تحلیلی بر جنبش زن زندگی آزادی از منظر تئوریهای کنش جمعی، کاوه آهنگری - Gooya News
جنبش زن زندگی آزادی پس از قتل ژینا امینی ( سپتامبر ٢٠٢٢) دختر ٢٢ ساله اهل سقزبا یک اعتصاب عمومی در کردستان طی فراخوانی از سوی احزاب کردستان ایران و واکنش دانشجویان دانشگاههای تهران شروع شد. اگرچه این جنبش با یک حرکت کاملا مدنی (اعتصاب) شروع شد اما خیلی زود به خون کشیده شد و دهها کشته و صدها زخمی و هزاران بازداشت را، تا به کنون، به همراه داشت است.
در چند ماه گذشته تلاشهایی برای تحلیل این جنبش از مناظر گوناگون انجام شده است. در اینکه هدف جنبش ایجاد تغییر بوده شکی نیست اما پرسش مهمی که در این میان مطرح میگردد، دموگرافی و جغرافیای جنبش است و مهمتر اینکه چرا این جنبش در ایران بصورت عملی سراسری نشد؟
در این مقاله تلاش میشود جنبش زن زندگی آزادی از منظر تئوریهای کنش جمعی (Collective Action) از جمله سیمکا (Social Identity Model of Collective Action) ، تئوری مدل کنش جمعی ارزشی- هویتی AICAM ، نظریه محرومیت نسبی (Relative Deprivation Theory) و تئوری هویت اجتماعی SIT (social identity theory) تحلیل گردد. همچنین در میانه این تحلیل به دو بحث رهبری و جایگاه زن در نظام فکری و فرهنگی ایرانیان نیز بطور مختصر خواهم پرداخت.
تئوری سیمکا (Social Identity Model of Collective Action)
تئوری سیمکا (Social Identity Model of Collective Action) توسط محققانی چون وان زومرن و همکارانش در سال ٢٠٠٨ طی مقالهای در عرصه علمی و اکادمیک عرضه شد. نظر اندیشمندان فوق الذکر بر این است که کنش جمعی ( Collective Action) نتیجه عوامل و سوائقی است که در شکلدادن کنش جمعی یا تمایل به مشارکت در آن کنش موثرهستند.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: تحلیلی بر جنبش زن زندگی آزادی از منظر تئوریهای کنش جمعی، کاوه آهنگری - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران