اثری برای اثبات پوچی و حقارت مجاهدان خلق

اثری برای اثبات پوچی و حقارت مجاهدان خلق
خبرگزاری دانشجو

احمدرضا کریمی از زندانیان سیاسی زمان شاه و نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس فرهنگی خبرگزاری دانشجو گفت: من با وحید افراخته مدت زیادی بودم. چند سالی که آقای رحمانی در تدارک این کتاب بود، خوشبختانه از زاویه‌ای به این مسئله نگاه می‌کرد که جدید بود. ایشان مطلقا موضعی به شخص وحید افراخته نداشت و همین باعث شد ایشان بتواند خیلی چیز‌ها را ببیند. مثل اظهارات خواهر افراخته که پیش از آن اصلا دیده نشده بود.

کریمی افزود: عده‌ای انتقاد می‌کردند که حجم و اسناد کتاب زیاد است. برای بعضی‌ها شاید این نوعی فرصت را غنیمت شمردن باشد. چون هرچیزی که وحید درباره دیگران و خودش گفته، در این کتاب آمده، به اضافه موضع‌گیری‌هایی که در آن زمان به او می‌شد. این موضع‌ها همه‌اش جانبدارانه نبوده. مثلا در نیرو‌های ساواک کسانی بودند مثل منوچهری و رسولی که به وحید افراخته موضع مثبت داشتند. اما عضدی موضع مثبت نداشت. حتی اعتقاد داشت بخشی از حرکات و رفتار‌های وحید شاید حساب‌شده باشد. من چنین نظری نداشتم. آن فشاری که به وحید وارد شد خیلی سنگین بود و بعدش هم خانواده‌اش گرفتار شدند. ضمن اینکه ایشان نه مارکسیست بود نه مسلمان و وضعیتی داشت که انگیزه‌ای برای پایداری و مقاومت نداشت. علت رشد زیاد افراخته در سازمان این بود که مجری خوبی برای مرکزیت سازمان بود و در اطاعت از مهره‌های اصلی مرکزیت سنگ تمام می‌گذاشت.

این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: سازمان چیزی نبود که افراخته از آن دفاع کند. رشدش بر مبنای سلسله مراتب سازمان بود و اطاعت مطلق از مرکزیت که دو نفر بودند و افراخته شاید نفر سوم بود که این قدرت به او منتقل می‌شد.

در ادامه خسرو قنبری تهرانی، دیگر مهمان این آیین گفت: به آقای رحمانی تبریک می‌گویم و بابت این کتاب خیلی زحمت کشیده. او کسی است که آن زمان را ندیده، ولی برای این کتاب همت کرده. به ایشان گفته‌ام حجم کتاب زیاد است و الان دیگر کسی کتاب هزار صفحه‌ای نمی‌خواند. اما چاره‌ای هم نبود، چون موضوع حواشی زیادی دارد. شاید می‌شد کتاب کوچک‌تری به همراه یک ضمیمه منتشر کرد. نمی‌شود انتظار داشت جوانان این کتاب را بخوانند.

قنبری تهرانی عنوان کرد: این کتاب اوج ماجرا‌های سال ۵۴ و جریان مارکسیست شدن سازمان است و مقطع حساسی است. افرادی مثل افراخته و خاموشی که بیشتر با او آشنا هستم، فاقد ایدئولوژی بودند. این‌ها آدم‌های بی‌انگیزه‌ای شده بودند و دیگر مسائل عجیب غریب آن موقع سازمان باعث شده بود به پوچی برسند و با این پوچی بود که این همه آدم را لو دادند. این کتاب اوج حقارت و پوچی آن‌ها را نشان می‌دهد.

سپس سید محمد رضویان بیان کرد: مقطعی که این کتاب انتخاب کرده مقطع خوبی درباره تاریخ معاصر ایران است. این بحران هویت که در آن مقطع وجود داشت فقط مخصوص سال ۵۴ نیست.
رضویان افزود: اقبال از این کتاب نشان‌دهنده تشنگی جامعه در خصوص این مسائل است. من دوست داشتم نگارنده موضع کمتری داشته باشد و بیشتر به اسناد وفادار باشد.

اکبر طاهری، پژوهشگر تاریخ معاصر نیز گفت: باید به آقای رحمانی خسته نباشید گفت؛ چون کمتر جوانی را دیدم که اینطور با تلاش سال‌های زیاد عمرش را برای چنین موضوعاتی بگذارد. این کتاب و موضوع وحید افراخته بسیار مهم است. چون افراخته شخصی بود که بعد از دستگیری‌اش و همکاری زیادش با ساواک به قولی بیش از هزار صفحه تک‌نویسی درباره افراد مختلف دارد. این فرد کسی است که ساواک می‌گوید ما ده سال در مبارزه با جنگ چریکی جلو افتادیم. یعنی اگر افراخته دستیگر نمی‌شد و اینطور با ساواک همکاری نمی‌کرد، قطعا ساواک در سرکوب جنگ چریکی در ایران بسیار کار مشکلی داشت. چنگ چریکی به ویژه در سال‌های ۵۰ تا ۵۵ فقط در اختیار دو گروه چریک‌های فدایی و مجاهدان خلق بود. تبلیغات این‌ها در گرایش جوانان بسیار موثر بود. حتی تا پیش از اینکه ایدئولوژی واقعی آن‌ها مشخص شود، بسیاری از شخصیت‌های ما به آن‌ها کمک می‌کردند؛ مثل آقایان مطهری طالقانی منتظری و حتی مهدوی کنی. در نتیجه مطالعه درباره وحید افراخته بسیار مهم است.

طاهری در انتها افزود: این کتاب یک دایره‌المعارف است؛ چون نام تمام افرادی که در متن آمده، در پاورقی هم معرفی شده‌اند و پاورقی و پیوست‌ها و ضمایم بسیار جالبی دارد. با وجود اینکه نویسنده خودش دیدگاه خاصی دارد، سعی کرده دیدگاهش را در این کتاب وارد نکند و بی‌طرفانه نوشته است.

انتهای پیام./

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: اثری برای اثبات پوچی و حقارت مجاهدان خلق