دوگانگی در سیاست خارجی چین دربارۀ اوکراین: قسم روباه یا دُم خروس؟
روز دوشنبه ۲۴ آوریل وزارت امور خارجۀ فرانسه او را احضار کرد. سه کشور لیتوانی، لتونی و استوُنی نیز تصمیم به احضار نمایندگان دیپلماتیک چین گرفتند تا در این باره توضیح بدهند. به عقیدۀ بسیاری از کارشناسان، سخنان سفیر چین به احتمال زیاد دیدگاه اصلی اما غیررسمی دولت چین است و سفیر چین با سخنان نسنجیدهاش آن را بر زبان آورده است. البته وزارت خارجۀ چین بیدرنگ اعلام کرد که چین همواره به «جایگاه مستقل همۀ کشورهایی که در گذشته بخشی از اتحاد شوروی بودند، احترام میگذارد». اما گوهر سخنان جنجالی و نسنجیدۀ سفیر چین در فرانسه، چه بود؟
جمعۀ گذشته ۲۱ آوریل، آقای لو شای در مصاحبهای که شبکۀ فرانسوی «ال، سه، ای» با او کرد، گفت: « کریمه از نظر تاریخی بخشی از روسیه بود و خروشچف آن را در زمان اتحاد جماهیر شوروی به اوکراین واگذار کرد». سپس افزود: «حتی جمهوریهای سابق شوروی نیز در حقوق بینالملل جایگاه معینی ندارند، زیرا هنوز توافق بینالمللی برای تعیین جایگاه آنها در مقام کشورهایی برخوردار از حاکمیت ملی وجود ندارد».
با نگاهی به تاریخ شبه جزیرۀ کریمه متوجه میشویم که سفیر چین در فرانسه و احتمالاً خود دولت چین به روایت رسمی دولت پوتین دربارۀ تاریخ آن سرزمین گرویدهاند. شبه جزیرۀ کریمه قرنها یکی از خانات تاتارها بود، اما در اواخر قرن هیجدهم به تصرف روسها درآمد. روسها از همان زمان کوشیدند ترکیب جمعیتی کریمه را با ساکن کردن روسها و اوکراینیها در آن سرزمین و بیرون راندن ساکنان اصلی آن تغییر دهند.
آنان رفته رفته آلمانیها، مولداوها، یونانیان پوُنتی و ارمنیها را که در آنجا ساکن شده بودند به سرزمینهای اصلی خود بازگرداندند. اما از همۀ مهمتر، بسیاری از تاتارهای کریمه را نیز که از قرنها پیش در آنجا جایگیر شده بودند و، درواقع، ساکنان اصلی کریمه بودند، مجبور به جلای وطن کردند. اصلاً «کریمه» نامی تاتاری است. «کْریم» در آن زبان یعنی «تپّۀ من».
از سال ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۶ میلادی شبه جزیرۀ کریمه صحنۀ جنگ میان روسیه و عثمانی بود که در تاریخها به «جنگ کریمه» معروف است. در آن جنگ، ترکهای عثمانی که از پشتیبانی فرانسویها و بریتانیاییها برخوردار بودند، روسها را شکست دادند. با امضای معاهدۀ پاریس در ۳۰ مارس ۱۸۵۶ دریای سیاه به یک فضای ژئوپلیتیک تجاری برای فعالیتهای صلحآمیز تبدیل شد، اما کریمه همچنان در تصرف روسها باقی ماند.
در ۱۸۷۱ روسها از شکست فرانسویها در جنگ با آلمان سود جستند و بندهای مربوط به غیرنظامی کردن دریای سیاه را در معاهدۀ پاریس زیرپا گذاشتند.
در پایان جنگ جهانی اول، کریمه در شمار سرزمینهایی بود که با پیمان برِست- لیتوفْسک در اختیار آلمان قرار گرفت. در جنگ داخلی روسیه که پس از انقلاب ۱۹۱۷ روی داد، شبه جزیرۀ کریمه آخرین سنگر «ارتش سفید» بود. در پایان سال ۱۹۲۰ با شکست ارتش سفید از ارتش سرخ، روسها و اوکراینیهای غیرکمونیست به اروپای غربی گریختند. سرانجام، در سال ۱۹۲۲ کریمه به یکی از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و سپس به یک «اوبلاست» یا استان شوروی تبدیل شد.
آن سرزمین در جنگ جهانی دوم صحنۀ نبردهای خونین میان ارتش آلمان و ارتش سرخ بود. گروههایی از تاتارهای کریمه برای رهایی از روسیه با آلمانها همدست شدند. اما سرانجام نیروهای شوروی در ۱۹۴۴ آلمانها را شکست دادند. پس از جنگ به فرمان استالین، بیش از دویست هزار تاتار را به جرم همکاریِ گروههایی از آنان با ارتش آلمان تبعید کردند. نیمی از آنان در راه جان باختند. با تبعید آنان بر جمعیت روسها در کریمه افزوده شد.
در سال ۱۹۴۸ روسها شهر سباستوُپُل در جنوب غربی شبه جزیره را مستقل از کریمه اعلام کردند. در ۱۹۵۴ نیکیتا خروشچف آن شبه جزیره را به مناسبت سیصدمین سالگرد وحدت روسیه و اوکراین، به جمهوری سوسیالیستی اوکراین واگذار کرد. سیزده سال بعد در ۱۹۶۷ از تاتارهای کریمه رفع اتهام شد بیآنکه اجازۀ بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی خود داشته باشند.
پس از فروپاشی شوروی، کریمه جزء جداییناپذیر خاک اوکراین باقی ماند. اوکراین از اکتبر ۱۹۴۵ به عضویت سازمان ملل درآمده است و آن سازمان حاکمیت آن کشور را بر شبه جزیرۀ کریمه به رسمیت میشناسد. تا پیش از فروپاشی شوروی کشورهای مستقل کنونی مانند اوکراین، بلاروس، مولداوی، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و سه کشور حوزۀ دریای بالتیک (لیتوانی، لتونی و استونی) از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی بودند.شماری از آنها را ارتش شوروی تسخیر کرده بود.
بیجهت نبود که روسها پس از فروپاشی شوروی حاکمیت ملی آن کشورها را به رسمیت شناختند و مرزهای جدید را پذیرفتند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری فدراسیون روسیه، در سال ۲۰۰۸ میلادی در مصاحبه با شبکه اول تلویزیون آلمان گفت: «روسیه مرزهای تعیینشده با اوکراین را به رسمیت میشناسد و ادعایی نسبت به کریمه ندارد».
اما شبهجزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ میلادی به تصرف نیروهای روسیه درآمد و پوتین با برگزاری رفراندمی نمایشی در آنجا کوشید اشغال آن شبه جزیره را قانونی جلوه دهد.
بنابراین، سخنان آقای لو شای، سفیر چین در فرانسه، از نظر تاریخی اعتباری ندارد. این سخنان در درجۀ نخست نشاندهندۀ دوگانگی در سیاست خارجی چین است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: دوگانگی در سیاست خارجی چین دربارۀ اوکراین: قسم روباه یا دُم خروس؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران