فیلم عجیب فارابی

ضمن این‌که زمان این انتصاب و تغییر مدیریتی هم مناسب به نظر نمی‌رسد و باتوجه به اعلام سبد تولیدات فارابی در سال ۱۴۰۲ که در زمان مدیریت قبلی تصویب شده و حتی برخی از آثار در مرحله تولید و پیش‌تولید قرار دارند، مدیر جدید را دست‌کم تا پایان سال و برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه، بیشتر به یک مجری و ناظر تبدیل می‌کند.
   
شیوه غریب تغییر و بازی رسانه‌ای
این نخستین بار نیست که بنیاد سینمایی فارابی، چنین هیاهوی رسانه‌ای درباره تغییر مدیریتی و جابه‌جایی مدیرعامل خود به راه می‌اندازد. در این چند سال کم شاهد این رویه و روال بی‌ثمر نبودیم و فارغ از شیوه انتخاب مدیرعامل که دقیقا معلوم نیست براساس چه صلاحیت‌ها و امتیازاتی صورت می‌گیرد، نحوه معرفی و اطلاع‌رسانی آن هم با سیاست شایعه‌پراکنی و تکذیب‌های اولیه و تایید ثانویه و نهایی همراه است. دوستان فارابی و سازمان سینمایی هنوز نمی‌دانند آن چیزی که موفقیت یک مجموعه را رقم می‌زند، عملکرد مدیران و همکارانش در پایان دوره و در عمل است و با چنین نمایش‌های رسانه‌ای و بازارگرمی‌هایی نتیجه مثبتی حاصل نمی‌شود. ضمن این‌که چنین ترفندی برای جلب‌توجه رسانه‌ای شاید یک‌بار جواب بدهد و غافلگیرانه باشد اما وقتی تکراری و کلیشه‌ای و مسیری همیشگی تبدیل شود، نتیجه معکوس خواهد داشت و تنها موجب بدنامی مرحوم فارابی فیلسوف و دانشمند ایرانی می‌شود. بماند که هنوز دلیل و وجه تسمیه یک بنیاد سینمایی به نام فارابی چیست و اگر هم قرار به نام‌گذاری این شخصیت بزرگ روی مجموعه باشد، نهادهای مرتبط با موسیقی (به دلیل تخصص فارابی در این رشته و تالیف کتاب موسیقی کبیر)صلاحیت بیشتری دارند.
انتخاب مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی همیشه از حیاط خانه قوام‌السلطنه کلید خورده و از دهه‌های گذشته تا به امروز بستگی به حال‌و‌هوای مدیران سازمان سینمایی و هیات امنای بنیاد فارابی دارد! هرچند سال یک بار و در دورهمی این افراد، گزینه‌ای برای انتصاب در سمت مدیرعاملی معرفی می‌شود. جدا از این‌که سازوکار تغییر مدیرعامل چقدر با اهداف و سیاست‌های فارابی تطابق دارد و به کار سینما می‌آید که مسأله مهمی است و به آن هم می‌پردازیم اما بازی‌های رسانه‌ای بعد از آن، بیشتر به حواشی اخبار زرد و تکذیب و تاییدهای چنین فضایی نزدیک است و سنخیتی با نهادی ندارد که قرار بود و هست مجموعه‌ای در تولید و نمایش فیلم‌هایی فاخر و شایسته و حمایت از سینمای ایران باشد. نمونه متاخر این هیاهو را در همین انتصاب مدیرعامل جدید فارابی شاهد بودیم. واقعا چه ضرورتی در راه انداختن این بازی رسانه‌ای است و چرا نباید همان تصمیم اتخاذشده در حیاط قوام‌السلطنه در همان مرحله به شکل درست اطلاع‌رسانی شود؟ دلیل این پنهانکاری چیست و چه منفعت و آورده‌ای برای خود مجموعه فارابی و سینمای ایران دارد؟ این بنیاد در این چند سال اخیر چه گلی به سر سینما زده است که توهم خود بزرگ‌پنداری دارد و گمان می‌کند خبر انتصاب مدیرعامل آن باید این‌گونه با تعلیق و آب و تاب و پس از تکذیب‌هایی، رسانه‌ای شود و به اطلاع همگان برسد؟ 
میانه‌های همین ماه نخستین زمزمه‌ها درباره تغییر قریب‌الوقوع در مدیریت بنیاد سینمایی فارابی به گوش رسید و در فضای مجازی و رسانه‌ای منتشر شد، تغییری که آن را منوط به بازگشت وزیر ارشاد از سفر روسیه اعلام کردند. نکته جالب این‌که اشاره به این تغییر، بدون نام و به‌صورت گمانه‌زنی کلی هم نبود و مشخصا از مجید زین‌العابدین که دستیار وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت ارشاد بود، به‌عنوان جایگزین سیدمهدی جوادی اسم بردند.
   
