واکنش‌های متعارض اقناع‌پذیر یا اثر گالیله‌ای تکذیب

واکنش‌های متعارض اقناع‌پذیر یا اثر گالیله‌ای تکذیب
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرنگار مهر، محمدمهدی رحمتی پژوهشگر ارتباطات در یادداشتی نوشت:

پایین نگاه داشتن پرچم ایران در افتتاحیه یکی از مسابقات صخره نوردی فرانسه، سپس واکنش فدراسیون و عذرخواهی ورزشکار اعزامی با حواشی زیادی همراه بود. این موضوع موجب بحث‌هایی در خصوص چگونگی برخورد با چنین اتفاقاتی در جامعه شده است و این پرسش را مطرح ساخته که واکنش درست اجتماعی در چنین شرایطی چیست؟

چالش در وقت اضافه

رفتار علی برات‌زاده ورزشکار پرسابقه ایرانی در افتتاحیه مسابقات و حین به اهتزاز در آوردن پرچم توسط ورزشکاران با توجه به جنبه نمادین آن، به سرعت در کشور چرخید و با واکنش منفی گسترده‌ای همراه شد. جدا از عکس العمل فدراسیون، یعنی تقبیح و قول توبیخ متناسب برای این اقدام، هیچ گروهی در داخل کشور از اقدام برات‌زاده حمایت نکرد. بلکه تأثر و تأسف از کنش برات‌زاده و محکومیت این رفتار، موضع مشترک اکثر جامعه ایرانیان در داخل و خارج از کشور بود.

شاید در روزهای نخست ناآرامی‌ها و اغتشاشات سال گذشته بخش‌هایی از جامعه تحت تأثیر واگراییِ اجتماعی به وجود آمده، به دنبال تفکیک مفاهیم جمهوری اسلامی و ایران بودند و تلاش کردند تا جمهوری اسلامی را نسخه جعلی ارائه شده از سوی حاکمیت دینی برای به اسارت گرفتن ایران بخوانند ولی جدای از این موضعِ براندازان، حتی در مسابقات جام جهانی فوتبال که در اوج طرح این ایده نظری بود؛ غالب نخبگان و اکثریت جامعه به دلیل اثر ویرانگر آن بر یکپارچگی اجتماعی با آن همراهی نکردند.

ملت سازی با هر رویکردی نیازمند تعریف شاخص‌های اجماع ملی است و از بین بردن آن برای مقابله با یک حکومت به منزله سلب اعتبار از آن ملت در همه دوران‌ها است. به همین علت تحلیل‌های جامعه شناختی به جای ارتقا جایگاه مفاهیم انتقادی به هنجارهای کلان اجتماعی که در هر دوره‌ای مفهوم ملیت را می‌سازند؛ بر اصلاح و بهبود نارسایی‌ها در قالب عناصر وحدت آفرین اجتماعی تاکید دارند. چرا که جامعه‌ای با مفاصل اجتماعی از هم گسیخته امکان اجتماع حول هیچ ایده مرکزی مورد توافقی را ندارد.

دو واکنش به یک چالش

اقدام برات‌زاده نیز از حیث به چالش کشیدن عناصر هویت بخش اجتماعی مورد تشویق هیچ کس نبود اما پس از عذرخواهی سریع وی و توضیحاتی که در صفحه اینستاگرام این بازیکن منتشر شد، مرز بندی‌های جدیدی در واکنش به او شکل گرفت. این عکس‌العمل‌ها را در دو گروه کلی می‌توان طبقه‌بندی نمود؛ نخست کسانی که معتقدند با عذرخواهی برات‌زاده و اذعان به این‌که رفتار او ناشی از اتفاقی ناخواسته و بی‌اراده بوده و هیچ نیتی برای بی‌احترامی به پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران نداشته‌، موضوع روشن شده و خاتمه یافته است.

در مقابل گروه دیگری قرار دارند که معتقدند، این‌گونه عذرخواهی‌ها اثر عمل انجام شده را از بین نمی‌برد، با فشار فدراسیون یا وزارت ورزش انجام شده است و تجربه گذشته نشان داده که ورزشکار در رفتارهای آتی خود نیز نسبت به این عذرخواهی متعهد نیست. مثال اغلب این گروه الناز رکابی است که در مسابقات صخره نوردی دیگری بدون روسری شرکت کرد و پس از عذرخواهی و سهوی دانستن این اتفاق و استقبال از سوی وزیر، حتی در دیدار وزیر هم نسبت به آنچه گفت پایبند نماند.

البته زارعی رئیس فدراسیون در میان گروه دوم قرار دارد و پس از عذرخواهی برات زاده باز هم بر لزوم بررسی دقیق رفتار ورزشکار و برخورد متناسب با عمل انجام شده تاکید کرده‌است و از سوی کسانی که عذرخواهی ورزشکار و سهوی خواندن ماجرا را معیار قضاوت در آن مورد می‌دانند؛ متهم به زیاده روی و قطبی سازی در جامعه شده‌است. استدلال گروه اول بر مبنای کنش‌های برات زاده به منزله آن است که اذهان مخاطبان تنها بر اساس کنش و روایت ورزشکار ساخته می‌شود. یعنی آنجا که برات‌زاده در میان ورزشکارانی با پرچم‌های برافراشته ایستاده و پرچم خود را پایین نگاه داشته‌است؛ روایت بی‌احترامی به پرچم ایران را ساخته‌است و درست در لحظه‌ای که توضیح داده و عذرخواهی کرده‌است؛ تصویر ذهنی ساخته شده از روایت قبلی را در اذهان مخاطبان پاک کرده‌است و به نقطه پیش از وقوع ماجرا باز گشته‌ایم.

نیاز به تحلیل عمیق‌تر چالش

با طرح موضع فوق برای آگاهی از پذیرفته‌بودن یا نبودن آن، باید به نظریات اثرگذاری ارتباطات در حوزه رسانه و افکار عمومی بپردازیم و از این زاویه میزان پذیرفته بودن کنش‌ها و واکنش‌ها و چگونگی پیگیری و حل این مسائل را مطالعه کنیم. نظریات ارتباطات از منظر اثرگذاری سه دوره تاریخی را پشت سر گذاشته‌اند که به ترتیب شامل اثر قوی، اثر ضعیف و اثر متعادل می‌شود.

در دوره اولیه نظریه‌پردازیِ ارتباطات اندیشمندان به اثر تزریقی رسانه‌ها باور داشتند و هر کنش مستمر و یا پویش رسانه‌ای را مساوی با اثرگذاری رسانه‌ای می‌دانستند. مدت زیادی طول نکشید تا پژوهش‌ها ثابت کرد مخاطب کنش‌گر فعال فرایند ارتباطات است و اولاً در هر شرایطی تحت تأثیر پیام قرار نمی‌گیرد و درثانی الزامی به برداشت کاملاً مشابه با تولیدکننده پیام ندارد. ابطال شدن فرضیه اثر تزریقی باعث شد تا در میان اندیشمندان آنتی‌تز اثر ضعیف رسانه‌ها برجسته شود. براساس چارچوب‌های این نگرش، مردم تنها در صورتی با پیام‌های ارتباطی همراهی می‌کنند که در میان گروه‌های مرجع خود تأیید آن را دریافت کنند. به‌علاوه براساس نظریه اثر ضعیف، سو برداشت یا تفسیر متفاوت از پیام نیز در محیط‌های ارتباطاتی غلبه دارد.

اثر متعادل ارتباطات اما حد میانه این دو نظریه است به این معنا که اگرچه مخاطب فعال است و نسبت به پیام‌های ارتباطی منفعل نیست ولی در برابر آن مقاومت منفی ندارد و در صورت زندگی در بافتار فرهنگی مشترک، معمولاً با فرستنده پیام دچار تعارض تفسیر نمی‌شود. بر مبنای این نظریه مخاطب کنش‌های متقابل و نمادین منبع پیام را درک می‌کند و بر همان اساس پیام‌های ارتباطی تفسیر می‌شود.

اثر گالیله‌ای پیام چالش

هرچند دوره‌های نظری مشخص کننده روند تغییر باور در خصوص اثرهای ارتباطی است، در عین حال تردیدی نیست که امروز در همه تحلیل‌ها مخاطب فعال و انتخاب‌گر شناخته می‌شود و دوره باور به اثر تزریقی گذشته‌است. در مورد وضعیت امروزِ علی برات‌زاده نیز رفتار اولیه و عذرخواهی پسینی او واجد گزاره‌هایی هستند که با در نظر گرفتن شرایط و موضع گیری فردی او و در بافتار اجتماعی امروز باید تفسیر شود. مخاطب براساس رفتارِ کنش‌گر یا تولیدکننده پیام و بافتاری که در آن زندگی می‌کند از هر عمل رسانه‌ای تفسیری دارد که تکذیبیه‌های رسمی بیش از آن‌که به اقناع مخاطب و تغییر باور او منجر شود، اثر گالیله‌ای حرف اولیه را تشدید می‌کند. یعنی علی رغم انکار واقعیت از سوی منبع تولید پیام و کنش‌گر اجتماعی این موضع گیری پسینی را به دلیل نگرانی از تبعات حرف زده شده یا کنش انجام شده برمی‌شمارد و به تبع مخاطب با او همزاد پنداری می‌کند و انگاره‌های ذهنی خود را تغییر نمی‌دهد.

دانشمندان علوم ارتباطات همچنین معتقدند بخش عمده‌ای از ارتباطات انسانی، ارتباطات غیرکلامی است. یعنی بیش از آن‌که کلمات و گفتگوها بیان کننده موضع و حالات افراد باشند رفتارهای غیر کلامی آنهاست که طرف مقابل و مخاطبین را به قضاوت وا می‌دارد. علی برات‌زاده ورزشکار صخره نورد ایرانی نیز در فضایی که همه ورزشکاران با کنشی شاد در حال تکان دادن پرچم کشور خود هستند؛ علاوه بر آن‌که پرچم ایران را پایین گرفته و در حال انجام هیچ حرکت دیگری نیست که او را به خود مشغول کرده باشد و موجب فراموشی آن لحظه‌ها شده باشد، سعی کرده است تا چهره‌ای صخره‌ای و خشک را بازنمایی کند. این‌ها مواردی است که در همان فایل تصویری کوتاه نیز قابل مشاهده است و مخاطب نمی‌تواند فارغ از آن به تحلیل و فهم کنش برات زاده بپردازد. در واقع برداشت ذهنی مخاطب از عمل رسانه‌ای ورزشکار اشتباه فردی یا درگیری ذهنی لحظه‌ای نیست بلکه اثبات هویت متمایز او در جمع ورزشکاران حاضر در مسابقات است.

مسئولیت فردی و اجتماعی در چالش

فارغ از آن‌که چه برخوردی با علی برات‌زاده در شرایط امروز مناسب است. اما نمی‌شود از این واقعیت عبور کرد که براساس شواهد تحلیل پذیر، او تنها بر مبنای یک خطای لحظه‌ای چنین تصویری را از خود بازنمایی نکرده است و حتی اگر بی‌توجه به همه شواهد و شرایط موجود، استدلال و عذرخواهی او را ملاک قرار دهیم، اثر اجتماعی این پوزش، پاک کننده و تقلیل دهنده موضع‌گیری اولیه او نیست. برات‌زاده می‌بایست علاوه بر مسئولیت فردی، مسئولیت اجتماعی رفتار خود به عنوان نماینده کشور را نیز بپذیرد و انتظار نداشته باشد که تنها بر اساس توضیح و برداشت رسمی خودش مورد ارزیابی قرار گیرد. شاید نیاز است مسئولین رسانه‌ای فدراسیون‌ها و وزارت ورزش هم در مورد کنش‌های متقابل نمادین و اثر گالیله‌ای بیشتر با ورزشکاران گفتگو کنند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: واکنش‌های متعارض اقناع‌پذیر یا اثر گالیله‌ای تکذیب