ولایت عظما میکشد و میدرد تا زمینهساز ولایت سید مجتبی شود - Gooya News
ایندیپندنت فارسی - علیرضا نوریزاده
اسلام ناب و سبالنبی، بیدخت و عشق لمیزلی
با آنکه علمای شیعه و سنی در باب وصف سبالنبی (دشنام و لعن و نفرین پیامبر) اتفاقنظر ندارند، در مفهوم فقهی امر و تعبیر صرفا دینی، مرتکب آن واجبالقتل است. فقهای شیعه حکم سابالنبی (دشنامدهنده به پیامبر) را قتل دانستهاند و توبه را مانع کشتن فرد نمیدانند؛ اما ابوحنیفه از امامان مذاهب اربعه اهل سنت، توبه از سبالنبی را مانع کشته شدن میداند.
مبنای شرعی حکم سبالنبی روایات متواتر و اجماع است. بیشتر فقها برای دادن عنوان سابالنبی و کیفر او، داشتن قصد برای سب بدون تقیه و اکراه و نادان نبودن را شرط دانستهاند. برخی همچون شهید ثانی سبالنبی را از موارد ارتداد و به این دلیل حکم سابالنبی را قتل میدانند اما بسیاری از فقهای شیعه عنوان سبالنبی را برای کشتن سبکننده کافی میدانند و معتقدند حکم آن به عناوین دیگر مانند ارتداد وابسته نیست. فقهای اهل سنت نیز درباره سابالنبی در باب ارتداد بحث کردهاند و باب مستقل سبالنبی ندارند. مرحوم آیتالله خویی از فقهای شیعه، سبالنبی را به عنوان یکی از گناهان و جرائم حدی به حساب آورده و در بیشتر منابع حدیثی و فقهی، سبالنبی در فصل قذف [دادن نسبت ناروای زنا یا لواط به دیگری که بسیار شبیه توهین یا افترا است ولی قانونگذار به جهت تاثیری که بر حیثیت و آبروی مخاطب قذف و اطرافیانش دارد، آن را جرمی خاص با آثار و احکام و مجازات خاص میداند] یا پس از آن آمده است.
حسب روایت ویکی شیعه، سبالنبی در حد ارتداد و سابالنبی واجبالقتل است. چنین بود که سیدعلی، نایب امام زمان، حکم قتل دو جوان را صادر کرد. طبق بیانیه قوه قضاییه، یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی زارع به اتهام «سبالنبی و اهانت به مقدسات اسلامی» اعدام شدند. صدرالله فاضلی زارعی با اتهامهایی چون چون «قذف مادر پیامبر اسلام»، «سبالنبی» و «ارتداد فطری» و یوسف مهرداد با اتهام «سبالنبی و توهین به مقدسات» به اعدام محکوم شده بودند.
حکومتی این حکم را صادر میکند که مرحوم آیتالله منتظری، باعث و بانی ولایت فقیهش، صراحتا نوشت که «ولایت مطلقه فقیه بهمثابه شرک مطلق است.» آثار این شرکت و ارتداد از فردای انقلاب ظاهر شد؛ وقتی خمینی امام سیزدهم شد، تصویرش به ماه رفت و جانشینش هنگام تولد فریاد یاعلی میکشید و اسلام ناب یا شرک مطلق در مزار خمینی، یک جبار آدمکش، تجلی یافت تا کی بساطش جمع شود. ما این اسلام را نمیشناختیم و دریغ که همه با اسلام مخلوط به عرفان پیش از انقلاب، در چاله شرک خمینی افتادیم.
اسلام عرفانی طاغوت
در چشم منــ حداقل در آن سالهای خردی و نوجوانیــ مرحوم صالح علیشاه گنابادی تجلی واقعی بزرگانی چون مولانا و ابوسعید بود که غیر از رباعیهای منسوب به او، معنای توحید و عشق به واجبالوجود با روایت او را چون به دلم نشسته بود، حقیقت مطلق میپنداشتم.
از بچههای نسل من عبدالکریم حاجیان چریک فدایی شد، جابرزاده انصاری مجاهد شد و محمدرضا فشاهی از همان لحظه دل بستن به رایا همسرش، در پرتو جذبه پیری از راهیان چپ که دوست پدرهمسرش بود، سالهای بعد از جنگ را ذرهبینبهدست میان متون مارکسیستی دنبال حقیقت بود. رضا امامی و مهدی طالقانی هم دل با شریعتی داشتند. کرامت موللی و محمدحسن احمدی (نوه دختری آیتالله حاج آقا احمد خوانساری) نیز عبا بر شانه میانداختند و نزد آقای خوانساری تمرین شرعمداری میکردند.
اما من در پرتو یاد پیر احمدآبادی و حاشیه پرخطر جبهه ملی و دوستان پدر که در بین آنها هم حبیب ستایشگر عارف، هم جواهری وجدی شاعر، هم سید عرفان، نوکر حسین بن علی، حضور داشتند و هم یاران دبستانی و جوانیاش که هر یک در جایگاه خود سرفرازترین بودند، از حسنعلی خان صارم کلالی، یاور داریوش فروهر، گرفته تا استاد فرزانه بزرگوارم، زندهیاد دکتر احمد مهدوی دامغانی، دکتر سید محسن بهبهانی، خطیب سرشناس، و سید عبدالهادی آقایان که این آخریها نماینده مجلس و منشی هیئت رئیسه بود، روزگار سپری میکردم.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: ولایت عظما میکشد و میدرد تا زمینهساز ولایت سید مجتبی شود - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران