گامی در تاریخ (بخش دوم)، علی میرفطروس - Gooya News

بخش نخست

* حدود ۸۰ سال تاریخ معاصرِ ایران زیر سلطۀ تبلیغات و تفسیرهای حزب توده بود!

*رهبران سیاسی و روشنفکرانِ «جامعۀ کلنگی» - عموماً -در لحظه زندگی می‌کنند و فاقد آینده ‌نگری و برنامه‌ریزی‌های درازمدت هستند و لذا،منافع ملّی تحت الشعاعِ مطامع یا مصالح سیاسی- ایدئولوژیک قرار می‌گیرد.

***

جامعۀ کلنگی!

روزنامک: با این توضیح فکر می‌کنید که مثلاً، تبلورِ چنان «عصبیّت» یا فرهنگ و رفتاری در دوران ملّی شدن صنعت نفت و حکومت دکتر مصدّق چگونه بود؟

- یکی از ویژگی‌های ذاتیِ «عصَبیّت»، خشونت و پرخاش نسبت به «دیگران» است، این «دیگران» می‌تواند آیین‌ها و اندیشه‌های «غیرِ خودی» باشد یا یک «مدّعیِ سیاسیِ دیگر».از این رو، جامعه در کشمکش های ویرانگرِ مدّعیان، از عصبیّتی به عصبیّتی دیگر و از خشونتی به خشونتی دیگر پرتاب می‌شود... تبلور عینی چنین شرایطی،به تعبیر دکتر کاتوزیان، یک «جامعۀ کلنگی» است، جامعه‌ای که در آن، «کلنگ» جای مهندسیِ آرامِ اجتماعی را می‌گیرد،به همین جهت،در چنین جامعه ای از فضیلت تا رذیلت و از مخالفت تا دشمنی راهی نیست و حذف رقیب جایِ جذب رقیب را می‌گیرد و لذا، انتقاد تا حدّ انتقام تنزّل می‌یابد.از این‌رو، هم تودۀ عوام و هم عوام توده‌ای - هر دو - به دشنه و دشنام و عوام‌فریبی متوسّل می‌ شوند.

رهبران سیاسی و روشنفکران چنین جامعه‌ای-عموماً-در لحظه زندگی می‌کنند و فاقد آینده ‌نگری و برنامه‌ریزی‌های درازمدت هستند و لذا، منافع ملّی تحت الشعاعِ مطامع یا مصالح سیاسی- ایدئولوژیک قرار می‌گیرد و... اینچنین است که در شرایط حساس و سرنوشت ساز،روشنفکران و رهبران سیاسی نیز با فرهنگ کلنگی،تیشه به ریشه می‌زنند. دوران پُر آشوبِ ملّی شدن صنعت نفت نمونه ای از چنین جامعه‌ای بود.در این ‌باره،کافی است به مباحثات مجلس و منازعات روزنامه‌ها، احزاب و شخصیّت های سیاسی این دوران نگاه کنیم تا مفهوم عصبیّت و جامعۀ کلنگی را بهتر و روشن‌تر دریابیم. مثلاً می‌دانیم پس از سقوط رضاشاه به مدت ۱۲ سال (از شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۸ مرداد ۳۲) به قول دوست و دشمن، آزادی و دمکراسی سیاسی (و به ویژه آزادی قلم، بیان و مطبوعات) در ایران وجود داشت، امّا روشنفکران و رهبران سیاسی ما نتوانستند از آزادی‌های سیاسیِ موجود استفادۀ درستی کنند. نگاهی به نشریات رنگارنگ حزب توده و مقالات روزنامه ‌نگاران معروفی مانند محمد مسعود،کریم‌پور شیرازی و دکتر حسین فاطمی نشان می‌دهد که رهبران سیاسی و روزنامه‌ نگاران آن عصر،پرونده ‌سازی،توهین،تهدید و حذف مخالفان سیاسی‌شان را با اخلاق و مدارای سیاسی عوضی گرفته بودند. رحیم زهتاب‌فر،روزنامه‌نگارِ معروف،از عفّتِ قلم در آن عصر چنین یاد می کند:

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: گامی در تاریخ (بخش دوم)، علی میرفطروس - Gooya News