آشناهای غریب

این سابقه و آگاهی و شناخت عوامل از برهه انقلاب و دوران دفاع‌ مقدس و مهم‌تر اجرای روایت‌ها و قصه‌هایی از آن در قالب فیلم یا فیلم‌های دیگر، اینجا بسیار به کار درخشش و فتوحات غریب هم آمده و بار دیگر نشان می‌دهد ترکیب دانش و تجربه در یک زمینه، چقدر ضامن پیروزی است و به‌ویژه این پیشینه و کارنامه تا چه اندازه در هنر پرهزینه‌ای چون سینما نقش دارد.

بابک حمیدیان ۱۰ فیلم

غریب: حمیدیان یکی از گزینه‌های همیشگی برای بازی در نقش قهرمانان فیلم‌های مرتبط با جبهه، جنگ و انقلاب است اما به‌دلیل هنر و استعداد و پشتوانه درخشان تئاتری، این حضورها چندان رنگ تکرار به خود نمی‌گیرد و هر بار با بازی خوب و غافلگیرانه‌ای از او مواجهیم و نمونه متأخرش همین بازی دلپذیرش به نقش شهید محمد بروجردی در غریب که به شکل عجیبی داوران جشنواره فیلم فجر آن را ندیدند.

به وقت شام: حمیدیان فارغ از حضور در سینمای جنگ تحمیلی در آثار دیگری با جریان مقاومت هم نقش‌های خوبی بازی کرده، از جمله نقش سخت علی در به وقت شام ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا که قصه دو پدر و پسر خلبان را روایت می‌کرد که به کمک مردم سوریه و نجات‌شان از دست داعش می‌روند.

سرو زیر آب: یکی از بهترین بازی‌های حمیدیان در این فیلم به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر است و نقش‌آفرینی او به جای شخصیت جهانبخش کرامت در گروه تفحص پیکر شهدا با تحسین مواجه شد.

بادیگارد: جلوه دیگری از حضورهای انقلابی حمیدیان در سینما، این بار در نقش یک دانشمند هسته‌ای که به‌تدریج به اهمیت حضور محافظان مخلص و جان برکفی چون حاج‌حیدر ذبیحی می‌شود و درعین حال نقشی برای ادای دین به دانشمندان شهید هسته‌ای کشور هم است.

سیانور: اگرچه این فیلم در سال‌های دهه ۵۰ روایت می‌شود اما بحث انشعاب سازمان مجاهدین خلق و رویارویی خود اعضای رده بالای آن و حضور شخصیت‌هایی چون مجید شریف‌واقفی و مرتضی صمدیه‌لباف (بابک حمیدیان) با اعتقادات اسلامی، خط و ربطی دارد که امتداد آن به انقلاب می‌رسد.

هیهات: حمیدیان در یکی از بخش‌های این فیلم چهار اپیزودی نقش یک رزمنده مدافع حرم را بازی می‌کند و به ویژه با حمل آن بلندگوها به شمایل پیام‌رسان فرهنگ عاشورایی در زمانه امروز تبدیل می‌شود.

۵۰ قدم آخر: یکی از نقش‌های سخت حمیدیان در فضای جنگ مربوط به همین فیلم ساخته کیومرث پوراحمد است که این بازیگر نقش یکی از نیروهای اطلاعات لشکر زرهی نجف اشرف در عملیات والفجر ۴ را بازی می‌کند که برای شناسایی به یک منطقه مین‌گذاری‌شده در خاک عراق می‌رود و ۱۷ روز تمام با پای زخمی منتظر کمک می‌ماند.

چ: بازی در نقش شهید علی‌اصغر وصالی، فرمانده بخش اطلاعات خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرماندهی دستمال سرخ‌ها یکی از بهترین نقش‌های حمیدیان در سینماست و حضورش حتی قهرمان فیلم یعنی کاراکتر شهید چمران را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در ضمن سرآغازی برای همکاری‌های موفق او و حاتمی‌کیاست.

طبل بزرگ زیر پای چپ: خوانش این فیلم چندان با ویژگی‌های دفاع‌مقدس منطبق نیست و کارگردان بیشتر روی وجوه جنگ و اثرات مخرب آن تمرکز دارد. بازی حمیدیان هم این در راستای این تفاوت است و نقش سربازی به نام مهران را دارد که با گلایه‌های مدامش گروه بازمانده ارتش را در خط مقدم کلافه می‌کند.

مزرعه پدری: ما که هرچه گشتیم، بابک حمیدیان را در مزرعه پدری رسول ملاقلی‌پور پیدا نکردیم، یا نقش خیلی کوتاه و گذری در اولین حضور سینمایی‌اش داشته یا شاید هم در تدوین نهایی حذف شده است. به هرحال نام حمیدیان در تیتراژ و شناسنامه این فیلم پابرجاست و نشانه‌ای از تقدیر این بازیگر برای فعالیت مستمر و موفق در فیلم‌های جنگی و دفاع مقدسی.

