هفتادوپنجمین سالروز «نکبت»؛ آن‌چه می‌خواستند، آن‌چه شد

هفتادوپنجمین سالروز «نکبت»؛ آن‌چه می‌خواستند، آن‌چه شد
رادیو فردا

۷۵ سال از آغاز جنگ عرب‌ها و اسرائیل در روز ۱۵ مه سال ۱۹۴۸ می‌گذرد؛ جنگی که نخستین رویارویی گسترده دو طرف بود و در ادبیات سیاسی فلسطینی‌ها، به‌دلیل شکست جبهۀ عربی در برابر اسرائیل، «جنگ نکبت» نام گرفت و روز شروع آن را هم «روز نکبت» خواندند.

پیشینۀ تاریخی

قیمومیت بریتانیا بر سرزمین فلسطین

تا سال ۱۹۱۴ سرزمین فلسطین بخشی از مرزهای امپراتوری عثمانی بود. در جنگ جهانی اول که امپراتوری عثمانی در کنار آلمان و امپراتوری اتریش-مجارستان علیه متفقین وارد جنگ شد، تمام سرزمین‌های عربی تحت تصرف خود را بر اساس معاهده سور (۱۹۲۰) و معاهده لوزان (۱۹۲۳) از دست داد و به بریتانیا و فرانسه واگذار کرد.

بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول تفاهم‌نامۀ تقسیم سرزمین‌های امپراتوری عثمانی را میان خود منعقد کردند که بر پایۀ این تفاهم‌نامه، سرزمین فلسطین بخشی از مناطق وابسته به توافق بریتانیایی-فرانسوی شد و پس از پایان جنگ جهانی اول فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا درآمد.

تقسیم فلسطین

۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامۀ تقسیم دولت فلسطین به دو کشور یهودی و عربی را تصویب کرد که بر اساس آن اورشلیم (قدس) منطقه‌ای بین‌المللی است، بدین معنا که تابع کشوری نیست و به‌صورت بین‌المللی اداره می‌شود.

بر اساس این قطعنامه، ۵۶ درصد سرزمین فلسطین به یهودیان تعلق می‌گیرد، ۴۳ درصد به عرب‌ها تعلق می‌گیرد و ۱ درصد که اورشلیم (قدس) است، تحت قیمومیت سازمان ملل متحد قرار می‌گیرد. این قطعنامه مرزهای دو کشور را ترسیم و مراحل اجرای آن را مشخص کرد. همچنین توصیه‌هایی برای پیشبرد مسائل اقتصادی میان دو طرف ارائه داد.

یهودی‌ها به‌طور کلی از این قطعنامه استقبال کردند. از میان عرب‌ها تنها حزب کمونیست فلسطین موافق این قطعنامه بود و این باعث شد شماری از کادر این حزب اعلام جدایی کنند و «مجمع آزادی‌بخش فلسطین» را تشکیل دهند.

در پی قطعنامۀ سازمان ملل متحد، درگیری میان عرب‌ها و فلسطینی‌ها بالا گرفت. اتحادیه عرب ارتش آزادی‌بخش عربی را به رهبری فوزی القاوقجی که از افسران ارتش سوریه بود، تشکیل داد. از آن سو دو گروه شبه‌نظامی یهودی یعنی سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل و سازمان لحی بر شدت عملیات خود افزودند.

اجلاس اتحادیه عرب، ۱۹۴۶

درگیری‌های خونین میان دو طرف به جریان افتاد، ازجمله این‌که گروه‌های یهودی به استفاده از خودروهای بمبگذاری شده روی آوردند و روز چهارم ژانویه ساختمان دولت فلسطینی در شهر یافا را منفجر کردند؛ انفجاری که دست‌کم ۲۶ فلسطینی را کشت.

مارس ۱۹۴۸ نیز شبه‌نظامیان فلسطینی ساختمان آژانس یهودی در شهر اورشلیم (قدس) را منفجر کردند که طی آن ۱۱ تن کشته و ۸۶ نفر زخمی شدند.

پس از این خشونت‌ها، ۱۲ آوریل ۱۹۴۸ اتحادیه عرب اعزام ارتش‌های عربی به سرزمین فلسطین را تصویب کرد. کمیسیون سیاسی اتحادیه عرب اعلام کرد که ارتش‌های عربی پیش از خروج بریتانیا مقرر شده بود ۱۵ مه ۱۹۳۸ مقرر باشد، وارد سرزمین فلسطین نخواهند شد.

در واکنش به مصوبه اتحادیه عرب، دیوید بن گوریون، بنیانگذار و اولین نخست‌وزیر اسرائیل، از یگائیل یادین، از افسران وقت یهودی، خواست طرحی را برای مقابله با دخالت نظامی کشورهای عربی تدوین کند. یادین هم «نقشه دالت» را به همین منظور تدوین کرد و اجرای این نقشه آوریل ۱۹۴۷ آغاز شد. بر پایۀ این نقشه گروه هاگانا، از گروه‌های شبه‌نظامی یهودی و از نیروهای تشکیل‌دهندۀ ارتش اسرائیل، موقعیت دفاعی خود را تغییر دادند و به نیروهای مهاجم تبدیل شدند.

پایان قیمومیت بریتانیا

با فشار سازمان ملل متحد،‌ دولت بریتانیا تصمیم گرفت نیمه شب ۱۴ و ۱۵ ماه مه ۱۹۴۸ به قیمومیت بر فلسطین پایان دهد.

ساعت ۴ بعدازظهر ۱۴ می شورای ملی یهودی در تل‌آویو اعلام کرد از نیمه‌شب همان روز دولت اسرائیل برپا می‌شود. پیش از این اعلان، موشه شارت، نماینده جنبش صهیونیسم، با دولت آمریکا برای به رسمیت شناختن اسرائیل مذاکره کرده بود. دولت آمریکا قولی در این زمینه نداد اما چند دقیقه پس از اعلام برپایی اسرائیل، هری ترومن، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در بیانیه‌ای به رسمیت شناختن کشور اسرائیل را اعلام کرد. اتحاد جماهیر شوروی سه روز پس از این تاریخ اسرائیل را به رسمیت شناخت.

رهبران یهودی در اعلام برپایی کشور اسرائیل مرزهای این کشور را مشخص نکردند و تنها به اعلام «برپایی کشور یهودی» اکتفا کردند. این اعلام بلافاصله منجر به آغاز جنگ میان کشورهای عربی و اسرائیل شد. روز ۲۶ می ۱۹۴۸ به دستور دیوید بن گوریون، رئیس دولت موقت اسرائیل، «ارتش دفاع اسرائیل» تشکیل شد.

بن گوریون در حال اعلان رسمی تأسیس کشور اسرائیل، ۱۴ مه ۱۹۴۸
نیروهای عربی

در ارتش عربی که برای جنگ با اسرائیل تشکیل شد، مصر با اعزام ۱۰ هزار سرباز سهم بزرگ‌تر را از آن خود کرد. فرماندهی نیروهای مصری را سرلشکر احمد علی المواوی بر عهده داشت.

پس از مصر، اردن با حدود ۴۵۰۰ سرباز در چهار هنگ و دو آتشبار توپخانه (هشت توپ) به فرهاندهی جان باگوت گلوب دومین شمار نیرو را در ارتش عربی داشت.

عراق هم با نیرویی متشکل از ۲۵۰۰ سرباز به فرماندهی سرهنگ محمد الزبیدی در جنگ شرکت کرد. نیروی عراقی که از یک پیاده‌نظام مکانیزه، دو هنگ پیاده‌نظام و یک گردان زرهی (۳۶ تانک سبک) و یک گردان توپخانه (۱۲ توپ) تشکیل شده بود، به شرق اردن اعزام شد.

سوریه با ۱۸۷۶ سرباز به فرماندهی سرهنگ عبدالوهاب الحکیم در جنگ شرکت کرد. نیروی سوریه از یک لشکر پیاده‌نظام (متشکل از دو گردان)،‌ یک گردان مکانیزه شامل دو گروهان، یک گروهان از ۱۷ زره‌پوش از نوع مارمون و گروهان دیگر شکل‌گرفته از ۶ زره پوش مارمون و ۱۱ زره پوش داج و گروهان تانک‌های رنو آر -۳۵ (۱۳ تانک) و گروهان پیاده‌نظام (۱۴۰ سرباز)‌ به‌علاوه گردان توپخانه ۷۵ میلیمتری تشکیل شده بود.

نیروی لبنانی از دو گردان ۴۵۰ نفره پیاده نظام، یک دسته خمپاره انداز و مسلسل، آتشبار توپخانه متشکل از ۵ توپ ۱۰۵ میلیمتری، ۴ زره‌پوش، ۵۴ تانک سبک ۷ تنی و یک بیمارستان میدانی تشکیل شد. این نیرو در مرزهای جنوب لبنان متمرکز شد. فرماندهی نیروهای لبنانی را سرهنگ فؤاد شهاب بر عهده داشت.

نیروهای عربستان سعودی به فرماندهی سرهنگ سعید بک الکردی در جنگ شرکت کرد و شمار افسران و سربازان این نیرو به حدود ۳۲۰۰ تن رسید. نیروهای عربستان سعودی در سه گروه به جبهه‌های جنگ رسیدند:

  • گروه اول متشکل از ۲۷ افسر و ۳۳۹ نیرو، روز ۲۷ می ۱۹۴۸ به غزه رسید
  • گروه دوم متشکل از ۱۹ افسر و ۳۵ نیرو روز ۳۰ می ۱۹۴۸ به غزه رسید
  • گروه سوم متشکل از ۱۰ افسر و ۳۲۹ نیرو روز ۱۵ ژوئن ۱۹۴۸ به غزه رسید.

نیروهای نظامی سعودی مجهز به ۳۶ خمپاره‌انداز، ۳۴ تیربار سنگین ام۲ برونینگ، ۹۲ مسلسل از انواع مختلف، ۷۵۰ تفنگ ۳۰۳ اینچی و ۱۰ زره‌پوش بود.

دو گروه شبه‌نظامی ارتش جهاد مقدس و ارتش آزادی‌بخش هم در این جنگ شرکت کردند. اتحادیه عرب سپتامبر ۱۹۴۷ نخستین گام را برای تأمین نیازهای دفاعی فلسطینی‌ها براداشته بود که بر پایۀ آن کمیسیون اجرایی فنی برای ارزیابی نیازهای دفاعی فلسطینی‌ها تشکیل شده بود.

این کمیسیون در گزارشی با اشاره به توانایی‌های نظامی یهودیان تأکید کرد که فلسطینی‌ها نیروی انسانی، تشیکلاتی و تسلیحاتی برابر با نیروهای یهودی ندارند. این گزارش از کشورهای عربی خواست نیروهای خود را برای دفاع از فلسطینی‌ها بسیج کنند.

اتحادیه عرب یک میلیون پوند انگلیس را در اختیار کمیسیون فنی قرار داد. پیش از صدور قطعنامه تقسیم سرزمین فلسطین، سرلشکر اسماعیل صفوت، رئیس کمیسیون فنی، در گزارشی گفت: «غلبه بر نیروی صهیونیستی توسط نیروهای شبه‌نظامی فلسطینی محال است» و «کشورهای عربی توانایی تحمل جنگ طولانی‌مدت را ندارد».

نیروهای اعزامی از عربستان سعودی
ارتش نجات فلسطین

پس از قطعنامه تقسیم فلسطین، اتحادیه عرب روزهای ۸ تا ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۴ در قاهره تشکیل جلسه داد و تقسیم سرزمین فلسطین را غیرقانونی اعلام کرد.

تأمین ۱۰ هزار قطعه تفنگ، مجهزکردن ۳ هزار نیروی داوطلب از جمله ۵۰۰ فلسطینی و تخصیص یک میلیون پوند انگلیس که در اختیار کمیسیون فنی قرار گرفت، از مصوبات اتحادیه عرب برای تقویت ارتش نجات فلسطین بود.

