صداوسیما هم از درون آشفته است هم از بیرون؛ نه مدیر می‌ماند نه مخاطب/ مدیران چه بر سر خود آوردند؟

صداوسیما هم از درون آشفته است هم از بیرون؛ نه مدیر می‌ماند نه مخاطب/ مدیران چه بر سر خود آوردند؟
خبر آنلاین

مهسا بهادری: این موضوع بیش از آنکه رسانه‌ای باشد سیاسی است و این اختلافات نه تنها در مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بروز و ظهور پیدا کرده است بلکه به درون خود سازمان صداوسیما و حتی مخاطبان آن هم سرایت کرده است و مهر تایید این حرف و تناقضات درونی و بیرونی سازمان صداو سیما آنجایی است که وحید جلیلی در مصاحبه با مجله سوره می‌گوید: « فضای فرهنگی جمهوری اسلامی چطور هزاران میلیارد بودجه فرهنگی را طی بیش از سی‌سال جوری خرج کرد که نتیجه آن امروز در کف خیابان است. همین ادبیات انتقادی حاکم تحت عنوان «نظریه جذب» این بلا را سر مدیریت فرهنگی جمهوری اسلامی آورد؛ همین کسانی که این حرف‌ها را می‌گویند، یک وحید جلیلی را روی آنتن تحمل نمی‌کردند. همان‌ها که ما را ممنوع‌التصویر کردند، دم از سعهٔ صدر و تنوع و چندصدایی می‌زنند. از حوزه هنری اخراج شدیم، به خاطر اینکه صداوسیما را نقد کردیم. دو تا انتقاد به یک سریال کردیم، بسیج شدند از ضدولایت فقیه به ما بستند تا خوارج و ابن‌ملجم و...»

سیاسی شدن صداوسیما به قدری است که محمد مهاجری، فعال سیاسی اصول‌گرا، با اشاره به انتقادات وارده به عملکرد صدا و سیما در مدیریت جدید از سوی اصولگرایان گفته: «کاش صدا و سیما دست اصولگرایان بیافتد. در واقع بخش افراطی و تندروی جریان اصولگرایی که شامل جبهه پایداری و امثالهم می‌شود در صدا و سیما حکمرانی می‌کنند. قضیه از این قرار است که بعد از حضور جبلی در صدا و سیما عملاً همه این سازمان در اختیار جریان تندرو قرار گرفته و طبیعی است که در انتخابات فضای این رسانه را به سمتی پیش ببرند که تنها این جریان موفق شود. البته طبق یکی از نظرسنجی‌هایی که مشاهده کردم صدا و سیما سه چهارم مرجعیت خود را از دست داده و در حال حاضر حدود ۲۵ درصد یعنی یک درصد نزد مخاطب مرجعیت دارد و جریان تندوری طیف اصولگرا به همراه مدیریت جدید صدا و سیما از طریق بلدوزرهای بسیار مقتدری که در اختیار دارند مابقی اعتبار صدا و سیما نزد مردم را شخم می‌زنند و به حول قوه الهی کاری می‌کنند که صدا و سیما اندازه یک کانال تلگرامی ساده هم نفوذ نداشته باشد. در حقیقت صدا و سیمای جمهوری اسلامی که زمانی بزرگترین رسانه منطقه بوده در شرایطی فعلی به وضعیت فلاکت باری تغییر وضعیت می‌دهد.»

با توجه به این حرف حتی می‌توانیم بگوییم که بحث ساترا، شبکه نمایش خانگی و نظارت بر روی پلتفرم‌ها که حتی داد فریدون جیرانی را هم درآورده و به صراحت در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام می‌کند: «نظارت های شما با نسل دهه هشتاد و در سال ۲۰۲۳ و ۱۴۰۲ به خدا جواب نمی دهد. همه جای دنیا نظارت وجود دارد اما نه به این شکل.» اقدامات سیاسی است که در حوزه اقدامات سیاسی و حاکمیت یک دست بین افراد دچار تعارض منافع شده است و این بحث نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی تنها یک بخش کوچکی از این ماجرا است.