فرهاد قائمیان ۸ فیلم

غریب: همکاری‌های پرتعداد قائمیان در تلویزیون و سینما با محمدحسین لطیفی به بهترین شکل در غریب جواب داد و قائمیان برای بازی در نقش سرهنگ شهید ایرج نصرت‌زاد برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد. ضمن این‌که پشتوانه خوب قائمیان در نقش‌های مرتبط با جبهه و جنگ و آثار انقلابی و دغدغه و تعلق خاطر شخصی‌اش به این فضا را هم نباید در این درخشش از یاد برد.

مصلحت: در این فیلم که هنوز به نمایش عمومی درنیامده، قائمیان نقش یک روحانی و دادستانی در اوایل پیروزی انقلاب را به خوبی و با پیچیدگی بازی می‌کند و بخش زیادی از تعلیق قصه مربوط به شخصیت و تصمیمات اوست.

بادیگارد: قائمیان در گفت‌وگوی اخیر با «جام‌جم» اشاره کرد ابتدا قرار بود نقش اشرفی، رئیس حاج حیدر در این فیلم را بازی کند اما خودش بازی در نقش قیصری را به حاتمی‌کیا پیشنهاد داد. اگر نیمه پر لیوان را درباره این نقش ببینیم، همه بازجویی‌های او از حیدر، در راستای دغدغه و نگرانی انقلابی‌اش است.

به رنگ اغوان: قائمیان در این فیلم نقش شفق، یکی از افراد ضدانقلاب را بازی می‌کند و بازگشت پنهانی او به کشور برای ملاقات با دخترش، به یکی از چالش‌های مهم قهرمان فیلم تبدیل می‌شود.

تارا و تب توت‌ فرنگی: قائمیان در این فیلم نقش خاکستری امیر را بازی می‌کند؛ اثری که شخصیت‌هایی چون تورج و فرهاد عقبه حضور در جبهه دارند‌.

سفر به فردا: در این فیلم که روایتگر قصه‌ای اجتماعی با پس‌زمینه حضور آدم‌های جبهه و جنگ است، قائمیان نقش منفی ناصر را بازی می‌کند که با خرابکاری، درام را پیش می‌برد و به اوج التهاب می‌رساند.

قارچ سمی: یکی از بهترین نقش‌های قائمیان در سینما نقش سلیمان، یک جانباز روح و روان جنگ تحمیلی است که در عین حال قدرت غریبی هم دارد و گاهی برای درمان و آرامش دومان، قهرمان قصه و همرزم دیروزش استفاده می‌کند.

هیوا: شاه نقش قائمیان در همان اوایل سال‌های حضورش در سینما و آغازگر دوستی و همکاری مستمر او با زنده‌یاد رسول ملاقلی پور؛ نقش عباس میرآب که پیوندهایی اساسی با کربلا و حضرت عباس(ع)‌دارد.

مهران احمدی ۵ فیلم

غریب: یکی از بهترین بازی‌های احمدی در سینما همین نقش منفی فیلم غریب است . او در قالب کاراکتر ضدانقلاب کاک شوان حضور خوفناک و به یادماندنی دارد و چالشی اساسی برای شهید بروجردی و شهید نصرت‌زاد ایجاد می‌کند.

نفس: بخشی از نقش غفور در این فیلم نرگس آبیار با انقلاب پیوند می‌خورد و احمدی هم به خوبی شخصیت یک مبارز انقلابی و رزمنده جنگ را بازی می‌کند.

تگرگ و آفتاب: احمدی در این فیلم نقش رزمنده میانسال به نام رستم را به عهده دارد که همان اوایل فیلم با گفتن «تشنه لب کربلا صلوات» آب خنک دست رزمنده‌ها می‌دهد.

شیار۱۴۳: یکی از بهترین نقش‌های احمدی در فضای جبهه و جنگ مربوط به شخصیت سیدعلی بمان در شیار۱۴۳ است که برای یافتن یونس میرجلیلی، پسر الفت تا محل شهادتش می‌رود و آن سکانس خلوت تاثیرگذار را رقم می‌زند.

سیزده ۵۹: احمدی در این فیلم، که یکی از آثار متفاوت درباره جنگ ایران و عراق بود، هم بازیگر بود و هم برنامه‌ریز و دستیار کارگردان. وی در این فیلم نقش کوتاه رزمنده دیروز را بازی می‌کند که امروز گرفتار اعتیاد شده است و با تلنگر قهرمان روبه‌رو می‌شود و دست «یاعلی» به او می‌دهد.

محمدحسین لطیفی ۴ فیلم

غریب: لطیفی تجربه آثاری با محوریت جبهه و جنگ در سینما را به‌خوبی در غریب به‌کار می‌گیرد و موفق به خلق قهرمانی درست و دوست‌داشتنی و ایجاد همذات‌پنداری در مخاطب می‌شود. حتی می‌توان گفت غریب به‌دلیل شخصیت‌پردازی خوب نویسنده فیلمنامه (حامد عنقا) و بازی جذاب بابک حمیدیان، کامل‌ترین کاراکتر جنگی فیلم‌های لطیفی است و مجموعه‌ای از ویژگی شخصیت‌های آثار قبلی او در این زمینه را دارد و حتی یک سروگردن بالاتر از همه آنها قرار می‌گیرد.

پاریس تا پاریس: لطیفی در این فیلم اجتماعی با پس‌زمینه جنگ تحمیلی، سعی می‌کند در قالب قصه‌ای فرامرزی، صدای مقاومت ایران در دوران دفاع‌ مقدس را به گوش جهان برساند. اسماعیل حقیقت که زمانی با شروع جنگ، تحصیل در رشته پزشکی در فرانسه را رها می‌کند و به وطن برمی‌گردد، سال‌ها بعد برای مداوا راهی پاریس می‌شود. رفت و برگشتی که هم پر از نشانه‌های عشق به میهن است و هم پیام‌آور صلح برای جهان. وقتی آن افسران فرانسوی در پایان به پیکر اسماعیل احترام می‌گذارند و می‌گویند: «اسماعیل یک سرباز بود. یک قهرمان، یک مبارز صلح.» این پیام به‌خوبی منتقل می‌شود.

روز سوم: مهم‌ترین و موفق‌ترین تجربه سینمایی لطیفی در سینمای جنگ تا پیش از غریب که با موضوع مقاومت مردمی خرمشهر در آغاز جنگ، در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر درخشید و جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و نقش اول زن را به‌دست آورد. فیلمی که براساس مستند موفق روز سوم به کارگردانی حمید زرگرنژاد ساخته شده بود و نمونه درخشانی از تبدیل اثر مستند به داستانی است.

سرعت: تعلق خاطر لطیفی به جبهه و جنگ از همان نخستین فیلم سینمایی‌اش سرعت خودش را نشان می‌دهد و با وجود روایت قصه‌ای ملتهب و جذاب در فضای ورزشی و ماشین اتومبیلرانی، از رزمندگان دیروز یاد می‌کند که امروز در معرکه‌ای دیگر می‌جنگند، همان‌طور که حاج‌آقا افشار به امیر می‌گوید شرکت در مسابقه اتومبیلرانی، افتخاری برای ایران محسوب می‌شود و کمتر از جنگ در جبهه نیست.

کارنامه پربار در سینمای جنگ

برخی دیگر از عوامل فیلم «غریب» تجربه‌ای درخشان و پربار در عرصه سینمای جبهه و جنگ و انقلاب دارند. در میان بازیگران، باید به جعفر دهقان بازیگر نقش شهید تیمسار ولی‌ا... فلاحی اشاره کرد که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ یک پای ثابت بازی در نقش رزمنده بود. جعفر دهقان رکورد جالب توجه ۲۴ فیلم جنگی و انقلابی را در کارنامه دارد. پرواز در شب، تعقیب سایه‌ها، عملیات کرکوک، صلیب طلایی، حماسه مجنون، بوی پیراهن یوسف، حمله به اچ ۳ برخی از این آثار هستند.

محمدرضا شجاعی، مدیر هنری غریب که برای همین اثر و فیلم جنگی دیگر «شماره ۱۰» سیمرغ بهترین طراحی صحنه جشنواره فیلم فجر را به دست آورد، یکی از مهم‌ترین چهره‌های فعال در سینمای جنگ و انقلاب و مقاومت است. شجاعی ۱۵ فیلم در این زمینه در کارنامه دارد، از دیده‌بان و مهاجر و اخراجی‌ها تا تنگه ابوقریب و ماجرای نیمروز: ردخون و دسته دختران.

میثم مولایی تدوینگر، شهرام خلج طراح چهره‌پردازی و حمید رسولیان مسئول جلوه‌های ویژه میدانی از دیگر پرکاران عرصه سینمای جنگ و انقلاب هستند: مولایی ۵ فیلم غریب، یدو، روز صفر، ۲۳ نفر و تنگه ابوقریب را تدوین کرده، خلج در ۴‌فیلم غریب، ماجرای نیمروز: رد خون، به وقت شام و ایستاده در غبار طراح چهره‌پردازی بوده و در تلویزیون هم معمای شاه را کار کرد و رسولیان هم ۷ فیلم غریب (برنده سیمرغ جشنواره فیلم فجر)، سرهنگ ثریا، ضد، اشنوگل، سینماشهرقصه، اشنوگل، چراغ‌های ناتمام و ماهورا را در این فضا در کارنامه دارد.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: آشناهای غریب