سیاست خرافهپروری در جمهوری اسلامی
هرگونه عقیده ناعقلانی، بیاساس و نیز عقاید باقیمانده از گذشته که از نظر علمی توجیهی نداشته باشد «خرافه»خوانده میشود. خرافه به طور مشخص اعتقاد غیرمنطقی و ثابت نشدنی به تأثیر امور ماورای طبیعت در زندگی است. فرهنگِ خرافهباوری را میتوان در اغلب نقاط جهان، از کشورهای توسعهیافته گرفته تا کشورهای فقیر پیدا کرد. ایرانیها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و حتی برخی ادعا میکنند در صدر جدول خرافهباوری قرار دارند. آمار و ارقام رسمی درباره میزان گرایش ایرانیهای به خرافه (اعم از فالگیری، رمالی، دعانویسی، فال تاروت، فال قهوه، دخیل بستن، سرکتاب و…) وجود ندارد، اما وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۳ مدعی شده بود که حدود ۱۰ درصد از ایرانیها دستکم یک بار به رمال و دعانویسها مراجعه کردهاند.
در آمار وزارت بهداشت، ۶۸ درصد از دختران در فاصله سنی ١٨ تا ۲۶ سال، دستکم یک بار، ۵۰ درصد چندین بار، و ۸۳ درصد از دانشجویان حرفهای فالگیران را تصدیق کرده و با اعتقاد به سراغ آنها رفتهاند. همچنین برخی خبرگزاریهای داخلی در آن سال مدعی شده بودند که « ایرانیان سالیانه بیش از ۳۸۷ میلیارد تومان خرج فالگیری میکنند.» در همین رابطه، دکتر محمدرضا محبوبفر، عضو پیوسته انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ایران، در سال ۱۳۹۹گفته بود:
بر اساس آمار موجود، شواهد و پژوهشهای میدانی، ایران رتبه سوم دنیا را از لحاظ مراجعه به فالگیران و رمالان بعد از دو كشور انگلستان و رومانی دارد.
برخی گزارشهای غیررسمی نیز نشان میدهد حدود ۵ درصد از طلاقها با موضوع رمالی، فالگیری و جادوگری در جامعه ارتباط دارد.
اما آنچه فارغ از آمارها شایسته توجه است دامن زدن حکومت جمهوری اسلامی به فرهنگ خرافهگرایی در ایران است. علیرغم ادعای روحانیون و مقامات سیاسی در مخالفت با خرافهپرستی، مداحان، مبلغان، سخنرانان مذهبی و مراجع تقلید شیعه در راستای سیاستهای فرهنگی نظام از دریچههای مختلف به تدرویج خرافات در بین آحاد جامعه میپردازند.
مراجع تقلید و خرافه
اگرچه گاه و بیگاه خبرگزاریهای داخلی از بازداشت فالگیرها، جنگیرها و دعانویسها خبر میدهند اما در قوانین جمهوری اسلامی، هیچ قانونی برای جرمانگاری مشخصی در خصوص فالگیری و رمالی تعیین نشده است و حتی قانون مصوب در سال ۱۳۲۴ که اختصاصاً به این مورد اشاره داشت را «منسوخ» کرده است. بر اساس بند ۱۸ ماده ۳ آن قانون، «کسانی که رمالی، جفر، تعبیر خواب، کفبینی، افسونگری، جادوگری، جنگیری، فالگیری، پیشگویی، چلهنشینی، بختگشایی و امثال آنها را وسیله معرکه یا دورهگردی قرار دهند یا با باز کردن دکان یا خانه اعمال مزبور را پیشه و وسیله کسب و استفاده خود قرار دهند به حبس از ۷ روز تا ۱۰ روز، و از ۱۰۰ تا ۲۰۰ ریال غرامت محکوم میشوند.»
بهرغم ادعاها، در گفتار و کردار مقامات مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی، مرز مشخصی بین دین و خرافه وجود ندارد. بهنظر میرسد آنچه این دو را از هم جدا میکند احکام شرعیست که مستقیماً در جهت فربه کردن سیاستهای نظام است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در کتاب (أجوبۀ الاستفتاءات) در پاسخ به سؤالی در زمینه دعانویسی و تبرّک به دعاها مینویسد:
اگر دعاها از ائمه اطهار علیهم السلام نقل و روایت شده باشند و یا مضامین آنها حق باشد، تبرک جستن به آنها اشکال ندارد. همان گونه که تبرک جستن به دعاهاى مشکوک به این امید که از معصوم علیه السلام باشند، اشکال ندارد.
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه در مورد دریافت پول در قابل دعانویسی اضافه میکند:
دریافت یا پرداخت مبلغى به عنوان اجرت نوشتن دعاهاى وارده اشکال ندارد.
آیت الله محمدرضا موسوی گلپایگانی، از مراجع تقلید و روحانیون متنفذ در کتاب «مجمع المسائل» در این باره گفته است:
نوشتن دعاهاى مأثوره [دعاهای که از امامان شیعه نقل شدهاند] براى برطرف شدن گرفتاریها مانع ندارد، ولى توسل به فال و سحر و خبر دادن از خفایاى امور اشخاص که راضى به افشاى آن نیستند جایز نیست.
همچنین داماد او، آیتالله صافی گلپایگانی در این باره اظهار داشته:
نوشتن دعاهایی که با دلیل معتبر از ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده و اجرت گرفتن در مقابل آن، اشکال ندارد ولی مراجعه به فالگیرها یا دعانویسانی که به صورتهای مختلفه از منابعی که اعتبار شرعی ندارد نقل میکنند یا مینویسند جایز نیست و پول گرفتن اینگونه اکل مال به باطل و حرام است.
همچنین آیتالله مکارم شیرازی، از مراجع تقلید و روحانیون پرنفوذ جمهوری اسلامی درباره «دعانویسی حرفهای» میگوید:
نوشتن دعاهایی که از حضرات معصومین علیهم السلام رسیده و در کتب معتبر موجود است، اشکالی ندارد؛ ولی دعانویسی حرفهای، که شغل افراد سودجوست، صحیح نیست و غالب کتابهایی که به آن استناد میکنند، اعتباری ندارد.
مکارم شیرازی از مخالفان سرسخت حضور زنان در جامعه، اینترنت پر سرعت و دگراندیشان است و بارها به فسادهای مالی گستردهای چون «تجارت شکر» و فساد بیش از ۱۰۰ میلیون دلار متهم شده است.
در همین زمینه، بارها سخنرانان مذهبی در ایران، وقوع بلاهای طبیعی (سیل، زلزله، طوفان، خشکسالی و…) و خسارات ناشی از آنها را با دیدگاهی ماورایی و غیر علمی به «رواج گناه و بیحجابی زنان» ربط دادهاند.
احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد و از روحانیون تندرو نظام، ۵ آذر ۱۴۰۰ با اشاره به کمآبی در استانهای کشور گفته بود:
این مشکل بخش عمدهاش مربوط به کاهش نزولات آسمانی در کشور است. وقتی نزولات آسمانی کم است مشکل با تجمع درست نمیشود، در مقابل خدا تجمع فایده ندارد، بلکه تجمع باید در نماز باران انجام شود.
همچنین آیتالله کاظم صدیقی خطیب جمعه تهران، در سال ۱۳۸۹ وقوع زلزله را به افزایش «گناه و عدم رعایت ارزشهای دینی» مربوط دانسته و گفته بود:
وقتی زِنا توسعه پیدا کند زلزله فراوان میشود.
اظهارات کاظم صدیقی بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی داشت و حتی باعث شد گروهی از پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سراسر جهان با انتشار نامهای نسبت به «رواج خرافات از سوی مقامهای ایران» و پیامدهای آن هشدار دهند.
در جمهوری اسلامی هیچ نهادی برای مبارزه با خرافات تعریف نشده. در همان حال دهها موسسه و بنیاد برای ترویج خرافه با نامهای غریب، دشمنشناسی، مبارزه با صهونیسم، منجیگرایی، آخرالزمانی و … وجود دارند.
خرافه بین مردم
صداوسیمای جمهوری اسلامی به طور مداوم از کارشناسان مذهبی دعوت میکند که دعا و توسل به امامان شیعه را رفعکنندۀ بلاها و حتی حلال «بیماریهای روانی بشر» جلوه دهند. از سوی دیگر، مداحان و سخنرانان مذهبی با تاکید بر وجود عناصر ماورایی چون «اجنه و شیاطین» راه رهایی را اعتقاد و توکل به مذهبی میدانند که نظام جمهوری اسلامی پیرو آن است. در هیچ موردی، استدلالی عقلانی توسط این مبلغان در جهت تفاوت نهادن بین خرافه و مذهب ارائه نشده است.
