کوندرا «بار هستی» را زمین گذاشت

کوندرا «بار هستی» را زمین گذاشت
بی بی سی فارسی
میلان کوندرا، خالق «بار هستی» درگذشت۹ ساعت پیش

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کوندرا در سال ۱۹۸۲ در پاریس

میلان کوندرا، نویسنده سرشناس چک‌تبار فرانسوی و خالق «بار هستی»در سن ۹۴ سالگی در پاریس درگذشت.

او در سال ۱۹۷۵ از چکسلواکی کمونیستی مهاجرت کرد و در فرانسه ساکن شد.

میلان کوندرا در شهر برنو چک متولد شد اما پس از انتقاد از تهاجم سال ۱۹۶۸ شوروی به چکسلواکی، مجبور شد به فرانسه مهاجرت کند.

اولین رمان او به نام «شوخی» حاوی انتقادی کوبنده از حکومت کمونیستی است و در سال ۱۹۶۷ منتشر و به انزوای او در کشورش منجر شد.

این اثر اولین گام در مسیری بود که او را از عضو حزب کمونیست به مخالف تبعیدی تبدیل کرد.

Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی
  • «شر همیشه یک طرف معادله است»، سلطان وحشت دنیا و چشم در چشم شدن با شر
  • عدنان غریفی، شاعر و نویسنده ایرانی در سن ۷۹ سالگی در هلند درگذشت
  • آیا داستان خواندن عمر ما را طولانی‌تر می‌کند؟
  • یوکیو میشیما: حکایت عجیب رمان‌نویسی که هاراکیری کرد

End of مطالب پیشنهادی

کوندرا با خلق «سبکی تحمل ناپذیر هستی» به شهرت جهانی دست یافت. این رمان براى اولین بار به زبان فرانسه و خارج از چکسلواکى به چاپ رسید.

در سال ۱۹۸۸ فیلیپ کافمن با اقتباس از این رمان فیلمی با بازی دانیل دی‌لوئیس و ژولیت بینوش بر پرده سینما برد و این فیلم سهم بزرگی در تبدیل کوندرا به یک ستاره جهانی ادبیات داشت.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کوندرا از اقتباس سینمایی که از رمانش شد راضی نبود

از کوندرا رمان‌ها و نوشته‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است.

شوخی، عشق‌های خنده‌دار (مجموعه داستان)، مهمانی خداحافظی، کتاب خنده و فراموشی، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی از جمله آثار متعدد او است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

«سبکی تحمل ناپذیر هستی» نخستین بار در فارسی با ترجمه پرویز همایون‌پور و با عنوان «بار هستی» منتشر شد.

بیشتر درباره میلان کوندرا:

  • میلان کوندرا از شوخی تا خداحافظی، یک ملاقات خیالی در نود سالگی
  • نگاهی به آثار میلان کوندرا
  • پنجاه سال پیش در پراگ: شما راستی هستید یا چپی آقای کوندرا؟
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستصفحه ۲

در این برنامه با صاحب‌نظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت‌ و‌ گو می‌کنیم.

پادکست

پایان پادکست

میلان کوندرا رابطه پیچیده‌ای با کشور زادگاهش داشت.

او حتی پس از فروپاشی بلوک شرق و انقلاب‌ مخملی چکسلواکی که بعدتر به تشکیل دو جمهوری مستقل چک و اسلواکی انجامید، کمتر به کشور به موطن اولیه‌اش برمی‌گشت.

کوندرا آثار متاخر خود را به فرانسه نوشت و بعضی از آنها به زبان مادری‌اش ترجمه نشد. سبکی تحمل ناپذیر هستی تا سال ۲۰۰۶، یعنی ۱۷ سال پس از انقلاب مخملی، در جمهوری چک منتشر نشده بود. البته پس از انتشار این کتاب در صدر پرفروشترین‌ها قرار گرفت.

میلان کوندرا اهمیت زیادی به حفظ حریم خصوصی‌اش می‌داد، اطلاعات زندگینامه‌ای محدودی از او در دسترس بود، کمتر مصاحبه می‌داد و حاضر نبود در برابر دوربین بنشیند.

کوندرا اجازه انتشار دیجیتال آثارش را نیز نمی‌داد.

یک دهه پیش، او در یک سخنرانی در کتابخانه ملی فرانسه از نگرانی‌اش برای آینده ادبیات گفت:

«به نظر می‌رسد زمان، که گذار بی‌رحمانه‌اش را ادامه می‌دهد، کتاب‌ها را به خطر انداخته است. به خاطر همین اضطراب است که سال‌ها است در قراردادهایم بندی دارم که کتاب‌هایم باید به صورت سنتی کتاب منتشر شود و تنها باید روی کاغذ خوانده شود، نه روی یک صفحه نمایشگر.»

«مردم در خیابان می‌روند بدون آنکه کوچکترین تماسی با آدم‌های اطرافشان داشته باشند. حتی خانه‌هایی را که از کنارشان می‌گذرند نمی‌بینند. سیم‌هایی از گوششان آویزان است. ادا در می‌آورند. باید هم این کار را بکنند. نه آنها به کسی نگاه می‌کند و نه کسی به آنها نگاه می‌کند. از خودم می‌پرسم، آیا اینها اصلا کتابی هم می‌خوانند؟ شاید هنوز بخوانند، اما تا چند وقت دیگر؟»

سال‌ها پیش از آن، او در دهه ۱۹۸۰ و در یکی از مصاحبه‌های معدودش به نیویورک‌تایمز گفته بود: «رمان دیگر جایی در این جهان ندارد. جهان تمامیت‌خواهانه، چه بر ایده‌های مارکس بنا شده باشد، چه اسلام یا هر چیزی دیگر، این جهان پاسخ‌ها است و نه پرسش‌ها.»

«و این طور به نظرم می‌آید که در این روزگار مردم ترجیح می‌دهند که قضاوتی داشته باشند، تا اینکه چیزی را بفهمند. اینکه جوابی داشته باشند تا سوالی. برای همین است که صدای رمان به سختی می‌تواند در میان هیاهوی اطمینان‌های بلاهت‌بار انسان به گوش برسد.»

همین طرح پرسش، و نه جواب، از ویژگی‌های سبک ادبی میلان کوندرا بود. او ترجیح می‌داد تخیل مخاطب مکمل تخیل نویسنده باشد.

برای کوندرا مهم بود که به عنوان نویسنده در مقام قضاوت شخصیت‌ها ننشیند و یک ابهام اخلاقی را حفظ کند.

او در آثارش بیش از آنکه پایبند شخصیت‌های داستان یا پیرنگ آن باشد، به مضامینی چون تاریخ، زندگی روزمره، معنا و هویت می‌پرداخت. چنین مضامینی در آثار مختلف کوندرا به چشم می‌خورند.

میلان کوندرا، خالق «بار هستی» درگذشت

کوندرا در سال ۱۹۸۲ در پاریس

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کوندرا در سال ۱۹۸۲ در پاریس

میلان کوندرا، نویسنده سرشناس چک‌تبار فرانسوی و خالق «بار هستی»در سن ۹۴ سالگی در پاریس درگذشت.

او در سال ۱۹۷۵ از چکسلواکی کمونیستی مهاجرت کرد و در فرانسه ساکن شد.

میلان کوندرا در شهر برنو چک متولد شد اما پس از انتقاد از تهاجم سال ۱۹۶۸ شوروی به چکسلواکی، مجبور شد به فرانسه مهاجرت کند.

اولین رمان او به نام «شوخی» حاوی انتقادی کوبنده از حکومت کمونیستی است و در سال ۱۹۶۷ منتشر و به انزوای او در کشورش منجر شد.

این اثر اولین گام در مسیری بود که او را از عضو حزب کمونیست به مخالف تبعیدی تبدیل کرد.

کوندرا با خلق «سبکی تحمل ناپذیر هستی» به شهرت جهانی دست یافت. این رمان براى اولین بار به زبان فرانسه و خارج از چکسلواکى به چاپ رسید.

در سال ۱۹۸۸ فیلیپ کافمن با اقتباس از این رمان فیلمی با بازی دانیل دی‌لوئیس و ژولیت بینوش بر پرده سینما برد و این فیلم سهم بزرگی در تبدیل کوندرا به یک ستاره جهانی ادبیات داشت.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کوندرا از اقتباس سینمایی که از رمانش شد راضی نبود

از کوندرا رمان‌ها و نوشته‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است.

شوخی، عشق‌های خنده‌دار (مجموعه داستان)، مهمانی خداحافظی، کتاب خنده و فراموشی، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی از جمله آثار متعدد او است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

«سبکی تحمل ناپذیر هستی» نخستین بار در فارسی با ترجمه پرویز همایون‌پور و با عنوان «بار هستی» منتشر شد.

بیشتر درباره میلان کوندرا:

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
صفحه ۲

در این برنامه با صاحب‌نظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت‌ و‌ گو می‌کنیم.

پادکست

پایان پادکست

میلان کوندرا رابطه پیچیده‌ای با کشور زادگاهش داشت.

او حتی پس از فروپاشی بلوک شرق و انقلاب‌ مخملی چکسلواکی که بعدتر به تشکیل دو جمهوری مستقل چک و اسلواکی انجامید، کمتر به کشور به موطن اولیه‌اش برمی‌گشت.

کوندرا آثار متاخر خود را به فرانسه نوشت و بعضی از آنها به زبان مادری‌اش ترجمه نشد. سبکی تحمل ناپذیر هستی تا سال ۲۰۰۶، یعنی ۱۷ سال پس از انقلاب مخملی، در جمهوری چک منتشر نشده بود. البته پس از انتشار این کتاب در صدر پرفروشترین‌ها قرار گرفت.

میلان کوندرا اهمیت زیادی به حفظ حریم خصوصی‌اش می‌داد، اطلاعات زندگینامه‌ای محدودی از او در دسترس بود، کمتر مصاحبه می‌داد و حاضر نبود در برابر دوربین بنشیند.

کوندرا اجازه انتشار دیجیتال آثارش را نیز نمی‌داد.

یک دهه پیش، او در یک سخنرانی در کتابخانه ملی فرانسه از نگرانی‌اش برای آینده ادبیات گفت:

«به نظر می‌رسد زمان، که گذار بی‌رحمانه‌اش را ادامه می‌دهد، کتاب‌ها را به خطر انداخته است. به خاطر همین اضطراب است که سال‌ها است در قراردادهایم بندی دارم که کتاب‌هایم باید به صورت سنتی کتاب منتشر شود و تنها باید روی کاغذ خوانده شود، نه روی یک صفحه نمایشگر.»

«مردم در خیابان می‌روند بدون آنکه کوچکترین تماسی با آدم‌های اطرافشان داشته باشند. حتی خانه‌هایی را که از کنارشان می‌گذرند نمی‌بینند. سیم‌هایی از گوششان آویزان است. ادا در می‌آورند. باید هم این کار را بکنند. نه آنها به کسی نگاه می‌کند و نه کسی به آنها نگاه می‌کند. از خودم می‌پرسم، آیا اینها اصلا کتابی هم می‌خوانند؟ شاید هنوز بخوانند، اما تا چند وقت دیگر؟»

سال‌ها پیش از آن، او در دهه ۱۹۸۰ و در یکی از مصاحبه‌های معدودش به نیویورک‌تایمز گفته بود: «رمان دیگر جایی در این جهان ندارد. جهان تمامیت‌خواهانه، چه بر ایده‌های مارکس بنا شده باشد، چه اسلام یا هر چیزی دیگر، این جهان پاسخ‌ها است و نه پرسش‌ها.»

«و این طور به نظرم می‌آید که در این روزگار مردم ترجیح می‌دهند که قضاوتی داشته باشند، تا اینکه چیزی را بفهمند. اینکه جوابی داشته باشند تا سوالی. برای همین است که صدای رمان به سختی می‌تواند در میان هیاهوی اطمینان‌های بلاهت‌بار انسان به گوش برسد.»

همین طرح پرسش، و نه جواب، از ویژگی‌های سبک ادبی میلان کوندرا بود. او ترجیح می‌داد تخیل مخاطب مکمل تخیل نویسنده باشد.

برای کوندرا مهم بود که به عنوان نویسنده در مقام قضاوت شخصیت‌ها ننشیند و یک ابهام اخلاقی را حفظ کند.

او در آثارش بیش از آنکه پایبند شخصیت‌های داستان یا پیرنگ آن باشد، به مضامینی چون تاریخ، زندگی روزمره، معنا و هویت می‌پرداخت. چنین مضامینی در آثار مختلف کوندرا به چشم می‌خورند.

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

میلان کوندرا، خالق «بار هستی» درگذشت

کوندرا در سال ۱۹۸۲ در پاریس

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کوندرا در سال ۱۹۸۲ در پاریس

میلان کوندرا، نویسنده سرشناس چک‌تبار فرانسوی و خالق «بار هستی»در سن ۹۴ سالگی در پاریس درگذشت.

او در سال ۱۹۷۵ از چکسلواکی کمونیستی مهاجرت کرد و در فرانسه ساکن شد.

میلان کوندرا در شهر برنو چک متولد شد اما پس از انتقاد از تهاجم سال ۱۹۶۸ شوروی به چکسلواکی، مجبور شد به فرانسه مهاجرت کند.

اولین رمان او به نام «شوخی» حاوی انتقادی کوبنده از حکومت کمونیستی است و در سال ۱۹۶۷ منتشر و به انزوای او در کشورش منجر شد.

این اثر اولین گام در مسیری بود که او را از عضو حزب کمونیست به مخالف تبعیدی تبدیل کرد.

کوندرا با خلق «سبکی تحمل ناپذیر هستی» به شهرت جهانی دست یافت. این رمان براى اولین بار به زبان فرانسه و خارج از چکسلواکى به چاپ رسید.

در سال ۱۹۸۸ فیلیپ کافمن با اقتباس از این رمان فیلمی با بازی دانیل دی‌لوئیس و ژولیت بینوش بر پرده سینما برد و این فیلم سهم بزرگی در تبدیل کوندرا به یک ستاره جهانی ادبیات داشت.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کوندرا از اقتباس سینمایی که از رمانش شد راضی نبود

از کوندرا رمان‌ها و نوشته‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است.

شوخی، عشق‌های خنده‌دار (مجموعه داستان)، مهمانی خداحافظی، کتاب خنده و فراموشی، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی از جمله آثار متعدد او است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

«سبکی تحمل ناپذیر هستی» نخستین بار در فارسی با ترجمه پرویز همایون‌پور و با عنوان «بار هستی» منتشر شد.

بیشتر درباره میلان کوندرا:

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
صفحه ۲

در این برنامه با صاحب‌نظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت‌ و‌ گو می‌کنیم.

پادکست

پایان پادکست

میلان کوندرا رابطه پیچیده‌ای با کشور زادگاهش داشت.

او حتی پس از فروپاشی بلوک شرق و انقلاب‌ مخملی چکسلواکی که بعدتر به تشکیل دو جمهوری مستقل چک و اسلواکی انجامید، کمتر به کشور به موطن اولیه‌اش برمی‌گشت.

کوندرا آثار متاخر خود را به فرانسه نوشت و بعضی از آنها به زبان مادری‌اش ترجمه نشد. سبکی تحمل ناپذیر هستی تا سال ۲۰۰۶، یعنی ۱۷ سال پس از انقلاب مخملی، در جمهوری چک منتشر نشده بود. البته پس از انتشار این کتاب در صدر پرفروشترین‌ها قرار گرفت.

میلان کوندرا اهمیت زیادی به حفظ حریم خصوصی‌اش می‌داد، اطلاعات زندگینامه‌ای محدودی از او در دسترس بود، کمتر مصاحبه می‌داد و حاضر نبود در برابر دوربین بنشیند.

کوندرا اجازه انتشار دیجیتال آثارش را نیز نمی‌داد.

یک دهه پیش، او در یک سخنرانی در کتابخانه ملی فرانسه از نگرانی‌اش برای آینده ادبیات گفت:

«به نظر می‌رسد زمان، که گذار بی‌رحمانه‌اش را ادامه می‌دهد، کتاب‌ها را به خطر انداخته است. به خاطر همین اضطراب است که سال‌ها است در قراردادهایم بندی دارم که کتاب‌هایم باید به صورت سنتی کتاب منتشر شود و تنها باید روی کاغذ خوانده شود، نه روی یک صفحه نمایشگر.»

«مردم در خیابان می‌روند بدون آنکه کوچکترین تماسی با آدم‌های اطرافشان داشته باشند. حتی خانه‌هایی را که از کنارشان می‌گذرند نمی‌بینند. سیم‌هایی از گوششان آویزان است. ادا در می‌آورند. باید هم این کار را بکنند. نه آنها به کسی نگاه می‌کند و نه کسی به آنها نگاه می‌کند. از خودم می‌پرسم، آیا اینها اصلا کتابی هم می‌خوانند؟ شاید هنوز بخوانند، اما تا چند وقت دیگر؟»

سال‌ها پیش از آن، او در دهه ۱۹۸۰ و در یکی از مصاحبه‌های معدودش به نیویورک‌تایمز گفته بود: «رمان دیگر جایی در این جهان ندارد. جهان تمامیت‌خواهانه، چه بر ایده‌های مارکس بنا شده باشد، چه اسلام یا هر چیزی دیگر، این جهان پاسخ‌ها است و نه پرسش‌ها.»

«و این طور به نظرم می‌آید که در این روزگار مردم ترجیح می‌دهند که قضاوتی داشته باشند، تا اینکه چیزی را بفهمند. اینکه جوابی داشته باشند تا سوالی. برای همین است که صدای رمان به سختی می‌تواند در میان هیاهوی اطمینان‌های بلاهت‌بار انسان به گوش برسد.»

همین طرح پرسش، و نه جواب، از ویژگی‌های سبک ادبی میلان کوندرا بود. او ترجیح می‌داد تخیل مخاطب مکمل تخیل نویسنده باشد.

برای کوندرا مهم بود که به عنوان نویسنده در مقام قضاوت شخصیت‌ها ننشیند و یک ابهام اخلاقی را حفظ کند.

او در آثارش بیش از آنکه پایبند شخصیت‌های داستان یا پیرنگ آن باشد، به مضامینی چون تاریخ، زندگی روزمره، معنا و هویت می‌پرداخت. چنین مضامینی در آثار مختلف کوندرا به چشم می‌خورند.

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: میلان کوندرا، نویسنده بزرگ ادبیات جهان درگذشت