دانشآموزانی که تابستانشان اوقات فراغت نیست
“ثنا” حدوداً شانزده سال سن دارد و دانشآموز پایه دهم در یکی از مدارس حاشیهٴ شهر کرمانشاه است. درمورد اوقات فراغت تابستانیاش به گزارشگر میگوید:
اوقات فراغت؟! یعنی وقتی مدرسهها تعطیل میشوند؟ ما همیشه با شروع تعطیلات به مزارع کشاورزی میرویم، آنجا کار میکنیم. هر کاری باشد. با خانواده میروم. اصلاً از تابستان خوش نمیآید چون همهاش باید کار کنم. مدرسه بهتر است. حداقل آنجا خستگی کار را ندارد.
با نزدیک شدن به تعطیلی مدارس ایران در تابستان، گذران اوقات فراغت دانشآموزان به نقل مجالس دولتی تبدل میشود. کلاسهای آموزشی، ورزشی، قرآنی، اردوها و… از برنامههای هستند که برخی مدارس برای دانشآموزان داوطلب برگزار میکنند. اما همهٴ دانشآموزان ایام تعطیلی یکسانی را تجربه نمیکنند. سالها ست با شروع تابستان تعداد قابل توجهی از آنها برای کار به شغلهای سخت و زیانآور روی میآورند. کار در کورههای آجرپزی، مزارع کشاورزی، کارگاههای کوچک، دستفروشی و… از جمله مشاغل تابستانی دانشآموزان محسوب میشوند. عمده این افراد نه به دلیل کسب مهارت، بلکه به خاطر مشکلات اقتصادی و تامین حداقل بخش کوچکی از هزینهٴ تحصیل خود ناچار به انجام این فعالیتها هستند. از سمتی دیگر، برخی از دانشآموزان رغبتی به شرکت در کلاسها فوق برنامهٴ وزارت آموزش و پرورش ندارند.
معمولا کودک کارگر به صورت دستفروش در خیابان تصور میشود. اما بخش بزرگی از کودکان کارگر در چنین کارگاههایی کار میکنند که اطلاعات کمی در مورد آنها وجود دارد.کار دانشآموزان در ایام تعطیلات
کودکان کار، فقط مشمول کودکانی نمیشود که به طور مداوم کار میکنند. به تعریف یونیسف، تعدادی از این کودکان که بیشترین جامعه آماری را تشکیل میدهند، افرادی هستند که خانواده دارند و به مدرسه میروند، اما به دلیل وضعیت بد اقتصادی و عواملی از این دست مجبور به کار در خیابان هستند.
آمار دقیقی از تعداد کودکان کار و بخصوص دانشآموزان مشغول به کار در ایران وجود ندارد. مسئولین طبق روال همیشگی آمارهای متفاوتی را اعلام میکنند. ۲۱ شهریور ۱۳۹۹، حبیبالله مسعودی فرید، معاون سابق امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در یک برنامه رادیویی اظهار کرده بود: « طی مطالعاتی که با دانشگاه علوم بهزیستی انجام شد، حدوداً ۷۰ هزار کودک خیابانی در کشور وجود دارد.» سازمان بهزیستی در سال ۱۴۰۰ این آمار را حدوداً ۱۵ هزار فرد اعلام کرده است. وحید قبادی دانا، رئیس پیشین سازمان بهزیستی کشور، در فروردین ۱۴۰۰، در برنامه تلویزیونی شبکه خبر ایران تصریح کرد :«۱۲ هزار کودک کار و خیابان تحت پوشش خدمات روزانه بهزیستی بودند. با همکاری تشکلهای مردم نهاد این تعداد به ۱۶ هزار نفر افزایش پیدا کرده است.» در یکی از آخرین اظهارات، سوده نجفی رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران در ۲۱ خرداد سال جاری گفته است فقط در تهران «۷۰ هزار کودک کار» وجود دارد.
کودکان کار، فقط مشمول کودکانی نمیشود که به طور مداوم کار میکنند. به تعریف یونیسف، تعدادی از این کودکان که بیشترین جامعه آماری را تشکیل میدهند، افرادی هستند که خانواده دارند و به مدرسه میروند، اما به دلیل وضعیت بد اقتصادی و عواملی از این دست مجبور به کار در خیابان هستند.
