پیوند تاریخی یهودیان با ایران
در ایران دشمنی با اسرائیل سالها پیش از انقلاب اسلامی آغاز شد. خمینی و هوادارانش در کاشتن بذر این دشمنی سهم عمده داشتند. پس از انقلاب یهودستیزی نیز بر آن افزوده شد تا جایی که محمود احمدی نژاد در مقام رئیس جمهور کشتار میلیونها یهودی را در جنگ جهانی دوم افسانه خواند و در سال ۱۳۸۴ کنفرانسی در تهران با موضوع انکار هولوکاست برگزار کرد. اما ایران با یهودیان و به طور کلی با تاریخ یهود پیوندی دیرینه دارد.
یهودیان ایران یکی از کهنترین قومهای ساکنِ ایراناند. جایگیر شدن آنان در سرزمینهای غربی و مرکزی ایران پیش از هخامنشیان در طی چند دورۀ پیاپی روی داده است. به گفتۀ مورخان، پس از به قدرت رسیدن کورُش، تنها گروههایی از یهودیانِ ایران به اورشلیم بازگشتند. بسیاری از آنان در بابِل و شهرهایی مانند حلوان، همدان، نهاوند، اهواز، شوش و شوشتر باقی ماندند و گروههایی از آنان به مناطق شرقی مانند خراسان و کُهستان و گرگان کوچیدند. یهودیان در اصفهان در ناحیهای به نام يهوديه میزیستند. بَلاذُری در فتوحالبُلدان در گزارش فتح اصفهان به قرار داد صلحی اشاره کرده است كه در يهوديۀ آن شهر بسته شد.اصطخری نيز در مسالكالممالك از حضور يهوديان در فارس سخن گفته است.
بیجهت نیست که بعضی از اماکن مقدس و تاریخی یهودیان در ایران قرار دارد.مانند آرامگاه دانیال نبی در شوش و آرامگاه حَبَقّوق نبی در تویسرکان.ایران دومین کشور خاور میانه پس از ترکیه بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. در زمان شاه روابط ایران و اسرائیل برپایۀ منافع مشترک دو کشور در خاور میانه تنظیم شده بود.
رشد جریانهای پانعربیسم و برتریجویی بعضی از کشورهای عربی در منطقه، ایران و اسرائیل را به هم نزدیک کرد. اما پس از انقلاب اسلامی خمینی بی هیچ درنگی به دشمنی با اسرائیل برخاست. با این حال، هنگامی که ارتش عراق به ایران حمله کرد اسرائیلیها برای جلوگیری از پدید آمدن ائتلافِ عربی در برابر ایران از فروش اسلحه به جمهوری اسلامی خودداری نکردند.
از زمان تشکیل اسرائیل در ۱۹۴۸ تاکنون روابط آن کشور با ایران از همکاری نزدیک و اتحاد سیاسیِ در دورۀ شاه به کشاکش و گاه حتی درگیریِ نظامی در دورۀ جمهوری اسلامی انجامیده است. در این میان، جمهوری اسلامی بذر یهودستیزی نیز در میان ایرانیان کاشت و بعضی از ایرانیان ساده دل را به دشمنی با یهودیان برانگیخت. اما اسرائیلیها همواره حساب جمهوری اسلامی را از حساب مردم ایران جدا کردهاند.
ایران در سال ۱۹۴۷ به قطعنامۀ ۱۸۱ سازمان ملل برای تشکیل دولت اسرائیل رأی مخالف داد. اما یک سال پس از تشکیل اسرائیل در ۱۹۴۸ آن کشور را در زمان نخست وزیریِ ساعد مراغهای به صورت نیمه رسمی یا دُفاکتو به رسمیت شناخت. آن شناسایی چندان طول نکشید، زیرا در هفتم ژوئیۀ ۱۹۵۱ محمد مصدق آن را پس گرفت. اما سپس روابط ایران و اسرائیل، چنان که گفتیم، برپایۀ منافع مشترک دو کشور در خاور میانه تنظیم شد.
در زمان شاه بیشترین داد و ستد ایران با اسرائیل در زمینۀ نظامی و اطلاعاتی بود. با این حال، اسرائیل در مدرن کردنِ کشاورزی و گسترش صنعتِ گردشگری نیز به ایران یاری رساند. آن کشور در مدرن کردن دفاع هوایی و پایگاههای نیروی دریایی ایران سهم عمده داشت. پایگاههای نیروی دریایی ایران را در بندر عباس و بندر بوشهر و خانههای سازمانیِ افسران را در نزدیکی آن پایگاهها مهندسان اسرائیلی ساختند.
در سال ۱۹۵۸بخش فارسیِ رادیو اسرائیل به منظور تحکیم روابط دو کشور آغاز به کار کرد. در همان سال مِئیر عِزری، از یهودیان اصفهان که در سال ۱۹۵۰ به اسرائیل مهاجرت کرده بود نخستین سفیر آن کشور در ایران شد. میان سالهای ۱۹۷۴و ۱۹۷۹ چندین رهبر بلندپایۀ سیاسی و نظامیِ اسرائیل مانند اسحاق رابین، ایگال آلوُن، موشه دایان و شیمون پِرِز به ایران سفر رسمی کردند. در سال ۱۹۷۷ نیز عباسعلی خلعتبری، وزیر امور خارجۀ دولت هویدا، سفر رسمی به تلآویو کرد. در سال ۱۹۷۷ «سازمان صنایع دفاعی ایران» برای ساختن موشکهای دوربُرد، پروژه ای به نام «پروژۀ شکوفه» با همکاری اسرائیلیها به راه انداخت که با انقلاب و برافتادن شاه ناتمام ماند.
به رغم دشمنی آشکار رهبران جمهوری اسلامی با اسرائیل، روابط تجاری ایران و اسرائیل پس از جنگ ایران و عراق نیز به طور غیررسمی ادامه یافت. اما با حملات تروریستی ۱۸ مارس ۱۹۹۲ به سفارت اسرائیل در پایتخت آرژانتین که ۲۹ کشته به جا گذاشت و سپس بمبگذاری در آمیا (انجمن فرهنگی یهودیان آرژانتین) در ژوئیۀ ۱۹۹۴ که در آن ۸۴ نفر کشته و ۲۳۰ نفر زخمی شدند، اسرائیلیها از جمهوری اسلامی یکسره رویگردان شدند. زیرا پس از سالها تحقیق و احضار بیش از ۱۲۰۰ نفر به دادگاه، دولت آرژانتین سرانجام به این نتیجه رسید که نقشۀ آن عملیات تروریستی را در تهران کشیده بودند و اجرای عملیات را به عهدۀ حزبالله لبنان گذاشته بودند. البته در سال ۲۰۱۳ پژوهشگرانی دست داشتن ایران و حزبالله را در رویدادهای آرژانتین ادعایی نادرست خواندند.
پس از رو شدن برنامۀ هستهای ایران، سخنان تحریک آمیز احمدینژاد و خامنهای دربارۀ اسرائیل، به ویژه پس از جنگ داخلی سوریه و ورود نیروهای سپاه به آن کشور، اسرائیلیها تضعیف و حتی براندازی جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دادند. اما یهودیان پیوند عاطفی و فرهنگی خود را با ایران و ایرانیان حفظ کردند.
پس از ظهور اسلام، یهودیان خدمات ارجمندی به شکوفایی فرهنگی جهان اسلام کردهاند. بخش مهمی از آثار یونانی را مترجمان یهودی به عربی ترجمه کردند و زمینهساز ظهور اندیشهگرانِ نامداری مانند زکریای رازی، ابوعلی سینا و فارابی شدند.
در دورۀ غزنویان و سلجوقیان نیز، به گواهی تاریخنویسان، یهودیان از امکانات و رفاه اقتصادی چشمگیری برخوردار بودند و جامعۀ یهودی در قلمرو پادشاهان غزنوی و سلجوقی رونق و گسترش پیدا کرد. بعضی از یهودیان توانستند به دربار آن پادشاهان راه یابند. سلطان محمود غزنوی ادارۀ معادن سُرب بلخ را به یک یهودی به نام اسحاق از ساکنان غزنه سپرده بود. در دستگاه خواجه نظامالملک، وزیر ملکشاه سلجوقی، یهودیانی در مناصب دیوانی و مالی و مالیاتی خدمت میکردند.
با روی کار آمدن صفویان و تبدیل شدن مذهب شیعه به دین رسمی کشور عرصه بر یهودیان ایران مانند پیروان دینهای دیگر تنگ شد. یهودیان جز در زمان شاه عباس اول، در سراسر دوران صفویه از آزار و شکنجه و کشتار در امان نماندند، چنان که بسیاری از آنان به قلمرو عثمانی پناه بردند و گروههایی نیز به اجبار تغییر دین دادند.
آنان مدت کوتاهی پس از سقوط صفویان در زمان نادرشاه و زندیه از آرامش نسبی برخوردار شدند، اما با روی کار آمدن قاجاریه و قدرت گرفتن فقهای شیعه دوباره عرصه بر آنان تنگ شد. در آن دوره یهودیان سعی کردند از آداب و رسوم شیعیان تقلید کنند تا مبادا شناخته شوند. حتی بر فرزندان خود نامهای اسلامی- شیعی میگذاشتند. فقهای شیعه روبندۀ سفید را بر زنان یهودی ممنوع کرده بودند تا از زنان مسلمان بازشناخته شوند.
در سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا اتحادیۀ جهانی یهودیان از او خواست کوششهایی در جهت بهبود وضع یهودیان انجام دهد، اما به سبب نابسامانی اوضاع ایران وعدهها و فرمانهای ناصرالدین شاه به نتیجهای نرسید. با آغاز جنبش مشروطهخواهی در زمان مظفرالدین شاه، یهودیان ایران از همراهی و همدلی با آن جنبش دریغ نکردند. با تشکیل مجلس شورای ملی تبعیض در حق اقلیتهای دینی از جمله یهودیان کاهش یافت. با این حال، فقهای شیعه حکومتها را زیر فشار گذاشتند تا یهودیان و پیروان دینهای دیگر را از حقوق سیاسی و اجتماعی برابر و یکسان با شیعیان محروم کنند.
ایرانیان یهودی از گذشتههای دور در حفظ و شکوفایی فرهنگ ایرانی سهم بزرگ داشتهاند. زمانی که فقهای شیعه موسیقی را بر پیروانشان حرام کردند، ایرانیان یهودی به پاسداری از دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی پرداختند. برخی از آنان در شعر و ادب فارسی نیز سرآمد بودند. یکی از معتبرترین و ارجمندترین فرهنگهای دوزبانه را سلیمان حییم، ایرانی فرهیختۀ یهودی، تألیف کرده است. او یکی از پاسداران زبان فارسی بود. از این نظر فارسی زبانان به او مدیوناند و بیگمان ایرانیان فرهیخته قدر او را میدانند.
یهودیان در شناساندن ایران پیش از اسلام به ایرانیان نیز سهم عمده داشتند. ایرانشناسان نامداری مانند ارنست هرتسفلد و جیمز دارمستتر یهودی بودند. در این مختصر بهتر است از زنده یاد یوسف اسحاق پور هم یاد کنیم که از یهودیان سرشناس ایرانی در فرانسه با آوازۀ جهانی بود و در شناساندن فرهنگ ایران به جهانیان از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: پیوند تاریخی یهودیان با ایران
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران