«جوانمردی» و فرهنگ «پهلوانی» در ورزش/ با یک «روز» بهار نمی‌شود

«جوانمردی» و فرهنگ «پهلوانی» در ورزش/ با یک «روز» بهار نمی‌شود
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرنگار مهر، سال پنجم هجری و در روزی که جنگ خندق در گرفت، «عمرو بن عبدود» که دلیری نامدار بود، به همراهی عِکْرمة پسر ابوجهل بر آن شدند که از خندق عبور کنند. عمرو از سپاه مدینه هم آورد خواست، امّا هیچ کس جرأت درافتادن با او را نداشت. علی علیه السلام به جنگ او رفت. چون با وی روبه رو شد، او را ضربتی نزد. کسانی که نزد پیغمبر بودند و از دور می‌نگریستند، خرده گرفتند و پنداشتند علی ترسیده است. حُذَیْفه به دفاع از این کسان برخاست. پیغمبر فرمود: «حذیفه! بس کن. علی خود سبب آن را خواهد گفت».

علی، عمرو را از پا درآورد و نزد رسول خدا آمد. پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسید: «چرا هنگامی که با او روبه رو شدی، او را نکشتی؟» علی علیه السلام در پاسخ گفت: «او بر چهره ام، آب دهان انداخت. ترسیدم اگر او را بکشم برای خشم خودم باشد. او را وا گذاشتم تا خشم فرو نشست، سپس او را کشتم.»

این روایت سالهاست نقل می‌شود و زبانزد همه پهلوانان و باستانی کاران بود و کار را تا جایی پیش برد که مولانا جلال الدین بلخی نیز مثنوی در همین زمینه را به نظم در آورد:

از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان مطهر از دَغَل
در غزا بر پهلوانی دست یافت
زود شمشیری برآورد و شتافت
او خدو انداخت بر روی علی
افتخار هر نبیّ و هر ولیّ
آن خدو زد بر رخی که روی ماه
سجده آرد پیش او در سجده گاه
در زمان، انداخت شمشیر آن علی
کرد او اندر غزایش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل
وز نمودن عفو و رحمت بی محلّ
گفت: بر من تیغ تیز افراشتی
از چه افکندی مرا بگذاشتی
آن چه دیدی بهتر از پیکار من
تا شدستی سست در اِشکارِ من
آن چه دیدی که چنین خشمت نشست
تا چنان برقی نمود و باز جست
در شجاعت شیر ربّا نیستی
در مروّت خود که داند کیستی؟...
گفت: من تیغ از پی حق می‌زنم
بنده‌ی حقّم، نه مأمور تنم
شیر حقّم، نیستم شیر هوا
فعل من بر دین من باشد گوا...
جز به بادِ او نجنبد میل من
نیست جز عشق احد، سر خیلِ من
خشم بر شاهان، شه و ما را، غلام
خشم را هم بسته ام زیر لِگام
تیغ حِلمم، گردن خشمم زده است
خشم حق بر من چو رحمت آمده است....
چون درآمد در میان غیر خدا
تیغ را اندر میان کردن سزا

پس از ورود دین مبین اسلام، آداب اسلامی با این ورزش عجین شد و با تاثیرپذیری از سرشت جوانمردی امام علی علیه السلام و با توجه به فرهنگ ایرانی و اسلامی به مسیر خود ادامه داد و اکنون به عنوان میراث اصیل ایرانی در جهان مطرح است.

ورزش باستانی از دهه‌های گذشته جایگاه ویژه ای در ایران داشت و پهلوانان و عیاران و جوانمردان با گرایش به این ورزش برای خود نامی دست و پا می‌کردند و مورد اعتماد و امین مردم بودند. این ورزش که پیشینه‌ای کهن در فرهنگ ایرانی دارد، نمایانگر پیوند جوانمردی و قدرت روحی و جسمی است. گود زورخانه و ورزش باستانی نماد فروتنی و تواضع ورزشکاران است که پهلوان در کنار پرورش جسم و تن، روحش را نیز از ناملایمت‌ها پاک می‌کند.

مقام معظم رهبری نیز در خصوص اهمیت ورزش زورخانه ای فرموده اند: «باید محیط ورزش را محیط معنوی کنید. محیط معنوی، همان محیط پهلوانیِ دیرین ورزشکاران قدیمی خودِ ماست؛ آن‌هایی که وقتی وارد گود ورزشی می‌شدند، خاک گود را می‌بوسیدند؛ آن‌هایی که همیشه ورزش را با نام خدا شروع می‌کردند و با نام خدا تمام می‌کردند - با بسم‌اللَّه شروع می‌کردند و با دعا تمام می‌کردند - کشور ما این‌گونه کشوری است. محیط ورزش آن، محیط معنوی، جوانمردی، ایمان، تقوا، پاکدامنی و پارسایی و محیط معنویّت و درخشندگی روحی و نفسانی است.»

ایشان در سخنرانی دیگرشان که مهر ۱۳۹۰ ایراد داشتند در همین زمینه عنوان کرده بودند: «در همه‌ی زمینه‌ها باید ابتکار کرد. من حالا نگاه می‌کردم به همین ورزش باستانی؛ به قول قدیمی‌ها، این نیم‌گودی که این‌ها اجرا کردند، پر از ابتکار بود. خب، ما گودهای ورزش باستانی را در دوران جوانی دیدیم؛ مکرر، همه جا، همه جور؛ یک روش ثابت و مستقری داشت، همیشه و همه جا هم همان تکرار می‌شد. البته بد هم نبود، خوب بود، اما این همه نوآوری در آن نبود. امروز من می‌بینم که این جوان‌ها همان پایه‌های ورزش قدیمی را گرفته اند، این را با انواع و اقسام ابتکارها و زیبائی‌ها و ظرافت‌ها مذهبش کردند، خراطی کردند، نقاشی کردند، یک چیز زیبایی از آب در آوردند. این ابتکار است. حالا این در زمینه ورزش باستانی است، در همه زمینه‌ها این ابتکار ممکن است.»

زورخانه‌ها از گذشته فضایی سرپوشیده بوده‌اند که ساختمان آن‌ها شبیه سرداب بوده است. با ظهور اسلام و اهمیت پیدا کردن تربیت نیروی جنگاور در میان مردان، ورزش کردن پررنگ‌تر شده و زورخانه‌ها در ایران از قرن هفتم به شکل امروزی تاسیس شدند. بسیاری از منابع، پهلوان محمود را که به "پوریای ولی" شهرت داشته است موسس اولین زورخانه ایران می‌دانند.

درب ورودی زورخانه‌ها کوتاه‌تر و کوچک‌تر از درب‌های معمولی سایر ساختمان‌ها است، که انسان‌ها هنگام ورود و خروج با حالت تعظیم گذر کنند و افتادگی و ادب رعایت شود و به حالت خضوع به زورخانه وارد شوند. سقف آن‌ها هم بلند و گنبدی شکل است و به همین دلیل زورخانه‌ها شکلی شبیه مساجد یا معابد دارند.

در میان زورخانه، گودی قرار دارد که حرکات ورزش زروخانه‌ای در آن اجرا می‌شود. این گود امروزه هشت ضلعی بوده و ۷۰ سانتی‌متر پایین‌تر از سطح کف سالن است. در گذشته گود را با چهار زاویه می‌ساختند که نماد چهار عنصر حیات، چهار گوشه قبر، چهار نفس انسانی (نفس اماره، لوامه، ملهمه و مطمئنه) بوده است.

در فضای اطراف گود، محل نشیمن برای تماشاچیان تعبیه می‌شود. همچنین جایگاه خاصی برای نگهداری ابزار ورزش زورخانه‌ای در بالای گود قرار دارد. این ابزار شامل سنگ، تخته شنا، میل و کباده هستند.

مرشد، هنرمندی با جایگاه اخلاقی والا که وقایع نیکو پهلوانان را در قالب شعر حماسی یا داستان به صورت آهنگین با همراهی «ضرب و زنگ زورخانه ای» در هنگام اجرای ورزش زورخانه‌ای می‌نوازد. ضرب زورخانه‌ای نوعی ساز کوبه‌ای است که ورزشکاران ریتم ورزش خود را با ریتم این ساز هماهنگ می‌کنند. در حقیقت ضرب زورخانه‌ای برای برانگیختن ورزشکاران اجرا می‌شود تا حرکات ورزشی خود را به صورت گروهی یا فردی اجرا کنند.

برای مرشد هم در زورخانه جایگاهی تعبیه شده است. جایگاه او معمولاً در نزدیکی درب ورودی و در قسمت مرتفعی قرار دارد. به جایگاه مرشد، «سردم» می‌گویند که به عنوانی مکانی مقدس شناخته می‌شود. سردم را معمولاً با پرهای طاووس و قو تزیین می‌کنند. چرا که در گذشته به کلاه‌خودهای جنگجویان و سرداران، از این پرها نصب می‌کردند. سنگ، تخته شنو، میل، کباده از ابزار و وسایل ورزشکاران است که پشت هر کدام حکایتی از بزرگی و اصالت نهفته است.

از سنت‌های زیبای فرهنگ زورخانه‌ای که نوع دوستی، اهمیت و همبستگی مردمی را نشان می‌دهد، گلریزان برای کمک به افرادی است که یا نیاز مالی دارند و یا برای تقدیر و تشکر و قدردانی از مرشد کمک‌هایی را اهدا می‌کنند.

به کوشش فدراسیون ورزش‌های پهلوانی و زورخانه ای در ایران و وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آیین پهلوانی و زورخانه ای در تاریخ ۲۵ آبان سال ۱۳۸۹ (۱۶ نوامبر ۲۰۱۰) در فهرست میراث فرهنگی و معنوی یونسکو به پیشنهاد ایران به ثبت جهانی رسید. زورخانه پهلوان‌پور یکی از قدیمی‌ترین زورخانه‌های تهران است که در سال ۱۳۰۴ توسط حمزه علی پهلوان‌پور در محله حسن آباد تاسیس شده است.

«روز ملی فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای» اما چند سال پیش با هدف پاسداری و ترویج فرهنگ ارزشمند پهلوانی و جوانمردی و همچنین در راستای اهداف یونسکو در زمینه حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس با تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم رسمی کشور ثبت شد و ۱۷ شوال را به این روز نامگذاری کردند.

اما این روز و فرهنگ آن چقدر از سوی مسئولان ورزش، ورزشکاران و مردم مهم شمرده شده و چه برنامه‌هایی برای توسعه و گسترش فرهنگ پهلوانی در نظر گرفته یا اجرا شده است؟

فدراسیون زورخانه ای و کشتی پهلوانی به عنوان متولی این رشته در سالهای اخیر نوسان زیادی داشته و نتوانسته آنچه به عنوان وظیفه برای او در نظر گرفته شده را اجرایی کند. این فدراسیون البته با حاشیه‌های مدیریتی هم همراه شد. هر چند این فدراسیون برنامه‌ها و مراسم‌هایی را در طول سال برگزار می‌کند اما برای آنکه «پهلوانی» و «جوانمردی» در ورزش ایران تسریع پیدا کند، اقدامات لازم صورت نگرفته است.

زمانی می‌توان به این فدراسیون و البته سایر همتایانش نمره قبولی داد که جوانمردی و پهلوانی در بین ورزشکاران همه رشته‌های مختلف اصلی ترین و درخشان‌ترین نماد انسانی آنها باشد. اتفاقی که در سالهای اخیر کمتر شاهد آن بوده ایم و باید با ذره بین دنبال جوانمردان و پهلوانان ورزش گشت.

قطعاً برگزاری دوره‌ها و کلاس‌های آموزشی با محوریت اخلاق پهلوانی و انسانی در ورزش می‌تواند همه ورزش کشور را درگیر این مقوله مهم و تاثیرگذار کند. اتفاقی که اگر در ورزش پررنگ شود می‌تواند ریشه بسیاری از بداخلاقی‌ها و رفتارهای نادرست را بخشکاند و ورزش را به محلی جذاب و زیبا برای دیدن و الگوبرداری تبدیل کند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: «جوانمردی» و فرهنگ «پهلوانی» در ورزش/ با یک «روز» بهار نمی‌شود