سریال خواهران و برادران قسمت ۲۳۶

لیلا می‌خواهد به عمر بگوید که برادرش چطور مرده است.

 سرپ صدا می‌زند و از همه کمک می‌خواهد. 

شنگول در خانه منتظر است که اورهان بیاید اما اورهان نمی‌تواند جواب دهد. گونول کنارش است و درباره‌ی جنسیت بچه‌اش از او می‌پرسد.

اورهان می‌گوید فقط سالم باشد. گونول می‌گوید هوس ترشی کرده است.

سرپ به همه می‌گوید خودش و سوسن چیزی ندیده‌اند و پلیس آنها را می‌برد تا اظهارنامه را پر کنند.

در خانه گونول به افرا می‌گوید که حامله است. افرا باورش نمی‌‌شود. بعد به دخترش توضیح می‌دهد از فروشنده‌ی داروخانه گواهی بارداری تقلبی می‌گیرد تا اورهان او را ترک نکند. 

سوسن اظهارات را می‌گوید و پلیس به او می‌گوید دوربین‌ها را هم چک می‌کنند. سوسن به عاکف زنگ می‌زند. عاکف هم می‌گوید حافظه دوربین‌ها را بر می‌دارد و این کار را هم می‌کند.

بیشتر ببینید:

سریال خواهران و برادران قسمت ۲۴۰

ژوئن 6, 2023

سریال خواهران و برادران قسمت ۲۳۹

ژوئن 6, 2023 قبلی بعدی

در  بیمارستان دکتر لیلا می‌گوید کمی سرش خونریزی دارد اما اوضاع خطرناک نیست. همه خوشحال می‌شوند و به تولگا دلگرمی می‌دهند.

اورهان با گونول تماس می‌گیرد و می‌گوید گونول حامله است. شنگول می‌گوید یک ذره امید داشتم، آن را هم از من گرفتی و قطع می‌کند.

تولگا از بچه‌ها تشکر می‌کند و می‌گوید بهتر است به خانه بروند چون آنجا بودنشان فایده ندارد. بعد از کمی  تعارف تصمیم می‌گیرند شیفتی کنار تولگا بمانند که اوگولجان اول از همه آنجا می‌ماند. سوسن و عمر از بیمارستان می‌روند بیرون که عاکف به سوسن علامت می‌دهد که برای صحبت بماند.

سوسن می‌گوید باید برود دندان پزشکی و عمر هم می‌رود. عاکف می‌آید و باهم صحبت می‌کنند. سوسن می‌گوید نگران است که لیلا بعد از به هوش آمدن همه چیز را بگوید، هم ماجرای افتادنش هم مااجرای قدیر. عاکف می‌گوید پس ما باید اولین نفری باشیم که او را می‌بینیم. عاکف به یکی از کادر بیمارستان به دروغ می‌گوید که دخترم نگران دوستش است لطفا به محض به هوش آمدنش به ما خبر بدهید. به او پولی می‌دهد و او هم قبول می‌کند.

آیبیکه بعد از شنیدن خبر بارداری گونول عصبانی می‌شود و می‌گوید نمی‌تواند او را خواهر و برادر خودش بداند. بعد هم قضیه‌ی افتادن لیلا را برای شنگول تعریف می‌کند و می‌گوید سوسن و سرپ این صحنه را دیده‌اند. شنگول با شنیدن نام سوسن در فکر می‌رود و با خودش می‌گوید کاش آن دختر بیچاره به خاطر من بلایی سرش نیامده باشد.

گونول با کمک افرا شکم‌بند می‌خرد تا بتواند با کمک آن شکمش را بزرگ نشان بدهد. آدرس مغازه را می‌دهد. افرا خیلی موافق این کار نیست اما با او همکاری می‌کند.

مرتبط

برای اطلاع و دسترسی به محض انتشار همین حالا عضو کانال تلگرام پندار شو