«لیلا» درباره تجربهاش در مراجعه به فالگیر و دعانویس به رادیو زمانه میگوید:
چند سال پیش به خاطر مشکلات زناشویی و اقتصادی که داشتم، پیش فالگیر رفتم. راستش دستم به جایی نمیرسید و از سر ناامیدی بود که آنجا رفتم. چیز خاصی دستگیرم نشد. بعد از مدتی، یکی از دوستانم خانمی را معرفی کرد که دعا مینوشت. آن وقتها، حدوداً سال ۹۶-۹۷ برای فال قهوه و تاروت ۲۰ هزار تومان پول میگرفت ولی برای دعا ۲۰۰ هزارتومان پول دادم. دعانویس میگفت دعای حضرت معصومه را برایت نوشتم. البته آن دعا هم جواب نداد. به همین خاطر دیگر سراغشان را نگرفتم.
شواهد نشان میدهد در هنگام مراجعه، فالگیرها به مشکلاتی اشاره میکنند که در سطح جامعه به شکل عمومی وجود دارد، مشکلاتی از قبیل معیشتی، روابط عاطفی و زناشویی، موانعی در کسب شغل مورد نیاز و… .
برخلاف لیلا، «سمیرا» معتقد است هربار که به دعانویس مراجعه کرده جواب گرفته است. سمیرا که خود را شخصی مذهبی میداند درباره تجربه خود میگوید:
مادرم برای هر کاری نذر میکرد، پیش دعانویس هم زیاد میرفت، از کودکی با این چیزها آشنا بودم. اینکه یک سری اشخاص موکل دارند میتوانند با اجنه ارتباط داشته باشند یک واقعیت است. من خودم بارها از امام مسجد و افراد مطلع مذهبی این سوال را پرسیدهام، همه میگویند واقعیت دارد. خب طبق دستور خدا، انسان میتواند جنها را اسیر کند. دعاهایی که این اشخاص روی کاغذ مینویسند و به ما میدهند تا یک جایی دور چالاش کنیم، دفعکنندۀ همین اجنههاست.
دنباله صحبتهای سمیرا را میتوان در مستند «جن»، از محصولات موسسۀ فرهنگی «مصاف ایرانیان»، از موسسات تبلیغاتی سپاه پاسداران گرفت. موسسه مصاف که مخفف (مبارزه با صهیونیسم، اومانیسم و فراماسونری) است سال ۱۳۸۹ توسط علیاکبر رائفیپور افتتاح شد. رائفیپور خود را مشاور نهادهای جمهوری اسلامی در زمینههای منجی آخرالزمان، دینها، فرقهها و صهیونیسم میداند. در این مستند او، به همراه حمیدرضا مظاهری سیف، بنیانگذار و رئیس مؤسسه علمی – فرهنگی بهداشت معنوی و حسین عرب، مدیر دفتر امور بینالملل موسسه بهداشت معنویی، و همچنین دبیر گروه علمی نیروهای متافیزیکی موسسه و همکار پژوهشی صداوسیما، از «وجود جن و موجودات متافیزیکی» میگویند که بدون توسل و توکل به «احکام مذهبی شیعه» انسان قادر به مبارزه با آنها نیست.
اگرچه جمهوری اسلامی از راههای مختلف سعی در ترویج خرافهپرستی دارد اما در نسل جوان این گرایش به شدت رو به افول است. «نازنین» در این باره به رادیو زمانه میگوید:
نمیدانم چرا باید به این خرافات باور کنم؟ قصه جن و پری و شیطان و این چیزها همهاش دروغه. در گذشته چون علم پیشرفت نکرده بود، انسان همه چیز را به ماورا ربط میداد، ولی الان وضعیت فرق دارد. هر چیزی که علم اثباتش نکند کاملاً دروغ و عوامفریبی است.
«پیمان» هم مثل نازنین باور دارد فالگیری و سخنرانیهای مذهبی درباره اجنه و نیروهای ماورایی صرفاً عوام فریبیست و در توضیح به رادیو زمانه میگوید:
حکومت از عمد به این حرفها دامن میزند. وقتی درست و حسابی نمیتواند بین مثلاً دعانویسی یک آخوند و دعانویسی یک رمال، تفاوت ایجاد کند و به قول خودشان با عقل اثبات کنند کدام درست است و کدام غلط، با این سخنرانیها و مستندسازیها به خرافات دامن میزنند. اصل و اساس جمهوری اسلامی روی خرافات است. میگویند خرافات غیرعقلی ست، اما دین عقلانی. من کاری به عقاید شخصی کسی درمورد دین ندارم، ولی کدام عقل میتواند خود ولایت فقیه را اثبات کند؟ کدام عقل میگوید آدم به قیم سیاسی و مذهبی و فرهنگی و…احتیاج دارد. هرچی خرافات بیشتر شود به نفع نظام است، این خرافات برای آنها سودآور است.
