داستان‌هایی از عشق به حجاب

با وجود خودداری مقامات محلی و نیروهای نظامی حاضر در محل برای برخورد خشن با اعتراض‌کنندگان که در مسجد تاریخی گوهرشاد جمع شده بودند، با دستور اکید شاه و مقامات عالیرتبه ارتش، به مسجد گوهرشاد حمله شد و در میان شگفتی مردم از این پرده دری آشکار، زائران بارگاه امام هشتم، به شکلی وحشیانه به شهادت رسیدند. این حادثه، بازخوردهای زیادی در جامعه ایران داشت و حتی به تسویه‌حساب‌های سیاسی در رأس قدرت هم منجر شد. علی اسدی، استاندار خراسان که از دستور شاه برای کشتار زائران حرم رضوی خودداری کرده بود، به‌سرعت تیرباران شد و پدرهمسرش محمدعلی فروغی که از چهره‌های برجسته حکومت پهلوی بود، تبعید شد.  این روز تاریخی در تقویم رسمی کشور، روز بزرگداشت حجاب و عفاف نامیده شده است. به همین انگیزه برخی آثار ادبی نوشته شده در حوزه حجاب و عفاف را معرفی می‌کنیم. این کتاب‌ها می‌تواند برای خانواده‌هایی که فرزندان دختر دارند، مفیدتر و کاربردی‌تر باشد اما همه دوستداران ادبیات می‌توانند این کتاب‌ها را بخوانند و از آنها لذت ببرند. 
     
کتابی که رهبری از آن تمجید کردند
نمایشگاه کتاب امسال وقتی به‌عنوان خبرنگار به غرفه انتشارات سروش رفتم و درباره پرفروش‌ترین کتاب‌شان پرسیدم، مسئولان غرفه بلافاصله کتاب «دختران آفتاب» نوشته امیرحسین بانکی، محمد دانشگر و محمدرضا رضایتمند را معرفی کردند.این کتاب که رهبر انقلاب در تقریظ آن نوشته‌اند: «بنده بهترین کتابی که راجع به عفاف و حجاب خوانده‌ام همین کتاب دختران آفتاب است»، با زبانی داستانی و پرکشش درباره نقش اجتماعی زنان در برخورد با مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و مذهبی است و تیم نویسندگان آن سعی کرده است در دل یک داستان خواندنی، مسائل و دغدغه‌های مهم‌تری را برای مخاطبان بازگو کند. دختران آفتاب  سعی می‌کند چالش‌های زن امروزی را در مواجهه با جامعه و مسائل اجتماعی روز بیان کند و در مورد زنان و دخترانی است که می‌کوشند ضمن حفظ منزلت خود، هویت اجتماعی مستقل و پویای خویش را هم به‌دست بیاورند. مشخص است در این مسیر، یکی از چالش‌های فکری زنان، مواجهه آنان با آموزه‌های غربی است، به همین دلیل حرف از مفاهیمی چون جنبش فمینیسم، کنوانسیون زنان، آزادی زن در غرب و ... در آن زده می‌شود. داستان همراهی چند دختر در یک اردو را روایت می‌کند اما در این همراهی است که آنها درباره دغدغه‌های خود حرف می‌زنند و وارد چالش می‌شوند.  نویسندگان برای نگارش این کتاب از مشاورانی چون سیدمهدی شجاعی، حجت‌الاسلام صادق‌زاده و استاد سیدابوالقاسم ژرفا بهره گرفته‌اند.
   
 دختری با موهای آبی
این‌که یک نویسنده اروپایی درباره حجاب کتاب بنویسد در مرحله نخست عجیب است اما وقتی نام نویسنده را بشنویم و بدانیم که کتاب «لینا لونا» را کلر ژوبرت، نویسنده مسلمان فرانسوی نوشته است، آن وقت با توجه به فهرست بالابلند کتاب‌های خواندنی این نویسنده که نامی آشنا برای خوانندگان ایرانی است، دیگر تعجب نخواهیم کرد. این کتاب که نشر فرهنگ اسلامی ناشر آن است، روایتگر دوستی یک دختر خردسال با آدم کوچولویی به اسم لینالوناست. این داستان با ورود به دنیای فانتزی کودکان و بهره‌مندی از زبانی کودکانه، از مسأله حجاب می‌گوید. دوستی دخترک و لینالونا و صحبت‌های آن دو درباره حجاب با قلمی روان و زیبا این امکان را به مخاطب کم سن و سال خود می‌دهد تا بدون این‌که حس کند، یک متن انشا‌گونه و آموزشی را می‌خواند، با ارزش‌های حجاب آشنا شود. لینالونا موهایی آبی رنگ دارد و همه آدم‌های اطرافش مو قرمزند به همین دلیل موهای آبی لینالونا به نظرشان زیبا می‌آید، او دوست دارد دیگران به‌خاطر خوبی‌هایش دوستش داشته باشند، نه به‌خاطر زیبایی موهای آبی‌اش، برای همین مثل صبا روسری می‌پوشد. لینالونا فکر می‌کند روسری به سرکردن، ایده خود صباست اما صبا به او می‌گوید که این فکر خداست و برای این‌که او را دوست دارم، به حرفش عمل می‌کنم. کلر ژوبرت (Claire Jobert) نویسنده و تصویرگر این کتاب، در سال ۱۹۶۱ در پاریس در یک خانواده مسیحی به دنیا آمد اما در ۱۹سالگی به اسلام گروید و مدتی بعد به ایران مهاجرت کرد. بیشتر آثار این نویسنده که خود دارای تحصیلات در رشته علوم آموزشی است، برای کودکان در سنین ابتدایی است. بخش‌هایی از کتاب لینالونا که برای گروه سنی ۴ تا ۷ سال مناسب است: «سر تکان دادم و دست انداختم دور گردنش. چقدر خوشحال بودم که برگشته بود و دیگر اخمو نبود. پرسیدم: «چی را می‌خواستی به من بگویی؟» با خوشحالی گفت: «پس نامه‌ام را پیدا کردی!» با چشم‌هایم آره گفتم و دوباره پرسیدم: «چی را می‌خواستی بگویی؟» کلاهش را کمی جابه‌جا کرد و گفت: «خیلی فکر خوبی کردی که خودت را پوشاندی.» گفتم: «فکر خدا است؛ نه فکر من، ولی...» چندبار تکرار کرد: «فکر خدا... فکر خدا... اوووه!» و یکدفعه از جا پرید، انگار چیزی فهمیده باشد. اگر حرفم را قطع نمی‌کرد، به او می‌گفتم موهای من آبی نیست؛ که اینها را فقط به خاطر خدا می‌پوشانم، چون خیلی دوستش دارم و می‌خواهم به حرفش گوش کنم؛ ولی همان موقع سوار پرنده شد و رفت. لینالونا را می‌گویم.»
     
از جشن فرخنده تا جشن باغ صدری
کتاب «جشن باغ صدری» مجموعه داستانی است که به حوادث طولانی دوران پهلوی که منجر به پیروزی انقلاب شد، از دریچه نگاه زنان می‌پردازد. مشخص است یکی از دغدغه‌های اصلی زنان انقلابی و مخالف رژیم، رعایت حجاب است که در داستان‌های این مجموعه خود را می‌نمایاند. نویسنده کتاب به عنوان نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و روزنامه نگار، سابقه فعالیت قلمی طولانی دارد. این کتاب را که نشر شهرستان ادب منتشر کرده‌است، باید یکی از آثار موفق در زمینه توجه ادبیات داستانی به حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی دانست. داستان جشن باغ صدری که نام کتاب از آن گرفته شده‌است، به چالش یک خانواده مذهبی در دوران پهلوی اول در زمان کشف حجاب می‌پردازد.  پدر کارمند یک خانواده متوسط از طرف اداره مجبور شده با همسرش در جشنی حاضر شود. غیرت او اجازه چنین کاری نمی‌دهد و چالش مرد برای این‌که بر این مشکل فائق آید، عنصر پیش برنده داستان است. نویسنده ریسک زیادی هم کرده‌است؛ چرا که داستانش می‌توانست به شدت به داستان مشهور جشن فرخنده جلال آل احمد با همین موضوع شبیه شود، اما نویسنده توانسته‌است به سلامت از این پیچ رد شود.  همچنین داستان «چادر خاکی» از این مجموعه به روایتی از ماجرای کشتار مردم انقلابی و مسلمان در مسجد گوهرشاد مشهد و نقش زنان در این قیام پرداخته‌است.  رخشنده، همسر یک روحانی مشهدی به نام آقا سید است که در جریان حوادث مربوط به مسجد گوهرشاد حضور دارد و در آنجا کودک یتیم یکی از شهدای واقعه را می‌بینید و مسیر زندگی اش تغییر می‌کند.
 
دختری که چادر نمی‌خواهد
اسم یکی از کتاب‌های خواندنی و جالب درباره حجاب این است: من چادر نمی‌خواهم! نویسنده این کتاب، علی باباجانی شاعر و داستان‌نویس با سابقه ادبیات کودک و نوجوان است و انتشارات به نشر این کتاب را در سری کتاب‌های « قصه‌های حنانه» منتشر کرده‌است. مجموعه قصه‌های حنانه که با تصویرگری گلنار ثروتیان منتشر شده‌است، روایت داستان‌هایی از زندگی دختربچه‌ای به نام حنانه است که با پدر و مادر و برادرش حامد، زندگی می‌کند. روابط میان اعضای این خانواده و بازگویی قصه‌ای که در آن یک مفهوم دینی و اخلاقی روایت می‌شود، موضوع داستان‌های این مجموعه است و در این کتاب، مفهوم حجاب برای کودکان پیش‌دبستانی توضیح داده می‌شود، آن هم در قالب یک قصه. خاطره نخستین چادر سر کردن حنانه چندان خوشایند نیست؛ چراکه بچه‌های مدرسه او را مسخره کرده‌اند به همین دلیل دیگر دلش نمی‌خواهد چادری باشد. البته در این میان، مادر حنانه به کمک او می‌آید و دوباره عشق به حجاب را در دل او زنده می‌کند. این کتاب را اگر دیدید و خریدید، از ذوق تصویرگرش هم لذت خواهیدبرد و احتمالا  قلم خواندنی علی باباجانی باعث خواهدشد بقیه کتاب‌های این مجموعه را هم برای فرزندتان بخرید.

 

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: داستان‌هایی از عشق به حجاب