ارزان‌بودن انرژی هسته‌ای را به اراجیف تبدیل می‌کند.

جنبشی که در مقابله با انرژی هسته‌ای و نیز برخی مبارزات که برای خلع سلاح در سطح اروپا و میان شرق و غرب سر برآورد، از جمله عوامل ایجاد احزاب سبز در اروپا در اوایل دهه ۱۹۸۰ بود.

بیشتر در این باره:

آلمان سه نیروگاه از شش نیروگاه هسته‌ای خود را تعطیل کرد

فاجعه هسته‌ای چرنوبیل در شوروی در سال ۱۹۸۶ نقطه عطفی برای مخالفان انرژی هسته‌ای و احزاب سبز بود و حرف‌شان در جامعه بیش از پیش برد و وزن پیدا کرد. الیت سیاسی حاکم به علاوه ارباب صنایع و اقتصاد، اما سانحه چرنوبیل زیاد تکان‌شان نداد و دولت محافظه‌کار هلموت کهل پس از چرنوبیل به ایجاد وزارت محیط زیست بسنده کرد، نه برای خروج از انرژی هسته‌‌ای که برای اطمینان دادن به جامعه که انرژی هسته‌ای در آلمان ایمن است و استفاده از آن هم در خدمت حفظ محیط زیست.

سال ۲۰۰۰ که برای اولین بار حزب سبز آلمان در ائتلافی با سوسیال دموکرات‌ها سکان هدایت آلمان را در دست گرفتند، ایده آنها نهایتاً جنبه قانونی و عملی یافت و قرار شد که در یک بازه زمانی حدوداً ۲۰ ساله به استفاده از انرژی اتمی پایان داده شود.

۱۰ سال بعد که دوباره قدرت به دست محافظه‌کاران (دموکرات‌ مسیحی‌ها) به رهبری خانم مرکل و متحد آنها، حزب لیبرل افتاد مصوبه خروج از انژری هسته‌ای لغو شد و قرار شد که نیروگاه‌ها دست‌کم ۱۲ سال بیشتر از قانون سال ۲۰۰۱ به فعالیت ادامه دهند. یک سال بعد اما فاجعه فوکوشیما فضا و گفتمان اجتماعی و سیاسی در باره انرژی هسته‌ای و خطرات و خوب و بد آن را دوباره چنان چرخاند که همین ائتلاف چاره‌ای جز برگشت به مصوبه سال ۲۰۰۱ ندید.

قرار بود وداع قطعی در پایان سال گذشته میلادی اتفاق بیفتد، ولی نگرانی از کم و کسری تأمین انرژی ناشی از جنگ اوکراین سبب شد که بعد از هفته‌ها مناقشه در ائتلاف حاکم، نهایتاً کار سه نیروگاه باقی‌مانده تا ۱۵ آوریل (۲۶ فروردین) ادامه یابد.

در هفته منتهی به خاموشی سه نیروگاه باقی‌مانده دوباره فضای جامعه قطبی شد و احزاب محافظه‌کار و لیبرال و پوپولیست در یک سو، خواهان عدم انصراف از استفاده از انرژی هسته‌ای یا دستکم ادامه کار نیروگاه‌ها تا پایان سال ۲۰۲۴ شدند و گزینه نگهداشتن آنها در حال آماده‌باش را پیش کشیدند. در طرف مقابل سبزها، سوسیال‌‌‌دموکرات‌های و چپ‌ها تأکید داشتند که مصوبه سال ۲۰۰۱ باید به صورت کامل اجرا شود، ولو که ۷۴ درصد جامعه بر خلاف سال‌های پیش بیشتر با نظر احزاب مخالف همراهی داشته باشد.

مخالفان و موافقانی که در برابر هم صف کشیدند

مخالفان خاموشی سه نیروگاه باقیمانده استدلال‌شان این بود که تمهیداتی که برای جایگزینی سهم بزرگ گاز روسیه در سبد انرژی آلمان انجام شده، از تسریع استفاده از انرژی‌های تجدید‌پذیر تا واردات گاز مایع از منابع غیرروسی هنوز به آن میزان از ثبات و اطمینان نرسیده است که بتوان گفت در سال آتی نیز آلمان به بحران انرژی دچار نخواهد شد. آنها فعال‌سازی شماری از نیروگاه‌های زغالی برای عبور از این دوران گذار با توجه به اثرات تخریبی آنها برای اقلیم را در قیاس با انرژی اتمی عجیب و نقض غرض می‌دانستند.

اما موافقان که عمدتاً دولت را در دست دارند تمهیدات عبور از بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین را به حد کافی اطمینان‌بخش می‌دانند و تأکید هم دارند که به هر صورت تا سال ۲۰۳۰ ، یعنی قبل از موعد مقرر اولیه، کل استفاده از نیروگاه‌های زغالی منتفی خواهد شد. آنها این بیم را هم دارند که هرگونه تعویق در بستن آخرین نیروگاه‌ها‌ و عدم شروع اسقاط آنها، به خصوص بعد از انتخابات سال ۲۰۲۴ که قدرت شاید دست به دست شود محملی شود که دوباره قانون سال ۲۰۰۱ ملغی یا دستکاری شود و خروج از انرژی هسته‌ای دوباره بلاموضوع شود.

تجمع اعتراضی مخالفان تعطیلی نیروگاه‌های هسته‌ای در برلین

استدلال دیگر مخالفان خاموشی قطعی نیروگاه‌ها این بود که «در حالی که در سطح بین‌المللی رنسانسی از استفاده از انرژی هسته‌ای به جریان افتاده است، آلمان به صورت تک‌روانه از استفاده از این انرژی چشم می‌پوشد». پاسخ موافقان انصراف قطعی این بود که در حال حاضر حدود ۲۰۰ نیروگاه هسته‌ای در جهان مشغول به کارند که تا سال ۲۰۴۰ بخش قابل توجهی از آنها از مدار خارج می‌شوند بدون آن که طرح و برنامه‌های مربوط به ایجاد نیروگاه‌های جدید لزوماً تحقق یابند یا این خلا را پر کنند.

آمارها نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر سهم انرژی هسته‌ای در سبد انرژی جهان رو به کاهش بوده است. قول و قرارهای مربوط به ساخت نیروگاه‌های ایمن‌تر هم کمتر جنبه عملی پیدا کرده‌اند و پروژه مربوط به چنین وعده‌هایی در فنلاند کار تحققش حال از پنج سال به ۱۵ سال کشیده، با افزایش نجومی هزینه‌‌های اولیه که اگر هم نهایتاً به تحقق کامل برسد این حرف که «انرژی هسته‌ای ارزان است» بیش از پیش در برابر ارزانی انرژی‌های تجدیدپذیر بی‌معنا می‌شود.

این نیز هست که «رنسانسی» که از آن یاد می‌شود عمدتاً در عرصه طراحی روی کاغذ مانده است، چنانکه در ۳۰ سال گذشته در اروپا تنها سه نیروگاه جدید افتتاح شده و این نیروگاه‌ها هم شاید مشمول وضعیت سایر نیروگاه‌های فعال بشوند که به خاطر گرم‌تر شدن هوا و کمبود آب، خنک‌سازی‌اشان به تدریج دشوارتر می‌شود و خروج گاه و بی‌گاه آنها از جمله در کشوری مثل فرانسه که بیشترین تعداد نیروگاه اتمی در اروپا را دارد به پدیده‌ای رایج بدل شده است.

انتقادی که فاقد موضوعیت نیست، ولی ...

موافقان انصراف بی‌برگشت و قطعی از انرژی هسته‌ای با این انتقاد هم روبرو هستند که تولید انرژی‌های تجدیدپذیر که به وزش باد و تابیدن خورشید وابسته است بیش از آن دچار نوسان است که بتوان نسبت به ثبات و ایمنی شبکه در کشور فوق صنعتی آلمان که حیات و مماتش به برق وابسته است مطمئن بود. بنا بر آمارها، آلمان با همین امکانات فعلی تولید برق از باد و خورشید، می‌‌تواند در تابستان تا ۹۷ درصد انرژی خود را تأمین کند، در حالی که این رقم در زمستان به ۲۰ درصد می‌رسد. به عبارتی مادام که نتوان مازاد تولید انرژی تجدید‌پذیر را برای مواقع کمبود ذخیره کرد، انتقاد یادشده فاقد موضوعیت نیست.

پاسخ به این انتقاد حالا با استناد به پروژه‌‌هایی داده می‌شود که آلمان در زمینه تبدیل برق مازاد به هیدروژن و تبدیل دوباره هیدروژن به برق و گرما به هنگام نیاز، به جریان انداخته است. حالا تلاش این است که تکنیک‌هایی خلق و به کار گرفته شوند که این تبدیل و تبادل بیش از پیش ارزان و کم‌دردسرتر بشود.