خرافهگرایی و درماندگی
بر اساس پژوهش «بررسی تجربه زیسته زنان تهرانی از پدیده فالگیری» (۱۴۰۱) در انجمن جامعهشناسی ایران، بیشترین دلیل مراجعه زنان به فالگیرها و دعانویسها به ترتیب: مسائل روابط عاطفی و ازدواج، فرزندآوری و آیندۀ فرزندان، روابط کاری و اجتماعی، مسائل شغلی و اقتصادی، مسائل تحصیلی و آموزشی، پیشگویی آینده و بازگشایی گرهی از زندگی است. تحقیقات مشابه نیز به مرادی از این دست اشاره میکنند.
در گفتوگو با یک جامعهشناس میگویم: در گزارشم به افرادی برخوردم که با وجود اینکه اعتقادات عمیق مذهبی نداشتند اما به فالگیر یا دعانویس مراجعه کرده بودند، آیا صرف وجود مذهب در جامعه را میتوان دلیلی برای این گرایش فرهنگی-اجتماعی دانست؟ او به رادیو زمانه میگوید:
ریشه اصلی گرایش به خرافات را باید در استیصال و درماندگی انسان جستوجو کرد. از آنجایی که انسان در گذشته در برابر بلاهای طبیعی، حوادث روزمره، بیماریها و… توان علمی کافی را نداشت و به یک معنا دربرابر آنها درمانده بود، برای توجیه این حوادث به متافیزک و عالم غیرمادی پناه میبرد. اگرچه امروزه سطح علمی بشر بالاتر رفته و از بسیاری از عواملی که تا دیروز مجهول بود افسونزدایی شده است، اما این استیصال و درماندگی هنوز باقی مانده است. این بار مردم به جای اینکه مستقیما دربرابر تاریکی، سیل، بیماری و… درمانده شوند، در برابر سیاست و مشخصاً عملکرد مدیران و مسئولان دچار این حس ناخوشایند میشوند. در این مفهوم میتوان گفت به شکل غیرمستقیم مدیریت سیاسی سرخوردگی و ناامیدی، و در ادامه استیصال را به همراه دارد.
این جامعهشناس درمورد وجود خرافات در جامعه ایرانی در گفتوگو با رادیو زمانه تصریح میکند:
فارغ از دامن زدن حکومت به خرافات- از طریق تبلیغات غیر اصولی مذهبی، سیاسی، فرهنگی – شرایطی که سیاستورزی جمهوری اسلامی برای جامعه به وجود آورده، غیرمستقیم در ترویج این خرافات تاثیر دارد. وقتی وضعیت را طوری سازماندهی میکنند که جامعه از امروزش سرخورده و از آیندهاش ناامید شود، و جلوی همه راهها و خواستههایش را میگیرند، مردم ناچارند به مفاهیمی پناه ببرند که از منطق اینجهانی بیروناند. در واقع فرد ناخودآگاه فکر میکند نمیتواند با منطق اینجهانی مشکلاتش را حل کند، چون هرچه تلاش کرده به در بسته خورده، پس به دنبال راه و جهان دیگری میرود. دقت داشته باشید در جمهوری اسلامی هیچ نهادی برای مبارزه با خرافات تعریف نشده و بر عکس دهها موسسه و بنیاد برای ترویج آن با نامهای غریب، دشمنشناسی، مبارزه با صهونیسم، منجیگرایی، آخرالزمانی و … وجود دارند. اگر در فلان کشور پیشرفته خرافهگرایی وجود دارد، درکنارش صدها نهاد و موسسه مددکاری اجتماعی هم است که جلوی پیامدها و آسیبهای فرهنگی-اجتماعی آن را بگیرد. اما در ایران از چنین نهادهایی خبری نیست.
آنچه امروزه در جامعه ایران شاهدیم، بهرغم ادعای مقامات سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی، ترویج روزافزون خرافهپرستی در سطح جامعه است. گرایش به خرافات و باور به امور غیرواقعی و غیرعقلانی، تجارت پرسود سیاسی و اقتصادی را برای نظام اسلامی به همراه داشته است. حکومت اسلامی با سوءاستفاده از عقاید مسلمانان ایران، دست به تاسیس صدها امامزاده و نیز جعل روایات دینی و حوادث مذهبی زده است. همچین در سالهای گذشته و به خصوص در دو دولت احمدینژاد، وجود «جنگیر دولتی» و پروراندن عقاید ماورایی در بدنه دولت از بحثهای داغ سیاسی بود. وجود مواردی از این دست از عمق سیاست خرافهپروری در جمهوری اسلامی نشان دارد.
منبع خبر: رادیو زمانه
اخبار مرتبط: سیاست خرافهپروری در جمهوری اسلامی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران