درسی که از یک جانباز ۷۰ درصد گرفتیم
«جمال رحیمیان»، معاون فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی تهران بههمراه شماری از دانشجویان دانشگاه تهران با حضور در آسایشگاه امام خمینی(ره) با «علیرضا مطلبی»، جانباز ۷۰ درصد نخاعی گفتوگویی صمیمانه داشتند.
به گزارش ایسنا، در این بازدید دانشجویان ضمن دیدار با جانبازان بستری در این آسایشگاه، با اهدای گل وهدیه فرهنگی به آنها ادای احترام کردند.
«علیرضا مطلبی»، در بازدید شماری از دانشجویان دانشگاه تهران از جانبازان نخاعی بستری در آسایشگاه امام خمینی(ره) گفت: مقطع تحصیلی مهم نیست چون هستند بسیاری که بدون مدرک تحصیلاتعالی بهلحاظ معرفتی و تجربی توانمندتر هستند اما متأسفانه این افراد بهعلت نداشتن مدرک تحصیلی به رسمیت شناخته نمیشوند.
وی با آرزوی موفقیت برای دانشجویان حاضر در این دیدار، برای کسب مدارج علمی بالاتر گفت: با داشتن توانایی و دانستههایتان راحتتر کار میکنید و به اهدافتان میرسید.
این جانباز ۷۰ درصد، که مقطع کارشناسی را در رشته حقوق خصوصی به پایان رسانده است در ادامه سخنانش و درباره خاطرات گذشتهاش میگوید: من در پیروزی انقلاب اسلامی سر از پا نمیشناختم و بهشدت درگیر مسایل انقلاب بودم بهنحوی که در همه تظاهرات تهران به استثناء ۲ مورد شرکت کردم.هر روز صبح کیف و کتاب مدرسهام را بر میداشتم و به شاگرد نانوای محل میسپردم، سپس به سراغ کار خودم میرفتم. خانواده فکر میکرد چه پسر سر به راه و درسخوانی دارند. در ادامه جایی شاغل شدم و همزمان آموزش نظامی دیدم. در همان جا در سال ۶۰ مجروح شدم. از شوک مجروحیت که خارج شدم و وضعیت جسمانیام ثابت شد به فکر انجام فعالیتهای جدیدی از قبیل گویندگی رادیو، قرائت قرآن، قصهگویی و ... افتادم. رشته ریاضی خوانده بودم اما بهمدت ۷ تا ۸ سال از درس فاصله گرفته بودم و باید در فضا و محیطی غیررسمی تحصیلاتم را ادامه میدادم.
وی خاطرنشان میکند: در ابتدا کتابهای اول تا چهارم دبیرستان را ردیف کردم. کتاب اول را خواندم دیدم چیزی از خاطرم نرفته، به همین ترتیب بقیه کتابها را مطالعه کردم. همگی چنین بودند. کتاب چهارم را مطالعه کردم . هر جا از نظر فرمول، قواعد ریاضی، فیزیک شیمی گیر میکردم و به ماقبلش برمیگشتم خدا توفیق داد دیپلم ریاضی را با معدل ۱۷.۷۵ اخذ کردم.
این جانباز ۷۰ درصد، با بیان اینکه اخذ دیپلم ریاضی برای من اهمیتی دوچندان داشت در ادامه توضیح داد: اگر در همان زمان با تغییر رشته در کنکور علوم انسانی شرکت میکردم حتی یکسال زودتر فارغالتحصیل میشدم اما من باید دیپلم ریاضیام را میگرفتم چون از مقطع راهنمایی شخصیت من برای رشته ریاضی تعریف شده بود و خانوادهام با این مسیر و ذهنیت جلو آمده بودند.
مطلبی، با بیان اینکه خانوادهام برای من در رشته ریاضی بسیار سرمایهگذاری کرده بودند، افزود: انصافاً برای من بسیار هزینه کردند، من را به دبیرستان خوارزمی شماره ۱ فرستادند که با قاطعیت میتوانم بگویم در دوران قبل از انقلاب بهترین دبیرستان ایران بود.
وی، با بیان اینکه در این دبیرستان دانشآموزان فقط درس میخواندند، گفت: کتاب زبان این دبیرستان کتاب زبان فرهنگی آموزش پرورش نبود بلکه کتاب جدایی تدریس میشد در حقیقت سرباز برای اروپا و آمریکا تربیت میکردند. هر دانشآموزی که به سوم دبیرستان میرسید اگر در توانش بود به خدمت سربازی نمیرفت بجای آن به یکی از کشورهای اروپایی یا آمریکا پرواز میکرد دیپلمشان را هم آنجا میگرفتند و مستقیم به دانشگاه میرفتند؛ بدینترتیب از خدمت سربازی در ایران فرار میکردند.
مطلبی، با بیان اینکه دبیرستان خوارزمی، دبیرستان کاملاً فعالی بود و بقول یکی از دوستان صد درصد نیروهایش در مقطع دبیرستان خط سیاسی داشتند، ادامه داد: در دوران انقلاب ما در دبیرستان نمیماندیم مدام در دانشگاه تهران حضور داشتیم هر دانشآموزی به تناسب نگاه فکری که داشت در دانشکده خاصی حضور مییافت.
وی با بیان اینکه شهریه دبیرستان من در سال ۱۳۵۵، ۳۲۰۰ تومان بود که معادل هزینه خرید ۳ دانگ منزل مسکونی ۷۰ تا ۸۰ مترمربعی در آن زمان بود، افزود: من دیپلم ریاضی را با چندین سال فاصله گرفتم سپس بهسراغ رشته علوم انسانی به روش مهندسی معکوس رفتم ادبیات و عربی هر ۲ رشته(علوم انسانی و اقتصاد) را مطالعه کردم.
مطلبی، در ادامه توضیح داد: بدترین رتبهام در کنکور علوم انسانی ۹۹ مربوط به علوم سیاسی بود بهترین رتبهام ۱۷ یا ۲۲ مربوط به رشته حقوق بود. در آن زمان(کنکور ۶۷) هر داوطلب کنکوری مجاز بود ۱۴ رشته را انتخاب کند بدون استفاده از سهمیه ۳ رشته حقوق، علوم سیاسی و الهیات را برای شهرهای تهران، مشهد و شیراز انتخاب کردم.
وی با بیان اینکه بالاخره برای تحصیل در مقطع کارشناسی در رشته حقوق خصوصی وارد دانشگاه تهران شدم با این باور عموم که جانبازان چون با سهمیه پذیرفته شدهاند افراد بیسوادی هستند، افزود: همه روی ما زوم کرده بودند. در پایان ترم همیشه همکلاسیهایم نمرههای دروسم را به من اطلاع میدادند چون برایشان مهم بود جانبازان چه میکنند؟ روزی یکی از اساتید من را صدا زد و گفت شما همگی درسخوان هستید اما یکی از دوستانتان خوب درس نمیخواند. به او بگوئید درسش را بهتر بخواند در آن زمان مشخص شد ما زیر ذرهبین اساتید هم هستیم.
این جانباز ۷۰ درصد با بیان اینکه دوره کارشناسی را با موفقیت به پایان رساندم، افزود: ترم اول بچههای جانباز ۳ واحد درسی را افتادند اما متوسط واحدهای افتاده بچههای دیگر دانشگاه بیش از این بود، پس سطح ما از دانشکده بالاتر بود در مقطع کارشناسی شاگرد اول شدم در کنکور فوقلیسانس نفر ۱۵ شدم ۹ نفر پذیرش شدند من هم بهعلت رتبه اول بودن در مقطع کارشناسی وارد مقطع کارشناسی ارشد شدم.