بی‌اعتبارسازی افراد
اما موضع روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی به این خبر چه بود؟ تکذیب. وقتی برخی رسانه‌ها خبر دادند که زین‌العابدین قرار است سکان مدیریتی این نهاد را در دست بگیرد، همان روز مدیر روابط‌عمومی بنیاد فارابی به‌صراحت هر گونه تغییر و تحول و جابه‌جایی مدیریتی در این بنیاد را تکذیب کرد و گفت: سیدمهدی جوادی در دفتر کار حاضر است و جلسات کاری وی طبق برنامه در حال برگزاری است. مدیر روابط‌عمومی بنیاد سینمایی فارابی همچنین گفت: تغییر قریب‌الوقوع آقای جوادی که در برخی رسانه‌ها منتشر شد برای خود ما هم عجیب بود، زیرا همین امروز جلسه شورای معاونان به ریاست وی در بنیاد تشکیل شد و برنامه‌های پیش‌روی بنیاد طبق دستور کار منظم، مورد بررسی قرار گرفت، برنامه‌های روزهای آتی هم در حال پیگیری است و طبق برنامه انجام خواهد شد.
مشاور مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی توضیح داد: جوادی دبیر جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان است و به صورت مستقیم و روزانه امور جشنواره را در دفتر بنیاد پیگیری و مدیریت می‌کند.بعد از این تکذیب باز هم شاهد انتشار خبرهایی مبنی بر تغییر مدیریتی بنیاد سینمایی فارابی بودیم که این‌بار دیگر خبری از تکذیب هم نبود. اما خبر منتشر شده در روز دوشنبه ۱۹ تیر، پایانی بر این گمانه‌زنی‌ها و تکذیب و تایید بود اما از قضا انتصاب زین‌العابدین (یعنی همان اسم اولیه مطرح شده در خبرها و زمزمه‌ها) نشان می‌دهد با یک نقشه و بازی رسانه‌ای مشخص و برنامه‌ریزی شده طرف بودیم. بنابراین آنچه عجیب‌تر و غیرحرفه‌ای‌تر به‌نظر می‌رسد، تکذیب رسمی روابط‌عمومی بنیاد فارابی به‌ویژه با ادعاهایی همچون «عجیب بودن برای خود ما» است که حالا قاطعیتی رنگ‌باخته دارد و باعث شده تا حناهای بعدی بنیاد سینمایی فارابی در تکذیب‌هایی از این دست رنگ نداشته باشد.  یعنی در این روش افراد و جایگاه‌های رسمی بی‌اعتبار می‌شود.
   
تکذیب پارسال و تایید امسال 
سال گذشته هم زمزمه‌هایی درباره تغییر سیدمهدی جوادی، مدیرعامل سابق بنیاد فارابی شنیده می‌شد اما در آن نوبت مسئولان وزارت ارشاد آن شایعه را تکذیب کردند و بعد از آن هم فارابی با هیاهوی رسانه‌ای و حدود ۱۰ فیلم، بیشترین سهم و حضور را در جشنواره فیلم فجر داشت تا ماجرای تغییر جوادی برای مدتی فراموش شود اما حتی آن بیلان کاری و حضور بیشتر کیفی محسوس در مهم‌ترین رویداد سینمایی ایران و بزرگنمایی برنامه‌هایی دیگر همچون برگزاری هفته چین هم امتیازی برای ابقای این مدیر نشد و نهایتا منجر به برکناری او و انتصاب زین‌العابدین شد. 
جوادی هرچقدر از رسانه و خبرنگاران گریزان بود و درک و شناختی از این فضا نداشت اما دست‌کم گروه رسانه‌ای او، بازی و هیاهوی رسانه‌ای و بزرگنمایی اقدامات را خوب بلد بود. تمرکزی که روی کمیت فیلم‌های فارابی در جشنواره فیلم فجر وجود داشت به‌قدری بود که کمتر مجالی برای نقد جدی و کیفیت غالب آن ۱۰ فیلم ایجاد ‌شد. دست بالا دو یا نهایتا سه فیلم از این آثار در کیفیت حرفی برای گفتن داشتند و واقعا هزینه‌های چند میلیاردی که از کیسه دولت خرج فیلم‌ها شد، ابدا دستاوردی برای سینمای ایران نداشت. این هم البته یک هنر است که سرمایه هنگفتی را در این اوضاع اقتصادی مملکت خرج فیلم‌هایی ضعیف کنند و کارنامه‌ای کمی مدیریتی برای خود رقم بزنند. کاری که جوادی به‌خوبی موفق به انجام آن شد. شاید به همین دلیل بود که شائبه‌ها و شایعاتی درباره نقش تاثیرگذار مجتبی امینی، دبیر جشنواره امسال فیلم فجر مطرح است. ظاهرا توقع او در جشنواره سال گذشته فیلم فجر و زمانی که دبیر چهل‌و‌یکمین دوره این رویداد بود، از حضور چشمگیر فارابی برآورده نشده بود. بنابراین با توجه به این‌که امسال هم فارابی طبق اعلام رسمی در حال تولید ۱۸ فیلم است که احتمال حضور بخش قابل‌توجهی از آنها در جشنواره چهل‌و‌دوم وجود دارد، امینی پیشدستی کرده و سعی دارد نقشی فراتر از دبیر داشته و خودش هم نقشی در چیدن درست ویترین جشنواره به‌عهده داشته باشد. این‌که چقدر رئیس سازمان سینمایی به‌عنوان رئیس هیات امنای فارابی موافق تغییر سیدمهدی جوادی و انتصاب زین‌العابدین بود، بحث دیگری است اما به‌نظر می‌رسد حضور مدیرعامل جدید با منویات دبیر جشنواره فیلم فجر هماهنگی بیشتری دارد. هرچه بود این پایان کار مدیر ناموفقی در فارابی بود که همان ابتدای حضورش در این بنیاد دستور ساخت فضای اختصاصی مدیرعامل در مکان این بنیاد یعنی خانه قوام‌السلطنه را داده بود! تصمیمی که جنجالی و بحث‌بر‌انگیز شد و واکنش معاون میراث فرهنگی استان تهران را در پی داشت که این اقدام را تخلف دانسته و ساخت و ساز در خانه قوام را متوقف کرده بود و با توجه به اهمیت موضوع و جلوگیری از هرگونه سوء‌استفاده‌های احتمالی و با هدف تنویر افکار‌عمومی، خواستار ارائه توضیحات شده بود. 

دوری از اهداف و سیاست‌های اولیه
بنیاد سینمایی فارابی با رسالتی فرهنگی در دوران انتقالی سینمای ایران از دوره «فیلمفارسی‌سازی» به دوره سینمای انقلاب کار خود را آغاز کرده بود. قرار بود این بنیاد به‌عنوان بازوی اجرایی معاونت (و بعد سازمان) سینمایی مسئول اجرای سیاست‌های فرهنگی از طریق حمایت از تولید آثار سینمایی متناسب با فضای ایران پس از انقلاب اسلامی باشد.‌ اما در این چند سال اخیر، همه توش و توان این بنیاد صرف بزرگنمایی و هزینه‌کردهایی عمدتا بی‌حاصل برای سینمای ایران شده است. فارغ از این‌که چقدر این بنیاد با حمایت دولتی توانسته در بخش خصوصی بدون حمایت و رانت دولتی، باعث ارتقای تکنیکی سینمای ایران و تربیت نیروهای انسانی جدید شود، هم سؤال دیگری است که کارشناسان و تحلیلگران منصف آن را  ارزیابی کنند. مروری بر سیاست‌های فارابی همچون ارتقای ذائقه و سلیقه مردم نسبت به امور فرهنگی و سوق دادن مخاطب به مطلوبیت و مشکل‌پسندی، ترغیب فیلمساز به ساخت آثاری که مخاطبان را به اندیشیدن وادار کند، شکستن محدودیت‌های تحمیلی و تقلیدی در انتخاب سوژه‌ها و پایان دادن به استفاده از سوژه‌های تکراری، سطحی و بعضا تقلیدی از سینمای قبل از انقلاب و‌... هم نشان از ناکامی در این عرصه دارد. حتی به جز نمونه‌هایی انگشت‌شمار، سیاست‌هایی چون حمایت محتوایی از آثار سینمایی با موضوعاتی مثل مقاومت، انقلاب، دفاع مقدس، کودکان و نوجوانان، اجتماعی و معناگرا هم بیشتر در سطح و به‌عنوان رزومه‌سازی انجام می‌شود و آثار تولیدی آن‌طور که باید موفق نیستند و راهی به بهترین‌های سینمای انقلاب و دفاع‌مقدس و کودک و نوجوان ندارند. بحث حمایت از حضور بین‌المللی آثار سینمای ایران در رویدادهای جهانی و کمک به ساخت آثاری با نگاه جهانشمول هم بیشتر در حد شعار است و به‌ویژه در این چند وقت اخیر هم این بنیاد، پایگاه جهانی خود را از دست داده و بازی را به رقبای بخش خصوصی با اهداف سیاسی باخته است.‌ مجید زین‌العابدین در چنین وضعیتی مدیریت بنیاد سینمایی فارابی را تحویل گرفته و به‌ویژه از آنجایی که سبد ۱۸ فیلمی فارابی برای امسال بسته شده و محتوای آثار توسط مدیریت قبلی تایید و تصویب شده، زمان این انتصاب هم مناسب نیست. با این حال کارنامه و سوابق موفق مدیریتی زین‌العابدین در ارشاد و رسانه‌ ملی می‌تواند امیدوارکننده و چاره کار برای اصلاح روند معیوب بنیاد فارابی و تولید فیلم‌هایی موفق در آینده نزدیک باشد.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: فیلم عجیب فارابی