فارغ از تحریف آمارها، آنچه پنهان نمیشود افزایش قابل توجه کودکان کار در ایران است، و حالا با شروع تعطیلات تابستان این آمار بیشتر هم میشود. بسیاری از دانشآموزان ایرانی ایام تعطیلات خود را به جای شرکت در کلاسهای مهارتی ناگزیر به شغلهای موقت و تاقتفرسا روی میآورند. بر طبق شواهد، بیمه یا حمایتهای قانونی از این افراد صورت نمیپذیرد. فقر اقتصادی، از عمدهترین دلایل رویآوری دانشآموزان به کارکردن در تعطیلات تابستان است.
“مسعود” ۱۵ سال دارد و میگوید از ده سالگی هر تابستان همراه خانواده به کورههای آجرپزی رفته است. او در گفتوگوی تلفنی به گزارشگر رادیو زمانه میگوید:
پدرم کارگر است و مادرم خانهدار است. تابستانها در کورهها، همهٴ اعضای خانواده، من و دوتا برادرم، با پدر و مادرم کار میکنیم. خیلی کارش سخت است. همیشه خداخدا میکنم تابستان نیاید و مدرسهها تعطیل نشوند. پدرم میگوید مجبوریم، اگر اینجا با هم کار نکنیم نمیتوانیم خرج پاییز و زمستان را دربیاوریم. میگوید دستتنهایی پولی درنمیارم. برای همین همه باید کار کنیم.
یکی دیگر از دانشآموزان شاغل در کورهپزی میگوید:
تعطیلات تابستان برای من همیشه یعنی کار و کار و کار بوده. هیچ وقت هیچ کلاس فوق برنامهای یا چیز دیگری شرکت نکردم. نه اینکه نخواسته باشم، بخاطر کار نمیتوانم بروم. دلم میخواهد حداقل کاری هم که میکنم به درد آیندهام بخورد. ولی پدرم میگوید درس بخوان، کار تابستانی موقتی است. درست هم میگوید ولی واقعاً سخت است. روز شماری میکنم برگردم مدرسه و از اینجا خلاص بشوم.
فقر و بیبضاعتی خانوادهها منجر به رشد چشمگیر ترک تحصیل دانشآموزان نیز شده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، اگرچه تعداد دانشآموزان ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به نسبت سال ۱۳۹۴-۱۳۹۳ با کاهش ۱۹,۶ درصدی روبرو بوده است اما آمار دانشآموزان ترک تحصیل کرده در دوره متوسطه اول، در بازههای زمانی مذکور روندی رو به رشد داشته است، بطوریکه تعداد ترک تحصیل کردهها در این مقطع از۶۰ هزار نفر در ۱۳۹۳-۱۳۹۴ به بیش از ۱۵۴هزار نفر در سال گذشته افزایش یافته است. همچنین این گزارش میگوید تعداد کل افراد بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ برابر با ۷۷۷۸۶۲ نفر بوده که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ با ۱۷ درصد رشد به ۹۱۱۲۷۲ نفر رسیده است.
یکی از دانشآموزان دختر درباره ترک تحصیل خود به گزارشگر میگوید:
خرداد امسال پایه دهم را تمام کردم ولی دیگر ادامه تحصیل نمیدهم. حس میکنم آیندهای ندارد. از طرف دیگه، میخواهم کمک خرج مادرم باشم. تابستانها وقتی مدرسه تعطیل میشود با مادرم کار میکنم (پدرم پنج ساله فوت کرده)، اما وقتی مدرسه بروم دیگر نمیتوانم کار کنم. اگر ترک تحصیل کنم میتوانم همه وقتم را کمک مادرم باشم. دستفروشی، خیاطی، کارکردن تو مزرعه، هر کاری باشد انجام میدهیم. یک برادر کوچکتر هم دارم. اون نمیتواند کار کند، هنوز کلاس چهارم است. مادرم میگوید باید خرج مدرسه او را هم دربیاوریم. به همین خاطر سال تحصیلی جدید نمیخواهم ثبتنام کنم.
در همین رابطه، مادر یکی از دانشآموزان درباره کار تابستانی فرزندش به گزارشگر میگوید:
من هم مثل همهٴ مادرها دلم میخواهد پسرم زندگی راحتی داشته باشد، ولی طفلک مجبور است با شروع تعطیلات دنبال کار بگردد. هر کاری باشد انجام میدهد، واکس زدن، دستفروشی، کارگری. درآمد خاصی هم ندارد ولی مجبور است. میگویم برای مدرسه یه چیزی پسانداز کند بهتر است. ولی به خدا آنقدر هزینهها بالا رفته که با کل درآمد تابستانش یک کیف و کفش درست و حسابی هم نمیتواند بخرد.
فقر و بیبضاعتی خانوادهها منجر به رشد چشمگیر ترک تحصیل دانشآموزان نیز شده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، اگرچه تعداد دانشآموزان ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به نسبت سال ۱۳۹۴-۱۳۹۳ با کاهش ۱۹,۶ درصدی روبرو بوده است اما آمار دانشآموزان ترک تحصیل کرده در دوره متوسطه اول، در بازههای زمانی مذکور روندی رو به رشد داشته است.
Ad placeholder
برنامهریزیهای حکومتی
اگرچه هرساله جزئیات برنامههای اوقات فراغت دانشآموزان از سوی مسئولان استانی به بحث گذاشته میشود اما به گفتهٴ فعالان فرهنگی و مدنی این برنامهها بیشتر در راستای اهداف حکومت هستند تا آموزش مهارتی خاص به دانشآموزان. از عمده نهادها و دستگاههای که متولی برنامهریزی برای اوقات فراغت دانشآموزان ایرانی محسوب میشوند: سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانونهای مساجد و شهرداریها هستند.
در همین رابطه، بنابر گزارش خبرگزاری ایمنا، مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان، خرداد سال جاری در جلسه تصویب جزئیات ایام فراغت دانشآموزان، ضمن بیان لزوم «ارتباط ویژه با مساجد در فعالیتهای اوقات فراغت دانشآموزان و کمتوجهی به مسجد توسط بعضی نهادهای فرهنگی مختلف، این مکان را مکانی ویژه در تمدن اسلامی دانست که محور بسیار از فعالیتها در صدر اسلام بوده است». او در ادامه تاکید کرده: «محل حکومت پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) در مسجد بوده و در ابتدای انقلاب نیز مسجد محوریت یافت و تشکیل مراکز قرضالحسنه، اعزام به جبهه و حل و فصل مشکلات خانوادگی در مسجد انجام میشد.» در همین گزارش آمده است: « معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان یکی دیگر از برنامههای اوقات فراغت را حمایت از مساجد معرفی کرد و ادامه داد: در ایام محرم سال گذشته ۱۹۲ مدرسه در اختیار هیئتهای مذهبی قرار گرفته و امسال نیز در این زمینه اعلام آمادگی میکنیم علاوه بر اینکه تاکنون ۲۷۰ مدرسه در اختیار مجموعههای فرهنگی بسیج قرار گرفته است.»
کودک کار. محل کار: پل عابر پیادهAd placeholder
همچنین بنابر گزارش خبرگزاری ایسنا، معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش استان قم، خرداد سالجاری درباره برنامهٴ اوقات فراغت دانشآموزان این استان اظهار داشته: « برنامههای تابستانی امسال با شعار ” تربیت؛ بدون توقف ” با محوریت مساجد و کانونهای فرهنگی و تربیتی و دارالقرآنهای آموزش و پرورش، پایگاههای منتخب مدارس و همچنین بیش از ۵۰ هنرستان در قم اجرا میشود.» در همین زمینه، امام جمعه اسدآباد همدان در جلسه شورای آموزش و پرورش این شهرستان تاکید کرده: «تابستان امسال، آموزش و پرورش اوقات فراغت دانشآموزان را قرآنمحور قرار دهد.»
در نبود سازوکاری مورد قبول، اوقات فراغت از مدرسه برای بخشهای قابل توجهی از دانشآموزان یا گذران به بطالت است یا جستجو برای یافتن شغلی موقت؛ شغلی که هم زیانآور است هم مهارتی درپی ندارد.
یک کنشگر فرهنگی درباره برنامهریزیهای حکومت برای ایام تعطیلات دانشآموزان به گزارشگر میگوید:
حکومت از هر ترفندی برای تزریق کردن ایدئولوژی خود به ذهن دانشآموزان استفاده میکند. به جای حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی و یا آموزش مهارتهای به دانشآموزان، به فکر ترویج افکار خوداش است. این برنامهها معمولاً با هزینههای کمی برگزار میشوند تا یک جورهای خانوادهها را مجاب کنند که فرزندانشان را به این کلاسها بفرستند. اما نه مهارتی بهشان آموزش داده میشود نه حتی برای سال تحصیلی جدید آمادهشان میکند. از طرف دیگر، مشکلات اقتصادی چنان دامان خانوادهها را گرفته که راستش خیلی کم به ایام فراغت فرزندشان فکر میکنند.
خرداد سال جاری، اصغر باقرزاده، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با اعلام خبر ایجاد سامانه ثبت پایگاههای تابستانی برای دانشآموزان، اظهار داشت: «پیشبینی شده که حدود ۳۰ هزار پایگاه تابستانی مشتمل بر مدرسه و مسجد داشته باشیم و حدود ۴۱۶ هزار دانشآموز در این پایگاهها ثبت نام کردهاند و در برنامهها شرکت میکنند.» وی همچین در برنامه «صف اول» شبکه خبر در تیرماه امسال تصریح کرد: « امسال برای اولین بار مجوز برگزاری اردوی زیارتی اربعین دانشآموزی را دریافت کردهایم که با رعایت تمام قوانین اردویی و قوانین خروج از کشور برگزار میشود. پیشبینی دقیقی از تعداد حضور دانشآموزان نداریم اما شاید حدود ۵ هزار نفر شرکت کنند. تا پایان تابستان، چندین موقعیت خوب تربیتی داریم که میتوانیم استفاده کنیم و مهرماه خوبی برای آغاز مدارس داشته باشیم.»
یکی از والدین در همین باره به گزارشگر میگوید:
به نظر من دولت به جای صرف این همه هزینه به فکر معیشت مردم باشد بهتر است، یا حداقل به فکر ذهن و روان دانشآموزان باشد. همهٴ ما از این همه تبلیغات و کثافت کاری خسته شدیم. هرگز دخترم را در همچین جاهایی ثبتنام نمیکنم. هر وقت تابستان شروع شده به خواستهٴ خودش به کلاسهای ورزشی و انگلیسی در بیرون از مدرسه رفته. اینکه حالا هم اجازه میدهم به مدرسه برود از سر ناچاری ست وگرنه آنجا چیزی یاد نمیگیرد. خدا را شکر من دستم به جیبم میرسد، خیلی از خانوادهها مجبورند در تعطیلات تابستان بچههایشان را سرکار بفرستند. مشکلات مملکت با برنامهریزیهای دولت حل نمیشود. خدا میداند در این اردوها چه به سرشان میآورند. از وقتی مسمومیتها شروع شده، آدم نمیدونه بچهاش سالم خانه میرسد یا نه. من هر روز دعا میکردم زودتر تابستان برسد که از مدرسه خلاص بشوند حالا خودم دستی دستی بیام بچهام را تقدیمشان کنم!
علیرغم شعارهای حکومتی در برگزاری بهینهٴ کلاسهای آموزشی و مهارتی، مشکلات اقتصادی و بیاعتمادی روزافزون جامعه به حکومت بیشتر خانوادهها را از شرکت دادن فرزندانشان در این کلاسها برحذر داشته است. در نبود سازوکاری مورد قبول، اوقات فراغت از مدرسه برای بخشهای قابل توجهی از دانشآموزان یا گذران به بطالت است یا جستجو برای یافتن شغلی موقت؛ شغلی که هم زیانآور است هم مهارتی درپی ندارد.
منبع خبر: رادیو زمانه
اخبار مرتبط: دانشآموزانی که تابستانشان اوقات فراغت نیست
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران