بازیگری که از معتاد بودن خسته شده است

آفتاب‌‌نیوز :

مختار سائقی در گفتگو با خبرنگار سینمایی گفت: امسال وارد هجدهمین سالی شدم که سیگار هم نمی‌کشم، اما همیشه نقش معتاد را از من می‌خواهند که بازی کنم. به خاطر اینکه به گفته آن‌ها این نقش را خیلی واقعی اجرا می‌کنم. حتی حاضر نیستند نقش‌های دیگری را برای من امتحان کنند که ببینند آیا در این نقش‌ها هم واقعی هستم یا نه.

وی افزود: از دوره دبستان جزو گروه تئاتر بودم، وارد دبیرستان که شدم تئاتر را ادامه دادم. با حسین فرحبخش آشنا شدم. از سال ۵۳ / ۵۴ در دفتری که فرحبخش داشت و در آن فیلم‌های کوتاه تولید، کارگردانی و فیلمبرداری می‌کرد و لاکچری محله‌مان بود، نقش‌های اول این کار‌ها را بازی می‌کردم. تا اینکه در سال ۱۳۶۲ به طور حرفه‌ای با ریشه در خاک وارد سینمای حرفه‌ای شدم.

بازیگر رسوایی (مسعود ده‌نمکی ۱۳۹۱) گفت: وقتی وارد سینما شدم برای نخستین بار که عکس و اسمم در تیتراژ ریشه در خون (سیروس الوند ۱۳۶۲) در مجله فیلم درج شد، پرواز می‌کردم و می‌گفتم دیگر تمام است. اما ۱۰ سال بعد کتابی با عنوان فرهنگ بازیگری در سینمای ایران منتشر شد که در صفحه ۳۰ آن از من به عنوان بازیگر نقش‌های کوتاه یاد شده است.

چرا مختار سائقی نتوانست سوپر استار شود؟

سائقی درباره اینکه چرا نتوانست سوپر استار شود؟ پاسخ داد: این برای خودم هم سوال است. امیدوارم دست‌اندرکاران یک روزی جواب این سوال را بدهند. چون با هر کسی در هر نقشی و روی صحنه هم که کار کردم گفتند چقدر خوب بودی.

سائقی خاطرنشان کرد: در تئاتر الف وارد می‌شود به کارگردانی برکه فروتن در تئاتر شهرزاد بازی و شبی اندازه یک کاسه گریه می‌کردم. فروتن می‌گفت کور می‌شوی چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ می‌گفتم نمی‌شود گریه نکنم. اگر نتوانم شخصیت را دریافت کنم نمی‌توانم آن را ارائه کنم و نیاز است که این اشک‌ها ریخته شود. او یادآوری کرد: نقش من شخصیتی بود که زمانی برای خودش معروفیتی داشت و از او امضا می‌گرفتند و هم‌اینک در لاله‌زار لباس و اکسسوار اجاره می‌دهد.

سائقی در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون برای گرفتن نقشی تقلا کرده‌اید؟ اظهار داشت: همیشه نقش‌های من کوتاه و در حد دو یا سه سکانس بود، برای اینکه بتوانم در سینما بمانم کار دستیاری صحنه کردم تا در پروژه حضور داشته باشم. به‌قدری در کارم مستمر بودم که در سال ۶۷ عضو انجمن طراحان صحنه و لباس شدم و در سال ۱۳۷۰، اولین کارم برای طراحی صحنه و لباس برای ساموئل خاچیکیان بود.

این پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون یادآوری کرد: در این سال‌ها بازی هم می‌کردم، اما برای اینکه حضور داشته باشم قرارداد می‌بستم و کار صحنه انجام می‌دادم.

او به دستیاری لباس و صحنه ۳۰ پروژه از جمله دستیاری مجید میرفخرایی و ایرج رامین‌فرد اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۷۰ برای فیلم بی‌قراری یا جوانی مجید قاری‌زاده به من تیتر دادند. پس از آن، از آنجایی که تجربه داشتم، سالی دو کار طراحی صحنه و لباس می‌کردم و کارم مورد تحسین بود.

سائقی با بیان اینکه من برای ماندن و ادامه دادن تقلا کردم، اما پیشنهادی نشد اظهار داشت: به مدت یک سال برای بازی در سریال رعد و برق بهروز افخمی به گرگان رفتیم. چهار نقش اصلی و ۴۰ بازیگر داشت که یکی از نقش‌های اصلی را در کنار محمد فیلی و شهرام قائدی من بازی می‌کردم. خیلی دلم روشن بود این کار روی آنتن بیاید و تغییری در موقعیت کاری من ایجاد شود، ولی هرگز این اتفاق نیفتاد.

بازیگر آقای هفت رنگ (شهرام شاه‌حسینی ۱۳۸۷) می‌گوید: دیگر به این چیز‌ها که مثلاً دلم بخواهد با فلان کارگردان کار کنم فکر نمی‌کنم. دنبال کاری هستم که در آن دیده شوم و بتوانم یکی از نقش‌های اصلی را بازی کنم.

سائقی می‌گوید: همچنان به دنبال دیده شدن هستم. از آنجایی که احساس می‌کنم هنوز توانایی‌هایی که باید نتوانسته‌ام نشان نداده‌ام.

دوست دارم نقش پدرخوانده‌ای را بازی کنم که مواد مخدر را جابجا می‌کند

این پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: دوست دارم نقش گادفادر (پدرخوانده)‌ای را بازی کنم که مواد مخدر را جابجا می‌کند. این نقش را اگرچه باز به نوعی تیپ شدن معنا می‌شود، خیلی دوست دارم و می‌دانم به بهترین شکل می‌توانم آن را ارائه کنم. در تله فیلمی نقش پدری را بازی می‌کردم که دختر تحصیل‌کرده و ویلایی دارد و ثروتمند است. کار خوبی از آب درآمد و برای حضور در جشنواره‌های خارجی بود، اما نقش پدرخوانده هرگز قسمتم نشد.

او می‌گوید: نقش خورده‌فروش مواد را بازی کردم، اما دوست داشتم گادفادری باشم که سیگار هم نمی‌کشد، اما مواد مخدر پخش می‌کند تا برای آدم‌هایی که عمری من را به عنوان آدمی که چُرتی است و مواد مصرف می‌کند نشان دهم که چقدر می‌توانم توانمند در چنین نقشی ظاهر می‌شوم.

سائقی خاطرنشان کرد: سر فیلم رسوایی مسعود ده‌نمکی بودیم. در حال نماز خواندن بود و من در حال صحبت با اکبر عبدی بودم و خیلی می‌خندید و می‌گفت تنها کسی که می‌تواند در سینما من را بخنداند و تنها کسی که لهجه ترکی فارسی‌اش را قبول دارم مختار است. برای همین در چشم‌بندی ترکی- فارسی صحبت کردم و در لابلای آن اشعاری از مولانا، حافظ، خواجه نظام الملک و صائب تبریزی می‌خواندم. می‌گفتند با وانت کار می‌کند، اما آدم تحصیلکرده‌ای است. می‌شود که متفاوت هم بود.

او گفت: دنبال این نیستم که بخواهم چیزی را به کسی نشان دهم یا ثابت کنم. کافی است که در فیلم دیده شوم. با مسعود کیمیایی، بهروز افخمی و کامران قدکچیان کار می‌کردم. کیومرث ملک مطیعی هم در زیر آسمان شهر بود که گفت «۶۰ سالم بود که خدا منو بغل کرد.»

بازیگر پس‌کوچه‌های شمرون (کامران قدکچیان ۱۳۹۱) خاطرنشان کرد: هر کسی که در سینما با او کار کردم و یا می‌بینم می‌گوید که کارم خوب است، در کارم جدی هستم و خیلی باورپذیر بازی می‌کنم. وقتی این را تماشاچی عام و همکار هم می‌گوید مطمئناً کارگردان هم می‌داند. اما اینکه چرا این نقش (پدرخوانده) را به من نمی‌دهند و این ریسک را نمی‌کنند، نمی‌دانم. آن‌ها باید بخواهند. من نمی‌توانم بروم و از آن‌ها نقش بخواهم. اگر این کار را بکنم ارزان می‌شوم.

سائقی همچنین از حضور در نمایشنامه‌خوانی به کارگردانی جعفر شکرپور با نام «شجاع» بر اساس ترجمه‌ای از جمشید شاه‌محمدی که پیشتر توسط محمدعلی کشاورز و علی نصیریان اجرا شد تا ۱۵ روز دیگر در سالن نوفل لوشاتو خبر داد و در عین حال گفت: قراردادی هم با مسعود ده نمکی برای سریال رستگاری بسته‌ام.

سائقی گفت: سریال رستگاری از اول تیرماه کلید می‌خورد. نقش من در این کار منفی است، ولی خوشبختانه اعتیاد ندارد. شخصیتی است که یک سری مدارک دستش می‌افتد و قرار می‌شود در ازای دریافت پولی مدارک را تحویل دهد، اما طمع کرده و مدارک را نگاه می‌دارد و تا پایان کار این مدارک همراهش است.

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: بازیگری که از معتاد بودن خسته شده است