زدودن چند دروغ از چهره شادروان بنی صدر، محمد جعفری - Gooya News

به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد به اجرا در آمدن پرده پنجم یا آخرین پرده کودتا «عدم کفایت سیاسی» (1) در خرداد 1360علیه شادروان بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب تاریخ ملت ایران زمین به مهمترین زدودن چند دروغ از چهره شادروان بنی صدر بی مناسبت نیست. دروغهای که در طول بیش از چهل سال به دلیل جو سانسور و خفقانی که ولایت فقیه مطلقه ضحاکی در داخل و خارج ایجاد کرده است و با وجودی که بارها با سند و مدرک توضیح داده شده ولی باز هم اقلی قدرتمدار و قدرت پرست و یا بی اطلاع هایی که به عنوان کارشناس و یا تاریخدان و یا قلم بمزدانی در فضای مجازی و یا رسانه ای که در اختیارشان قرار می دهند، آن دروغ ها را تکرار می کنند. و اما قبل از آن اجمالاً در مورد آن مرحوم بنی صدر با وجودی‌ که زبان و قلم من قاصر است که بتوانم آن ‌چه حق است، نسبت به شادروان بنی‌ صدر ادا کنم، امّا حداقل بخشی از صفات ممتازی که مرحوم بنی‌صدر دارا بوده‌اند و حتی در طول مدتی که از درگذشت آن مرحوم می گذرد تمامی کسانی که در مورد بنی صدر نوشته، گفته و یا مصاحبه هائی انجام داده اند، صرفنظر از کم و زیادی هایی و من در دورانی بیش از پنجاه سال آشنائی و ارتباط و همکاری با ایشان، آنها را دیده‌ام و در آن همه متفق اند عبارتند از:

ـ درستکاری و وفای بعهد، به حدی که به هیچوجه ایشان «خریدنی» نبوده است.

ـ آزادیخواهی و کوشش مستمر و پایدار برای تحقق آزادی و استقلال در تمام دوران.

ـ طرفدار علم و دانش و تحصیل ، متخصصان، صاحبان صفات ممتاز اخلاقی، کارهای علمی و کاردانی.

ـ مردم دوستی و حمایت از ضعیفان و ستمدیدگان در حد توان در همه حال و همه جا، بدون توجه به وابستگی‌های حزبی، گروهی، مذهبی و...

ـ بنیان‌گذار بحث آزاد، در خارج و داخل کشور به منظور خلع و حذف زورمداران و قدرت‌طلبان، از بکار بردن زور و قدرت برای حل مسائل کشور و آمادگی شرکت در بحث آزاد در هر زمان و مکان.

ـ امیدواری به آینده در تمام دوران زندگی و خستگی‌ناپذیری در کار مستمر برای آینده همراه با شادی و شکوفایی.

-آزادیخواه، استقلال طلب، عدالت خواه و حقوقمدار و مخالف هر نوع دخالت خارجی در امور کشور و حافظ تمامی ارضی کشور در طول عمر.

اما دريغ و درد از حسادت و چشم ديدن ديگران را نداشتن بويژه نزد غالب روشنفکران، سازمانها و سیاستمدارانی که با سیاست آزادیخواهی و استقلال طلبی و ضد سانسور رسانه ای ایشان موافق بودند، اما به موقعِ نیاز از وی طرفداری لازم و بایسته را نکردند و آب به آسیاب آقای خمینی ریخته شد و بعد از کودتای خرداد 60 هم عملاً خودشان حذف و از صحنه خارج شدند و بقول مرحوم دکتر محمد ‏مصدق: «اين رويه سياسی رجال ايران است که اگر خودشان موفق نشدند سعی می کنند که عقيده و ايده ای هم که خود طرفدار آن بوده اند ‏شکست بخورد و بهمراهی نيک نامی آنان مدفون گردد.» ( 2)

آقای خمینی و روحانیون حاکم که در تخیل وهم آمیز خود، به دنبال قبضه کردن انحصاری قدرت روحانیت نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه بود، هرچه از جانب بنی صدر و فرماندهان نظامی به او گفته می شد که صدام در صدد حمله به ایران است. می گفت این ارتشی ها اطلاعات غلط می دهند، و می خواهند دست روحانیون را از ارتش کوتاه کنند. و بعد از کودتا علیه بنی صدر، مرتب زعمای لشکری و کشوری جمهوری اسلامی بنی صدر را مقصر اعلان می کردند که اطلاعات به موقع به آقای خمینی نداده است. اما برای نشان دادن اینکه آقای خمینی بدون علم و آگاهی از وضعیت جهان و علم اداره کشور بود، به چند نمونه اشاره می شود:

آقای اريک رولو، مخبر لوموند، در٩ آذر ‏58 طی مصاحبه ای با آقای خمينی از وی در باره بحران گروگانگیری و احتمال وقوع جنگ سئوال کرد و اینکه شما در باره بحران کنونی ايران چه فکر می کنيد، گفت: ‏

‏« بحران کنونی ايران يک بحران نيست که ما از آن خوفی داشته باشيم. اما راجع به اين که يک وقتی جنگی پیش می آيد ولو اينکه يک ‏مطلبي است از شيخ الرئيس ابوعلی سينا نقل می کند که گفته است من از گاو می ترسم برای اينکه اسلحه دارد، عقل ندارد.‏ حال این ابر قدرتها اسلحه دارند مع الاسف عقل ندارند و آقای کارتر هم ثابت کرد اين مطلب را معذالک نخواهند گذاشت چنين کاری بکنند ملت ها و دولتهای بزرگ نمی گذارند که چنین جنگی پیش بیاید. جنگ پیش آمدن معنایش جنگ جهانی سوم است و همین قدرتها از این جنگ می ترسند.» (3)

باز آقای خمینی آقای چشم و گوش بسته به دانشجویان پیرو خط امام که در قم در 22 ديماه ‏ 58 به ديدار وی رفتند، خطاب به آنان گفت:« ... آنچه من می فهمم اين ‏است که آمريکا نه دخالت نظامی در ايران می خواهد بکند و نه حصر اقتصادی. اگر هم حصر اقتصادی بکند پيروز نمی شود. خودش هم ‏می داند... شايد صحبتهايی که در مورد دخالت نظامی يا حصر اقتصادی می کنند، برای اين معنا باشد که اذهان ما را منحرف کنند، به ‏آنطرف و از اين چيزی که در کشور ما می گذرد، غافل سازند.» (4)

عليرغم فهم وی، آمريکايی ها هم ايران را حصر اقتصادی کردند و هم تهديد به جنگی که کرده بودند، از طريق در باغ سبز نشان دادن به ‏صدام، بدست وی آن را عملی و کشور را درگير جنگ ٨ ساله کردند و به آقای خمينی نيز جام زهر نوشاندند.‏

مرحوم منتظری در مورد رابطه ما با دنیا و کشورهای همجوار در همان اوایل انقلاب وقتی هنوز آقای خمینی در قم سکونت داشت، نکاتی را به ایشان یادآور می شود: « به امام گفتم: هر انقلابی که در دنیا به پیروزی می رسد معمولاً هیأتهای حسن نیت برای کشورهای مجاور می فرستد و خط مشی خود را برای آنها توضیح می دهد و با آنها تفاهم می کند، و این گونه که امروز عراق و دیگران تحریک شده اند و دائماً بر علیه ما تبلیغات می کنند، خطرناک است. بجا است هیأتهای حسن نیت برای کشورهای مجاور فرستاده شود تا یک مقدار این تشّنجها کاهش پیدا کند" ایشان فرمودند: " ول کن ما کاری به دولتها نداریم" من عرض کردم: " ما که نمی خواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم. بالاخره اینها دولتهائی هستند در مجاورت ما و وحشت اینها را فرا گرفته است" ایشان فرمودند: " نخیر ما می خواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم." اصلاٌ ایشان هیچ حاضر نبود که اسم این دولتها به میان بیاید. همان که در مغز ما بود که ملتها ملاک هستند در نظر امام هم همین مسئله بود و می فرمودند ملتها با ما هستند.» (5)

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: زدودن چند دروغ از چهره شادروان بنی صدر، محمد جعفری - Gooya News