دیر شد، اما خوب شد/ گزارشی از استفاده آثار فرهنگی در شکل اقتباس سینمایی-سریالی

دیر شد، اما خوب شد/ گزارشی از استفاده آثار فرهنگی در شکل اقتباس سینمایی-سریالی
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس علینقیان؛ آثار فرهنگی، چون کتاب و رمان در دنیای امروز بخش قابل توجهی از تولیدات رسانه‌ای را تشکیل می‌دهند. این نوع تولیدات در قالب فیلم و سریال‌های اقتباسی، جزو پر مخاطب‌ترین محصولات رسانه‌ای‌اند و به جذب مخاطب کمک شایانی می‌کنند. فرهنگ ایران نیز با توجه به آن که غنی از آثار ادبی ایرانی است می‌تواند بخش قابل توجهی از تولیدات رسانه‌ای را به خود اختصاص دهد و در قالب آثار اقتباسی محصولاتی را عرضه نماید.

گونه‌ای از تولیدات رسانه‌ای وجود دارد که فیلمنامه آن‌ها بر مبنای آثار فاخر نوشته شده در ادبیات است. اینگونه تولیدات را نوعی آثار اقتباسی می‌گویند که پیرنگ فیلم یا سریال بر مبنای طرح کلی کتاب ساخته می‌شود. اقتباس بر مبنای کتاب یا رمان همواره جز تولیداتی بوده است که مورد اقبال و پسند مخاطب قرار گرفته است و سبب می‌شود که مخاطب بتواند پیوندی میان آنچه خوانده و آنچه می‌بیند برقرار کند.

تولید این قبیل از آثار سینمایی و سریالی در سینمای غرب تاریخی طولانی به دنبال خود دارد. به ویژه اقتباس‌هایی که مبنای آنان رمان‌های کلاسیک اروپایی‌اند، همواره بستر مناسبی برای ساخت فیلم و سریال بوده و طرفدارانی داشته‌اند. اقتباس‌هایی، چون «غرور و تعصب»، «جین ایر»، «عقل و احساس» و ... جزو آثار ادبی کلاسیکی هستند که بر اساس آنان تولیدات سینمایی نیز ساخته و پرداخته شده است. آثاری، چون «پدرخوانده» ساخته «فرانسیس کوپولا»، «سه گانه ارباب حلقه‌ها» به کارگردانی «پیتر جکسون» که در سال ۲۰۲۲ اقتباسی سریالی نیز بر اساس آن ساخته شد، همگی جز آثار معروفی هستند که اقتباس از رمان‌های ادبی مشهور‌اند.

این نوع استفاده از آثار فرهنگی را می‌توان تا به امروز در سینمای غرب مشاهده کرد. به شکلی که تولید تصویری یک محصول منجر به خواندن اثر اصلی توسط مخاطب می‌شود و او را مشتاق به دانستن شالوده اصلی اثری که فیلم بر اساس آن ساخته شده می‌کند. اثری مانند «هری پاتر» چنین تاثیری بر روی مخاطب گذاشت. می‌توان گفت که بعد از ساخت مجموعه فیلم‌های «هری پاتر»، طرفداران آن مشتاق به خواندن کتاب‌های آن نیز شدند و تا به امروز این مجموعه جز آثاری است که هم فیلم آن و هم کتاب‌ها جزو دیدنی‌ترین و خواندنی‌ترین‌ها هستند.

