برای «عجایب شهر» چه خوابی دیده‌اند؟؛ گفتگو با محمدعلی پورمختار، نماینده‌ی ادوار مجلس/ علی کلائی

    خانه  > slide, زندانیان  >  برای «عجایب شهر» چه خوابی دیده‌اند؟؛ گفتگو با محمدعلی پورمختار، نماینده‌ی ادوار مجلس/ علی کلائی

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۰۳/۰۵
  •  دسته : slide,زندانیان
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 020305643
چاپ خبر

برای «عجایب شهر» چه خوابی دیده‌اند؟؛ گفتگو با محمدعلی پورمختار، نماینده‌ی ادوار مجلس/ علی کلائی

ماهنامه خط صلح – در آستانه‌ی انقلاب بهمن ۵۷، کار ساخت زندانی در حومه‌ی پایتخت به پایان رسید. این زندان در مهرماه ۱۳۶۱ آماده‌ی بهره‌برداری و راه‌اندازی شد. (۱) چهار دهه بعد، حمید صفت، رپر و خواننده‌ی معروف، پس از پایان دوران حبس و آزادی خود، آهنگی را منتشر می‌کند که در آن، این زندان را «عجایب شهر» نامید. زندانی که به دلیل واقع شدن در منطقه‌ی گوهردشت کرج، در ابتدا نامش «گوهردشت» بود و بعدها با نام رسمی «رجایی‌ شهر» همراه شد. زندانی که از دهه‌ی ۶۰ تاکنون، محل بازداشت و زندان و اعدام متهمین بسیاری از جمله مخالفان سیاسی و عقیدتی جمهوری اسلامی بوده‌ است. زندانی که پس از زندان اوین، مشهورترین زندان در ایران است.

گوهردشت یا رجایی ‌شهر در دهه‌ی ۶۰ و در زمان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، محل اعدام و شکنجه‌ی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران بوده است. امری که تا امروز نیز ادامه پیدا کرده و بزرگ‌ترین اعدام زندانیان عقیدتی پس از کشتار ۶۷، در مرداد ۱۳۹۵ و با اعدام ۲۵ زندانی عقیدتی اهل سنت در آن رقم خورد.(۲) زندان رجایی شهر از پیش از اعتراضات پسا انتخابات خرداد ۱۳۸۸ تا امروز و در جریان خیزش‌های اجتماعی مختلف و هم‌چنین جنبش اعتراضی سال گذشته، محل بازداشت زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده و هم‌چنین این زندان سهم بالایی در زندانیان اعدام شده (به نسبت زندان‌های کشور) در ایران دارد. زندانی با چنین تاریخی اما در خطر است تا یا به «موزه‌ی دل‌خواه» حاکمان بدل شود (مانند زندان کمیته‌ی مشترک قبل از انقلاب و توحید پس از انقلاب که امروز موزه‌ی عبرت شده و حاکمیت تلاش می‌کند تا تاریخ شکنجه و زندان پس از انقلابش را به فراموشی بسپرد) و سابقه‌ی سیاه نقض حقوق بشر آن شسته شود و یا به «پارک»ی تبدیل شود تا صدای زجر و شکنجه و آزار زندانیان در این زندان در زیر خروارها خاک پنهان شود.

رئیس قوه‌ی قضاییه‌ی جمهوری اسلامی در فروردین ماه سال جاری اعلام کرد که «زندان رجایی شهر که در داخل شهر کرج است باید هرچه زودتر به خارج شهر منتقل شود و محل فعلی آن، از وضعیت زندان بودن خارج و اقدامات متعاقب بعدی در قبال آن صورت گیرد.» (۳) تیرماه سال گذشته نیز استاندار استان البرز صراحتاً از دریافت مجوز برای فروش عرصه و اعیان زندان رجایی شهر سخن گفته بود. (۴) این جابجایی‌ البته پیش از آغاز به کار غلامحسین محسنی اژه‌ای به عنوان رئیس قوه‌ی قضاییه‌ی جمهوری اسلامی، توسط نماینده‌ی مجلس جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۶ تکذیب شده بود. محمدجواد کولیوند نماینده‌ی وقت مجلس در آن سال گفته بود که «زندان رجایی شهر جابه‌جا نخواهد شد.»(۵)

پرسش این است: آیا بالاخره رجایی‌ شهر جابه‌جا خواهد شد؟ اگر آری به کجا؟ تکلیف زندانیان محبوس در آن و هم‌چنین خانواده‌های آنان که برای دیدن عزیزانشان می‌آیند چیست؟ آیا به مانند زندان تهران بزرگ، باید هر بار بیش از سی کیلومتر از شهر دور شوند تا بتوانند عضو خانواده‌ی محبوس خود را برای زمانی کوتاه ملاقات کنند؟ در این میان تکلیف مجلس چیست؟ مجلسی که عضو کمیسیون قضایی دوره‌ی یازدهم آن در جریان انتشار فیلم‌های آزار زندانیان در زندان اوین در شهریور ۱۴۰۱ از مردم عذر خواست. آیا عذرخواهی مهدی باقری، عضو کمیسیون قضایی مجلس یازدهم بدین معناست که آن‌ها در این حوزه مسئولیتی دارند؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها و دغدغه‌ها، ماهنامه‌ی خط صلح با محمدعلی پورمختار، رئیس کمیسیون امنیت ملی در مجلس نهم و عضو کمیسیون قضایی در مجلس دهم شورای اسلامی گفتگو کرده است. به نظر این نماینده‌ی پیشین مجلس که سابقه‌ی نظامی‌گری در سپاه پاسداران را نیز در کارنامه‌ی خود دارد، بحث جابه‌جایی زندان‌ها اصولاً بحثی فیزیکی است و ربطی به حوزه‌ی قضایی و کمیسیون مربوطه‌ی آن در مجلس ندارد. او در خصوص مسئله‌ی جابه‌جایی زندان‌ها به خط صلح گفته است که این مسئله «امر قابل توجه و اساسی برای کمیسیون قضایی نبوده ‌است» و اصولاً آن‌قدر اهمیت ندارد که کمیسیون قضایی نسبت به آن حساسیت نشان بدهد و نظری داشته باشد.

به باور محمدعلی پورمختار، این جابه‌جایی‌ها معمولاً به دلیل شرایط و موقعیت‌هاست و خود قوه‌ی قضاییه آن را بررسی و تشخیص می‌دهد. او می‌گوید که دلیل آن می‌تواند کمبود جا برای زندانیان و یا امنیت نگهداری زندانیان باشد و کلاً این مسئله‌ی تغییر محل زندان‌ها امری مدیریتی است و قضایی نیست. نکته این‌جاست که همین آقای پورمختار در جایی دیگر از گفتگوی خود با ماهنامه‌ی خط صلح گفت که در دوره‌ی ریاست محسنی اژه‌ای بر دستگاه قضا، مسئله‌ی بحران جمعیت در زندان‌ها مدیریت شده و جمعیت زندان‌ها کاهش پیدا کرده ‌است.

پورمختار به خط صلح می‌گوید: «قانون کاهش جمعیت زندانیان که در کمیسیون قضایی تصویب و بعد در قوه‌ی قضاییه اصلاح شد، مسبب کاهش قابل‌توجه تعداد زندانیان شده. از سوی دیگر عفوهایی که داده می‌شود هم باعث کاهش زندانیان است. از این‌ها مهم‌تر تأکیدات مرتبی است که ریاست قوه‌ی قضاییه بر محکومیت‌های کم‌تر افراد به زندان و حتی بازداشت کم‌تر دارد و نظارت جدی بر این قضیه اعمال می‌شود و در نتیجه به نظر نمی‌رسد که ما هم‌چنان مثل سابق درگیر زیاد بودن جمعیت در داخل زندان‌ها و مشکلات بعدی آن باشیم.»

به نظر می‌رسد که این‌جا در سخنان آقای پورمختار، یک تناقض آشکار دیده می‌شود. اگر مسئله‌ی بحران جمعیت زندانیان حل شده، چه حاجتی به جابه‌جایی زندان‌هایی مثل رجایی‌ شهر است؟ و اگر حل نشده، این همه تعریف و تمجید نماینده‌ی ادوار مجلس جمهوری اسلامی از رئیس قوه‌ی قضاییه‌ی حال حاضر برای چیست؟ امری که در کلام پورمختار بی‌پاسخ می‌ماند و برای آن نمی‌توان جوابی پیدا کرد.

کولیوند، دیگر نماینده‌ی ادوار مجلس در آبان ماه سال ۱۳۹۶ گفته بود که «زندان رجایی شهر نیز چون زندان حکومتی است جابه‌جا نخواهد شد.» (۵) همین را از پورمختار پرسیدیم که هم‌زمان با محمدجواد کولیوند در مجلس بود. پورمختار اما به خط صلح گفت که «همه‌ی زندان‌ها در اختیار حکومت است و با همدیگر تفاوتی ندارند. بقیه‌ی ماجرا هم به تصمیم قوه‌ی قضاییه مربوط می‌شود که مدیریت زندان‌ها را برعهده دارد.» ظاهراً یک نماینده‌ی مجلس پیشین برای برخی زندان‌ها ویژگی «حکومتی» و احتمالاً برای برخی دیگر «غیرحکومتی» بودن قائل است و دیگری می‌گوید که همه‌ی زندان‌ها حکومتی است. حال آن‌که این تاکید «حکومتی» بودن در کلام کولیوند برای چیست، از پرسش‌هایی است که به نظر باید از عقل سلیم خوانندگان پاسخ آن را دریافت.

اما یک سوال در این میان مطرح است. حال که بحث فروش عرصه و اعیان رجایی شهر مطرح شده و دستور رئیس قوه‌ی قضاییه برای جابه‌جایی آن مطرح است، محل جدید این زندان و محل دیگری که زندانیان کنونی رجایی شهر به آن‌جا منتقل خواهند شد، کجاست؟ سوالی که پورمختار در پاسخ آن می‌گوید «هنوز محلی تعیین نشده ‌است». به گفته‌ی او اگر آن‌چه بر زندان قصر روی داد، برای رجایی شهر هم روی بدهد، این زندان در اختیار شهرداری قرار می‌گیرد تا استفاده‌ی دوگانه‌ای چون موزه و پارک از آن بشود. امری که چونان که پیش‌تر گفته شد، روایت و معنای دیگری از حذف حافظه‌ی تاریخی آزار و اذیت و شکنجه و اعدام و نقض حقوق زندانیان پس از انقلاب است.

محمدعلی پورمختار در خصوص معماری و ساختمان و ساختار زندان به خط صلح می‌گوید: «زندان‌های قدیمی‌ساخت، با معماری و نیازهای آن روز ساخته شده‌اند. زندانی که امروز می‌خواهد ساخته شود، طبیعی است که با امکانات بیش‌تر و بهتری برای زندانی‌ها و خانواده‌هایشان ساخته می‌شود.» این ادعا اما با واقعیت آن‌چه در زندان تهران بزرگ می‌گذرد، مطابقت ندارد. زندان تهران بزرگ در سال‌های پایانی دهه‌ی ۸۰ شمسی ایجاد شد. در دهه‌ی ۹۰ بارها و بارها موج‌های مختلفی از انتقال زندانیان از زندان‌های مختلف تهران از جمله زندان اوین به این زندان روی داد و در سال‌های پایانی دهه‌ی ۹۰ و سال‌های آغازین قرن جدید شمسی، این زندان به محلی برای حبس بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی تبدیل شد. اما این زندانِ تازه که باید به قول آقای پورمختار با امکانات بهتر ساخته شده باشد، هنوز دارای مشکلات فراوان و اولیه، از جمله نبود آب گرم، لوازم بهداشتی و عدم بهره‌مندی از لوازم گرمایشی در زمستان است؛ چونان که زمستان پیشین و بنا به گزارش فعالان حقوق بشر، «برای استحمام و انجام دیگر امورات روزمره، آب گرم در اختیار هیچ یک از بازداشت‌شدگان قرار نمی‌گیرد؛ آن‌ها هم‌چنین از وسایل گرمایشی مناسب بهره‌مند نبوده و اوقاتشان را در محیطی سرد سپری می‌کنند. این شرایط به شیوع بیماری و عدم رعایت بهداشت در میان محبوس‌شدگان دامن زده ‌است.» (۶) هم‌چنین بنا بر گزارش فعالان حقوق بشر در فروردین ماه سال جاری، «طولانی بودن روند صدور مجوزهای درمانی برای زندانیان بیمار در زندان تهران بزرگ باعث آسیب‌های جبران ناپذیر برای برخی از زندانیان و بازداشت‌شدگان شده است.» (۷)

حال در این وضعیت زندان تهران بزرگ، مشخص نیست که آقای پورمختار و همکاران دیروز و امروزشان در مجلس و هم‌چنین مسئولان قوه‌ی قضاییه چطور فکر می‌کنند که زندان‌های جدید امکانات بیش‌تر و بهتری دارند؟

مسئله‌ی دیگر بحث وضعیت سلامت زندانی و هم‌چنین راحتی خانواده‌ها برای حضور هفتگی در زندان و ملاقات و انجام سایر کارهای حقوقی و یا شخصی زندانی است. پورمختار در این رابطه مدعی است که «برای زندانی و خانواده‌اش هیچ فرقی نمی‌کند که در رجایی‌ شهر باشند و یا در زندان دیگری که بعداً تعیین خواهد شد.» مطلبی که با شواهد هم‌خوانی ندارد و گویی آقای پورمختار از دل تمام زندانیان و خانواده‌های آنان خبر دارد.

او در ادامه در خصوص دور بودن زندان‌هایی چون تهران بزرگ به شهر و بودن زندان‌هایی چون اوین و رجایی شهر در داخل شهر به خط صلح گفت: «خیلی هم نمی‌شود این حرف‌ها را مبنای تصمیم‌گیری قرار داد. حُسن زندان اوین فقط این است که داخل تهران است. وگرنه از حیث‌هایی چون زندان‌بانی و نگهداری زندانیان بین زندان‌های مختلف تفاوتی وجود ندارد. چون همه‌ی زندان‌ها توسط سازمان زندان‌ها مدیریت می‌شود، قوه‌ی قضاییه نظارت دارد و قضات ناظر هم هستند؛ فلذا از این جهت تفاوتی با همدیگر ندارند. فقط دوری و نزدیکی به شهر محل زندگی خانواده‌ها مطرح است که امری است که می‌تواند مورد توجه باشد. برای همین هم پس از تصمیم باید امکانات رفت‌وآمد مهیا شود.»

لازم به تاکید است که آن‌چه در واقعیت روی می‌دهد، حاکی از تفاوت عمده میان زندانبانان در زندان‌های قدیمی مثل اوین و رجایی شهر با زندان‌های جدیدی مثل تهران بزرگ و هم‌چنین میان زندان‌های استان‌های مرکز و زندان‌های استان‌های مرزی و شهرهای کوچک‌تر است. هم‌چنین در اطراف زندان‌های بسته در ایران، حصار و سیم‌خاردار در نظر گرفته می‌شود و مین‌گذاری صورت می‌گیرد و مامورین حفاظت و حراست آن نیز مسلح هستند.

هم‌چنین باید پرسید اگر بنا به در نظر گرفتن امکانات رفت‌وآمد است، چطور تاکنون چنین امکاناتی برای زندان‌هایی چون تهران بزرگ فراهم نشده است؟

پورمختار در پاسخ به این پرسش که چطور برای زندان‌های دور از شهرها در حال حاضر مشکل رفت‌وآمد وجود دارد، می‌گویند: «به نظر من وقتی چنین تصمیمی گرفته می‌شود، یک بررسی جامع و همه جانبه‌ای با درنظر گرفتن مصالح، نیازها، شرایط زندانیان، شرایط خانواده‌ها و مسائل دیگر انجام شده و ارزیابی می‌شود. تصمیم، تصمیمی یک شبه‌ نیست، بلکه تصمیمی است که کارشناسی شده و بررسی زیادی بر روی آن صورت می‌گیرد و بر آن مبنا نهایی می‌شود. در خصوص رجایی‌ شهر هم به نظر من این تصمیم با برنامه‌ریزی است و اگر اجرا بشود، هم اهدافی که قوه‌ی قضاییه برای آن دنبال می‌کند محقق خواهد شد و هم این‌که راحتی بیش‌تری برای زندانیان و خانواده هایشان فراهم خواهد شد.»

آقای پورمختار که خود دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی است، می‌داند و در گفتگو با خط صلح بر این امر نیز اذعان دارد که «مسئولیت سلامت زندانیان با سازمان زندان‌ها و قوه‌ی قضائیه است و مجلس بر این امر نظارت می‌کند.» اما ایشان در ادامه می‌گوید که «من ندیدم که مجلس بر جابه‌جایی و محل زندان و این مسائل دخالتی بکند. خود قوه‌ی قضاییه با سیاست‌هایی که دارد و توجهات ریاست قوه، سازمان زندان‌ها و معاونین مربوطه مثل معاونت قضایی در راستای کاهش آمار زندانیان از طریق صدور احکام جایگزین و ایجاد شرایط بهتر در داخل زندان‌ها تلاش می‌کنند که مشکلی برای زندان‌ها ایجاد نشود.»

مهرماه ۱۳۹۹ خبر بازداشت محمدعلی پورمختار، نماینده‌ی پیشین مجلس توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور می‌رسد. خود ایشان می‌گوید که «درباره‌ی تخلفات یک موسسه‌ی خیریه پرونده قضایی دارم.» این پرونده هرچه بود، ظاهراً به زندانی‌شدن ایشان منجر نشده ‌است. شاید اگر خود آقای پورمختار در خصوص پرونده‌اش گذارش به یکی از زندان‌های کشور -به عنوان زندانی و نه مسئول- می‌افتاد، امروز در خصوص این محل‌ها نظر دیگری داشت.

***

زندان رجایی شهر علی‌رغم موقعیت جغرافیایی خود که در استان البرز واقع شده، تحت نظارت سازمان زندان‌های استان تهران است. رجایی شهر یک بند قرنطینه دارد و بعد دژبانی و سپس ورودی ساختمان اصلی. دفتر رئیس زندان و دفتر مدیر داخلی زندان در ابتدای ورودی ساختمان قرار گرفته‌اند. پس از آن هم کریدور همکف ساختمان است که در آن دفاتر حفاظت، بازرسی، روابط عمومی و سایر واحدهای ادرای زندان واقع شده‌اند. بهداری زندان هم ساختمانی است کنار ساختمان ملاقات و بین بند ۱ و بند ۹ زندان که از طبقه‌ی همکف و طبقه‌ی دوم این ساختمان به عنوان بهداری استفاده می‌شود. بند امن دارد و سالن ملاقات و نیروهای حفاظت اطلاعات و بازرسی زندانی اگرچه از طرف اداره‌ی ‌کل سازمان زندان‌ها تعیین می‌شوند و به این ترتیب از ریاست زندان باید تا حدی مستقل باشند اما به خاطر شرایط خاص زندان رجایی‌ شهر، این نیروها در عمل فاقد استقلال و حق نظارتی هستند که قانون سازمان زندان‌ها برایشان پیش‌بینی کرده و کاملاً تابع مدیریت زندان عمل می‌کنند. زندانی که اجرای احکام استان‌های تهران و البرز امکان اجرای حکم در آن دارند و در بسیاری از اوقات چهارشنبه‌ها، سحرگاه تلخ اعدام زندانیان است. جمعه‌ها نیز معمولاً تنها روزی است اعدامی‌ها خیالشان راحت است چون کم‌تر حکم اعدامی در این روز اجرا می‌شود (هرچند که در مواردی استئنا ایجاد شده و در رجایی شهر یا سایر زندان‌های کشور زندانیانی هم ناگهان در روز جمعه اعدام شدند؛ آخرین نمونه‌ی آن مرتبط است با صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، سه جوان معترض که در زندان دستگرد اصفهان در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه سال جاری اعدام شدند).

زندان رجایی شهر با تمام این خصلت‌ها و مختصاتش شاهدی بر چهاردهه رنج و شکنجه و درد و اعدام زندانیان با جرایم گوناگون از جمله زندانیان عقیدتی و سیاسی بوده ‌است. حال می‌خواهند این زندان را تعطیل و زندانیان آن را هم به جای دیگری منتقل کنند. در دنیا، زندان‌ها و مکان‌هایی این‌چنینی -که نشان از نقض گسترده و آشکار و سیستماتیک حقوق بشر دارند- حفظ می‌شوند تا به نسل‌های بعدی گفته شود که در این محل و سرزمین چه گذشت و آن‌ها نیز در پس ذهن تاریخی‌شان، آن را داشته باشند و عبرت گیرند. موزه‌ی عبرت در ایران اما پاک‌کُنی است بر تاریخ شکنجه و آزار زندانیان پس از انقلاب و تا پایان دهه‌ی ۷۰ شمسی. بلایی که بر سر زندان قصر هم آمد و آن را به باغ‌موزه‌ای تبدیل کرد که در واقع فراموش‌خانه‌ی رنج‌های زندانیان پس از انقلاب و در دوران نظام جمهوری اسلامی است.

ظاهراً این‌بار مسئولان قصد کرده‌اند تا به صورتی سیستماتیک، حافظه‌ی تاریخی شکنجه و آزار و اعدام زندانیان در جمهوری اسلامی را پاک کنند و برای همین هم به سراغ اوین و رجایی شهر یا همان «عجایب شهر» آمده‌اند.

همه‌ی زندان‌های ایران عجایب‌شهرهایی هستند که عجایب و غرائب بسیاری به خود دیده‌اند. باید جایی نقطه‌ی پایانی بر این پاک‌کُن سیستماتیک بر حافظه‌ی تاریخی حقوق بشری در ایران گذاشت. این نقطه‌ی پایان دیر نیست.

پانوشت‌ها: ۱-علوی، شاهد، زندانی رجایی‌شهر؛ آن‌چه نمی‌دانیم (بخش اول)، ایران وایر، ۳۰ تیرماه ۱۳۹۸. ۲- اعدام ۲۵ زندانی؛ نگاهی به دوشنبه‌ی سیاه پس از یکسال، خبرگزاری هرانا، ۱۱ مردادماه ۱۳۹۶. ۳- رئیس قوه قضاییه: زندان رجایی ‌شهر کرج باید هر چه سریع‌تر به خارج از شهر منتقل شود، ایرنا، ۱۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۲. ۴- استاندار البرز: مجوز فروش عرصه و اعیان زندان‌های رجایی شهر و قزل‌ حصار را دریافت کرده‌ایم، ایمنا، ۹ تیرماه ۱۴۰۱. ۵- زندان رجایی شهر جابه‌جا نخواهد شد، ایسنا، ۱۶ آبان‌ماه ۱۳۹۶. ۶- زندان تهران بزرگ؛ گزارشی از وضعیت نامناسب بازداشت‌شدگان اعتراضات، هرانا، ۲۵ دی‌ماه ۱۴۰۱. ۷- زندان تهران بزرگ؛ گزارشی از دشواری های زندانیان بیمار برای دریافت مجوزهای درمانی، هرانا، ۶ فروردین‌ماه ۱۴۰۲. ۸- واکنش رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نهم به خبر بازداشتش: درباره‌ی تخلفات یک موسسه‌ی خیریه پرونده‌ی قضایی دارم، رادیو فردا، ۲۷ مهرماه ۱۳۹۹.

مطالب مرتـبط

    • صدوچهل‌وپنجمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • گزارشی از آخرین وضعیت پرونده فریدون ذاکری نسب
    • دستکم ۵۷ اعدام در یازده روز؛ افزایش شتابان اعدام ها در ایران
    • زندان رجایی شهر کرج؛ ۱۰ زندانی جهت اجرای حکم اعدام به سلول های انفرادی منتقل شدند
    • اقدام به خودکشی یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج

برچسب ها: جمعیت زندان ها حقوق زندانیان خط صلح خط صلح 145 رجائی شهر زندان رجایی شهر زندان گوهردشت سپاه پاسداران عجایب شهر علی کلائی قوه قضاییه ماهنامه خط صلح مجلس شورای اسلامی محسنی اژه ای محمدجواد کولیوند محمدعلی پورمختار

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: برای «عجایب شهر» چه خوابی دیده‌اند؟؛ گفتگو با محمدعلی پورمختار، نماینده‌ی ادوار مجلس/ علی کلائی