ماجرای ابوخالد خرمافروش و روایت زندگی یاران اباعبدالله(ع)

ماجرای ابوخالد خرمافروش و روایت زندگی یاران اباعبدالله(ع)
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر_ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «آه» نوشته یاسین حجازی بازخوانی مقتل امام حسین (ع) است. این کتاب بازخوانده ترجمه فارسی نَفَسُ‌المَهموم است که شیخ عبّاس قمی تألیف و میرزا ابوالحسن شعرانی تحتِ کتابی به اسمِ دَمعُالسُّجوم ترجمه‌اش کرده است. کتاب شاملِ وقایعِ پس از بیعتِ مردم با یزید ابن معاویه تا بازگشتنِ خاندانِ حضرتِ حسین ابن علی بی‌او به مدینه است.

نویسنده اما در بازخوانی خود، خطِ حادثه را پررنگ کرده و به ترتیب و توالی وقوعِ حادثه‌ها دقّت کرده است. او آدم‌هایی را که اسمشان در اوّلِ حادثه یک چیز بود و در اثنای حادثه یک چیز و در انتها یک چیزِ دیگر، یکی کرده و نقل‌های پراکنده در جای‌جای کتاب را بی‌آن‌که از جزئیاتِ هیچ‌کدامشان بزند تجمیع کرده است.

رد نقل‌هایی را که با هم نمی‌خواند، در کتاب‌های دیگر گرفته تا نقلِ معقول‌تر و مشهورتر را بیاورد و تاریخ‌ها را تا آنجا که می‌شد همخوان کرده و جای‌ها و مرزها و منزل‌ها و شهرها را روی نقشه آورده است تا کروکی حادثه معلوم شود.

یاسین حجازی همچنین رجزهایی را که ترجمه نشده بود یا ترجمه‌اش واضح نبود، دوباره ترجمه کرده و رسم‌الخط را یکدست و پاراگراف‌بندی و نقطه‌گذاری و اِعراب گذاری کرده و مکرّرات و عباراتِ عربی‌ای را که حذفشان به ساختارِ متن لطمه نمی‌زد، حذف کرده است.

گفت و گوها و نامه‌های تبادل شده میان شخصیت‌های دخیل در حادثه کربلای حسینی ۶۱ هجری قمری به تلاش یاسین حجازی در «کتاب آه» منتشر شده است.

کتاب «آه» حاصل بازخوانی و ویرایش مقتل «نفس المهموم» است. کتابی که اغلب نقل‌های صحیح مقاتل و کتب تاریخ را در خود گرد آورده و جز به جز حادثه شهادت حسین بن علی (ع) را از ۶ ماه پیش تر تا روز حادثه عاشورای حسینی ثبت کرده است. «نفس المهموم» بیش از ۵۰ سال پیش به فارسی ترجمه شده است.

«نفس المهموم» نوشته شیخ عباس قمی است که به او لقب «خاتم المحدثین» داده اند. حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عباس قمی، از محدثان پرکار قرن چهاردهم هجری است که در سال ۱۲۹۴ ه. ق در قم دیده به جهان گشود. پدرش محمدرضا، کاسبی متدین و آگاه به احکام اسلام بود؛ چنانکه مردم برای آگاهی از فروع فقه و وظایف مذهبی خویش به ایشان رجوع می‌کردند.

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم:

«کتاب‌هایی که برای ارائه یک تصویر یا چند خط از یک نامه، کلی سلسله اسناد و توضیح و تحلیل و تعلیقه برای خواننده ردیف می‌کنند، هم به او اجازه نمی‌دهند کولاژ خود را خودش کامل کند و هم بعضی وقت‌ها حوصله اش را سر می‌برد که تا ته بخواندشان و از روی صفحاتی نخوانده نپرد. این طوری هاست که تا بوده کتاب‌های این چنینی قیافه‌های خشک و جدی داشته اند و مفروض خوانندگان این بوده که وصالی سخت و کند و دیر می‌دهند و نا خودآگاه ترسیده اند از این که سراغشان بروند. این شاید برجسته‌ترین دلیل ناشناخته ماندن کتاب‌هایی نظیر «نفس الهموم» است.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

ابوخالدِ خرمافروش خبر داد و گفت:

با میثم بودم در فرات، روزِ جمعه، که بادی بوزید و او در کشتی زیبا و نیکویی نشسته بود.

بیرون آمد و به باد نگریست و گفت «کشتی را استوار بندید که بادی سخت می‌وزد!» و در این ساعت، معاویه بمرد.

چون جمعه دیگر شد بَریدی از شام برسید، من او را دیدار کردم، گفتم «ای بنده خدا، خبر چیست؟»

گفت «مردم را حال نیکوست. امیرالمؤمنین درگذشت و مردم با یزید بیعت کردند.»

گفتم «کدام روز درگذشت؟»

گفت «روزِ جمعه.»

چون حسن بن علی از دنیا رحلت کرد، شیعیان در عراق به جنبش آمدند و به حسین نامه نوشتند در خلعِ معاویه و بیعت با او. امّا او امتناع کرد که: «میانِ ما و معاویه پیمان و عقدی است که شکستنِ آن روا نباشد تا مدّتِ آن سرآید. و چون معاویه بمیرد، در این کار باید نگریست.»

****

کتاب «آینه داران آفتاب» نوشته محمدرضا سنگری در دوجلد منتشر شده است. این کتاب پژوهش و نگارش نو از زندگی و شهادت یاران اباعبدالله الحسین (ع) است.

پژوهش‌ها و نگارش‌های نو از زندگی و شهادت یاران ابا عبدالله الحسین (ع) در قالب کتاب «آینه داران آفتاب» در دو جلد توسط محمدرضا سنگری نگاشته شده است. در این مجموعه نهضت حسین (ع)، مردمی‌ترین حادثه تاریخ اسلام است که گره خوردگی عاطفی ومردم در عین ارزشمند بودن، آسیب‌های متعددی در پی داشته و تحریف و افزودن‌های فاقد استناد از آن جمله است و این کتاب سعی کرده با پژوهش‌های دقیق و کاوشگرانه از لابه لای شاخ و برگ‌ها حقیقت را بشناسد.

جلد اول این کتاب شامل ۴ فصل است که در فصل اول با عنوان مباحث تحلیلی، جایگاه و فضائل اصحاب حسین (ع) به فضیلت‌ها و ویژگی‌های یاران امام حسین (ع) پرداخته شده است. در فصل دوم به شهیدان پیشاهنگ و در فصل سوم به شهیدان نبرد نخستین و فصل چهارم به شهیدان نبرد تن به تن اختصاص یافته است.

این کتاب در پاسخ به سوالات متعددی است که درباره چرا و چگونگی به حسین (ع)، پیوستن و شکل گیری منظومه عاشورا و نهضت بزرگ حسین (ع) و جایگاه آنها در ذهن ایجاد می‌شود.

در جلد دوم این کتاب در فصل پنجم دوتن از شهیدان نماز معرفی شده اند، در فصل ششم نه تن از شهدای پس از نماز شناسانده شده اند و در فصل هفتم _که ازگسترده ترین فصول کتاب است- توضیحاتی درباره بیست و چهار تن از شهیدان بنی هاشم آورده شده است. در آخرین فصل این کتاب به شهیدان پس از امام (ع) پرداخته می‌شود.

در کمتر محفلی بوده است که مواجه با این پرسش‌ها نباشم که «صحابه حسین چند تن بودند؟ اباعبدالله چگونه آنها را برگزید یا آنان چگونه حسین را برگزیدند و با او همسفر شدند؟» پرسشگران دقیق‌تر، از سن آنها، زادگاه و نژاد و تبار آنان می‌پرسیدند و نحوه شهادت و پاکبازی آنان؛ و البته همه این پرسش‌ها، پرسش‌های خودم نیز بود و پاسخ به آنها مطالعه و پژوهش گسترده‌ای را می‌طلبید که این کتاب حاصل و ره‌آورد همین نیاز است.

در تألیف این کتاب ناگفته‌ها درباره یاران فراوان بود. گاه جز نام، هیچ نشان و شرحی در منابع یافته نمی‌شد. شباهت نام‌ها، زمینه ساز در هم‌آمیختگی، آشفتگی و در نتیجه ابهام‌های فراوان در زندگی یاران شده بود. عمده مقاتل و کتبی که به اصحاب اباعبدالله اشاره داشتند از منظر قبیله به زندگی آنان پرداخته بودند که هرچند گذرگاهی برای مطالعه و شناخت آنان بود، ناگفته‌های فراوانی داشتند. نهضت حسین (ع)، مردمی‌ترین حادثه تاریخ اسلام است. پیوند و گره خوردگی عاطفی مردم در عین ارزشمند بودن، آسیب‌های فراوانی در پی داشته است که تحریف، شاخ و برگ‌های ناروا و افزودن‌های فاقد استناد از آن جمله است. پژوهشگر باید دقیق و عمیق و کاوشگرانه از لابه لای این شاخ و برگ‌ها بگذرد و حقیقت را بشناسد و بشناساند. دخل و تصرف‌های غرض ورزانه و گاه جاهلانه را بر فهرست آسیب‌ها باید افزود. روش و اسلوب کار و نظام و چینش مباحث در این کتاب، با آثاری که در زمینه زندگی اصحاب اباعبدالله الحسین (ع) نوشته شده، متفاوت است.

مباحث تحلیلی و تبیینی درباره اصحاب، جایگاه و فضائل آنها، نوع رابطه آنان با امام حسین (ع)، مباحثی در باب تقسیم بندی صحابه، قبایل آنان و منازل و حوادث راه مدینه به مکه و از مکه تا کربلا نخستین فصل کتاب است. این فصل با پشتوانه‌ای از جداول و نقشه‌های فرصت رصد و بررسی اصحاب را آسان‌تر و روشن‌تر ساخته است.

فصل دوم کتاب که آغاز بررسی زندگی و شناسنامه شهیدان است با شهیدان پیشاهنگ آغاز می‌شود. یازده تن شهیدان پیشاهنگ، شهیدانی هستند که قبل از وقوع حادثه عاشورا، در کوفه و بصره به شهادت رسیده‌اند.

در مجموع، در این کتاب با یکصد و پنجاه و سه شهید نهضت حسینی آشناتر می‌شوید.

***

کتاب «ضیافت بلا»، مقامات سلوکی در زیارت عاشورا نوشته سید محمدمهدی میرباقری است. این مجموعه حاصل تنظیم متن دو دوره سخنرانی حجت‌الاسلام سید محمّدمهدی میرباقری پیرامون مقایسه ارکان و مراحل سیر و سلوک متعارف و سیر و سلوک با بلای معصومین (ع) است که در سال ۱۳۷۷ ارائه شده است.

این کتاب در دو فصل با عنوان‌های «سیر و سلوک متعارف» و «مقالات سلوکی از زیارت عاشورا» تنظیم شده و مباحثی مانند «عزم و تصمیم انتخاب معبود»، «محاسبه»، «توبه» و «رجوع الی الله»، «سلام به ولی خدا» و «علت عقب ماندن افراد مختلف از قافله عاشورا» را بررسی کرده است.

اثر حاضر، تنظیم متن سخنرانی حجت الاسلام محمدمهدی میرباقری درباره مقایسه ارکان و مراحل سیر و سلوک متعارف و سیر و سلوک با بلای معصومین (ع) است که در سال ۱۳۷۷ ارائه شد.
به نظر نویسنده کتاب «هدف از خلقت چیزی جز قرب و لقاء حضرت حق نیست، لذا شناخت راه وصول به این هدف بزرگ برای رسیدن به آن بسیار مهم و ضرورری است و برای رسیدن به این راه دو نوع مسیر پیش بینی و پیشنهاد شده است، راه نخست، راه بزرگان و علمای اخلاق و برخی کتاب‌های معرفت به استناد آیات و روایت است و راه دوم سلوک با شفاعت اولیای خدا و بلای آن هاست. اگر راه نخست را همچون عبادت در ایام عادی سال فرض کنیم، راه دوم به منزله شب قدر است و راهی کوتاه‌تر برای رسیدن به لقای پروردگار است، که دعاهایی مانند زیارت عاشورا این راه را هموارتر می‌کنند.»

این کتاب، تلاش دارد با نگاهی جدید به زیارت عاشورا، این دعا را راهی برای رسیدن به سلوک الی الله و نزدیک شدن به امامان معصوم (ع) معرفی کند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

اولین فایده محاسبه این است که انسان را در هر قدم، با گناهانش آشنا می‌کند. اگر انسان خود را موجود خوبی بداند، سقوط می‌کند؛ اما اگر خود را بدهکار بداند، موجب ارزشمندی او می‌شود. در احوالات مرحوم «زاهد تهرانی» نقل شده که فرموده بودند: «فلان عالم حتماً اهل بهشت است؛ چون وقتی می‌خوابد، خود را مثل یک گبر، بدهکار خدا می‌داند».

خروج از عُجب و توجه به گناهان و خسارت‌ها از محاسبه آغاز می‌شود. آشنایی با گناهان مقدمهٔ توبه و استغفار است. انسانی که از گناهانش غافل است، اصلاً به توبه رو نمی‌آورد. اگرچه توبه مقدمات دیگری هم دارد، اما قدم اول در توبه، توجه به گناهان است که آن هم با محاسبه اتفاق می‌افتد. اگر محاسبه تکرار شود، انسان به لغزشگاه‌های خود بصیرت پیدا می‌کند و زمینهٔ جبران ضعف‌هایش فراهم می‌شود. خطاط موفق، درس‌خوان موفق، منبری و یا امام جماعت موفق، اگر اهل محاسبه باشد کم‌کم عیوب کارش رفع می‌شود؛ ولی اگر اهل محاسبه نباشد رشد چندانی نخواهند داشت. مثلاً کسی که بیست سال درس خوانده و نقصی که از ابتدا در تحصیل داشته امروز هم دارد، این نقص به‌دلیل عدم محاسبهٔ اوست.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: ماجرای ابوخالد خرمافروش و روایت زندگی یاران اباعبدالله(ع)