سوالی که می‌توان مطرح کرد آن است که آیا در تولیدات رسانه‌ای ایرانی نیز، مجموعه آثار اقتباسی مورد توجه قرار گرفته‌اند یا خیر یا اگر نگاهی به این مسئله شده است، تا چه اندازه توانسته تاثیر بر روی مخاطب ایرانی بگذارد؟

دیر کار کردن بهتر از هرگز کار نکردن است

آثاری که اقتباس از ادبیات ایرانی باشند کم و بیش در صنعت فیلم و سریال سازی ایران توانسته‌اند جایگاهی داشته باشند. برخی از برداشت‌های آزاد از شاهنامه فردوسی که در قالب انیمیشن تولید شده‌اند، چون «آخرین داستان»، نمونه‌ای از این آثار‌اند. در سال‌های اخیر نیز میزان توجه به فیلم و سریال سازی اقتباسی مورد توجه قرار گرفته است. در نمایش خانگی می‌توان به دو اثر «یاغی» و «زخم کاری» اشاره کرد که مورد توجه و استقبال مخاطبان نیز قرار گرفتند. «یاغی» با برداشتی از رمان «سالتو» و «زخم کاری» نیز با الهام از رمان «بیست زخم کاری»، نمونه‌های اخیری از اقتباس از رمان‌های ایرانی‌اند که توانستند سهم موثری در مطالعه این آثار ایجاد کنند.

سال گذشته نیز سازمان هنری رسانه‌ای «اوج» با ساخت سریال «مستوران» که اقتباسی از داستان‌های کهن ایرانی، چون هزار و یک شب و شاهنامه بود، گامی موثر در جهت ساخت آثار اقتباسی برداشت. تولیدات اینگونه آثار که پیوند وثیقی با فرهنگ یک جامعه دارند می‌توانند مبنایی بر غنی سازی آثار رسانه‌ای باشند.

امسال و در راستای اهمیت ورزیدن به ساخت تولیدات رسانه‌ای مبنی بر آثار فرهنگی نیز شاهد هستیم که مجموعه تلویزیونی «سوران» که تازه‌ترین محصول مرکز سریال «سوره» است، با اقتباس از کتاب «عصر‌های کریسکان» ساخته شده است. این اثر نیز که داستان آن مبتنی بر خاطرات رزمنده دوران دفاع مقدس است، توانسته نمونه‌ای خوب در جهت اهمیت ورزیدن به آثار اقتباسی باشد. اینگونه آثار اقتباسی که تا به امروز میزان توجه به آن‌ها بسیار محدود بوده است، در چند سال گذشته توانسته جایگاهی مهم در میان آثار فرهنگی پیدا کند. با وجود آن که توجه به این پدیده باید پیش‌تر مورد اهتمام فیلمسازان ایرانی قرار می‌گرفت، اما دیر کردن در ورود به این قضیه را می‌توان بهتر از هرگز نپرداختن به آن دانست.

آثار ادبی ایرانی به سبب آن که دارای قدمت و به تبع آن غنای فرهنگی‌اند، می‌توانند منبع قابل توجهی برای ساخت آثار رسانه‌ای در قالب فیلم و سریال باشند. این امر از چند جهت می‌بایست مورد اهمیت کارگزاران فرهنگی کشور باشد.

نخست آنچه که رسانه‌های خارجی چه در قالب خبرگزاری‌ها و چه در فیلم و سریال‌های خود از ایران نشان می‌دهند به واقع تصویری غیر واقعی است. با توجه به هجمه‌های فرهنگی علیه ایران در جامعه بین المللی، نیاز است تا با تولیدات فرهنگی به مقابله با جنگ رسانه‌ای برویم. دوم آن که اگر سیاست گذاری فرهنگی به شکلی نباشد تا از وجود آثار فرهنگی ایرانی استفاده شود، دیگر کشور‌ها از آثار غنی ایرانی به نفع خود استفاده می‌کنند. در نهایت یک ملت برای آن که بتوانند میان خود همبستگی ایجاد نمایند نیاز به عوامل مشترک در بین خود دارند. این اشتراکات را می‌توان در فرهنگ افراد مشاهده کرد. قالب فیلم و سریال نیز می‌تواند بستری مناسب باشد تا با تولید آثار فرهنگی، افراد ضمن آن که نسبت به فرهنگ خود شناخت پیدا می‌کنند آن حس مشترک نیز پدیدار شود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: دیر شد، اما خوب شد/ گزارشی از استفاده آثار فرهنگی در شکل اقتباس سینمایی-سریالی