مطلبی، با بیان اینکه در مقطع کارشناسی ارشد زندگی مشترکم را آغاز کردم و سبب شد کمی از درس فاصله بگیرم، افزود: ارشد را هم با موفقیت به پایان رساندم. آزمون دکتری شرکت کردم و پذیرفته شدم اما در اواخر دوره دکتری به زخم بستر دچار شدم.
وی با بیان اینکه در جانبازان نخاعی زخم بستر یک عارضه موذی و خطرناکی است که اگر زود رسیدگی نشود، مزمن میشود، افزود: هماکنون شمار فراوانی از جانبازان نخاعی با ۴۰ سال سابقه زخم بستر بههنگام حمل و نقل، استحمام و پانسمان زخمهایشان و حتی نشستن و خوابیدن و مسافرت رفتن با مشکل مواجهه هستند.
این جانباز ۷۰ درصد، با بیان اینکه دغدغه فکری و ذهنی همه جانبازان نخاعی در همه دوران زندگیشان زخم بستر است، خاطرنشان کرد: با بهبودی نسبی دوباره تحصیلات خود را در مقطع دکتری را از سر گرفتم اما دوباره وضعیت زخم بسترم بدتر شد، اینبار تصمیم گرفتم تا بهبودی کامل در کلاس درس حاضر نشوم برای همین ۵ تا ۶ ترم زمان برد تا بهبودی کامل حاصل شود اما پس از بهبودی کامل به کرونا مبتلا شدم.
مطلبی با بیان اینکه ریههای ما بسیار ضعیف است، گفت: به همین علت همه تصور میکردند بر اثر کرونا از بین خواهم رفت اما به خواست خدا زنده ماندم و در بیمارستان و آسایشگاه جانبازان بستری شدم و با بهبودی از بیماری کرونا مجدداً به کرونا دچار شدم و تا به امروز گرفتار عوارض این بیماری هستم.
وی با بیان اینکه هنوز ۲ واحد درسی برای اخذ مدرک دکترایم باقی مانده است، افزود: تعریق فراوان، تب و لرز، افت فشار و ... از مشکلات روزانه و همیشگی من شده است و ناگزیرم بنا به شرایط جسمانیام مایعات فراوان بنوشم یا از شدت لرز چندین پتو به خود بپیچم و با این وضعیت امکان مطالعه کتابهای درسی را ندارم. باید در این مقطع تحصیلی هم آبروی جانبازان را حفظ کنم.
مطلبی اظهار کرد: برای مشکل تعریق فراوانم پزشکان دارویی را برای ۲ هفته تجویز میکنند چنانچه بهبودی حاصل نشود دوبار تمدید میکنند اما هماکنون در حال کم کردن تدریجی داروهایم هستم نه داروهای تخصصیام. بلکه آنها را با هماهنگی پزشک و بدون خوددرمانی تغییر میدهم.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه هماکنون صاحب دو فرزند پسر(دو قلوهای غیرهمسان) به نامهای امیرعلی و امیرمهدی هستم، خاطرنشان کرد: هر دو در کلاس چهارم تحصیل میکنند.
این جانباز ۷۰ درصد، با بیان اینکه در سال ۷۶ با همسرم آشنا و ازدواج کردم، گفت: ایشان برای من در زیست داخل منزل بسیار کمک حالم بودند اما در بیرون از منزل هیچگاه از ایشان کاری نخواستم بهنحوی که ایشان حتی برای یکبار ویلچر من را در صندوق عقب ماشین نگذاشته است چون معتقدم هر ظرفی ظرفیتی دارد. ایشان هماکنون وظیفه تربیت فرزندانم، کارهای داخل منزل را برعهده دارند و ما از همفکری هم استفاده میکنیم. ایشان عصرها به مدرسه میروند. هماکنون ما زندگی عادی از نوع خاصی را داریم و نمیتوانم بگویم که ایشان تا چه میزان در حق من، طرز تفکر خودش و حق خودشان ایثار کردند، نه در مقام همسری، بلکه چون انسان خوبی هستند.
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: درسی که از یک جانباز ۷۰ درصد گرفتیم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران