شبی با خیام، ابوالفضل محققی - Gooya News

سی و اندی سال قبل بود. در بیمارستانی در مسکو بستری بودم. سلیمان لایق شاعر خوب افغان که آن زمان وزیر اقوام و قبائل بود در اطاق پهلوئی من بستری بود. اکثرا در طی روز همدیگر را می‌دیدیم. عاشق افغانستان! به پشتو شعر می‌گفت و دلبسته بیدل و حافظ. عصر هنگام بود که به من گفت: «رفیق ساعتی دیگر «رسول حمزه تف» شاعر بزرگ داغستان به دیدارم خواهد آمد. بیا که مترجم نیز خواهد داشت. بسیار شیرین سخن است.» از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختم. قبل از خارج شدنم از ایران کتاب شعر گونه او «داغستان من» را با ترجمه خوب "حبیب الله فروغیان "خوانده بودم. هنوز شروع کتاب را بر یاد دارم «سخت چوبی سخت سیمی سخت پوست از کجا می‌آید این آوای دوست! نوشته بر دسته تاری»

کتاب سراسر عشق بود و مبارزه یک خلق! برای آزادی.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: شبی با خیام، ابوالفضل محققی - Gooya News