در نشست موسسه فرهنگی هنری موعود عصر (عج) مطرح شد: استاد علوی تهرانی: شیوه حکمرانی حضرت امیرالمومنین منحصر به خود او و فرزندش حضرت صاحب الزمان است

خبرگزاری میزان- طبق اعلام روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر (عج)، استاد محمد باقر علوی تهرانی در نشست «عدالت علوی در ولایت اسلامی» با اشاره به پیچیدگی ماهوی بحث عدالت علوی اظهار داشت: هر گونه طرح بحث در خصوص عدالت حضرت امیر المومنین علی (ع) امر دشواری است، و این دشواری ناشی از ماهیت موضوع است، همانطور که بیان مبارک پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز همین است، حضرت محمد رسول الله در وصف حضرت امیر می‌فرمایند: «ما عَرَفَکَ اِلا الله و أنا»، تو را نشناخت، مگر خدا و من. اصلا کار سختی است. خصوصا کار سخت‌تر می‌شود، هنگامی که ما بخواهیم در خصوص شأن حکومتی ایشان گفتگو کنیم، به دلیل اینکه پیش از وجود مبارکش در یک مقطع ۲۵ ساله، کسانی این منصب را به عهده گرفتند، و حکومت کردند که اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم، حکومتی غاصبانه داشتند، و بر مشرب بطلان، و اگر بخواهم بر حسب تاریخ اظهار نظر بکنم، حکومتی داشتند مملوء از اشتباه و پایه گذار بدعت و انحراف بسیار شدید در جهان اسلام، که در تاریخ ثبت است. 
وی ادامه داد: آن‌ها ربع قرن بر مردم حکومت کردند و مردمانی را به دست امیرالمومنین سپردند که عدالت علوی را برنتافتند، چون جور دیگر تربیت شده بودند، در چهار سال و اندی حکومت سه فتنه بزرگ با مقدسان کج فهم پدید آمد با توطئه گران جمل و تبعیض خواهان جمل و با پیمان شکنان شام، علیه حضرت امیر المومنین جنگ به راه انداختند، تا اینکه در شب نوزدهم در سال چهلم، این تعبیر یک دانشمند غیر مسلمان است که وی به شدت عدالتی که داشت در محراب عدالت توسط مسلمانان کشته شد. چرا مسلمین امام خود را کشتند؟ چون بعد از نبی مکرم اسلام، درست تربیت نشدند! 
شیوه حکمرانی حضرت علی ابن ابیطالب منحصر به خود اوست
استاد علوی تهرانی شیوه حکمرانی حضرت امیر المومنین را منحصر به خود آن حضرت دانست و افزود: اگر بخواهیم در خصوص عدالت علوی گفتگو کنیم، راجع به شیوه حکومت حضرت امیرالمومنین هرگز سخن نمی‌گوئیم، چون شیوه‌ی حکومتی علی ابن ابیطالب منحصر در دست وجود نازنین خودش است، ولی این نسخه در آینده موعود، انشاءالله بزودی توسط یازدهمین فرزندش، وجود نازنین حضرت امام زمان (عج) اجرا خواهد شد. پس طرح موضوع در خصوص شیوه حکومت امکان‌پذیر نیست، از امیرالمومنین نقل است: برای هر مأمومی امامی وجود دارد که به آن امام اقتدا می‌شود و از علم او نور می‌گیرند، یعنی چراغ دست ما علم علی ابن ابیطالب است، استاد علوی با اشاره به ساده زیستی و تمایز حضرت امیر المومنین علی علیه السلام در مواجهه با دنیا اظهار داشت: بی‌تردید امام شما از دنیایش به دو دست لباس، و غذایش به دو قرص نان اکتفا کرد، و در پایان می‌فرماید شما قادر به این کار نیستید. شما در لباس و غذا قادر نیستید مثل او باشید، می‌خواهید در حکومت مثل او باشید؟ می‌خواهید در نماز خواندن، جنگ، و انفاق مثل او باشید؟ چطور است که وی یک انگشتری انفاق می‌کند، آیه نازل می‌شود؟ آن وقت اصحاب حضرت رسول می‌گویند ما شترهای سرخ موی در راه خدا انفاق کردیم، روایتی صادر نشد، چه برسد به نزول آیه! حضرتش سه روز روزه گرفت، در هر سه روز افطارش را به سه گروه متفاوت بخشید، در وصف روزه داری او سوره نازل شد. در نبرد شرکت می‌کنند، پیامبر می‌فرماید یک ضربت علی از عبادت هفتادساله برتر است. تازه این امر فقط برای یکی از جهادهای حضرت امیر است. 
وی تاکید کرد: حضرت امیر المومنین علی (ع) رهبر جهان اسلام است، اسلامی که بخشی‌اش ایران است، و بخش دیگرش مصر، از شبه جزیره عربستان فراتر رفته و ایران و مصر را فراگرفته است. قرص نانی که حضرتش میل می‌کنند، چیست؟ قرص نانی که در انبانی گره زده بود که مبادا کسی به آن روغن بزند، قابل خوردن بشود. بسیاری از مردم با این عبارت در شب‌های قدر می‌گریند، اما چه کسی این کار را می‌کند؟ چگونه می‌شود، شیوه‌ی حکومتی کسی را اعمال کرد که این چنین زیسته است؟ 

خدا علی را خلق کرد و تخلصش را علی گذاشت

استاد علوی تهرانی با اشاره به اینکه حتی دشمنان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام به عظمت و جایگاه او معترف اند، اظهار داشت: دو نفر از بزرگترین از دشمنانش اعتراف می‌کنند که حضرت علی علیه السلام مانندی ندارد، در کتاب الغدیر حضرت علامه امینی (رضی الله عنه) جلد یازده، نفر دوم می‌گوید زنان عاجزند از آوردن کسی مثل علی ابن ابیطالب! همچنین نقل است از معاویه، در روایتی صادره از ابن ابی الحدید در تفسیر «نهج شریف» نقل است، آن هنگام گفت و گویی بین حضرت امیر و معاویه در خصوص اقدامات عقیل شکل می‌گیرد، معاویه بر می‌خیزد و می‌گوید هیهات، هیهات، دور است زنان فردی چون علی ابن ابیطالب بیاورند. 

بخدا سوگند عقیل را دیدم که سخت نیازمند است
حضرت امیر المومنین آنگاه که در می‌یابد زنی در جهان اسلام به دلیل اینکه همسرش شهید شده است، با یتیمانش هم‌نشین می‌شود، از ایشان حلالیت می‌طلبد، حال خود می‌گوید بخدا عقیل را دیدم که سخت نیازمند بود و از من یک من از گندم شما را تقاضا کرد، یعنی چیزی در حد سه کیلوگرم از گندم بیت المال بیشتر طلب کرد و کودکانش را دیدم که از تنگدستی ژولیده موی بودند و تیره رنگ بودند. و عقیل پی در پی به من مراجعه می‌کرد به گفته‌هایش گوش دادم، پنداشت که دینم را به او می‌فروشم و از او پیروی می‌کنم، و راه خودم را ترک می‌کنم (یعنی از عدالت عدول می‌کنم) آنگاه آهنی را گداختم، آنگاه به تنش نزدیک ساختم، تا از آن عبرت گیرد، پس از آن فریاد برآورد، مانند بیمار از درد نزدیک بود از حرارتش بسوزد، سپس به او گفتم، ای عقیل نوحه گران کودک از دست داده بر تو بگریند، تو از آهنی که انسانی به بازیچه آن را گداخته فریاد برآوردی! با این وجود می‌خواهی مرا به سوی آتشی بکشانی که خدای جبار از روی خشم آن را برافروخته است. تو از آزار آهن داغی بنالی و من از آتش دوزخ ننالم! کیست این آقا؟ با این وجود می‌شود از شیوه حکومت داری او الهام گرفت؟ اجرایش کرد؟ 

ثبات قدم و استواری حضرت امیر در برابر تهدیدات
در نقلی دیگر فردی که مسئول امور ارتباطات حضرت امیر المومنین است، به اصطلاح رسانه است، شعر می‌گوید در مذمت دشمنان حضرت امیرالمومنین، شعر می‌گوید در مدح حضرت، شعر می‌گوید برای تهییج مردمان برای رفتن به غزوات، به نام نجاشی، این فرد در روز ماه مبارک رمضان با شراب افطار کرد، وی با شراب روزه خواری کرد. فرمود وی را ۱۰۰ ضربه شلاق بزنید، وی گفت من می‌دانم حد شراب هشتاد ضربه است، فرمود گستاخی کردی و حرمت ماه مبارک رمضان را شکستی، گفت می‌رم پیش معاویه، گفت برو! قرار نیست به خاطر تهدیدات شما من به شکل شما در بیایم. پس شیوه‌ی حکومت داری حضرت امیر منحصر به خود او و فرزند نازنینش حضرت بقیه الله الاعظم است. 

