تعطیلی کارخانجات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانواده های شان

 تعطیلی کارخانجات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانواده‌های شان

    «داروگر به کما رفته و ظاهرا سرنوشتی مثل سایر برندهای قدیمی در انتظار این شرکت باسابقه است. کارگران دلیل تعطیل شدن این کارخانه را مشکلات شدید مالی کارفرما اعلام کردند و همچنین از اخراج تعدادی از همکاران خود و بلاتکلیفی تعدادی از #کارگران که مطالبات معوقه چهار ماهه دارند خبر دادند. تولید داروگر کاملا خوابیده و این برند قدیمی، نفس‌های آخرش را می‌کشد و پیش‌بینی می‌شود که با اخراج کارگران باقیمانده، کارخانه به طور کامل تعطیل خواهد شد. #داروگر هم مثل #ارج و #آزمایش، تبدیل به یک نام کهنه می‌شود و نام و نشانی از آن باقی نمی‌ماند» (سلامت نیوز/۷ خرداد ۱۴۰۲).   خبر تعطیلی احتمالی کارخانه‌ی قدیمی و نام‌آشنای داروگر اگر صحت داشته باشد؛ خبری به‌غایت تلخ، رخدادی به‌نهایت اسف‌بار و دارای پیامدهای پیچیده‌ی اجتماعی و اقتصادی و انسانی است. گویا این کارخانه بیش‌از ۱۰۰۰ کارگر شاغل داشته و اینک همه‌ی آنها در معرض #مرگ_خاموش فقر و بی‌پولی هستند. همین قدر ساده و همین‌قدر وحشتناک و تراژیک.   اما وقتی دست‌کم ۱۰۰۰ خانواده، منبع درآمد خود را ناگهان و بدون هیچ جایگزینی ازدست می‌دهند؛ چه مصائب و مشکلاتی بر آن‌ها وارد می‌شود؟ مروری گذرا براین موضوع داشته باشیم: ۱- بیکاری و نداشتن درآمد ۲- مشکلات پرداخت اجاره مسکن و خطر بی‌ سرپناهی ۳- مشکل تهیه‌ی مواد غذایی و خوراک ضروری اعضای خانواده و خطر گرسنگی ۴- نداشتن هزینه‌های آموزش کودکان، نوجوانان و جوانان خانواده و خطر ترک تحصیل ۵- نداشتن هزینه‌های دارو و درمان و سلامت و خطر بیماری و مرگ ۶- افزایش ظهور و بروز اختلال_سلامت_روان با حالاتی چون افسرگی، خشم، عدم اعتماد به‌نفس، کم‌حوصلگی، بی‌تابی و خطر اخلال در روابط خانوادگی و اجتماعی ۷- افزایش پرخاشگری و بیقراری و ناآرامی در خانه و خانواده و خطر خشونت خانگی، خودکشی فردی یا خانوادگی ۸- روی آوردن به مشاغل کاذب و غیررسمی ۹- روی آوردن به کارهای خطرناک و غیرقانونی( سرقت، قاچاق، زورگیری، قمار) ۱۰- اضافه شدن به لشکر بیکاران جامعه ۱۱- شکل‌گیری مطالبات و کاستی‌های زندگی در قالب اعتراضات توأم با خشم و خشونت ۱۲- جامعه‌گریزی و حس انتقام از جامعه و ساختار قدرت ۱۳- احساس پریشانی و اضطراب و ناآرامی در زیست فردی و اجتماعی   برای کارگری که سال‌ها در کارخانه‌ای مشغول به کار و فعالیت منجر‌ به مزد و درآمد بوده و با وجود همه‌ی کاستی‌ها و مشکلات زیست کارگری، زندگی خود را به پیش می‌برده است؛ تعطیلی ناگهانی محل کار و درآمد او، شوکی سترگ بر وی وارد می‌آورد و مصائبش را چندبرابر می‌سازد و همراه با مرگ کارخانه، کارگر و خانواده‌اش را نیز می‌کشد، مرگی خاموش و بی‌صدا.   گویی این روزها، مرگ، کسب و کار اقتصاد ماست… و پرسش مهم هم‌چنان ذهن را آزار می‌دهد که آیا فقر، سیاست راهبردی نظام است؟   فریبا نظری ۸ خرداد ۱۴۰۲   کانال جامعه شناسی گروههای اجتماعی
 
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

منبع خبر: پیک ایران

اخبار مرتبط: تعطیلی کارخانجات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانواده های شان