یافتن عناصر بهینه‌تری برای ساخت خازن‌های باطری‌های بزرگ که بتوانند حجم بسیار بیشتری از انرژی را ذخیره کنند و ذخیره آنها دوام بیشتری هم بیاورد نیز، از دیگر طرح و پروژه‌هاست.

بعید نیستکه موفقیت آلمان در این پروژه‌ها بیش از پیش باد را از بادبان هواداران «احیا و رنسانس انرژی هسته‌ای» بگیرد و موضع هواداران خروج از انرژی هسته‌ای را در نقاط دیگر دنیا نیز تقویت کند.

«استفاده دو نسل، معضلی برای ۳۳ هزار نسل»

وداع قطعی با انرژی اتمی در آلمان اما به معنای پایان کار و به خصوص پایان معضلات مربوط به استفاده از این نوع انرژی نیست. ألمان همچنان با این سؤال روبه‌روست که با ۱۹۰۰ بشکه حاوی پسمان‌‌های اتمی نیروگاه‌ها چه کند. مشکل این گونه بیان می‌شود نیروگاه‌های اتمی آلمان برای بیش از دو نسل برق تولید کردند، ولی با توجه به تدوام تشعشعات اتمی خطرناک پسمان‌ این نیروگاه‌ها تا یک میلیون سال دیگر، باید طوری آنها را انبار کرد که تا ۳۳ هزار نسل از خطر آنها در امان بماند.

سال ۱۹۸۳ دولت وقت منطقه‌ای را در غرب آلمان برای انبار نهایی این پسمان‌ها تعیین کرد. ۳۷ سال بعد معلوم شد که این منطقه به لحاظ زمین‌شناسی ویژگی‌های لازم را برای انبار پسمان هسته‌ای ندارد. فعلاً این پسمان‌ها به طور موقت در ۱۶ نقطه آلمان جا داده‌ شده‌اند تا یک کمیسیون ویژه تا سال ۲۰۳۱ نقطه‌ای مناسب را برای انبار قطعی و نهایی آنها بیابد.

نتایج اولیه تحقیقات نشان می‌دهد که این کار آسان نخواهد بود، هم به این دلیل که معلوم شده اصولاٌ ۵۴ درصد از خاک آلمان ویژگی زمین‌شناسی لازم را برای انبار پسمان هسته‌ای ندارد و هم از این جهت که هر منطقه‌ای هم که یافت شود احتمالاً با مقاومت و مخالفت اهالی روبه‌رو خواهد بود.

یک تابلوی هشدار در نزدیک نیروگاه هسته‌ای ایزار در حوالی اسنباخ که چند روز پیش از دور خارج شد

برآورد می‌شود که جستجوی موفقیت‌آمیز مکان نهایی برای پسمان‌ها تا ۱۷۰ میلیارد یورو برای کل اقتصاد آلمان هزینه در بر داشته باشد.

معضل دیگری که همچنان مسئله روز خواهد ماند اسقاط ایمن و در عین حال پرهزینه نیروگا‌ه‌هاست. این کار حساس که باید در جریان آن از هرگونه تشعشع رادیواکتیو به محیط یا نشت آن در زمین جلوگیری شود و همه قطعات رآکتورها برای استفاده بعدی یا رفتن به زباله‌دانی از مواد رادیواکتیو پاک شوند، برای هر نیروگاه اگر کار طبق برنامه پیش برود، بین ۱۰تا ۱۲ سال به درازا می‌کشد و حدود یک میلیارد یورو هزینه برمی‌دارد.

در تازه‌ترین گزارش یک مؤسسه تحقیقاتی در امور اتمی در جهان گفته می‌شود که از ۲۰۴ نیروگاهی در جهان که خاموش و مشمول اسقاط شده‌اند، کار تنها در دو نیروگاه تمام و کمال پایان یافته و در اکثر موارد یافتن جا برای پسمان‌ها و قطعات اسقاطی نیروگاه‌ها مشکل اصلی است.

به این ترتیب به رغم وداع با انرژی اتمی در آلمان نسل‌های دیگری در این کشور همچنان با پیامدهای استفاده از این نوع انرژی سر و کار خواهند داشت.

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: وداع آلمان با انرژی هسته‌ای؛ از هیجان ورود تا نفس راحت خروج