نقش تاریخی شهید پیچک در عملیات غرورآفرین بازی دراز

عملیات بازی دراز در محور سر پل ذهاب - ارتفاعات بازی دراز به صورت نیمه گسترده در تاریخ ۰۱/‏۰۲/‏۱۳۶۰‬ به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش انجام شد که پیشینه ارتفاعات سخت‌گذر بازی دراز با قله‌های بلند و شیب‌های تند و بریدگی‌های ممتد از اهمیت ویژه‌ای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است.

این ارتفاعات به مثابه عرضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین _ گیلان غرب_ سرپل ذهاب واقع شده‌است و بر منطقه تسلط کامل دارد؛ نیرو‌های عراقی در روز‌های آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده می‌کردند و خود صدام هم در این منطقه برای دیدبانی حاضر شده بود؛ اما ویژگی‌های این ارتفاعات موجب شد با فعالیت‌های مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگان‌های عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین، سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.

بازی دراز یک ارتفاع پست در برابرش بود به نام دانه خشک. پشت این ارتفاع، پادگان ابوذر قرار داشت که روبروی این پادگان گذر «کل داود» یا تنگه «کل داود» بود؛ همه فشار عراق به خاطر این بود که از بازی دراز پادگان ابوذر را تصاحب کند و از آنجا به طرف تنگه کل داود حرکت کرده که اگر این اتفاق می‌افتاد از آنجا به تنگه پاتاق مسلط می‌شد.

اهمیت این منطقه به خاطر آن بود که اگر عراق می‌توانست در آن مناطق پیش روی کند بدون شک ایلام و استان کرمانشاه را به راحتی می‌توانست جدا کند.

یکی از شهدایی که ما او را با بازی دراز و عملیات غرورآفرینش می‌شناسیم شهید غلامعلی پیچک است که بی شک نامش با بازی دراز پیچیده در هم شده است.

«شهید غلامعلی پیچک»

شهید غلامعلی پیچک در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شد؛ در قالب بورسیه فیزیک هسته‌ای وارد دانشکده علوم دانشگاه تهران شد. حدود ۸۰ واحد را گذرانده بود که با آغاز غائله کردستان همراه با شهید بروجردی و حاج احمد متوسلیان به این منطقه رفت. با شروع جنگ تحمیلی هم درنگ را جایز ندانست و به سوی جبهه شتافت.

او در بیست و دوم آذر ماه سال ۱۳۶۰، با سمت مسؤول طرح و برنامه‌ریزی قرارگاه در گیلانغرب بر اثر اصابت گلوله توسط نیرو‌های عراقی در عملیات مطلع‌الفجر شهید شد. مزارش در بهشت زهرا قطعه ۲۴ ردیف ۱۱۹ واقع است.

گره گشای تمام مشکلات عملیات بازی دراز

شهید پیچک در گره‌گشایی تمام مشکلات و سختی‌های عملیات بازی دراز نقش فعال و تعیین کننده داشت؛ تمام هماهنگی‌ها از نقطه شروع تا اینکه امکانات به قله ارتفاعات برسد همه توسط شهید پیچک تدبیر و هماهنگی می‌شد.

به گفته سردار سید داوود رسولی از همرزمان شهید پیچک در عملیات بازی دراز: آذوقه و مهمات توسط افراد خاصی تا پای ارتفاعات می‌آمد. از آنجا افراد دیگری بودند که مهمات و آذوقه را با قاطر‌ها به ارتفاعات می‌رساندند و تمام هماهنگی‌ها از نقطه شروع تا اینکه امکانات به قله ارتفاعات برسد همه توسط شهید پیچک تدبیر و هماهنگی می‌شد. جابجایی مجروحین هم چنین بود.

«تهیه گالن‌های ۲۰ لیتری آب، تهیه تسمه، و اینکه یک سری سقا شوند و آب به بچه‌ها در ارتفاعات برسانند و چگونه رساندن آب، هماهنگی‌ها همه از طریق طراحی‌ها پیچک صورت می‌گرفت ما مشکل پشتیبانی توپخانه داشتیم، پیچک یک دیدبانی را از گیلان غرب به خطوط عراق نفوذ داده بود.
دیده‌بان در یک جایی قرار گرفته بود که شهید پیچک تعیین کرده بود. این دیده‌بان با استقرار در محل گرا‌های دقیق می‌داد و توپخانه دشمن به طور دقیق گلوله باران می‌شد و عراق از دقت کار پی به یک دیده‌بان برده بود. عراق سه گردان نیرو معطل یافتن این دیده‌بان کرده بود. بحث استفاده موشک ماولیک بوسیله هلی‌کوپتر کبری از پیشنهاد‌های شهید پیچک بوده است. کدام خلبان هوانیروز جرأت این کار را دارد، اما عشق و علاقه بچه‌های هوانیروز به پیچک باعث شد که این پیشنهاد عملی شود و این موشک را نصب کردند و حتی آزمایش کردند.

طراحی عملیات با کمبود امکانات

شهید پیچک با کمک ارتش، ارتفاعات بازی دراز را از جنبه‌های مختلف به دقت بررسی کرده بود و در فکر این بود که در آن ارتفاعات کجا می‌تواند تانک مستقر کند که با آتش مستقیم تانک کمبود آتش توپخانه را جبران کند. در این ارتفاعات برای اولین بار برای زدن سنگر‌ها از تانک استفاده شد. بعد‌ها افرادی از ارتش عراق نیز در جا‌های دیگر از این ابتکار عمل تقلید کردند. این هم از طرح و ابتکار عمل‌های شهید پیچک بود. او برای برقراری ارتباط بین محور جنوبی و سرآسیاب گرم با صحبت با جهاد سازندگی قرار شد با سه لوله ۶ متری داربست فلزی پل زدند، یک پل نفر رو و زیر درخت با این پل کاملاً استتار شد و بدین طریق رابطه‌ای بین این دو محور ایجاد شد».

غلامعلی پیچک را تقریباً با آن سن و سال کم همه پذیرفته بودند، در ارتش سرگرد ادبیان نیرو‌های خود را در اختیار او قرار داده و در اجرای طرح‌های عملیاتی او با او همکاری می‌کردند؛ از طرف دیگر افراد بزرگی مانند شهید وزوایی و شهید حاج علی موحد نیز در رکاب این شهید خدمتگذار جبهه بازی دراز بودند.

شهید پیچک هماهنگ کننده سپاه و ارتش در غرب

در عملیات طراحی شده شهید پیچک، شهید ادبیان در دامنه ۱۰۲۰ وارد عملیات می‌شد؛ شهید حاجی بابا در جبهه میانی در دامنه ۱۱۰۰ صخره‌ای نیروهایش حرکت می‌کردند و جبهه دیگر نیرو‌های ابراهیم شفیعی با حاجی علی موحد و محسن وزواییوارد کارزار عملیات می‌شدند.

اگر به خاطرات فرماندهان و رزمندگانی که در این منطقه عملیاتی حضور داشتند مراجعه کنید، که تصاویر و صوت آن‌ها موجود است به نکته‌ای مواجه خواهید شد که دوست و دشمن به آن اذعان دارند، می‌بینید که همه به وجود مقدس و نازنین حضرت حجت (عج) و یاری رساندن آن حضرت به رزمندگان اسلام در این منطقه اشاره کرده‌اند و از این جهت این منطقه عملیاتی در بین رزمندگان از احترام و مقام بالا و والایی بر خوردار است.

امدادغیبی به رزمندگان فاتح بازی دراز

سردار سعید قاسمی از فرماندهان دفاع مقدس و از راویان عملیات بازی دراز در خصوص امداد‌های غیبی در آزادسازی بازی دراز نقل کرد: یک اسیر عراقی خواستار دیدار فرمانده ما شد، اما وقتی فرمانده را به وی نشان دادیم، این اسیر سراغ آقایی سوار بر اسب را گرفت که وقتی اسبش پا بر زمین می‌کوبد همه بازی دراز به لرزه می‌افتد و همه وحشت زده می‌شدند.

شهید پیچک پس از فتح بازی دراز و فرماندهی محور سپاه غرب کشور در عملیات مطلع الفجر، در نوک پیکان گردان وارد نبرد علیه دشمن شد و در منطقه «قاسم آباد» واقع در ارتفاعات «برآفتاب» با نیرو‌های دشمن تن به تن درگیر شد.

نزدیک ظهر روز ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ در اثر اصابت گلوله به گلو و سینه‌اش، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

سردار شهید غلامعلی پیچک در قسمتی از وصیتنامه خویش چنین آورده است:

جنازه‌ی مرا روی مین‌ها بیندازید که منافقین فکر نکند ما در راه خدا از جنازه مان دریغ داریم. به دامادی دوماهه‌ی من نگریید که دامادی بزرگی در پیش دارم.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: فریدون عباسی: چرا باید این گدابازی‌ها را درآوریم و به ماشین شاسی بلند گیر بدهیم؟ /واکنش آذربایجان به اخراج دیپلمات‌هایش توسط ایران/ناو هواپیمابر؛ سورپرایز تازه فرمانده نیروی دریایی سپاه