در گذشت سیلویو برلوسکونی، مردی که ۴ بار نخستوزیر ایتالیا شد
منبع تصویر، Getty Images
سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر پیشین ایتالیا که علیرغم رسواییهای جنسی و اتهامات فساد بار دیگر به صحنه سیاست ایتالیا بازگشته بود، در سن ۸۶ سالگی درگذشت. او در بیمارستانی در میلان بستری شده بود.
در دالانهای پرپیچ سیاست ایتالیا، سیلویو برلوسکونی قهارترین بازیگر میدان بود و در ادغام تجارت شخصی با زندگی سیاسی رقیبی نداشت.
رایدهندگان ایتالیایی با شخصیت نمایشی او احساس صمیمیت میکردند و این امر به حمایتی طولانی از او منتهی شد که حتی اتهامات فساد و فریبکاری هم تاثیری بر آن نداشت.
او چهار بار نخستوزیر شد و هر بار که به نظر میرسید دوران سیاسیاش به پایان رسیده بود، توانست منتقدانش را مات کرده و بار دیگر به عرصه برگردد.
۹ سال پس از محرومیت او از مشاغل دولتی به دلیل تقلب مالیاتی، او در ۸۶ سالگی وارد مجلس سنای ایتالیا شد.
Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی- شورای امنیت سازمان ملل: طالبان به سیاستهای پشتونمحور و استبدادی دوره اول خود برگشته است
- نامه سپیده قلیان از داخل زندان به نمایشگاه کتاب تورین ایتالیا
- انتخابات ترکیه؛ اقوام و همسایهها چشمانتظار نتیجه
- بحران بانکها در ایران؛ از چاله ضرردهی به چاه ادغام
End of مطالب پیشنهادی
اما اغلب این زندگی خصوصی او - علاقه او به احاطه کردن خود با زنان جوان زیبا و رسواییهای جنسی متعاقب آن - بود که در سرتاسر جهان خبرساز شد.
برلوسکونی یک غول رسانهای، مالک باشگاه فوتبال و تاجر میلیاردر، هرگز از سیاست دست نکشید - و برای چندین دهه به شکل گیری وجهه ایتالیا کمک کرد.
غولی از میلان
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستصفحه ۲در این برنامه با صاحبنظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت و گو میکنیم.
پادکست
پایان پادکست
سیلویو برلوسکونی در ۲۹ اکتبر ۱۹۳۶ در خانوادهای متوسط در شهر میلان متولد شد.
او که برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه رفته بود در یکی از گروههای موسیقی دانشجویی کنترباس مینواخت و بعضا در کشتیهای تفریحی آواز میخواند.
و همزمان با استفاده از شم کاری و طبیعت فریبندهاش به کار فروشندگی مشغول بود: از جاروبرقی گرفته تا انشاءهایی که برای همکلاسیهایش مینوشت.
او با پایان تحصیلاتش در ۱۹۶۲ یک شرکت ساختمانی تاسیس کرد و باغشهری با ۳،۵۰۰ آپارتمان در حومه میلان ساخت که با نام میلان ۲ شناخته میشود.
منبع مالی این پروژه عظیم نامشخص بود و تحقیقاتی که در ادامه به عمل آمد در کلافی از شرکتهای برونمرزی گرفتار شد و راه به جایی نبرد.
او در سال ۱۹۷۳ و با تاسیس تلهمیلانو، یک شبکه تلویزیونی که قرار بود در ابتدا تنها به آپارتمانهایش خدمات بدهد، پا به دنیای رسانه گذاشت. در عرض چهار سال توانست دو شبکه دیگر هم بخرد و برنامههایش را از استودیویی در مرکز میلان پخش کند.
او در سال ۱۹۷۸ با راهاندازی یک شرکت هولدینگ به نام فیناینوست دست به خرید شرکتهای دیگر و توسعه سریع داراییهایش زد.
برلوسکونی در نهایت بر بیش از ۱۵۰ شرکت مسلط شد، از جمله موندادوری، بزرگترین انتشاراتی ایتالیا، و روزنامه ایل جورناله.
او در عین حال تعداد زیادی شبکه تلویزیونی محلی خرید و با متصل کردن آنها به یکدیگر انحصار رادیو و تلویزیون دولتی ایتالیا را به چالش کشید.
این تقابل به رویارویی برلوسکونی با نظام قضایی ایتالیا منجر شد که، در سال ۱۹۸۴، جایگاه رادیو و تلویزیون دولتی را به عنوان تنها شبکه ملی مجددا تایید کرد.
ولی برلوسکونی توانست با استفاده از روابطهای که با بتینو کراشی، نخستوزیر سوسیالیست ایتالیا، داشت دولت را به تغییر قانون ترغیب کند تا شبکه خصوصیش بتواند به فعالیتهای خود ادامه دهد.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،در سال ۱۹۸۶ باشگاه فوتبال آ.ث. میلان، یکی از شناختهشدهترین باشگاههای فوتبال ایتالیا، به داراییهای برلوسکونی اضافه شد
او در سال ۱۹۸۶ باشگاه فوتبال آ.ث. میلان، یکی از شناختهشدهترین باشگاههای فوتبال ایتالیا، را هم به داراییهایش اضافه کرد تا بلکه از محل علاقه ایتالیاییها به فوتبال هم درآمدی داشته باشد.
میشد حدس زد که او بالاخره وارد عرصه سیاست هم خواهد شد، و تحقیقات قضایی درباره فساد سیاسی گسترده در ایتالیای دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ فرصت لازم را در سال ۱۹۹۴ در اختیارش گذاشت.
این اتهامات باعث فروپاشی ائتلاف راست میانهای شد که از سال ۱۹۴۷ بارها بر ایتالیا حکومت کرده بود. نام بسیاری ار اعضای ارشد این ائتلاف در این پرونده مطرح شده بود.
منبع تصویر، Reuters
توضیح تصویر،برلوسکونی با بتینو کراشی
باور عمومی بر این بود که در انتخابات پس از این رسوایی، احزاب چپگرا، از جمله وارثان حزب کمونیست ایتالیا، در انتخابات پیروز خواهند شد.
رقابت سیاسی
برنامه برلوسکونی این بود که با تاسیس یک حزب جدید به نام فورزا ایتالیا (بهپیش ایتالیا) رایدهندگان میانهروی ایتالیایی را جذب کند و تهدید احزاب چپگرا را خنثی کند.
ولی باز شدن پای برخی از شرکتهای او به این تحقیقات خیلیها را به این فکر انداخت که شاید علاقه جدید او به سیاست برای فرار از قرار گرفتن در مظان اتهام باشد.
ولی او این ادعاها را رد کرد: "من نیازی به رفتن به کاخ قدرت ندارم. من در سراسر دنیا خانه دارم. قایقهای شگفتانگیز، هواپیماهای زیبا، یک همسر زیبا و یک خانواده زیبا دارم. من دارم خودم را فدا میکنم."
منبع تصویر، Getty Images
او بعد از به قدرت رسیدن قانونی تصویب کرد که به خود و دیگر مقامات مهم دولتی در زمان خدمت مصونیت قضایی میداد، ولی دادگاه قانون اساسی آن را باطل کرد.
برلوسکونی توانست با تبلیغات گسترده در شبکههای متعددی که در اختیار داشت در انتخابات ۱۹۹۴ به پیروزی برسد و به عنوان نخستوزیر یک دولت ائتلافی انتخاب شود.
البته دولتش زیاد دوام نیاورد. اختلاف نظر میان سه حزب حاضر در این ائتلاف از یک طرف، و متهم شدن برلوسکونی به تقلب مالیاتی در دادگاهی در میلان از طرف دیگر، به سقوط دولت بعد از تنها هفت ماه منجر شد.
ولی برلوسکونی در سال ۲۰۰۱ مجددا در راس ائتلافی به نخستوزیری رسید. محور اصلی برنامه انتخاباتی او ایجاد تغییرات گسترده در اقتصاد ایتالیا، سادهسازی نظام مالیاتی و افزایش حقوق بازنشستگی بود. ولی بدتر شدن وضع اقتصاد جهانی به این معنی بود که برلوسکونی نتوانست به وعدههایش عمل کند. او با وجود اینکه قانون انتخابات را به نفع ائتلاف خود تغییر داده بود در سال ۲۰۰۶ از ائتلاف چپگرایان به رهبری رومانو پرودی شکست خورد.
بازگشت مجدد و تحقیر
دولت پرودی از همان ابتدای کار با مشکل روبهرو بود و برلوسکونی کمتر از دو سال بعد، در آوریل ۲۰۰۸، دوباره نخستوزیر ایتالیا شد.
منبع تصویر، Reuters
توضیح تصویر،سیلویو برلوسکونی شخصیتی نمایشی و جذاب از خود ارائه میداد
حزب بهپیش ایتالیا رسما منحل شد و "مردمان آزادی" که تا آن زمان تنها ائتلافی از احزاب راستگرا بود در سال ۲۰۰۹ به عنوان یک حزب رسمی افتتاح شد.
اما اختلاف نظر جدی بین نخستوزیر و جیانفرانکو فینی، رئیس مجلس، باعث شد تا حزب جدید برلوسکونی تقریبا بلافاصله دچار چنددستگی شود.
برلوسکونی که شدیدا تحت فشار بود توانست در دسامبر ۲۰۱۰ از یک رای عدم اعتماد به سلامت عبور کند ولی حمایتها از او بیشتر کاهش یافت.
ضربه آخر در ماه مه ۲۰۱۱ وارد شد، هنگامی که این حزب نتایج بدی در انتخابات شوراها گرفت. برلوسکونی حتی شهر میلان، مرکز قدرت سیاسی و اقتصادیش، را هم واگذار کرد تا نمکی روی زخمهایش باشد. تحقیری تمام و کمال بود.
او هر طور شده تا اکتبر آن سال در قدرت ماند ولی بحران فزاینده مالی ایتالیا رایگیری برای بودجه را الزامی کرد و برلوسکونی اکثریتش را در مجلس از دست داد. وقتی خبر استعفایش پخش شد مردم در خیابانها تجمع کردند و با صدای بلند آواز مسیحای جرج فردریک هندل را خواندند.
ولی برلوسکونی همچنان مصمم بود. او در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که میخواهد دوباره برای مقام نخستوزیری رقابت کند و، در سال ۲۰۱۳، توانست چنان فاصله را کم کند که در نهایت تنها با اختلاف ۱ درصد در انتخابات شکست خورد.
ولی حزب مردمان آزادی بعد از یک دوره سخت که از دولت انریکو لتا حمایت کرد دچار انشعاب شد و برلوسکونی حزب جدیدی با نام قدیمی بهپیش ایتالیا راهاندازی کرد.
بدنامی
برلوسکونی حداقل شش مرتبه در دادگاه محاکمه شده. اتهامات او شامل اختلاس، تقلب مالیاتی، دستکاری حسابها و تلاش برای رشوه دادن به یک قاضی میشود.
منبع تصویر، Reuters
توضیح تصویر،کریمه المحروق در زمان برقراری رابطه جنسی با برلوسکونی، تنها ۱۷ سال سن داشت
بعضی از این پروندهها به مرحله محاکمه هم رسید ولی او یا تبرئه شد یا توانست محکومیتهایش را در دادگاه تجدید نظر لغو کند. در باقی موارد هم پرونده پیش از پایان دادرسی شامل مرور زمان شد و کنار گذاشته شد.
ولی خوشاقبالی او بالاخره به پایان رسید و در سال ۲۰۱۳ به تقلب مالیاتی محکوم شد. برای او چهار سال حبس در نظر گرفتند و کرسی خود در سنا را هم از دست داد.
در ادامه اما این حکم حبس با در نظر گرفتن شرایط سنی او به یک سال خدمت اجتماعی تبدیل شد.
او در عین حال برای داشتن رابطه جنسی با کریمه المحروق، روسپی که هنوز به سن قانونی نرسیده بود، و سوءاستفاده از قدرت به هفت سال زندان محکوم شد، ولی بالافاصله به این حکم اعتراض کرد.
بازگشت دوباره
برلوسکونی اگرچه طبق قانون حق عهدهدار شدن سمت نخستوزیری را نداشت اما حزب او میتوانست در شکل گیری یک دولت راست میانه در ایتالیا نقش مهمی ایفا کند.
در انتخابات سال ۲۰۱۹، حزب او ۱۴ درصد آرا را به دست آورد و برلوسکونی متعهد شد از تلاشهای ماتئو سالوینی برای نخستوزیری حمایت کند.
سه سال بعد او بار دیگر به پارلمان ایتالیا بازگشت و حزب او در دولت ائتلافی جناح راست جورجیا ملونی حضور دارد.
نمادی نه چندان خوشنام
سیلویو برلوسکونی شخصیتی نمایشی و جذاب از خود ارائه میداد و نیازی هم به مخفی کردن علاقهاش به زنان و استفادهاش از جراحی پلاستیک برای جوانتر جلوه کردن احساس نمیکرد.
منبع تصویر، Reuters
او به خاطر شوخطبعی نابهجا هم بدنام شده بود. جایی گفته بود یکی از نمایندگان آلمانی پارلمان اروپا میتواند نگهبان خوبی برای اردوگاه اسیران باشد و جای دیگر ادعا کرده بود که موسولینی برخلاف نظر غالب رهبری آرام بود.
وقتی به این حرفهای ایراد وارد شد میگفت که چیزی جز شوخی نبوده و در ادامه صحبتهایش مدعی شد که کمونیستها بچهها را میخورند.
با این حال، او دوست دیرینه ولادیمیر پوتین بود و زمانی که دولت ایتالیا به شدت از دولت اوکراین حمایت میکرد، او اوکراین را مسئول حمله روسیه میدانست.
چیزی که احتمالا بیش از همه باعث عصبانیت منتقدانش میشد حضورش در تمام سطوح زندگی در ایتالیا بود، مخصوصا رسانههایش که به گفته خیلیها مزیتی ناعادلانه در انتخابات بود.
ایتالیاییهای بسیاری که به او رای میدادند بر این عقیده بودند که موفقیتهای او به عنوان یک غول اقتصادی دلیلی بر تواناییهایش بود و برای همین باید اداره کشور هم به او سپرده میشد.
مخالفان او میگویند ادغام سیاست و تجارت بیشتر به نفع او بود تا ایتالیا ولی او این ادعا را رد میکرد. "اگر وقتی دارم از منافع همه دفاع میکنم، از منافع خودم هم دفاع کنم، دیگر جایی برای تضاد منافع باقی نمیماند."
سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر پیشین ایتالیا که علیرغم رسواییهای جنسی و اتهامات فساد بار دیگر به صحنه سیاست ایتالیا بازگشته بود، در سن ۸۶ سالگی درگذشت. او در بیمارستانی در میلان بستری شده بود.
در دالانهای پرپیچ سیاست ایتالیا، سیلویو برلوسکونی قهارترین بازیگر میدان بود و در ادغام تجارت شخصی با زندگی سیاسی رقیبی نداشت.
رایدهندگان ایتالیایی با شخصیت نمایشی او احساس صمیمیت میکردند و این امر به حمایتی طولانی از او منتهی شد که حتی اتهامات فساد و فریبکاری هم تاثیری بر آن نداشت.
او چهار بار نخستوزیر شد و هر بار که به نظر میرسید دوران سیاسیاش به پایان رسیده بود، توانست منتقدانش را مات کرده و بار دیگر به عرصه برگردد.
۹ سال پس از محرومیت او از مشاغل دولتی به دلیل تقلب مالیاتی، او در ۸۶ سالگی وارد مجلس سنای ایتالیا شد.
اما اغلب این زندگی خصوصی او - علاقه او به احاطه کردن خود با زنان جوان زیبا و رسواییهای جنسی متعاقب آن - بود که در سرتاسر جهان خبرساز شد.
برلوسکونی یک غول رسانهای، مالک باشگاه فوتبال و تاجر میلیاردر، هرگز از سیاست دست نکشید - و برای چندین دهه به شکل گیری وجهه ایتالیا کمک کرد.
غولی از میلان
سیلویو برلوسکونی در ۲۹ اکتبر ۱۹۳۶ در خانوادهای متوسط در شهر میلان متولد شد.
او که برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه رفته بود در یکی از گروههای موسیقی دانشجویی کنترباس مینواخت و بعضا در کشتیهای تفریحی آواز میخواند.
و همزمان با استفاده از شم کاری و طبیعت فریبندهاش به کار فروشندگی مشغول بود: از جاروبرقی گرفته تا انشاءهایی که برای همکلاسیهایش مینوشت.
او با پایان تحصیلاتش در ۱۹۶۲ یک شرکت ساختمانی تاسیس کرد و باغشهری با ۳،۵۰۰ آپارتمان در حومه میلان ساخت که با نام میلان ۲ شناخته میشود.
منبع مالی این پروژه عظیم نامشخص بود و تحقیقاتی که در ادامه به عمل آمد در کلافی از شرکتهای برونمرزی گرفتار شد و راه به جایی نبرد.
او در سال ۱۹۷۳ و با تاسیس تلهمیلانو، یک شبکه تلویزیونی که قرار بود در ابتدا تنها به آپارتمانهایش خدمات بدهد، پا به دنیای رسانه گذاشت. در عرض چهار سال توانست دو شبکه دیگر هم بخرد و برنامههایش را از استودیویی در مرکز میلان پخش کند.
او در سال ۱۹۷۸ با راهاندازی یک شرکت هولدینگ به نام فیناینوست دست به خرید شرکتهای دیگر و توسعه سریع داراییهایش زد.
برلوسکونی در نهایت بر بیش از ۱۵۰ شرکت مسلط شد، از جمله موندادوری، بزرگترین انتشاراتی ایتالیا، و روزنامه ایل جورناله.
او در عین حال تعداد زیادی شبکه تلویزیونی محلی خرید و با متصل کردن آنها به یکدیگر انحصار رادیو و تلویزیون دولتی ایتالیا را به چالش کشید.
این تقابل به رویارویی برلوسکونی با نظام قضایی ایتالیا منجر شد که، در سال ۱۹۸۴، جایگاه رادیو و تلویزیون دولتی را به عنوان تنها شبکه ملی مجددا تایید کرد.
ولی برلوسکونی توانست با استفاده از روابطهای که با بتینو کراشی، نخستوزیر سوسیالیست ایتالیا، داشت دولت را به تغییر قانون ترغیب کند تا شبکه خصوصیش بتواند به فعالیتهای خود ادامه دهد.
او در سال ۱۹۸۶ باشگاه فوتبال آ.ث. میلان، یکی از شناختهشدهترین باشگاههای فوتبال ایتالیا، را هم به داراییهایش اضافه کرد تا بلکه از محل علاقه ایتالیاییها به فوتبال هم درآمدی داشته باشد.
میشد حدس زد که او بالاخره وارد عرصه سیاست هم خواهد شد، و تحقیقات قضایی درباره فساد سیاسی گسترده در ایتالیای دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ فرصت لازم را در سال ۱۹۹۴ در اختیارش گذاشت.
این اتهامات باعث فروپاشی ائتلاف راست میانهای شد که از سال ۱۹۴۷ بارها بر ایتالیا حکومت کرده بود. نام بسیاری ار اعضای ارشد این ائتلاف در این پرونده مطرح شده بود.
باور عمومی بر این بود که در انتخابات پس از این رسوایی، احزاب چپگرا، از جمله وارثان حزب کمونیست ایتالیا، در انتخابات پیروز خواهند شد.
رقابت سیاسی
برنامه برلوسکونی این بود که با تاسیس یک حزب جدید به نام فورزا ایتالیا (بهپیش ایتالیا) رایدهندگان میانهروی ایتالیایی را جذب کند و تهدید احزاب چپگرا را خنثی کند.
ولی باز شدن پای برخی از شرکتهای او به این تحقیقات خیلیها را به این فکر انداخت که شاید علاقه جدید او به سیاست برای فرار از قرار گرفتن در مظان اتهام باشد.
ولی او این ادعاها را رد کرد: "من نیازی به رفتن به کاخ قدرت ندارم. من در سراسر دنیا خانه دارم. قایقهای شگفتانگیز، هواپیماهای زیبا، یک همسر زیبا و یک خانواده زیبا دارم. من دارم خودم را فدا میکنم."
او بعد از به قدرت رسیدن قانونی تصویب کرد که به خود و دیگر مقامات مهم دولتی در زمان خدمت مصونیت قضایی میداد، ولی دادگاه قانون اساسی آن را باطل کرد.
برلوسکونی توانست با تبلیغات گسترده در شبکههای متعددی که در اختیار داشت در انتخابات ۱۹۹۴ به پیروزی برسد و به عنوان نخستوزیر یک دولت ائتلافی انتخاب شود.
البته دولتش زیاد دوام نیاورد. اختلاف نظر میان سه حزب حاضر در این ائتلاف از یک طرف، و متهم شدن برلوسکونی به تقلب مالیاتی در دادگاهی در میلان از طرف دیگر، به سقوط دولت بعد از تنها هفت ماه منجر شد.
ولی برلوسکونی در سال ۲۰۰۱ مجددا در راس ائتلافی به نخستوزیری رسید. محور اصلی برنامه انتخاباتی او ایجاد تغییرات گسترده در اقتصاد ایتالیا، سادهسازی نظام مالیاتی و افزایش حقوق بازنشستگی بود. ولی بدتر شدن وضع اقتصاد جهانی به این معنی بود که برلوسکونی نتوانست به وعدههایش عمل کند. او با وجود اینکه قانون انتخابات را به نفع ائتلاف خود تغییر داده بود در سال ۲۰۰۶ از ائتلاف چپگرایان به رهبری رومانو پرودی شکست خورد.
بازگشت مجدد و تحقیر
دولت پرودی از همان ابتدای کار با مشکل روبهرو بود و برلوسکونی کمتر از دو سال بعد، در آوریل ۲۰۰۸، دوباره نخستوزیر ایتالیا شد.
حزب بهپیش ایتالیا رسما منحل شد و "مردمان آزادی" که تا آن زمان تنها ائتلافی از احزاب راستگرا بود در سال ۲۰۰۹ به عنوان یک حزب رسمی افتتاح شد.
اما اختلاف نظر جدی بین نخستوزیر و جیانفرانکو فینی، رئیس مجلس، باعث شد تا حزب جدید برلوسکونی تقریبا بلافاصله دچار چنددستگی شود.
برلوسکونی که شدیدا تحت فشار بود توانست در دسامبر ۲۰۱۰ از یک رای عدم اعتماد به سلامت عبور کند ولی حمایتها از او بیشتر کاهش یافت.
ضربه آخر در ماه مه ۲۰۱۱ وارد شد، هنگامی که این حزب نتایج بدی در انتخابات شوراها گرفت. برلوسکونی حتی شهر میلان، مرکز قدرت سیاسی و اقتصادیش، را هم واگذار کرد تا نمکی روی زخمهایش باشد. تحقیری تمام و کمال بود.
او هر طور شده تا اکتبر آن سال در قدرت ماند ولی بحران فزاینده مالی ایتالیا رایگیری برای بودجه را الزامی کرد و برلوسکونی اکثریتش را در مجلس از دست داد. وقتی خبر استعفایش پخش شد مردم در خیابانها تجمع کردند و با صدای بلند آواز مسیحای جرج فردریک هندل را خواندند.
ولی برلوسکونی همچنان مصمم بود. او در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که میخواهد دوباره برای مقام نخستوزیری رقابت کند و، در سال ۲۰۱۳، توانست چنان فاصله را کم کند که در نهایت تنها با اختلاف ۱ درصد در انتخابات شکست خورد.
ولی حزب مردمان آزادی بعد از یک دوره سخت که از دولت انریکو لتا حمایت کرد دچار انشعاب شد و برلوسکونی حزب جدیدی با نام قدیمی بهپیش ایتالیا راهاندازی کرد.
بدنامی
برلوسکونی حداقل شش مرتبه در دادگاه محاکمه شده. اتهامات او شامل اختلاس، تقلب مالیاتی، دستکاری حسابها و تلاش برای رشوه دادن به یک قاضی میشود.
بعضی از این پروندهها به مرحله محاکمه هم رسید ولی او یا تبرئه شد یا توانست محکومیتهایش را در دادگاه تجدید نظر لغو کند. در باقی موارد هم پرونده پیش از پایان دادرسی شامل مرور زمان شد و کنار گذاشته شد.
ولی خوشاقبالی او بالاخره به پایان رسید و در سال ۲۰۱۳ به تقلب مالیاتی محکوم شد. برای او چهار سال حبس در نظر گرفتند و کرسی خود در سنا را هم از دست داد.
در ادامه اما این حکم حبس با در نظر گرفتن شرایط سنی او به یک سال خدمت اجتماعی تبدیل شد.
او در عین حال برای داشتن رابطه جنسی با کریمه المحروق، روسپی که هنوز به سن قانونی نرسیده بود، و سوءاستفاده از قدرت به هفت سال زندان محکوم شد، ولی بالافاصله به این حکم اعتراض کرد.
بازگشت دوباره
برلوسکونی اگرچه طبق قانون حق عهدهدار شدن سمت نخستوزیری را نداشت اما حزب او میتوانست در شکل گیری یک دولت راست میانه در ایتالیا نقش مهمی ایفا کند.
در انتخابات سال ۲۰۱۹، حزب او ۱۴ درصد آرا را به دست آورد و برلوسکونی متعهد شد از تلاشهای ماتئو سالوینی برای نخستوزیری حمایت کند.
سه سال بعد او بار دیگر به پارلمان ایتالیا بازگشت و حزب او در دولت ائتلافی جناح راست جورجیا ملونی حضور دارد.
نمادی نه چندان خوشنام
سیلویو برلوسکونی شخصیتی نمایشی و جذاب از خود ارائه میداد و نیازی هم به مخفی کردن علاقهاش به زنان و استفادهاش از جراحی پلاستیک برای جوانتر جلوه کردن احساس نمیکرد.
او به خاطر شوخطبعی نابهجا هم بدنام شده بود. جایی گفته بود یکی از نمایندگان آلمانی پارلمان اروپا میتواند نگهبان خوبی برای اردوگاه اسیران باشد و جای دیگر ادعا کرده بود که موسولینی برخلاف نظر غالب رهبری آرام بود.
وقتی به این حرفهای ایراد وارد شد میگفت که چیزی جز شوخی نبوده و در ادامه صحبتهایش مدعی شد که کمونیستها بچهها را میخورند.
با این حال، او دوست دیرینه ولادیمیر پوتین بود و زمانی که دولت ایتالیا به شدت از دولت اوکراین حمایت میکرد، او اوکراین را مسئول حمله روسیه میدانست.
چیزی که احتمالا بیش از همه باعث عصبانیت منتقدانش میشد حضورش در تمام سطوح زندگی در ایتالیا بود، مخصوصا رسانههایش که به گفته خیلیها مزیتی ناعادلانه در انتخابات بود.
ایتالیاییهای بسیاری که به او رای میدادند بر این عقیده بودند که موفقیتهای او به عنوان یک غول اقتصادی دلیلی بر تواناییهایش بود و برای همین باید اداره کشور هم به او سپرده میشد.
مخالفان او میگویند ادغام سیاست و تجارت بیشتر به نفع او بود تا ایتالیا ولی او این ادعا را رد میکرد. "اگر وقتی دارم از منافع همه دفاع میکنم، از منافع خودم هم دفاع کنم، دیگر جایی برای تضاد منافع باقی نمیماند."
سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر پیشین ایتالیا که علیرغم رسواییهای جنسی و اتهامات فساد بار دیگر به صحنه سیاست ایتالیا بازگشته بود، در سن ۸۶ سالگی درگذشت. او در بیمارستانی در میلان بستری شده بود.
در دالانهای پرپیچ سیاست ایتالیا، سیلویو برلوسکونی قهارترین بازیگر میدان بود و در ادغام تجارت شخصی با زندگی سیاسی رقیبی نداشت.
رایدهندگان ایتالیایی با شخصیت نمایشی او احساس صمیمیت میکردند و این امر به حمایتی طولانی از او منتهی شد که حتی اتهامات فساد و فریبکاری هم تاثیری بر آن نداشت.
او چهار بار نخستوزیر شد و هر بار که به نظر میرسید دوران سیاسیاش به پایان رسیده بود، توانست منتقدانش را مات کرده و بار دیگر به عرصه برگردد.
۹ سال پس از محرومیت او از مشاغل دولتی به دلیل تقلب مالیاتی، او در ۸۶ سالگی وارد مجلس سنای ایتالیا شد.
اما اغلب این زندگی خصوصی او - علاقه او به احاطه کردن خود با زنان جوان زیبا و رسواییهای جنسی متعاقب آن - بود که در سرتاسر جهان خبرساز شد.
برلوسکونی یک غول رسانهای، مالک باشگاه فوتبال و تاجر میلیاردر، هرگز از سیاست دست نکشید - و برای چندین دهه به شکل گیری وجهه ایتالیا کمک کرد.
غولی از میلان
سیلویو برلوسکونی در ۲۹ اکتبر ۱۹۳۶ در خانوادهای متوسط در شهر میلان متولد شد.
او که برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه رفته بود در یکی از گروههای موسیقی دانشجویی کنترباس مینواخت و بعضا در کشتیهای تفریحی آواز میخواند.
و همزمان با استفاده از شم کاری و طبیعت فریبندهاش به کار فروشندگی مشغول بود: از جاروبرقی گرفته تا انشاءهایی که برای همکلاسیهایش مینوشت.
او با پایان تحصیلاتش در ۱۹۶۲ یک شرکت ساختمانی تاسیس کرد و باغشهری با ۳،۵۰۰ آپارتمان در حومه میلان ساخت که با نام میلان ۲ شناخته میشود.
منبع مالی این پروژه عظیم نامشخص بود و تحقیقاتی که در ادامه به عمل آمد در کلافی از شرکتهای برونمرزی گرفتار شد و راه به جایی نبرد.
او در سال ۱۹۷۳ و با تاسیس تلهمیلانو، یک شبکه تلویزیونی که قرار بود در ابتدا تنها به آپارتمانهایش خدمات بدهد، پا به دنیای رسانه گذاشت. در عرض چهار سال توانست دو شبکه دیگر هم بخرد و برنامههایش را از استودیویی در مرکز میلان پخش کند.
او در سال ۱۹۷۸ با راهاندازی یک شرکت هولدینگ به نام فیناینوست دست به خرید شرکتهای دیگر و توسعه سریع داراییهایش زد.
برلوسکونی در نهایت بر بیش از ۱۵۰ شرکت مسلط شد، از جمله موندادوری، بزرگترین انتشاراتی ایتالیا، و روزنامه ایل جورناله.
او در عین حال تعداد زیادی شبکه تلویزیونی محلی خرید و با متصل کردن آنها به یکدیگر انحصار رادیو و تلویزیون دولتی ایتالیا را به چالش کشید.
این تقابل به رویارویی برلوسکونی با نظام قضایی ایتالیا منجر شد که، در سال ۱۹۸۴، جایگاه رادیو و تلویزیون دولتی را به عنوان تنها شبکه ملی مجددا تایید کرد.
ولی برلوسکونی توانست با استفاده از روابطهای که با بتینو کراشی، نخستوزیر سوسیالیست ایتالیا، داشت دولت را به تغییر قانون ترغیب کند تا شبکه خصوصیش بتواند به فعالیتهای خود ادامه دهد.
او در سال ۱۹۸۶ باشگاه فوتبال آ.ث. میلان، یکی از شناختهشدهترین باشگاههای فوتبال ایتالیا، را هم به داراییهایش اضافه کرد تا بلکه از محل علاقه ایتالیاییها به فوتبال هم درآمدی داشته باشد.
میشد حدس زد که او بالاخره وارد عرصه سیاست هم خواهد شد، و تحقیقات قضایی درباره فساد سیاسی گسترده در ایتالیای دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ فرصت لازم را در سال ۱۹۹۴ در اختیارش گذاشت.
این اتهامات باعث فروپاشی ائتلاف راست میانهای شد که از سال ۱۹۴۷ بارها بر ایتالیا حکومت کرده بود. نام بسیاری ار اعضای ارشد این ائتلاف در این پرونده مطرح شده بود.
باور عمومی بر این بود که در انتخابات پس از این رسوایی، احزاب چپگرا، از جمله وارثان حزب کمونیست ایتالیا، در انتخابات پیروز خواهند شد.
رقابت سیاسی
برنامه برلوسکونی این بود که با تاسیس یک حزب جدید به نام فورزا ایتالیا (بهپیش ایتالیا) رایدهندگان میانهروی ایتالیایی را جذب کند و تهدید احزاب چپگرا را خنثی کند.
ولی باز شدن پای برخی از شرکتهای او به این تحقیقات خیلیها را به این فکر انداخت که شاید علاقه جدید او به سیاست برای فرار از قرار گرفتن در مظان اتهام باشد.
ولی او این ادعاها را رد کرد: "من نیازی به رفتن به کاخ قدرت ندارم. من در سراسر دنیا خانه دارم. قایقهای شگفتانگیز، هواپیماهای زیبا، یک همسر زیبا و یک خانواده زیبا دارم. من دارم خودم را فدا میکنم."
او بعد از به قدرت رسیدن قانونی تصویب کرد که به خود و دیگر مقامات مهم دولتی در زمان خدمت مصونیت قضایی میداد، ولی دادگاه قانون اساسی آن را باطل کرد.
برلوسکونی توانست با تبلیغات گسترده در شبکههای متعددی که در اختیار داشت در انتخابات ۱۹۹۴ به پیروزی برسد و به عنوان نخستوزیر یک دولت ائتلافی انتخاب شود.
البته دولتش زیاد دوام نیاورد. اختلاف نظر میان سه حزب حاضر در این ائتلاف از یک طرف، و متهم شدن برلوسکونی به تقلب مالیاتی در دادگاهی در میلان از طرف دیگر، به سقوط دولت بعد از تنها هفت ماه منجر شد.
ولی برلوسکونی در سال ۲۰۰۱ مجددا در راس ائتلافی به نخستوزیری رسید. محور اصلی برنامه انتخاباتی او ایجاد تغییرات گسترده در اقتصاد ایتالیا، سادهسازی نظام مالیاتی و افزایش حقوق بازنشستگی بود. ولی بدتر شدن وضع اقتصاد جهانی به این معنی بود که برلوسکونی نتوانست به وعدههایش عمل کند. او با وجود اینکه قانون انتخابات را به نفع ائتلاف خود تغییر داده بود در سال ۲۰۰۶ از ائتلاف چپگرایان به رهبری رومانو پرودی شکست خورد.
بازگشت مجدد و تحقیر
دولت پرودی از همان ابتدای کار با مشکل روبهرو بود و برلوسکونی کمتر از دو سال بعد، در آوریل ۲۰۰۸، دوباره نخستوزیر ایتالیا شد.
حزب بهپیش ایتالیا رسما منحل شد و "مردمان آزادی" که تا آن زمان تنها ائتلافی از احزاب راستگرا بود در سال ۲۰۰۹ به عنوان یک حزب رسمی افتتاح شد.
اما اختلاف نظر جدی بین نخستوزیر و جیانفرانکو فینی، رئیس مجلس، باعث شد تا حزب جدید برلوسکونی تقریبا بلافاصله دچار چنددستگی شود.