تعالیم حکومتی حضرت علی علیه السلام قابل اجرا است
حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی تاکید کرد: تعالیم حکومتی حضرت امیرالمومنین کاملا قابل اجرا است، همه موضوعاتی که از ساحت حضرتش روایت هست قابل اجرا است، آنچه که باید مخاطب پی بگیرید این است، شیوه حکومتی محال است، اما تعالیم حکومتی و اجرای آن ممکن است. و برای رسیدن به آستانه آن باید سلسله نشست‌های مکرر برگزار شود، و افراد در این حوزه مطالعه مستمر داشته باشند و همچنین عدالت را آگاهانه مطالبه کنند، این امر به هیچ وجه شعارگونه نیست و نیازمند به مطالعه‌ی عمیق است. اگر فردی بپرسد چگونه می‌شود حکومت عدالت تشکیل داد؟ چنین حکومتی قابلیت شکل گیری ندارد، چرا که تشکیل حکومت عدل و عدالت فقط برای امام معصوم است. ، اما شکل گیری حکومت عدالت محور امکان‌پذیر است. باید در تعالیم مرتبط با امام علی علیه السلام به دنبال سه محور برویم، یکی رهبر حکومت، دوم کارگزاران حکومت و محور سوم مردم، ممکن است به طور جزئی این‌ها ابعادی داشته باشند. 

خصوصیات رهبر از نظر رهبر عدل 
استاد علوی تهرانی با بیان اینکه از نظر رهبر عدل، چه کسی باید رهبر باشد بیان داشت: در نهج شریف آیه ۱۳۶، بیعت شما با من تصادفی نبوده است، با من بیعت کردید اما نظر من با نظر شما یکی نیست، من شما را برای خدا می‌خواهم، من می‌خواهم در حکومت من بستری فراهم شود که شما به کمال برسید، و بشوید انسان کامل، اما شما من را برای خودتان می‌خواهید، شما از جور خلفای پیشین به من روی آورده اید. پس رهبر حکومت عدل باید بستری را فراهم کند که انسان‌ها به کمال برسند. در زیارت اربعین می‌خوانیم، انتم ربانیون! شما خدا گونه شده اید، این کار حکومت عدل است، تربیت انسان‌های خداگونه!

حق مردم

در خطبه ۱۰۵ نهج شریف رهبر شما فقط اوامر خدا را به شما می‌رساند، او مردم را موعظه می‌کند، و در ارشاد جامعه می‌کوشد و سنت و روش خدا و رسول را زنده نگه می‌دارد، حدود الهی را جاری می‌گرداند، تبهکاران را مجازات می‌کند، حقوق مردم را می‌دهد و آنان را از بهره‌ای که دارند بهره‌مند می‌سازند، یعنی مردم در حکومت حق و منافع دارند، این حق و منفعت را حکومت بر اساس کتاب الله و سنت رسول به آن‌ها می‌دهد. 
در آیه ۲۹ سوره اعراف آمده است: «قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ»، خدا به من دستور داده به اقامه قسط و عدل! به حضرت امیر می‌فرماید: بدان با فضیلت‌ترین فرد نزد خداوند امام عادل است، یعنی چه کار بکند؟ یعنی رهبری که امر خدا را اجرا بکند، مردم را ارشاد کند، حق ایشان راه بدهد و تبهکاران را مجازات کند. عبدالله ابن عباس می‌گوید، در جنگ صفین در خدمت حضرت امیرالمومنین بودم، در حال وصله زدن کفشش بود، یعنی کفشش برند نیست، به همین خاطر است که شیوه حکمرانی حضرتش جز به دست خودش امکان‌پذیر نیست، در همین حال که بر کفش وصله می‌زد از ابن عباس پرسید، قیمت این کفش چقدر است؟ گفتم آقا این هیچ ارزشی ندارد، حضرتش فرمود ولله، به خدا قسم همین کفش بی‌ارزش نزد من از حکم کردن بر شما محبوب‌تر است، مگر اینکه حقی را زنده کنم، و یا باطلی را دفع کنم. من کاری کنم که ظالم محشور نشوم، کار من این است، پیام من این است.

ابعاد دیگر عدالت در کلام امیر 
در کلام ۲۲۴ نهج شریف بیان مبارکش این است به خدا سوگند اگر شب را تا صبح بر بستری از خارهای درشت بیدار به سر ببرم، یا اینکه مرا در غل و زنجیر تا صبح بکشند برایم محبوب‌تر است از این که خدا و رسولش را در وضعی ملاقات کنم که به بعضی از بندگانش ستم کرده باشم، و چیزی از اموال دنیا را غصب کرده باشم، آنهم برای جسمی که تار و پودش به سرعت به سمت کهنگی می‌رود و مدت‌های مدید در خاک می‌ماند، دنیا را برای چه جمع کنم؟ آنهم از راه غصب حکومتی؟ من نمی‌توانم خدا و رسول را در شرایطی ملاقات کنم که ظلم به مردم کرده باشم. خدا را در نظر می‌گیرد. 
یه عده آمدند پیش علی ابن ابیطالب، برای آنکه جلوی این جنگ‌ها را بگیرید پیشنهادی داریم، فرمود پیشنهاد شما چیست؟ گفتتند این سران و اشراف و خودمانی‌ها را جمع کن، همین خودی‌ها را جمع کن و به آن‌ها پول بیشتری بده! و موقعیت حکومت خود را این چنین استوار کن. وقتی چنین پیشنهادی کردند که از تقسیم مساوی بیت المال دست بردارد، چرا؟ چون مردم به دنیا دل بسته اند، آن سه نفر هم این کار را می‌کردند، حقوق زنان پیغمبر را بیشتر کردند، البته آن زن خاص، برخی از افرادی که خودشان داعیه دار حکومت بودند، مانند طلحه و زبیر پول بیشتری به آن‌ها می‌دادند. 
حضرت پاسخ می‌دهد، به من دستور می‌دهید و تهدید می‌کنید که برای پیروزی خود از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آن‌ها ولایت دارم استفاده کنم؟ به خدا قسم تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب خواهند کرد، هرگز چنین نخواهم کرد، اگر این اموال برای خودم بود به گونه‌ای مساوی بین مردم تقسیم می‌کردم تا چه رسد به اموالی که برای مردم باشد و مال خدا باشد! پی آیند این روایت جمله‌ای هست که بسیار درخشان است، فکر نکنید که من نفهمیدم چی گفتید؟ من فهمیدم اگر چرب و شیرین دنیا را برای عده‌ای بخواهم دست از سر من بر می‌دارند، اما هرگز این کار را نمی‌کنم با این که نتیجه این کار را می‌دانم. وقتی قرآن کریم می‌فرماید «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ»، مردم می‌پندارند که این فقط معنای لغوی است، در صورتیکه تخصیص بیت المال به عده‌ای بیشتر و به خیل کثیری بسیار کمتر، این همان مصداق بارز تبذیر و اسراف است و نتیجه‌اش اخوت با شیطان. چنین اقدامی باعث می‌شود که فرد در دنیا بالا برود و بنیادهای ظاهری حکومتش استوار بشود ولی در آخرت با سر او را به زمین می‌زنند. مردم می‌گویند آن عده‌ای که این پول را گرفتند می‌گویند چه آدم خوبی است در صورتی که نزد خداوند ستمی آشکار است. 
این یعنی من برای استواری حکومت اجازه نمی‌دهم از بیت المال هرطور که خواست بذل و بخشش بکنند، اگر آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه را به من بدهید که با گرفتن یک پوست جو از یک مورچه خدا را نافرمانی نمی‌کنم، چه برسد در خصوص بیت المال و امت اسلامی. 

حساسیت امام در مراقبت بیت المال
استاد علوی تهرانی در پایان با اشاره به حساسیت مثال زدنی حضرت امیر دربرابر بیت المال اظهار داشت: به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هرجا که بیابم به صاحب اصلی آن باز می‌گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده باشد، یا کنیزانی خریده باشد، چون در عدالت گشایش برای مردم است، این یکی از ویژگی‌های اصلی است که حضرت امیرالمونین می‌فرماید حاکم باید داشته باشد، یعنی از من خدا بترسد. گناه و عصیان نمی‌کند. یکی از چیزهایی که در جامعه مشکل داریم، امر به معروف و نهی از منکر است، چون امر به معروف و نهی از منکر یعنی حاکمیت ارزشهاست. یکی از وظایف حاکم نسبت به جامعه، حاکمیت دادن ارزش هاست و این از راه تعلیم و تربیت حاصل می‌شود، شما جامعه را جوری باید تربیت بکنید که ارزش‌ها برای آن‌ها مهم باشد، خودشان به سمت ارزش‌ها می‌روند، متولی تربیت جامعه کیست؟ از کجا تربیت بشوند؟ این حق مردم است، این حق مردم است که بر اساس ارزش‌ها تربیت بشوند. حکومت عدالت باید این کار را انجام بدهند. آموزش عمومی در همه جای کشور باید از یک کیفیت برخوردار باشد.

منبع خبر: خبرگزاری میزان

اخبار مرتبط: در نشست موسسه فرهنگی هنری موعود عصر (عج) مطرح شد: استاد علوی تهرانی: شیوه حکمرانی حضرت امیرالمومنین منحصر به خود او و فرزندش حضرت صاحب الزمان است