نتفلیکس تحویل نگرفیتم

اگر نگاهی به عملکرد صداوسیما بیندازیم طبق گفته وحید جلیلی: «موقعی که صداوسیما را تحویل گرفتیم، متوسط بیننده سریال‌ها ۲۴ درصد بود. نتفلیکس که تحویل نگرفتیم. طوری حرف می‌زنند که یک جریان رسانه‌ای متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب داشتیم و یک‌باره افول کرد! دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که شما گفتید به ما اجازه دهید از آرمان‌ها کوتاه بیاییم و خط سبزی اداره نکنیم تا می‌توانیم به سلبریتی‌ها میدان بدهیم که این‌ها برای ما مخاطب بیاورند تا نظام قوی شود. بعد از بیست سال چه شد؟ هم مخاطب به‌شدت ریزش و افت کرد، هم سر بزنگاه‌ها کسانی که برکشیدید، از جبهه دشمن سر برآوردند.»

و دلیل آن را هم به خوبی توضیح می‌دهد: «در سالیان اخیر شاهد هستید اینقدر سریال‌سازی متوسط به شکل افراطی دنبال شده که از باقی ظرفیت‌های دراماتیک کشور غافل شدیم.» نکته جالب ماجرا این است که مدیران بر این باور رسیدند که سطح سریال‌سازی کاهش پیدا کرده اما وقتی به آسانی یک راه حلی مقابل پایشان گذاشته شده، می‌خواهند بلایی که سر خود آوردند سر آن راه که شبکه نمایش خانگی است هم بیاورند.

همان ۲۴ درصد نشان می‌دهد که یکی از نقاط ضعف موجود بحث رسانه آن است، تا کنون گروه‌های مختلف دائم تکرار می‌کردند که ما در حوزه رسانه ضعف داریم جلیلی مسئله ضعف را از منظر نظام بروکراتیک سازمان بیان می‌کند و می‌گوید: «نظامات تبعیض‌آمیز و مختل و بروکراتیک عجیبی در سازمان حاکم است که این هم بخش مهمی از موانع تحول است. آن چیزی که با آن مواجه هستیم بروکراسی متورم سازمان است. ده‌ها اداره و اداره کل برای برنامه‌ریزی ونظارت و... در سازمان دارید. از لحاظ فرمی همه چیز منظم است و ده‌ها سامانه وجود دارد، ولی خروجی این است. یعنی هر چقدر پیچیده‌تر شده و بروکراسی تفصیل بیشتری پیدا کرده، خروجی ضعیف‌تر شده است.»

این را هم به صراحت اعلام می‌کند: «طی سالیان به سازمان و برنامه‌سازان و مدیران القا شده که رسانه نیستید، بلکه بنگاه کسب‌وکارِ سرگرمی هستید و نیازی نیست که با مسائل روز نسبت جدی داشته باشید. نیازی نیست شما امر ملی را به رسمیت بشناسید و پیوست رسانه‌ایِ «امر ملی» باشید»

و از طرفی هم مقید بر این است که اگر در خروجی‌های محتوایی مشکلی پیش آمده برای گذشتگان است و در حالی تقصیر بر گردن قبلی‌ها می‌افتد و می‌گوید پیش از اینکه ما صداوسیما را تحویل بگیریم سریال‌ها تنها ۲۴ درصد مخاطب داشت که مدیران قبلی از جمله عبدالعی علی عسگری، محمد سرافراز، سید عزت‌الله ضرغامی و... برآمده از بدنه اصلی حاکمیت بودند.

تا کنون انتقادات وارده به صداوسیما حتی همین مسئله اخیر شبکه نمایش خانگی از جانب اپوزیسیون‌ها مطرح می‌شد اما الان این نقد به بدنه خود صداوسیما هم رسیده ولی نکته اساسی این است کسانی که کارکشته این امر هستند کنار گذاشته شدند.

بیشتر بخوانید:

شما نظر بدهید/ سریال‌های نمایش خانگی زیر نظر تلویزیون باشند یا خیر، چرا؟

فریادهای فریدون جیرانی در یک جلسه/ آقای جبلی شما یک کاری کنید

کـــوهیان: دستور رهبری انحصار صداوسیما را شکست

توانمدانی که حذف شدند

علاوه بر مدیرانی که توانمند بودند و کنار گذاشته شدند، حرف‌های جلیلی ناشی از این ماجرا بود که برخی از مدیرانی که اندک توانایی در آن‌ها باقی مانده و انقلابی هم هستند، مثل محسن یزدی باید کنار گذاشته شوند چرا که بر اساس گفته وحید جلیلی :«آقای علی‌عسگری به من گفت بچه‌های انقلاب در حوزه مستند قوی هستند، ولی برآورد ما در سازمان این است که بچه‌های انقلاب در حوزه دراماتیک تا ده-پانزده سال آینده حرفی برای گفتن ندارند. این گزاره را کلی کار کردند تا در ذهن رئیس سازمان نشاندند. این گزاره را در ذهن ما هم می‌خواستند بنشانند! از ما هم ناامید نبودند!»

علاوه بر بحث مدیرانی که کنار گذاشته شدند، بحث چهره‌هایی که از عرصه تلویزیون حذف شدند هم مطرح می‌شود، در سال گذشته موضوع پر رنگ، مسئله مجریان تلویزیونی بود، مدیران رامبد جوان و مهران مدیری و احسان علیخانی و سروش صحت را که سال‌ها در این حوزه فعالیت کردند کنار زدند و جای آن هر شبکه‌ای را که تماشا می‌کردیم یا چهره مهران رجبی بود یا چهره حامد سلطانی و جلیلی هم درباره حذف این چهره‌ها می‌گوید: «قرار نیست قبلی‌ها بروند. مثلاً در دوره قبلی یکی از مدل‌های خوبی که انجام شد، خندوانه بود. هم پایدار بود و هم چهره جدید اضافه می‌کرد. البته پارادایمش فرق می‌کرد. مثلاً ده نفر استندآپ کمدین این فصل معرفی می‌کرد و همینطور فصل‌های مختلف چهره‌های جدید اضافه می‌کرد. یک قاب و یک برنامه بود، ولی همینطور نیروی جدید معرفی می‌کرد.» ولی نکته ماجرا اینجاست که دقیقا قبلی‌ها رفتند و حذف شدند.

حالا هم این وضعی که می‌بینیم اینگونه شده که طیف‌های متفاوت اذعان می‌کنند که سیاست‌ها رسانه‌ای صداوسیما شکست خورده است، فریدون جیرانی فریاد آن را سر می‌دهد، حقوقدان‌ها آن را با مصاحبه یادداشت بیان می‌کنند و هنرمندان پست و استوری می‌گذارند و فردی مانند محمدسعید احدیان، که دستیار سیاسی و رسانه‌ای محمدباقر قالیاف است نقد خود درباره صداوسیما را در قالب توییتی منتشر می‌کند.

اما در نهایت جلیلی در پاسخ به انتقادات می‌گوید: «۳۰ درصد جمعیت روستایی کشور کجای رسانهٔ ملی است؟ ۷۰ درصد جمعیت ایران که در شهرهای بزرگ زندگی نمی‌کنند، کجای رسانه ملی قرار دارند؟ شما یک اقلیت ۲۰- ۳۰ درصدی را در رسانه ملی نمایش دادید، به این‌ها ضریب دادید و دیگران را تحقیر می‌کنید و ظرفیت‌های دیگر را انکار، سانسور، کتمان و بایکوت می‌کنید. این‌ها اتفاقاً ویژگی‌های دوره شماست، ولی چون فضای انتقادی روشنفکری غرب‌زده شما را حمایت می‌کند، نعل وارونه می‌زند که این‌ها به تنوع قائل هستند با اینکه ۷۰ درصد مردم اصلاً مهم نیستند؛ کأن لَم یَکُن شیئاً مذکورا.»

در واکنش به تمام صحبت‌های وحید جلیلی و پیمان جبلی در این مدت پاسخ دو دقیقه‌ای فریدون جیرانی کافی است که می‌گوید: « در نظارت های شما با نسل دهه هشتاد و در سال ۲۰۲۳ و ۱۴۰۲ به خدا جواب نمی دهد. نسل دهه هشتادی‌ها با نسل ما عوض شده آقای جلوه شما یک کاری کن.»

۵۷۲۴۵

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: صداوسیما هم از درون آشفته است هم از بیرون؛ نه مدیر می‌ماند نه مخاطب