برلوسکونی که شدیدا تحت فشار بود توانست در دسامبر ۲۰۱۰ از یک رای عدم اعتماد به سلامت عبور کند ولی حمایتها از او بیشتر کاهش یافت.
ضربه آخر در ماه مه ۲۰۱۱ وارد شد، هنگامی که این حزب نتایج بدی در انتخابات شوراها گرفت. برلوسکونی حتی شهر میلان، مرکز قدرت سیاسی و اقتصادیش، را هم واگذار کرد تا نمکی روی زخمهایش باشد. تحقیری تمام و کمال بود.
او هر طور شده تا اکتبر آن سال در قدرت ماند ولی بحران فزاینده مالی ایتالیا رایگیری برای بودجه را الزامی کرد و برلوسکونی اکثریتش را در مجلس از دست داد. وقتی خبر استعفایش پخش شد مردم در خیابانها تجمع کردند و با صدای بلند آواز مسیحای جرج فردریک هندل را خواندند.
ولی برلوسکونی همچنان مصمم بود. او در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که میخواهد دوباره برای مقام نخستوزیری رقابت کند و، در سال ۲۰۱۳، توانست چنان فاصله را کم کند که در نهایت تنها با اختلاف ۱ درصد در انتخابات شکست خورد.
ولی حزب مردمان آزادی بعد از یک دوره سخت که از دولت انریکو لتا حمایت کرد دچار انشعاب شد و برلوسکونی حزب جدیدی با نام قدیمی بهپیش ایتالیا راهاندازی کرد.
بدنامی
برلوسکونی حداقل شش مرتبه در دادگاه محاکمه شده. اتهامات او شامل اختلاس، تقلب مالیاتی، دستکاری حسابها و تلاش برای رشوه دادن به یک قاضی میشود.
بعضی از این پروندهها به مرحله محاکمه هم رسید ولی او یا تبرئه شد یا توانست محکومیتهایش را در دادگاه تجدید نظر لغو کند. در باقی موارد هم پرونده پیش از پایان دادرسی شامل مرور زمان شد و کنار گذاشته شد.
ولی خوشاقبالی او بالاخره به پایان رسید و در سال ۲۰۱۳ به تقلب مالیاتی محکوم شد. برای او چهار سال حبس در نظر گرفتند و کرسی خود در سنا را هم از دست داد.
در ادامه اما این حکم حبس با در نظر گرفتن شرایط سنی او به یک سال خدمت اجتماعی تبدیل شد.
او در عین حال برای داشتن رابطه جنسی با کریمه المحروق، روسپی که هنوز به سن قانونی نرسیده بود، و سوءاستفاده از قدرت به هفت سال زندان محکوم شد، ولی بالافاصله به این حکم اعتراض کرد.
بازگشت دوباره
برلوسکونی اگرچه طبق قانون حق عهدهدار شدن سمت نخستوزیری را نداشت اما حزب او میتوانست در شکل گیری یک دولت راست میانه در ایتالیا نقش مهمی ایفا کند.
در انتخابات سال ۲۰۱۹، حزب او ۱۴ درصد آرا را به دست آورد و برلوسکونی متعهد شد از تلاشهای ماتئو سالوینی برای نخستوزیری حمایت کند.
سه سال بعد او بار دیگر به پارلمان ایتالیا بازگشت و حزب او در دولت ائتلافی جناح راست جورجیا ملونی حضور دارد.
نمادی نه چندان خوشنام
سیلویو برلوسکونی شخصیتی نمایشی و جذاب از خود ارائه میداد و نیازی هم به مخفی کردن علاقهاش به زنان و استفادهاش از جراحی پلاستیک برای جوانتر جلوه کردن احساس نمیکرد.
او به خاطر شوخطبعی نابهجا هم بدنام شده بود. جایی گفته بود یکی از نمایندگان آلمانی پارلمان اروپا میتواند نگهبان خوبی برای اردوگاه اسیران باشد و جای دیگر ادعا کرده بود که موسولینی برخلاف نظر غالب رهبری آرام بود.
وقتی به این حرفهای ایراد وارد شد میگفت که چیزی جز شوخی نبوده و در ادامه صحبتهایش مدعی شد که کمونیستها بچهها را میخورند.
با این حال، او دوست دیرینه ولادیمیر پوتین بود و زمانی که دولت ایتالیا به شدت از دولت اوکراین حمایت میکرد، او اوکراین را مسئول حمله روسیه میدانست.
چیزی که احتمالا بیش از همه باعث عصبانیت منتقدانش میشد حضورش در تمام سطوح زندگی در ایتالیا بود، مخصوصا رسانههایش که به گفته خیلیها مزیتی ناعادلانه در انتخابات بود.
ایتالیاییهای بسیاری که به او رای میدادند بر این عقیده بودند که موفقیتهای او به عنوان یک غول اقتصادی دلیلی بر تواناییهایش بود و برای همین باید اداره کشور هم به او سپرده میشد.
مخالفان او میگویند ادغام سیاست و تجارت بیشتر به نفع او بود تا ایتالیا ولی او این ادعا را رد میکرد. "اگر وقتی دارم از منافع همه دفاع میکنم، از منافع خودم هم دفاع کنم، دیگر جایی برای تضاد منافع باقی نمیماند."
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر پیشین ایتالیا درگذشت