واحدهای ارتش نجات فلسطین از ۸ هنگ تشکیل شد که عبارت بودند از:

  • هنگ یرموک ۱: متشکل از ۵۰۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۳ گروهان
  • هنگ یرموک ۲: متشکل از ۴۳۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۳ گروهان
  • هنگ یرموک ۳:‌متشکل از ۲۵۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۲ گروهان
  • هنگ حطین: متشکل از ۵۰۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۳ گروهان
  • هنگ الحسین: متکشل از ۵۰۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۳ گروهان
  • هنگ کوه دروزی‌ها: متشکل از ۵۰۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۳ گروهان
  • هنگ قادسیه متشکل از ۴۵۰ نیرو، دسته‌بندی‌شده در ۳ گروهان
  • به علاوه سه گروهان مستقل غیروابسته به هنگ‌ها که شمار نیروهایشان در مجموع ۴۵۰ نفر بود.
اسرائیل

بنا بر اعلام منابع رسمی اسرائیلی، شمار نیروهای سازمان هاگانا در پاییز ۱۹۴۷ به ۴۵ هزار و ۳۰۰ نیرو رسید. نیروهای پالماخ واحد زیرزمینی نیروهای هاگانا که شمارشان ۲۲۰۰ هزار نیرو بود هم به این واحد اضافه شد.

علاوه بر آن، پس از قطعنامۀ تقسیم سرزمین فلسطین، آژانس یهود اعلام بسیج عمومی کرد و طی آن ۳۰ هزار یهودی و فلسطینی و ۲۰ هزار نفر از یهودیان اروپا به هاگانا پیوستند. پس از آغاز جنگ شمار نیروهای هاگانا در هفته اول ژوئن ۱۹۴۸ افزایش یافت و به ۱۰۷ هزار و ۳۰ نفر رسید.

آغاز جنگ

ارتش‌های عربی از مصر، سوریه، عراق، اردن، عربستان سعودی و لبنان به سرزمین فلسطین رسیدند و شهرک‌های سعودی نشین را هدف حمله قرار دادند.

سنگین‌ترین و بزرگ‌ترین درگیری‌ها در جبهه اردن-اسرائیل روی داد. سه گروهان ارتش اردن ۱۶ مه ۱۹۸۴ از رود اردن عبور کردند و سپس یگ گروهان دیگر هم به آن‌ها اضافه شد.

حدود ۵۰ افسر بریتانیایی در ارتش اردن خدمت می‌کردند؛ ارتشی که تحت آموزش‌های سنگین قرار گرفته بود و از لحاظ تاکتیکی قوی‌ترین ارتش عربی وقت به شمار می‌آمد. دیگر ارتش‌ها از ضعف شدید رنج می‌بردند و از توانایی گرفتن تصمیم‌های تعیین‌کنندۀ استراتژیک برخوردار نبودند.

ارتش اردن و نیروهای اسرائیلی سه نبرد سنگین با یکدیگر کردند:

  1. نبرد باب الواد
  2. نبرد اللطرون
  3. نبرد اورشلیم (قدس)

در نهایت ارتش اردن موفق شد اورشلیم (قدس) و کرانه باختری رود اردن را به طور کامل حفظ کند. تلفات اسرائیلی‌ها در این نبردها بزرگ بود. دیوید بن گوریون ژوئن ۱۹۴۸ در سخنانی در کنست اسرائیل گفت: «تنها در نبرد باب الواد مقابل ارتش اردن دو برابر تمام کشته‌شدگان‌مان در جنگ را از دست دادیم.»

در جبهه شمالی نیروهای لبنانی دو روستای المالکیه و قدس استان الجلیل بالا واقع در جنوب مرزهای لبنان را به تصرف خود درآوردند.

قطعنامه شورای امنیت برای آتش‌بس

نبردها بدین شکل ادامه یافت تا این که شورای امنیت سازمان ملل متحد ۱۰ ژوئن ۱۹۴۸ در مصوبه‌ای خواستار آتش‌بس شد و ارسال اسلحه برای طرف‌های جنگ را ممنوع اعلام کرد. مدت زمان آتش‌بس اعلام‌شده در این قطعنامه چهار هفته بود و از طرف‌های جنگ خواسته بود به روش‌های مسالمت‌آمیز و سیاسی برای حل‌وفصل اختلافات روی آورند.

در پی این قطعنامه نبردها میان ارتش اسرائیل و ارتش‌های عربی متوقف شد، اما ارتش نجات فلسطین به عملیات نظامی خود در منطقه الجلیل ادامه داد. از آن سو اسرائیل هم در تلاش برای جبران تلفاتش مقادیر زیادی جنگ‌افزار به‌ویژه هواپیمای نظامی تأمین کرد و شمار زیادی از داوطلبان از یهودیان اروپا هم به ارتش اسرائیل پیوستند.

از سرگیری نبردها

۸ جولای ۱۹۴۸، با وجود تلاش‌های سازمان ملل برای تمدید آتش‌بس، اسرائیل نبرد در همۀ جبهه‌‌ها را از سر گرفت. با از سرگیری نبردها این بار اسرائیل دست بالا را داشت و ارتش و نیروهای عربی متحمل سلسله‌ای از شکست‌ها شدند. بدین ترتیب ارتش اسرائیل موفق شد گستره‌های بزرگی از مناطق را به کنترل خود درآورد.

پایان جنگ

۲۱ جولای ۱۹۸۴ پس از آن‌که شورای امنیت سازمان ملل تهدید به وضع تحریم‌های سخت علیه طرف‌های جنگ کرد، نبردها متوقف شد. عرب‌ها این آتش‌بس را پذیرفتند که خود اذعان به شکست بود و بدین ترتیب این نبرد فلسطین با عنوان «نکبت» وارد ادبیات سیاسی جهان عرب شد.

۷ ژانویه ۱۹۴۹ پس از آن‌که ارتش اسرائیل بخش عمدۀ سرزمین نگب را به کنترل خود درآورد و نیروهای مصری متمرکز گرد الفالوجد در نگب شمالی را محاصره کرد، جنگ به‌طور کامل متوقف شد.

مذاکرات در یونان

پس از پایان جنگ با میانجی‌گری سازمان مل متحد،‌ مذاکرات میان اسرائیل از یک سو و مصر و ‌اردن و سوریه و لبنان از سوی دیگر در جزیره رودس یونان آغاز شد.

بر پایۀ این مذاکرات، روزهای ۲۴ فوریه و ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۹ چهار معاهده آتش‌بس میان دو طرف امضا شد که بر اساس آن‌ها «خط سبز» که مشخص‌کنندۀ خط مرزی میان اسرائیل و فلسطینی‌هاست تعیین شد؛،اما عراق این معاهده را امضا نکرد.

۷ مارس ۱۹۴۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد توصیه کرد اسرائیل به‌جای عضو ناظر به‌‌ظور کامل به عضویت این سازمان ملل پذیرفته شود و ۱۱ می ۱۹۴۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد این توصیه را تصویب کرد.

امروز ۷۵ سال از آن جنگ می‌گذرد. چند سال بعد یعنی سال ۱۹۶۷، عراق و مصر و سوریه و اردن برای جبران شکست‌های جنگ نکبت، جنگ علیه اسرائیل را آغاز کردند؛ جنگی که تنها شش روز طول کشید و طی آن کشورهای عربی شکست سختی خوردند. در نتیجۀ این نبرد، اسرائیل مرزهای خود را گسترش داد و کرانه باختری و غزه را تصرف کرد.

کرانه باختری همچنان در تصرف اسرائیل قرار داد و فلسطینی‌ها تنها موفق شدند در پی مذاکرات صلح با اسرائیل در سال ۱۹۹۳ به توافقی با اسرائیل دست یابند که طی آن به خودمختاری رسیدند. بر اساس این توافق، از آن هنگام فلسطینی‌ها و کشورهای عربی در مذاکرات خود به‌دنبال بازگشت به آن چیزی هستند که نتیجۀ جنگ سال ۱۹۴۸ بود؛ یعنی اسرائیل به همان مرزهایی عقب‌ بنشیند که آن را «نکبت» نامیده بودند.

بیشتر در این باره:

اسرائیل؛ «بخش‌های سیاه تاریخ را نباید سانسور کرد»

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: هفتادوپنجمین سالروز «نکبت»؛ آن‌چه می‌خواستند، آن‌چه شد